سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحیم

خودبینی ریشۀ تمام مشکلات

در آغاز هفمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و علیرغم سیل مشکلات وانبوه
توطئه هادر طول شش سال گذشته،امروز جمهوری اسلامی ایران نیرومندتر وباثبات تر از
هر زمانی دیگر در صحنه جهانی می درخشد.

بعداز سفر آقای موسوی،نخست وزیر محترم ـ به آمریکای مرکزی وبازدیداز
نیکاراگوئه، یکی از دانشجویان متعهد و صاحب درد! از ایالات متحده تلفن زدوبا شور
وهیجان وصف ناپذیری شروع کرد به تبریک گفتن نویسنده که از عدم مناسبت تبریک،تعجب
کرده بود پرسید:تبریک برای چه؟و او باز هم تبریک را تکرار کردواضافه نمود:شما
نمیدانید ما چه احساسی داریم !ای کاش شماهم اینجا بودید ودر شرایط ما و می دیدید
که چه شده است.   ماامروز بیش از هر زمان
دیگری به قدرت وصولت جمهوری اسلامی پی بردیم وهمه مستضعفین و طرفداران اسلام
وانقلاب دوباره امیدونشاط خود راباز یافتند.

می دانیم که رؤسای جمهور آمریکا فقط در شرایط حساس وبرای مسائل مهم و حیاتی!به
صورت فوری برصفحه تلویزیون ودر صحنه مصاحبه ظاهر می شوند.آن روز هم گوئی یک بمب
اتمی زیر گوش آمریکا منفجر شده ومنافع حیاتی شیطان بزرگ را به طور جدّی مورد تهدید
قرارداده بود. ریگان شتابزده ومضطرب درتلویزیون سراسرای آمریکا ظاهرشده و با ژست
هالیودی زواردر رفته خود درباره مشکل جدید!سخن رانده بود.  مسئله برسر مسافرت نخست وزیرایران به
نیکاراگوئه بود وتحکیم پیوند وحمایت جمهوری اسلامی از این کشور آمریکای مرکزی. سخن
دراباره این خطر جدید!وچگونگی برخورد باآن!

صحنه به گونه ای بود که اگر نخست وزیر ابرقدرت رقیب به آنجا رفته بود چنین
هراس وحساسیتی پدید نمی آمد ودر همان حال بود که یک علامت سئوال بزرگ در برابر
تمام مردم آمریکا ترسیم شد!ایران،جمهوری اسلامی!کشوردر حال جنگ ومحاصره ودست به
گریبان مشکلات فراوان!کشوری که شماها ازهمین تریبون هاو وسائل ارتباط جمعی تان
بارها بشارت شکست!وسقوط آن رااز شش سال پیش در طی سه ماه!شش ما!ونه ماه آینده !می
دادید.اینک چه شده که با آن در حد یک ابرقدرت دشمن نه رقیب برخورد می کنید؟

این برادر دانشجو از هراس واضطراب شیطان بزرگ درقبال گوشه ای از یک حرکت سیاسی
جمهوری اسلامی وشوق وامید مستضعفان جهان نسبت به اسلام وانقلاب،دورنمائی از عظمت
وشوکت جمهوری اسلامی را ترسیم می کرد.ودر پایان بازهم تأکید کردکه تبریک ما دور
ماندگان از عصر خویش رابه امام وامت بزرگی که اینچنین شگفتی آفریده اند ابلاغ کنید
و براستی مبارک باد این بزرگی وعزت برامام وامّت.

وبرمااست که همواره در این فراز حساس از تاریخ اسلام که خونبهای ده ها هزار
شهید به خون خفته است به موقعیت خطیر انقلاب وحیثیت اسلام در سطح جهانی توجه عمیق
داشته واز رسالت سنگینی که در این زمان بردوش ما قرارگرفته، غفلت نورزیم.

مبادا خدای نخواسته برخی ازما بسان همان قطعه سنگی باشیم برسینه کوه دماوندکه
هرگز نمی تواندعظمت ابعاد وقلّۀرفیع کوهی راکه خود جزئی از آن است،درک کند.

مبادا که برخی ازما چنان زمینگیر تعلقات خاکی و هواهای نفسانی شویم که از یاد
خداو وظائف خطیری که در این زمان بر عهدۀما قرا گرفته غافل شده واز درک عظمت
انقلاب وقلّه رفیع امامت آن بازمانیم.

مبادا چنان در خود فرو رویم که خدا را فراموش کنیم که اگر چنین
شود،خودرانیزازدست داده ایم(نسواالله فأنساهم انفسهم)واگر خود را از دست دهیم همه
چیز را درصحنه زندگی باخته ایم (ان الخاسرین الذین خسرواانفسهم )زیراکه دراین صورت
خدا وایمان به اورا از دست داده ایم(الذین خسروا انفسهم لا یؤمنون).

پس زمانی خدا ورستگاری را درمی یابیم که خویشتن راباز یابیم وآنگاه خویشتن را
بازیافته ایم که حجاب خودپرستی وبت خودبینی رااز سراپردۀ بیت الحرام دل بزدائیم تا
کعبۀ جان خانه خدا شود وبا پیوند با اوکه مبدأعزّت وقوّت وجمال وکمال مطلق
است،شعلۀ محبت خدائی درقلبهایمان برافروخته شود(والذین آمنوااشدّحباًلله)ودر پی آن
فقط از خدا و رسول او پیروی کرده ومشمول محبت متقابل خدا شویم (قل ان کنتم تحبون
الله فاتبعونی یحببکم الله )وو…

وامام، این روح خدا واین طبیب مسیحا نفس باالهام از نسخه شفابخش قرآن، با
اشاره به دردهاو مشکلات، برای درمان اساسی به جستجوی بیماری اصلی که ریشه تمام
بیماریهای دیگر است پرداختند وبا صراحت تمام، انگشت روی خودبینی گذاشتند.ودر این
رابطه به خلقت آدم و ماجرای رمزی فرشتگان وشیطان اشاره فرمودند و درس آموزنده
دیگری از مکتب تربیتی نجات بخش قرآن برای ما بیان داشتند وافق تازه ای دربرابر
همگان گشودند.

نکته جالب دربیان این ماجرا این بودکه:( خودبینی به عنوان محور تمام کژیهاورذائل
نه فقط شیطان راباسابقه درخشان چندین هزارسال عبادت در دام استکبار و کفر وهلاکت
ابدی گرفتار ساخت که حتّی فرشتگان نیز در معرض این خطر قرارگرفتند).

پس خودبینی خطری است بسیار حساس که ممکن است هر انسانی رانیز درهر مقامی که
باشد،تهدید کند؛خطری که حتی انسانهای بزرگ خودرا در امان نمی بینند وحتی ذرهّ ای
ازآن ممکن است انسان را به ورطۀسقوط سوق دهد تاآنجاکه درباره یکی از بزرگترین
علمای وارسته تاریخ اسلام می خوانیم که وقتی می خواست درباره یکی از احکام مربوط
به چاه تحقیق و اجتهاد کند، اوَّل چاه منزل خویش را پر می نماید وسپس به کار علمی
واجتهاد می پردازد!

واینجا است که به اهمیت تزکیه وتنزیه نفس از خودبینی وخود محوری ومصالح مادّی
شخصی پی برده وبا تعمق وبررسی عمدۀمشکلات سیاسی واجتماعی، و ریشه یابی علل منازعات
واختلافها،سر نخ اصلی را در خودبینی می یابیم وتنها راه حل ویگانه درمان اساسی این
امور را فقط در درمان این بیماری مهلک که همان(جهاد اکبر)است باید جستجوکنیم وگر
نه تمام تلاشهای دیگر جز در حدّیک آسپرین مسکّن ویا یک پانسمان موضعی درقبال یک
بیماری ریشه ای مؤثّر نخواهد بود.

واز آنجاکه این بیماری خطرناک حتی به طورناخودآگاه، تمام شئون وهمۀ جهتگیریهای
انسان را تحت تأثیر خود قرارمی دهد،انجام صحیح هیچگونه وظیفه ومسئولیتی چه در
قانونگذاری وبرنامه ریزی وچه درقضاوت وکارهای اجرائی، بسیارمشکل ویاغیرممکن است.
وبدینجهت مسئولین باید پیش از دیگران به این خطر توجه داشته باشند وبرای اجتناب ازآن
وتوجه به مشکلات ونیازهای مردم ولمس آنها به روش زندگی پیشوای متقین تأسّی جویند
تابتوانند درجهت مصالح عمومی جامعه اسلامی ودر چاچوب اسلام،گام بردارند که اگر جز
این باشد برنامه ریزی ها وکارها منطبق با مصالح ونیازهای جامعه اسلامی نخواهد بود.

دراینجا مناسب است به عنوان مثال مسئله (مترو)را مورد اشاره قرار داده وبدون
آنکه قضاوتی درباره ابعاد مثبت ومنفی آن داشته باشیم وحتّی بفرض آنکه این مسئله فی
حدّنفسه، به هزار ویک دلیل مطلوب باشد،فقط دراین سخن کوتاه نکته ای رامتذکرشویم
وآن اینکه:

1ـ تمام کسانی که طرفدار این طرح هستند ذهنشان رااز اینکه خودشان در تهران
زندگی می کنند،تجرید کرده وفرض کنند که درخارج از محدودۀ تهران ومثلاًدر مناطق
محرومی که لقمه نانی برای خوردن ندارند زندگی می کنند وسپس به بررسی لزوم، ضرورت و
اولویّت آن بنشینند.

2ـ یک برنامه ریزی کامل وطرح جامع وحساب شده برای تمام کشور ورفع نیازها
ومشکلات همه مردم ایران از قبیل کشاورزی، صنعت،اقتصاد،تولید،خوکفائی،تورّم وسیل
مهاجرت روستائیان به شهرهابویژه تهران و…تهیّه وارائه دهند وآنگاه اگر طرح مترو
دراین مجموعه در صدر جدول ودر اولویت قرار گرفت باکمال جدّیِّت آن را به اجرا
بگذارند.والسلام   رحیمیان