از سیاست تا دیانت

محمد صالح

قواعد حجاب

بدیهی است که مملکت جز به قانون راست نیاید و چون حکومت اسلامی‌است، پس قانون مملکت تابع شریعت حقه جعفری‌است و از جمله این قوانین، الزام به حجاب نسوان در ملاء عام است! بر همین اساس و به منظور تعیین تکلیف رعیت و خاصه نسوان و خواتین محترمه در مورد نحوه رعایت حجاب و حدود آن، «قواعد حجاب» به شرح ذیل اعلام می‌گردد:

۱-رعایت حجاب از ۱۶ الی ۱۸ به بالا الزامی‌است! دختران کمتر از ۱۶ سال که بچه‌اند و جرمی به آنها نیست و بین ۱۶ تا ۱۸ سال هم هنوز در حال و هوای کودکی و نوجوانی‌اند و اگر به آنها سخت گرفته شود شاید از دیانت منزجر شوند، علیهذا الزام به پوشش شرعی در اقصی نقاط مملکت مختص به نسوان بالای ۱۸ سال است. رعایت حجاب کامل اسلامی برای پیرزنان بالای ۷۰ سال به‌شدت واجب و ضروری می‌باشد.

۲-اماکن زیر محدوده‌های رفع حجاب محسوب می‌شوند و رعایت حجاب در آنها دلبخواه است! این اماکن که محدوده آزادی نامیده می‌شوند عبارتند از:

*جزایر کیش و قشم و کلیه مناطق تفریحی از شاندیز و طرقبه در خراسان گرفته تا سرعین و فندق‌لو و پارس‌آباد مغان و منطقه ارس و ایل‌بیگی تبریز و گنجنامه‌ همدان و چابهارجدید و ساحل بندرعباس و کوهستان‌های شمال تهران و پیست‌های اسکی و همه پارک‌ها و بوستان‌ها و تفرج‌گاه‌ها و…

  • تبصره یک: برخی از اماکن مثل سواحل شمال و هتل‌های ۴ستاره به بالا و فرودگاه‌ بین‌المللی امام و آستارا و… حسب تشخیص مسئولان مربوطه، منطقه حجاب ممنوع است و صلاح نیست زنان محجبه در آن وارد شوند (که نمی‌شوند!) اعلام گردند. در سایر اماکن تفرجگاهی و تفریحی هم اولویت حضور و استقبال با نسوان مکشوفه است.
  • تبصره دو: کلیه مناطق تهران (به‌جز منطقه ۱۲ و ۱۴ و یکی دو منطقه جنوبی دیگر!) و مناطق مرفه‌نشین کلیه مراکز استان‌ها هم جزو «محدوده آزادی»‌اند و پوشش شرعی در آنها به صورت دلبخواه انجام می‌شود، یعنی هرکه خواست رعایت می‌کند و هرکه هم نخواست نمی‌کند.

۳- حد شرعی حجاب خواتین و نسوان عبارت است از شلوار یا دامن (بهتر است بالای زانو نباشد!) که تنگی و گشادی آن مهم نیست و پیراهن (که بهتر است آستین حلقه‌ای نباشد!) که نازکی یا بدن‌نما بودن یا تنگی و گشادی آن بسته به انصاف پوشنده و غیرت شوهر یا پدر یا برادر اوست.

بودن یک تکه پارچه روی سر الزامی‌است. مهم نیست روسری باشد یا شال یا همان یک تکه پارچه یا یک دستمال یک وجبی و یا هر آنچه اطلاق یک تکه پارچه به آن صادق باشد.

۴- آرایش و بَزک دوزک ربطی به حجاب ندارد و حدی هم ندارد. هر کس مختار است هر جور که بخواهد بَزک کند و در ملاء عام ظاهر شود.

۵- ملامسه و تفریح و سفر و خیابانگردی و شوخی و عیش و طرب رجال و نساء به هر نحوه (حلال یا حرام) در ملاء عام مجازات ندارد، مگر آن که به حد ترخص برسد. در خصوص ترخص بین بزرگان اختلاف است. برخی ترخص را به فراش ربط داده و برخی آن‌را معانقه طویل‌المدت دانسته‌اند! خلاصه از این حدود آن طرف‌تر نرود.

۶- در صورتی که فردی بر اساس قواعد فوق، حجاب را رعایت نکند، سر و کارش با نظمیه است و داروغه‌گان و گزمه‌گان و محتسبان و سایر ابواب جمعی نظمیه می‌توانند (توجه شود می‌توانند نه این که ملزم‌اند) به فرد خاطی تذکر بدهند، اما در هر حال عدم رعایت حجاب شرعی به نحوی که آن، مستوجب داغ و درفش و مجازات و حبس و … نخواهد بود و متخلف، حداکثر تذکر خواهد گرفت.

۷- قاطبه فیلم‌ها، تئاترها، نمایش‌جات و بزم‌های طرب (به لسان فرنگی کنسرت‌ها) از رعایت حجاب اسلامی معافند و اگر رعایت کنند، خودشان خواسته‌اند. (اعم از عمله و اکره طرب و مطربان و متصدیان تئاترها و رقاصان و بازیگران و …)

  • تبصره: جشنواره‌ها اعم از جشنواره‌های فیلم تا جشنواره قوچ اصیل ایرانی ملحق به تبصره یک ذیل بند دوم این قانون هستند و رعایت حجاب در آنها مکروه است (کراهت شدیده دارد). به نسوان محجبه توصیه می‌شود پا به این مکان‌ها نگذارند که عواقبش بر عهده خودشان است.

۸- این قانون در هشت بند تهیه و به عموم والیان و حاکمان و روسای نظمیه ابلاغ شده است.

وزارت داخله

 

پشتیبانی از معروف

از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر از جمله واجبات مسلم است و باید در جامعه اسلامی رایج شود، لذا اساسنامه حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر به شرح زیر تدوین و جهت اجرا به قوای سه‌گانه و نیروی انتظامی ابلاغ می‌شود:

۱-کلیه مسئولان می‌توانند اگر میل داشتند از امر به معروف و نهی از منکر و ناهیان از منکر و آمران به معروف حمایت کنند.

۲-بهترین شیوه حمایت، پشتیبانی لسانی‌است. سخن گفتن در خصوص لزوم امر به معروف و نهی از منکر و فواید آن ارجح است.

۳-تشکیل یک ستاد (با اتاق و تابلوی مشخص) به نام ستاد پشتیبانی از آمرین به معروف و ناهیان از منکر در اداره و بخشداری و استانداری و… اقدام بسیار مهمی‌است. این ستاد می‌تواند سالانه یک جلسه هم داشته باشد و اعضای جلسه هم اگر دل‌شان خواست می‌توانند در این جلسه شرکت کنند. صرف میوه و شیرینی و چای و نسکافه در این جلسه و تاکید بر حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر ضروری‌است.

۴-مراتب حمایت میدانی و عملیاتی از آمرین به معروف و ناهیان از منکر عبارتند از:

الف) چاپ نشریه به صورت گاهنامه (که در نمازخانه اداره درون جامُهری گذاشته شود.)

ب) چاپ برچسب با مضمون حمایت از امر به معروف و نهی از منکر برای چسباندن روی در آبدارخانه و گوشه تابلوی اعلانات زیرزمین ادارات و…

ج) نصب پلاکارد و تراکت و بنر در اندازه‌های مختلف (ترجیحاً کوچک) در مقابل در ورودی اداره و شرکت یا سازمان مربوطه (توجه شود که اقلام مربوطه روی نرده‌ها آویزان شود.)

د) برگزاری مسابقه آشنایی با معروف (مسابقه کتاب‌خوانی تستی به صورت بله و نخیر که ۱۰ سئوال از کتاب «آشنایی مبتدیان با معروف» اثر استاد حجه‌الاسلام دکتر معروف‌پور دبیر محترم ستاد کشوری حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر ارائه شده و کسانی که به ۴ سئوال پاسخ صحیح بدهند، در قرعه‌کشی شرکت داده خواهند شد. جوایز نفیس این مسابقه باید شامل موارد زیر باشد:

یک دست پارچ و لیوان بلور، سرویس خیارخوری چینی درجه ‌دو، گوشت‌کوب برقی، بسته فرهنگی خانواده شامل مُهر، تسبیح و یک جلد کتاب آشنایی مبتدیان با معروف و منکر)

۵- مراتب حمایت میدانی و عملی از آمرین به معروف و ناهیان از منکر عبارتند از:

الف) آموزش ناهیان از منکر و آمرین به معروف که کجا زبان باز کنند و کجاها صرفاً به نهی از منکر یا امر به معروف قلبی اکتفا کنند (برگزاری کلاس‌های آشنایی با عواقب و خطرات نهی از منکر و امر به معروف)

ب) دعوت ناهیان از منکر و آمرین به معروف به صبر و گذشت در صورت کتک خوردن و مضروب شدن از جانب فاعلین منکر

ج) عیادت از ناهیان از منکر که حین انجام وظیفه مضروب و بستری شده‌اند. (در صورت امکان)

د) ابراز تاسف و ارسال پیام تسلیت به مناسبت شهادت ناهیان از منکر

هـ) دادن قول مساعد برای کمک به هزینه‌های درمان ناهیان از منکر که حین انجام نهی از منکر مضروب شده‌اند (عملی کردن این قول الزامی نیست.)

و) شرکت در تشییع جنازه و مراسم یادبود شهدای ناهی از منکر

ز)نصب بنر و تصاویر شهدای ناهی از منکر(در صورت پیدا شدن بانی.)

ان‌شاالله با انجام اقدامات فوق شاهد رونق و رشد روزافزون این فریضه الهی در کشور باشیم.

 

فحشاگردی

تعریف: فحشاگردی از جمله زیرمجموعه‌های گردشگری (توریسم) است. بعضی‌ها برای بهره بردن از طبیعت، سفری می‌کنند که به آنها می‌گویند «طبیعت‌گرد». برخی دیگر برای دیدن آثار باستانی گردش می‌کنند که کارشان «گردشگری‌ تاریخی» نام دارد. حتی بعضی‌ها هم هستند که برای دیدن نمونه‌های زمین‌شناسی مسافرت می‌کنند. اینها‌ را هم «ژئو توریست» می‌گویند.

«فحشاگردی» هم یک نمونه جدید است که طی آن فرد گردشگر برای بهره بردن از فسق و فجور سفر می‌کند. در واقع در این‌گونه سفرها، هدف بهره بردن گردشگران از یکدیگر است و سفر، صرفاً بهانه‌ای بیش نیست!.

مکانیسم و چگونگی فحشاگردی:

این‌گونه خاص از گردشگری سال‌هاست که به همت مسئولان مربوطه (از متولیان میراث فرهنگی و گردشگری گرفته تا مسئولان انتظامی و…) در مملکت شکل گرفته و هدف آن راه انداختن فوری و بی دردسر مشکلات شهوانی شهروندان است. البته همت مسئولین در این ابتکار و نوآوری در قالب ندیدن و یا تغافل و یا بی‌توجهی نسبت به این مسئله تجلی کرده است.

ساز و کار مسئله بسیار ساده است. موسسات گردشگری و یا حتی افراد علاقمند که حاضرند در این امر خیر پا پیش بگذارند، با اجاره یک یا دو اتوبوس کار را شروع می‌کنند و سپس به مقصدی دور یا نزدیک «تور» راه می‌اندازند. مقصد می‌تواند «تنگه واشی» در کنار تهران باشد و یا کویر اطراف نایین و یا هر جای دیگری. مهم همسفرانند که اهل حال می‌باشند.

معمولاً و بلکه غالباً عمده مشتریان این تورها جوانان مجرد (دختر و پسر) زنان بی‌شوهر (گاهی هم شوهردار) و مردان میانسالی‌ هستند که هنوز سر و گوش‌شان می‌جنبد. پس از تکمیل شدن گردشگران، برنامه‌های فرهنگی مانند بزن‌ و ‌برقص راحت و مختلط در اتوبوس از مبداء تا مقصد، همنشینی‌های دوستانه و عاشقانه از مبداء تا مقصد و توی مقصد و بالعکس و سایر امور خیر به صورت خود‌جوش و یا با هدایت «راهنمای‌تور» شکل می‌گیرد. (خودتان قضاوت کنید. وقتی تعدادی دختر و پسر مجرد چند روزی یا حتی چند ساعتی توی یک اتوبوس با هم باشند و بگویند و بخندند و بزنند و برقصند و هر جور که راحتند لباس بپوشند و هر کسی‌ را که خواستند کنار صندلی خودشان بنشانند، نه مزاحمتی از جانب نیروی ‌انتظامی ببینند و نه کسی به آنها بگوید «عمو خرت به چند؟» نتیجه چه خواهد شد؟)

نتایج‌ اجتماعی:

برپایی این گونه تورها، هم به شادی گردشگران فحشا (همان فحشاگردان) منجر می‌شود و هم در شهرها و روستاهای مقصد، تحولات عمیقی را به جا  می‌گذارد. مثلاً وقتی در یک شهری مثل دارالعباده یزد که عموم مردم اهل دیانت و اخلاق و حیا هستند، روزانه چندین اتوبوس از این فحشاگردان وارد می‌شوند و به صورت دسته‌جمعی و گله‌ای به مناطق مختلف شهر هجوم می‌آورند و به صورتی نیم‌برهنه به شوخی و خنده‌های عاشقانه و مستانه، آن هم در مقابل چشمان مردم می‌پردازند، شادی مثل موج مکزیکی از سمت فحشاگردان به سوی مردم شهر روانه می‌شود.

خودتان حدس بزنید وقتی مردم شهرها و روستاهایی که مقصد این‌گونه سفرها هستند روزانه شاهد حضور صدها زن و دختر آرایش کرده و شنگول ( که معمولاً پوشیدن مانتو و انداختن شال روی سرشان‌را فراموش کرده و یا جدی نگرفته‌اند) هستند که با دوست پسرها و مردان غریبه مثل آب خوردن مراوده و معاشقه علنی می‌کنند و مثلاً به بهانه عکس یادگاری از آثار تاریخی، دست در گردن‌ هم می‌اندازند و همدیگر را در آغوش می‌گیرند و دخترها و پسرها و زنان و مردان چند بار جای خود را به همدیگر می‌دهند و هر دختری این صحنه را با چند پسر تکرار می‌کند و موج شوخی و خنده و متلک‌های عاشقانه محیط‌را پُر می‌کند، چه تاثیرات شگرفی در آنها ایجاد می‌شود.

 

سیاست‌گذاری:

تا الان نه دیده و نه شنیده شده که یک آژانس گردشگری به دلیل برپایی چنین تورهایی تعطیل شده و یا نیروی انتظامی از حرکت چنین اتوبوس‌هایی جلوگیری کرده و یا متخلفان را به محاکم قضایی تحویل داده و یا اعمال قانون کرده باشند. این همان سیاست‌گذاری نانوشته، ولی عملیاتی ترویج و توسعه گردشگری فحشا‌ست. اصولاً چه اشکالی دارد آنهایی که سنتی فکر نمی‌کنند و اهل تنوع‌طلبی جنسی‌اند و یا اصولاً «شادی» را دوست دارند، این جوری دور هم جمع شوند و حال‌اش‌ را ببرند.

مهم این ‌است که این تورها به همین شکل (البته بسیار راحت از اینجا، چون در آنجا اصولاً محدودیتی وجود ندارد.) مدت‌هاست که برگزار شده‌اند، می‌شوند و خواهند شد. اگر قرار بود این مسئله محدود یا متوقف یا کنترل شود تا حالا شده بود. البته از حق نگذریم شرکت‌کنندگان در این تورها هم به جان مسئولان مربوطه (به واسطه تساهل و تسامح‌شان) دعاهای خاصه می‌کنند، آن هم در مواقع استجابت.

 

راهبردهای اصولی

۱-بگذاریم مردم خوش باشند. بالاخره یک جوری باید از غم و غصه فرار کنند.

۲-سپردن کار مردم به مردم که بعضی‌ها می‌گویند یعنی همین. مثل دوستی که فرموده بود: «بانوان خودشان مشکل عفاف ‌را حل خواهند کرد». مردم فحشاگردی را جوری حل خواهند کرد که نه سیخ بسوزد و نه کباب.

۳-در صورت بروز تنگ‌نظری‌ها و مزاحمت‌ها در برابر تداوم و توسعه این ‌گونه سفرها باید منتظر عواقب آن مانند افزایش حیا و عفت در جامعه باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *