مسئولیت‌ نخبگان در تعامل فرهنگ و انتخابات(۲)

 

دکتر حسن بنیانیان

 

اشاره: در شمارۀ قبل در بخش نخست این مطلب به نکاتی در خصوص راهکارهایی که می‌توان با کمک آنها به روابط اجتماعی میان افراد برجسته و نخبگان جامعه یاری رساند و به تحکیم مبانی نظام جمهوری اسلامی اهتمام ورزید با یادآوری نکاتی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام‌خمینی (ره)، اشاره به انتخابات مطلوب، ابعاد داخلی و خارجی آن و ایرادات فرهنگ عمومی اشاره شد؛ در این شماره، بحث بخش پیش را پی می‌گیریم:

 

در زیرمجموعۀ موانع فرهنگی داخلی، پس از «موانع فرهنگی ریشه‌دار در فرهنگ بومی جامعه» به عوامل زیر می‌رسیم:

  1. موانع فرهنگی حاصل از اشتباهات دوستان انقلاب

غلبه احساسات، نگرش کوتاه‌مدت، بی‌توجهی به توطئه‌های دشمنان، در مواردی موجب می‌شود بعضی از دوستان انقلاب و نظام در اظهارنظرها، مصاحبه‌ها، رفتارهای خود، حرکاتی را انجام دهند که در پیوند با تبلیغات دشمنان خارجی و داخلی، این احساس را به بخش‌هایی از مردم منتقل کند که نکند فرد منتخب از قبل مشخص شده است و انتخابات نوعی نمایش است؛ البته افرادی که چنین حدس و گمانی دارند، آنها هم تحت‌تأثیر غلبه احساسات‌اند وگرنه مراجعه به عقل برای آنها مشخص می‌کند که چگونه در انتخابات ایران در مواردی گرایش سیاسی مجموعه محوری برگزارکننده انتخابات با فرد پیروز، تفاوت آشکاری داشته است. با این وجود دقت در این امر که نهادهای مشارکت‌کننده در برگزاری انتخابات باید بی‌طرفی کامل خود را در عمل نشان دهند، از ضرورت‌های یک انتخابات مطلوب است.

 

  1. موانع فرهنگی حاصل از اقدامات مخالفان نظام در داخل

مخالفان نظام در کشور گرچه اقلیت کوچکی را تشکیل می‌دهند، اما این اقلیت شامل طیفی هستند که نمی‌توان به‌راحتی، از کنار آنها گذشت؛ این طیف را می‌توان در گروه‌های زیر طبقه‌بندی کرد:

الف) افرادی که نسبت‌به کلیت نظام علاقه دارند، ولی تحلیل ذهنی آنها این است که در مسیر عملکرد نظام انحرافات جدی وجود دارد و باید با عدم حضور نسبت‌به وجود این انحراف اعتراض کرد.

ب) افرادی که به کشور و مشارکت در انتخابات علاقه‌مندند، اما نظام سیاسی مبتنی‌بر اندیشه‌های دینی را ناموفق و اشتباه می‌دانند و نمی‌خواهند با آمدن پای صندوق این نظام را تأیید کنند. متأسفانه در بین اقشار مذهبی و غیرمذهبی از این‌گونه اندیشه‌ها یافت می‌شود.

ج) افرادی که اساساً اهل فکر و اندیشه نیستند و به چیزی جز کسب منافع برای لذت بیشتر فکر نمی‌کنند و طبعاً با هر نوع نظم و قانونی که لذت‌جویی آنها را محدود کند، مسئله دارند و به‌طور بنیادین با وجود هر نوع حکومتی مسئله دارند.

د) افرادی که در نقش مزدور دشمن در داخل ایفای نقش می‌کنند و به روش‌های مختلف از امکانات دشمن استفاده می‌کنند. به‌هرحال این گروه‌ها، صرف ‌نظر از انگیزه‌های درونی خود، نه‌تنها خود در انتخابات مشارکت نمی‌کنند که به‌واسطۀ آنکه معمولاً از موقعیت‌هایی در جامعه برخوردارند، افراد دیگری را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهند.

 

  1. موانع فرهنگی حاصل از اقدامات سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی

آنچه در ذهن فرد اتفاق می‌افتد و منجر‌به رفتاری خاص نسبت به انتخابات می‌شود، ذاتاً یک پدیده فرهنگی است، اما تأثیرات متقابل تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی با فرهنگ جامعه، امری است اجتناب‌ناپذیر و بدیهی است که فشارهای اقتصادی دشمن در پیوند با معضلات داخلی اقتصاد می‌تواند همواره منجر‌به موانع فرهنگی برای انتخابات مطلوب باشد، همان‌طور که جریان‌های سیاسی برای دستیابی به رأی بیشتر، به‌جای مطرح‌کردن ظرفیت‌های خود با تخریب سیاسی از عملکردهای نظام در گذشته، بسیاری از افراد ساده‌دل جامعه را به شک و تردید نسبت‌به کلیت نظام سوق می‌دهند.

 

۲. موانع فرهنگی خارجی

منظور از موانع فرهنگی خارجی، اشاره به اقدامات و آثار فعالیت‌هایی است که به قصد تخریب اعتقادات و ارزش‌های دینی از خارج مرزها آغاز می‌شود و در اعتقادات، ارزش‌ها، هنجارها و الگوهای رفتاری مردم در داخل کشور ظاهر می‌شود که طبیعتاً بخشی از آن در عدم حضور یا انتخاب ناآگاهانه در انتخابات رخ می‌دهد.

این موانع را می‌توان از دو منظر مشاهده کرد:

۱ـ۲. فرایندهای جهانی‌سازی فرهنگ

علی‌رغم آنکه به‌واسطه قدرت فرهنگ‌آفرینی نهفته در دین مبین اسلام، انقلاب اسلامی ایران توانسته است تأثیرات شگرفی در تحولات فرهنگی جهان معاصر داشته باشد، اما همزمان در داخل در معرض تهدیدات حاصل از رشد ارتباطات فرهنگی و فرایندهای جهانی‌سازی هستیم و چون از گذشته دور، نوعی شیفتگی به فرهنگ غرب در جامعه ما وجود داشته است و هنوز نتوانسته‌ایم آنرا ریشه‌کن کنیم، نقش توسعه ارتباطات، از طریق بهره‌گیری از علوم انسانی غربی و استفاده از فناوری‌های نوین وارداتی، الگوگیری از معماری و شهرسازی، تقلید از غذا و پوشاک غربی و غیره که همگی بر مبنای گسترش لذت‌های حیوانی موجود در انسان شکل گرفته است و به‌صورت مستمر و غیرمستقیم تأثیرات خود را وارد فرهنگ جامعه می‌کند و علاوه‌بر تأثیرات خاص خود، بستر را برای تأثیرگذاری بیشتر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن آماده می‌کند و گروه‌هایی از مردم ما را در دین‌باوری و حمایت از نظام دینی دچار شک و تردید می‌کند و از آمدن پای صندوق رأی برحذر می‌دارد.

 

۲ـ۲. تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن

علاوه‌بر جریان طبیعی فرایندهای جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی فرهنگ‌ها، از آنجا که گسترش انقلاب اسلامی به‌صورت اجتناب‌ناپذیر نفوذ فرهنگی غرب را در بین کشورهای اسلامی و دیگر کشورهای جهان کند کرده و با موانع جدی روبه‌رو کرده است و از طرفی هر نوع سرمایه‌گذاری در تخریب فرهنگ دینی جامعه ما، می‌تواند به تضعیف نظام اسلامی و کندی پیشرفت آن منجر شود، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و انگلیس، یک جریان آگاهانه برای تخریب بنیادهای فرهنگی ما طراحی کرده‌اند که به‌طور مستمر تلاش می‌کنند تا در زمان برگزاری انتخابات، به‌صورت فعال‌تری از سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده بهره‌برداری کرده و هر چقدر می‌توانند زمینه تضعیف نظام اسلامی را فراهم کنند.

از فرصت‌ها و موانع فرهنگی برگزاری انتخابات مطلوب که بگذریم نوبت به ارزیابی از آثار مثبت فرهنگی برگزاری یک انتخاب مطلوب و آثار مخرب فرهنگی هرگونه اختلال در برگزاری انتخابات خواهیم رسید.

 

آثار مثبت برگزاری انتخابات مطلوب

برای دستیابی به مجموعه این آثار و پیامدها، لازم است مطابق با نمودار زیر علاوه‌بر احصای آثار مستقیم فرهنگی، آثار غیرمستقیمی را که از تأثیر انتخابات بر مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاصل می‌شود نیز شناسایی کرد.

برگزاری انتخابات
آثار مطلوب و پیامدهای نامطلوبفرهنگی
آثار اقتصادی
آثار سیاسی
آثار اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بنابراین آثار مطلوب و مخرب فرهنگی را به دو دسته آثار مستقیم و غیرمستقیم تقسیم‌بندی می‌کنیم.

  1. آثار غیرمستقیم فرهنگی

۱ـ۱. آثار سیاسی: بدون شک با برگزاری یک انتخابات مطلوب که در آن حداکثر مشارکت همراه با انتخاب یک شخصیت مناسب صورت بگیرد، یک مجموعه آثار سازنده و مثبت سیاسی در داخل و خارج رخ می‌دهد که به‌تدریج در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی تأثیر گذشته و با انعکاس در شاخص‌های فرهنگ سیاسی جامعه، یعنی افزایش مشروعیت نظام، رشد اعتماد اجتماعی، تقویت روحیۀ قانون‌پذیری مردم و مسئولان تأثیر مثبت می‌گذارد.

۲ـ۱. آثار اقتصادی: با برگزاری انتخابات مطلوب و گزینش یک شخص کارآمد، بلافاصله فضای روانی لازم برای بهبود شاخص‌های اقتصادی فراهم خواهد شد و با ایجاد امیدواری در جامعه، ضمن تأثیر مثبت بر فضای سیاسی و اجتماعی آثار مثبت خود را به شاخص‌های فرهنگ سیاسی جامعه منتقل می‌کند.

۳ـ۱. آثار اجتماعی: یکی دیگر از کارکردهای برگزاری انتخابات مطلوب، حرکت جامعه براساس تصمیم‌گیری مبتنی‌بر عقلانیت بیشتر، مطالعات علمی، مشورت گسترده‌تر، هم‌گرایی بیشتر نیروها، ایجاد امیدواری عمیق‌تر بر آینده و تسریع در روند پیشرفت همه‌جانبه کشور خواهد بود. شکل‌گیری چنین فضایی علاوه‌بر آثار مثبتی که بر شاخص‌های اقتصادی و سیاسی خواهد داشت، تأثیر مثبتی بر شاخص‌های فرهنگی خواهد گذاشت.

 

  1. آثار مستقیم فرهنگی بعد از برگزاری مطلوب انتخابات

آثار فرهنگی انتخابات مطلوب که به‌صورت تدریجی و مستمر ظاهر خواهد شد، هم از رهگذر انتخابات پرشور و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات حاصل می‌شود و هم از مسیر انتخاب کاندیدای اصلح با شاکلۀ فرهنگی به‌دست خواهد آمد. نیرویی که توان آنرا داشته باشد که دو وجه مشارکت همۀ نخبگان و مردم را در سازندگی کشور با اجرا و پیگیری مستمر طرح‌های فرهنگی برای ارتقای شاخص‌های فرهنگی همراه کند و بتواند ارزش‌ها، الگوهای اخلاقی و رفتاری مبتنی‌بر اعتقادات اسلام را در همۀ نظام‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جاری کند و از عمق وجود، ضرورت اجرای رهنمودهای مقام معظم رهبری را در پیگیری مباحثی چون، طراحی الگوی پیشرفت، مهندسی فرهنگی، اصلاح سبک زندگی، اجرای نقشه علمی کشور، پیگیری تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، اجرای طرح‌های پیوست فرهنگی را دنبال نماید.

 

مسئولیت رسانه‌ها، سازمان‌های فرهنگی و نخبگان در انتخابات ریاست‌جمهوری

همان‌طور که ملاحظه کردید، مجموعۀ داده و ستاندۀ برگزاری انتخابات با فرهنگ جامعه بسیار گسترده و عمیق است و ما معمولاً به سطوح اولیه این تأثیرات توجه می‌کنیم، در‌حالی‌که تدوین پیوست فرهنگی برای این فعالیت مهم سیاسی به همه سازمان‌ها و افراد مؤثر در برگزاری انتخابات گوشزد می‌کند که در موقع ایفای نقش خود در انتخابات به سؤالات مهم زیر توجه داشته باشند:

  1. آیا قانون انتخابات، روش‌های برگزاری، تبلیغات رسانه‌ها، نقشی که نخبگان جامعه در این امر دارند به ما کمک می‌کند که از حداکثر ظرفیت‌های فرهنگی جامعه، اعم از اعتقادات دینی، علاقه به وطن، علم، عقل مخاطبان خود بهره ببریم.
  2. آیا سازمان‌های اصلی فرهنگ‌ساز مثل ارشاد اسلامی، رسانۀ ملی، آموزش و پرورش، وزارت علوم، روحانیان برای خود مأموریتی تعریف کرده‌اند که موانع فرهنگی مخرب گذشته را از فرهنگ عمومی جامعه بزدایند؟ و مخاطبان خود را به این نقطه از عقلانیت برسانند که حضور در انتخابات بهره‌گیری از یک حق و انجام یک وظیفه الهی و ملی است و نمی‌توان با برخوردهای احساسی از کنار آن عبور کرد.
  3. آیا تجربه‌های برگزاری انتخابات در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب، در اقشار مختلف اجتماعی، چه میزان در افزایش مشروعیت و مقبولیت نظام نقش مثبت ایفا کرده و چگونه می‌توان این تأثیرات را افزایش داد؟
  4. چه نوآوری‌هایی در برگزاری انتخابات، می‌تواند زمینه‌ساز رشد اعتماد مردم به کارگزاران نظام شود و کاهش اعتماد بخش‌هایی از مردم را به رسانه‌های داخلی را جبران کند؟ و از نفوذ بیشتر رسانه‌های دشمن جلوگیری کند؟
  5. آیا برنامه‌های اعلام‌شده از سوی کاندیداها، ما را به‌سمت داشتن یک نظام فرهنگ‌ساز مقتدر و توانمند برای مقابله با جنگ نرم سوق می‌دهد یا زمینه رشد توقعات مادی و اقتصادی را فراهم می‌کند؟

این پرسش‌ها و پرسش‌های مشابه آن، نشان می‌دهد که در همه انتخابات نظام جمهوری اسلامی، نخبگان متدین مسئولیت‌های ویژه‌ای بر دوش دارند که بی‌تفاوتی نسبت به آن، یعنی عدم انجام تکلیف الهی در عبادت امر به معروف و نهی از منکر.

اینکه شما خوانندۀ گرامی به‌عنوان یکی از نخبگان جامعه چه مسئولیتی بر دوش دارید، خود باید تشخیص دهید، زیرا موقعیت اجتماعی شما، نفوذ کلام شما، رابطه‌ای که با خانواده، اقوام و دوستان دارید، قدرت بیان، توان نویسندگی، میزان دسترسی به رسانه‌ها، نقشی که در جامعه ایفا می‌کنید و… مسئولیت‌های شما را تعیین می‌کند. آنچه می‌توان در این زمینه مطرح کرد، این است که حساسیت شرایط انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و تلاش‌های سازمان‌دهی‌شدۀ دشمنان، در کنار اوج‌گیری قدرت‌طلبی در بین بعضی از جریان‌های سیاسی به‌جای عشق به خدمت و تلاش، بی‌توجهی به استقرار ارزش‌های اسلامی در روابط جامعه در بین بخشی از شخصیت‌های سیاسی فعال و مسائلی از این دست، نشان می‌دهد که همۀ ما مسئولیت داریم، مجموعه اقداماتی را برای برگزاری مطلوب انتخابات سامان دهیم و در نخستین گام، تعریفی تازه از انتخابات مطلوب ارائه دهیم؛ تعریفی که تنها شامل حضور حداکثری مردم با هر هزینه‌ای برای نظام نباشد، بلکه افراد تحت‌تأثیر خود را به این بلوغ فکری برسانیم که انتخابات مطلوب یعنی انتخاباتی که:

۱. بیشترین حضور از همۀ اقشار جامعه را داشته باشد.

۲. فردی انتخاب شود که مفهوم مردم‌سالاری دینی را درک کند و برای طول مسئولیت خویش برای همراه‌سازی مشارکت مردم و نخبگان در سازندگی کشور، احیای ارزش‌های دینی و اخلاقی برنامه عملی داشته باشد.

۳. متعهدسازی فرد انتخاب‌شده برای وفاداری به تعهدی که در موقع اخذ رأی از مردم می‌دهد.

وقتی انتخابات مطلوب به این‌گونه تعریف شود، دیگر حضور در انتخابات فقط در روز انتخابات معنا پیدا نمی‌کند، بلکه هر فرد نخبه باید به‌عنوان یک مطالبه‌کنندۀ تعهدات فرد انتخاب‌شده در طول مسئولیت او، رسالت مطالبه‌گری خود را به‌صورت مستمر انجام دهد، گرچه به‌واسطۀ گستردگی حضور دولت‌ها در جامعۀ ما و حاکم‌بودن روح استبداد در لایه‌های پنهان ذهن ما ایرانیان، گاهی در بین مدیران میانی مطالبه‌کنندگان ارزش‌های اسلامی را مجازات می‌کنند، اما مگر راهی جز این وجود دارد و مگر امر به معروف و نهی از منکر واجب‌تر از این وجود دارد و مگر رسول خدا (ص) نفرمود که «خداوند، دشمن مؤمن بی‌دین است، پرسیدند، مگر مؤمن بی‌دین می‌شود؟ فرمود مسلمانی که امر به معروف نکند، بی‌دین است».(۱)

و سخن آخر اینکه، نخبگان در دو جبهه باید امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ یک جبهه کمک به سلامت فکر و برنامۀ کاندیداها و مطالبه‌گری از آنها و در جبهۀ دیگر، هدایت‌گری مردم تحت نفوذ خویش برای حضوری فعال در روند انتخابات و داشتن مطالبات درست در طول زمامداری یک رئیس‌جمهور، تاان‌شاءاله  مسیر پیشرفت کشور سرعتی بیش از این پیدا کند. ان‌شاءاله

 

نتیجه‌گیری

با توجه به آثار گسترده‌ای که انجام انتخابات و خصوصیت فرد منتخب در تحولات فرهنگی کشور دارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی نمی‌تواند نسبت‌به این مهم بی‌تفاوت باشد و باید به‌نحو مقتضی در زمینه‌های زیر فعال شود:

الف) هدایت راهبردی سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی کشور به ایفای نقش خود در بهره‌گیری از فرصت‌ها و رفع موانع فرهنگی یک انتخابات مطلوب به‌عنوان یک وظیفۀ نهادینه‌شده؛

ب) پیش‌بینی تمهدیداتی برای جلب نظر و توجه کاندیداها به مسئولیت دولت و رئیس‌جمهور به مسائل فرهنگی (به‌ویژه اسناد راهبردی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) و درج آن در برنامه‌های انتخاباتی خود؛

ج) حساس‌کردن همۀ نخبگان و تشکل‌های مردم نهاد به مطالبۀ نقش مطلوب دولت در فرهنگ بعد از انتخابات؛

د) فراهم‌کردن بستر ارزیابی سالانۀ عملکرد دولت‌ها در تحولات فرهنگی کشور در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی؛

هـ) دعوت بی‌طرفانه از همۀ مردم برای حضوری آگاهانه در پای صندوق‌های رأی.

 

۱. بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۸۶٫

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *