اهلبیت«ع» برترین‌های جهان هستی

آیت‌الله سیداحمد خاتمی

سخن پیرامون شناخت امامان«ع» بود. متن جامع در این زمینه «زیارت جامعه کبیره» است. در این سلسله مقالات به شرح فرازهائی از این زیارت ارزشمند پرداختیم و اینک شرح فرازی دیگر از این زیارت بلند:«مقر بعضکم» به برتری شما اعتراف می‌کنم

«اقرار» ضد جحد و انکار است «الجحد و الجحود نقیض الاقرار»(۱) که به معنای پایبند بودن به چیزی است. حجد انکار عالمانه است. اقرار اعتراف عالمانه.

در این جمله زائر محضر امامان چنین می‌دارد که ارادتم به شما خوبان شعاری نیست، بلکه مبنایی است. از صمیم جان فضل شما را باور دارم که اقرار چیزی جز این نیست. این تنها شیعه نیست که به برتری امامان«ع» ایمان دارد، بلکه اهل سنت نیز این واقعیت را باور دارند.

 

اعتراف به فضل امامان از زبان اهل سنت

به عنوان نمونه بخشی از اعترافات عالمان اهل سنت را در برتری امامان تقدیم می‌کنم:

الف) حضرت امام حسن«ع»

مدائنی که خود از مورخانی است که تمایل اموی دارد می‌گوید روزی معاویه در مجلسی که عمروعاص و جماعتی از اشراف بودند پرسید «من اکرم الناس ابا و اماً و جداً وجده و خالاً و خاله و عماً و عمه» گرامی‌ترین کسان از جهت پدر و مادر و جد و جده و دایی و خاله و عمو و عمه کیست؟ نعمان بن عجلان زرقی دست امام حسن«ع» را بالا برد و گفت تمام این ویژگی‌ها در او جمع است. عمروعاص تعریض کرد که علاقه تو به بنی‌هاشم سبب شد چنین قضاوتی داشته باشی. او گفت‌ بنی‌هاشم ریشه‌دارترین، سازگارترین و خردورزترین هستند.(۲)

ابن شهر آشوب می‌گوید: «واحل بن عطاء» از بزرگان معتزله می‌گوید «ان الحسن بن علی «ع» سیماء الانبیاء و بهاء الملوک»؛ حضرت امام حسن «ع» سیمای انبیا و هیبت پادشاهان را داشت.(۳)

 

ب) امام حسین«ع»

عبدالله بن عمر که هیچ‌گاه در اردوگاه امیرمؤمنان علی«ع» و امام حسن«ع» و امام حسین«ع» قرار نگرفت در سایه کعبه نشسته بود که دید امام حسین«ع» در حال ورود به کعبه است. گفت: «هذا احب اهل الارض الی اهل السماء الیوم»؛ امروز حسین محبوب‌ترین زمینی نزد آسمانیان است.(۴)

ابوهریره که هیچ‌گاه در عمرش در کنار اهل‌بیت«ع» نایستاد با لباسش خاک از قدم‌های سیدالشهداء«ع» می‌زدود. امام حسین«ع» فرمود تو چرا چنین رفتاری با من داری؟ ابوهریره گفت: «دعنی فوالله لو علم الناس منک ما اعلم لحملوک علی رقابهم»؛ مرا واگذار، به خدا قسم اگر مردم می‌دانستند آنچه را که من از فضائل شما می‌دانستم تو را به دوش می‌کشیدند.

 

ج) امام سجاد«ع»

زهری «آخوند درباری هشام بن عبدالملک که امام سجاد«ع» نامه توبیخ‌آمیزی برای او نوشت، می‌گوید: «ما رأیت قریش افضل منه»؛ من در بین قریش کسی را برتر از امام سجاد ندیدم.(۶)

نیز می‌گوید «ما رأیت افقه منه» من فقیه‌تر از او ندیدم.(۷)

«ابن مسیب» از فقیهان اهل سنت می‌گوید: «ما رأیت اورع منه»: کسی را با ورع‌تر، باتقواتر و در عرصه شبهات پرهیزکننده‌تر از امام سجاد«ع» ندیدم.(۸)

 

د) امام باقر«ع»

صلاح‌الدین صفدی از نویسندگان اهل سنت در باره حضرت امام باقر«ع» می‌گوید: «کان احد من جمع العلم و الفقه و الایمان و الثقه و السؤدد و کان یصلح للخلافه»؛: او یکی از کسانی بود که علم و فقاهت و دیانت و وثاقت و آقایی را در خود جمع کرده بود و برای خلافت لیاقت داشت.(۹)

عطاء یکی از فقیهان اهل سنت می‌گوید: «فما رأیت العلماء عند احد اصغر علماً منهم عند ابی جعفر»: عالمان وقتی نزد امام باقر«ع» می‌آمدند، همگی در برابر حضرت احساس حقارت می‌کردند.(۱۰)

 

هـ) امام صادق«ع»

مالک بن انس از امامان فقهی اهل سنت می‌گوید: «ما رأت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد الصادق فضلا و علماً و عباده و ورعاً»(۱۱) : چشمی ندیده، گوشی نشنیده، بر قلب انسانی خطور نکرده شخصیتی که برتر از امام صادق«ع» باشد. او در فضل و علم و عبادت و ورع برترین است.

«ابوحنیفه» از امامان فقهی اهل سنت می‌گوید: «ما رأیت افقه بن جعفر بن محمد»؛ من فقیه‌تر از امام صادق«ع» ندیده‌ام.(۱۲) نیز می‌گوید: «لو لا جعفر بن محمد ما علم الناس مناسک حجهم»: اگر امام صادق«ع» نبود مردم مناسک حج خود را نمی‌دانستند.(۱۳)

نیز می‌گوید: «لو لا السنتان لهلک النعمان»: اگر نبود دو سالی که نعمان از مکتب امام صادق«ع» بهره‌مند شده بود، نابود می‌شد (نعمان نام ابوحنیفه است).(۱۴)

 

و) امام کاظم«ع»

مأمون می‌گوید روزی امام کاظم«ع» نزد پدرم هارون آمد. او بسیار امام را تکریم کرد. من پرسیدم کیست که چنین او را گرامی داشتی و به ما دستور دادی رکابش را بگیریم؟ هارون گفت: «هذا امام الناس و حجه الله علی خلقه و خلیفته علی عباده»: او امام مردم و حجت خداوند بر بندگان و جانشین خداوند بر بندگان است. گفتم این ویژگی‌ها از آن شما و در شما نیست؟ او گفت: من در ظاهر رهبر این جماعت هستم و این با زور و غلبه حاصل شده است «و موسی بن جعفر امام حق والله یا بنی انه لاحق بمقام رسول‌الله صلی الله علیه منی و من الخلق جمیعاً»؛ حضرت موسی بن جعفر«ع» امام حق است و به خدا قسم او شایسته به جانشینی رسول‌الله«ص» از من و تمام مردم است.

سپس گفت به خدا قسم اگر تو هم در حکومت با من درگیر شوی تو را می‌کشم چون حکومت نازاست.(۱۵)

 

ز) امام رضا«ع»

«ابن عنبه» می‌گوید: «علی بن موسی الکاظم و یکنی اباالحسن و لم یکن فی الطالبیین فی عصره مثله…»: حضرت امام رضا«ع» که کنیه‌اش ابوالحسن است. هیچ ‌کس از فرزندان ابوطالب در عصر او با وی همانند نبود.(۱۶)

حافظ سمهودی از محدثان اهل سنت گوید: «کان اوحد زمانه جلیل القدر»؛ او یگانه زمانه‌اش بود و منزلت والا داشت».(۱۷)

ابراهیم بن عباس از نزدیکان مأمون گوید: «ما رأیت الرضا سئل عن شی الاعلم و لا رأیت اعلم منه بهاء کان فی الزمان الی الوقت عصره»: ندیدم کسی از امام رضا«ع» سئوالی بپرسد مگر آنکه می‌دانست و ندیدیم در عصر و زمانه ما کسی از او اعلم باشد.(۱۸)

 

ح) امام جواد«ع»

ابن جوزی می‌گوید «کان علی منهاج ابیه فی العلم و التقی و الزهد»؛ او در علم و تقوی و زهد همانند پدرش بود و همان راه را دنبال می‌کرد.(۱۹)

ابن طلحه گوید: «و ان کان صغیرالسن فهو کبیر القدر رفیع الذکر»؛ گرچه حضرت سن کمی داشت، اما جایگاه بلندی داشت و پرآوازه بود.(۲۰)

 

ط) امام هادی«ع»

ابن‌حجر گوید: «کان وارث ابیه علما و سخاوه»؛ او وارث پدر در علم و سخاوت بود.(۲۱)

محمدخواجه پارسا بخاری گوید: «و کان ابوالحسن علی الهادی عابداً فقیها اماماً»؛ امام هادی عابد فقیه و رهبر بود.(۲۲)

 

ی) امام عسکری«ع»

حضرمی شافعی گوید: «کان عظیم الشأن جلیل المقدار…»؛ او منزلت والا و جایگاه ستودنی داشت.(۲۳)

«حسین بن محمد اشعری و محمدبن یحیی و غیر اینان می‌گویند روز در مجلس احمدبن عبیدالله خاقان که از دشمنان اهل‌بیت بود بودیم. او گفت در سامرا شخصیتی را همچون امام عسکری«ع» در منش، آرامش، عفاف، بزرگواری، کرامت و… ندیدم.(۲۴)

آنگاه که دشمن در حق اهل‌بیت«ع» چنین داد سخن می،دهد پیداست که آنان در دل و جان محبان از چه جایگاه رفیعی برخوردارند.

 

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۰۶.

۲ـ ترجمه الامام حسن، تاریخ مدینه دمشق، ص ۲۳۸.

۳ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۹.

۴ـ الاصابه، ج ۱، ۳۳۳.

۵ـ کفایه الطالب، ص ۴۳۵.

۶ـ حیاه الحیوان دمیری، ج ۱، ص ۱۳۹.

۷ـ نور الابصار، ص ۱۶۲.

۸ـ اسعاف الراغبین در حاشیه نور الابصار، ص ۲۱۸.

۹ـ الوافی بالوفیات، ج ۴، ص ۱۰۲.

۱۰ـ تذکره الخواص، ص ۳۳۶.

۱۱ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۴۰.

۱۲ـ الامام الصادق ابوزیره، ص ۶۴.

۱۳ـ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۹.

۱۴ـ الامام الصادق محمد خلیلی، ج ۴، ص ۱۵۷.

۱۵ـ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۹۱.

۱۶ـ عمده الطالب، ص ۱۹۸.

۱۷ـ جواهر العقدین، ص ۳۵۳.

۱۸ـ نور الابصار، ص ۱۸۰.

۱۹ـ تذکره الخواص، ص ۳۵۸.

۲۰ـ مطالب السؤول، ص ۲۳۹.

۲۱ـ الصواعق المحرقه، ص ۱۲۳.

۲۲ـ فصل الخطاب ملحقات ینابیع الموده، ص ۳۸۹.

۲۳ـ وسیله المال، ص ۴۲۶.

۲۴ـ قادتنا، آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی، ج ۴، ص ۳۷۲.

 

 

سوتیترها:

۱٫

مالک بن انس از امامان فقهی اهل سنت می‌گوید: چشمی ندیده، گوشی نشنیده، بر قلب انسانی خطور نکرده شخصیتی که برتر از امام صادق«ع» باشد. او در فضل و علم و عبادت و ورع برترین است.

 

۲٫

ابن شهر آشوب می‌گوید: «واحل بن عطاء» از بزرگان معتزله می‌گوید  حضرت امام حسن «ع» سیمای انبیا و هیبت پادشاهان را داشت.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *