حجتالاسلام والمسلمین محمد تقدیری
سخن از سرمایه بزرگ روانی به نام امید است و اینکه انسان دارای روحیه مثبتاندیشی است و این مثبتاندیشی وخوشبینی گاهی واقعی است و گاهی غیرواقعگرایانه و رجا و امید از اقسام واقعگرایانه است.
امید متعلقاتی دارد که گاه دنیوی و مادی است و گاه متعلق امید امور معنوی هستند که در صدر آنها امید به خداست.
۱ـ امید به خدا
تمام انسانها اعم از مؤمن، کافر و منافق با سنین مختلف و جنسیتهای متفاوت در زندگی روزانه جهت حفظ بقا دست به فعالیتهایی میزنند تا به نتیجه مورد نظر برسند و از مجموعه آن فعالیتها، حیات و زندگی خود را نظام بخشند. در این مسیر انسانهای عاقل روابط عِلّی و معلولی بین اشیاء و فعالیتها با نتیجه آنها را میشناسند و سعی دارند با فکر و درایت از راه علتها و استفاده ابزارهای مناسب به خواستههای خود دست پیدا کنند.
برای رسیدن به آبادانی و توسعه باید به تلاش روزانه پرداخت و با اصلاح علمی، آب و خاک کشاورزی را توسعه داد تا رزق توسعه یابد چرا که خداوند رحمت را به حکمت دهد نه به رقت: «هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرضَ ذَلُولًا فَامشُواْ فىِ مَنَاکِبهَِا وَ کلُُواْ مِن رِّزقِهِ وَ إِلَیهِ النُّشُور؛ او کسى است که زمین را براى شما رام کرد، بر شانههاى آن راه بروید و از روزیهاى خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست!»
رجا و امید به آینده علاوه بر آمادهسازی مقدمات، نیاز به بینشی والا نسبت به علت حقیقی دارد، هر چند بحث امید در زندگی روزمره، شامل امید به انسانها، شرایط زمان، وضعیت اجتماعی و سیاسی میشود، ولی دل بستن به این موارد بدون عنایت به علت حقیقی یعنی خداوند، به بیراهه رفتن است، زیرا آینده مبهم است. چه کسی جز خداوند از آینده اطلاع کامل دارد؟ چه کسی باقی است و آیا کسی جز خداوند قادر و توانا میتواند ما را در شناخت و ساخت آینده کمک کند؟
لذا امید و رجای حقیقی به اوست و بقیه امیدها اگر در سایه امید به او باشند امید حقیقی هستند، والا خوشبینی غیرواقعی و همان تمنا و آرزوست، بهویژه که «زندگی و حیات» در نظر مؤمن، فقط مدت عمر در دنیا نیست، بلکه زندگی، جادهای است که امتداد آن تا بهشت یا جهنم ادامه مییابد، پس امید و انتظار به آیندﮤ خوش و یا بدبینی و یأس از آینده تاریک، شامل اتفاقات و شرایط سالهای آینده عمرِِ محدود دنیایی نمیشود، بلکه بحث امید و امیدواری و ایجاد و توسعه آن در مقابل یأس و ناامیدی و درمان آن در جهت تجهیز روانی انسانهایی است که به بلندای ابدیتی تا قیامت میاندیشند.
بدیهی است انسانهای ضعیف با طبیعت متلاطم، علت حقیقی نیستند و انسان نمیتواند به آنها تکیه کند، بلکه برای آینده خوش بهویژه در برزخ و قیامت باید امید به رحمت و لقای پروردگاری داشت که همه چیز از اوست و قادر و تواناست.
خوشایندترین چیزی که انسان مؤمن انتظار آن را میبرد، رسیدن به رضای پروردگار و لقای اوست و چون به رحمت و مغفرت خداوند ایمان دارد، در هر شرایطی این امید و انتظار را در دل خود میپرورد و برای تحقق آن تلاش میکند و حتی اگر گناهکار و از عذاب پروردگار خائف باشد، باز هم امیدوار است که مشمول مغفرت خداوند واقع شود و توفیق جبران کاستیها را پیدا کند.
انسان مؤمن به بشارت خداوند دل خوش میدارد که فرمود: «وَسئَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیما؛ و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، براى رفع تنگناها طلب کنید و خداوند به هر چیزی داناست».
ابوذر غفاری از نبیاکرم«ص» نقل میکند: «روزی مردی گفت به خدا قسم، خدا فلانی را نمیبخشد، خداوند فرمود: چه کسی قسم خورد که من فلانی را نمیبخشم؟ حتماً او را آمرزیدم و عمل آن قسم خورده را حبط کردم به خاطر آن کلمه بیجایی که گفت.»
پیامبر اسلام«ص» به مردی وارد شد که در حال انتقال به عالم بعد بود. فرمود: «تو را چگونه ببینم؟» عرضه داشت: «در ترس از گناهانم و امید به رحمت پروردگارم.» حضرت فرمود: «در این هنگامه این دو در دل مؤمن قرار نمیگیرد، مگر اینکه خداوند به سبب این دو واقعیت با بندهاش عمل میکند. به آنچه امید دارد میرسد واز آنچه میترسد به او ایمنی میدهد.» در روایت دیگر امیرالمومنین«ع» به مردی که زیادی گناهانش او را به ناامیدی کشیده بود فرمود: «ناامیدی تو از رحمت الهی از گناهانت بزرگتر است.»
امید به خدا در قرآن
عمده آیات قرآنی در موضوع «امید به خدا» حول چند محور مطرح شدهاند. رجا و امید به: الله، لقاءالله، رحمهالله، عفو الهی.
در مقابل، کافران به خاطر عدم رجا یأس به: لقاءالله، نشور، ایامالله، حساب مورد نکوهش قرار گرفتهاند. حرکت تکاملى انسان باید به خداوند، سراى آخرت، لقاى خدا و رحمت الهى منتهى شود. انسان تا به امور یاد شده امید نداشته باشد، حرکت تکاملى او تحقق نخواهد یافت.
الف) امید به «الله»
در برخی از آیات قران و روایات متعلق امید و آرزو، خود خداست.
«لَّقَد کاَنَ لَکُم فىِ رَسُولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرجُواْ اللَّهَ وَ الْیَومَ الاَْخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند».
یا در آیه دیگر می فرماید :«لَقَد کاَنَ لَکمُْ فِیهِم أُسوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرجُواْ اللَّهَ وَ الْیَومَ الاَْخِرَ وَ مَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنىُِّ الحَْمِید؛ (آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نیکویى) بود، براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند و هر کس سرپیچى کند به خویشتن ضرر زده است، زیرا خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است».
در برخی از روایات و ادعیه، امید به خدا تأکید و امید به غیر او مذمت شده است. امام علی«ع» در کلامی به نوف بکالی فرمود: اللّه العَلِیُّ العَظیمُ؛ تَصِلُ أمَلَکَ بِحُسنِ تَفَضُّلِهِ، وتُقبِلُ عَلَیهِ بِهَمِّکَ، وأعرِض عَنِ النّازِلَهِ فی قَلبِکَ، فَإِن أجَّلَکَ بِها فَأَنَا الضّامِنُ مِن مَورِدِها، وَانقَطِع إلَى اللّه سُبحانَهُ فَإِنَّهُ یَقولُ: «وعِزَّتی وجَلالی، لاَُقَطِّعَنَّ أمَلَ کُلِّ مَن یُؤَمِّلُ غَیریِ بِالیَأسِ، ولَأَکسُوَنَّهُ ثَوبَ المَذَلَّهِ فِی النّاسِ، ولاَُبعِدَنَّهُ مِن قُربی، ولاَُقَطِّعَنَّهُ عَن وَصلی، ولاَُخمِلَنَّ ذِکرَهُ حینَ یَرعى غَیری. أیُؤَمِّلُ ـ وَیلَهُ ـ لِشَدائِدِهِ غَیری وکَشفُ الشَّدائِدِ بِیَدی؟! ویَرجو سِوایَ وأنَا الحَیُّ الباقی؟! ویَطرُقُ أبوابَ عِبادی وهِیَ مُغلَقَهٌ ویَترُکُ بابی وهُوَ مَفتوحٌ؟! فَمَن ذَاالَّذی رَجانی لِکَثیرِ جُرمِهِ فَخَیَّبتُ رجاهُ؟!»
«خداوندِ والا و بزرگ؛ آرزویت را به حُسنِ تفضّل او پیوند بزن و با تمام خواست به او روى بیاور، و اگر هر آنچه [جز خدا] در دلت وارد میشود درمان کنى، من ضامنِ جایگزین آنم با تمام وجود، به خداوند پاک روی کن؛ زیرا او میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند، امید هر کس را که به غیر از من امید بندد، به یأس مبدّل مىسازم و جامه خوارى در میان مردم بر او میپوشانم و او را از قُرب خویش دور مىسازم و پیوندم را با او میبُرم و او را گمنام مىسازم زیرا به غیر من توجّه مىکند. واى بر او! آیا در گرفتاریهایش به جز من آرزومند مىشود با آنکه رفعِ سختىها و گرفتارىها در دست من است؟ و به کسى جز من امید مىبندد، در حالى که زنده پاینده منم؟ و درهاى بسته بندگانم را مىکوبد و در خانه مرا که باز است، رها مىکند؟ کیست که با همه گناهانش به من امید بندد و من نومیدش کنم؟»
در روایات و ادعیه از خداوند به عنوان متعلق آرزو با عبارات زیر یاد شده است:
«مُنتهَی الَامَل» در برخی ادعیه از خداوند به عنوان نهایت آمال امیدها یاد شده است.
* حضرت فاطمه زهرا«س» میفرمود: «یا أکرَمَ الأَکرَمینَ ومُنتَهى اُمنِیَّهِ السّائِلینَ؛ اى کریمترینِ کریمان و منتهاىِ آرزوى درخواستکنندگان».
امام حسین«ع» در دعای عرفه فرمود: «یا غایَهَ رَغبَهِ الرّاغِبینَ، ومُنتَهى أمَلِ الرّاجینَ؛ اى غایت آرزوى آرزومندان و اى منتهاى امیدِ امیدواران».
امام زینالعابدین«ع»: «یا مُنتَهى أمَلِ الآمِلینَ، و یا غایَهَ سُؤلِ السّائِلینَ؛ اى منتهاى آرزوىِ آرزومندان، اى نهایتِ خواهش خواهندگان».
*غایَهُ المُنى- فَوقَ المُنى- خَیرُ مَأمولٍ
بزرگان دین در مناجات خود با خدا او را به عنوان (امید غایی) و (بالاتر از آرزوها) و (بهترین آرزو) نام بردهاند.
ب) امید به لقاءالله
در تعدادى از آیات، متعلق «رجا» لقاء الله است که این آیات به دو دسته تقسیم مىشوند. یک دسته در باره کسانى است که رجا به لقاء خدا دارند مثل آیه: «مَن کاَنَ یَرجُواْ لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لاََتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم؛ کسى که امید به لقاء اللَّه (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدى را که خدا تعیین کرده فرا مىرسد و او شنوا و داناست».
در آیات قرآن بر این نکته تأکید شده است که خدای سبحان همانگونه که مبدأ جهان آفرینش است، انتها و مرجع آن نیز هست. در آیاتی مانند « إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجعَی»، «وَ أَنَّ إِلَی’ رَبّـِکَ الْمُنتَهَی» ، « انَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» به آن اشاره شده است.
در دسته دوم: در تعدادى از آیات از کسانی که امید به لقاء پروردگار ندارند به بدى یاد مىشود. مثل آیه: «إِنَّ الَّذینَ لا یَرجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنیا وَ اطمَأَنُّوا بِها وَ الَّذینَ هُم عَن آیاتِنا غافِلُون؛ آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آنها که از آیات ما غافلند، « فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغیَانِهِم یَعمَهُونَ؛ پس وامىگذاریم کسانى را که امید به لقاء ما ندارند تا در طغیان و سرکشى خود حیران بمانند.»
* «وَ إِذا تُتلى عَلَیهِم آیاتُنا بَیِّناتٍ قالَ الَّذینَ لا یَرجُونَ لِقاءَنَا ائتِ بِقُرآنٍ غَیرِ هذا أَو بَدِّلهُ؛ هنگامى که آیات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، کسانى که ایمان به لقاى ما (و روز رستاخیز) ندارند مىگویند: قرآنى غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! (و آیات نکوهش بتها را بردار)».
آیات شریفه به این حقیقت تصریح کردهاند که منشأ این ناامیدى، غفلت از خدا و آیات خداست و غفلت به نوبه خود معلول این است که شناخت درستى از او ندارند و بنابراین، شناخت و معرفت به عنوان یک مقدمه و شرط لازم در پیدایش حالت «رجا» نقش دارد و «رجا» حالتى است که از نوعى معرفت و خداشناسى در نفس انسان حاصل آید و منشأ آثار عملى شود؛ یعنى در واقع، امید به لقاء خدا و ناامیدى از آن، پس از شناخت و معرفت که طبعاً ریشهدارتر و مبنایىتر است، به عنوان علت و اساس دست زدن به اعمال زشت و زیبا و اساس صلاح و فساد انسان و نهایتاً عامل وصول به پاداش و کیفر اخروى مطرح مىشود.
بنابراین، رجا به لقاء خدا، از یک سو اثر و معلول شناخت است و در اثر ضعف معرفت و وجود غفلت از خدا و قیامت، زوال مىپذیرد و از سوى دیگر، علت و عامل مؤثر در تغییر رفتار انسان و نهایتاً وصول وى به سعادت ابدى است و نبود آن، موجب شقاوت جاودانى خواهد بود.
ج) رحمتالله
در مواردى هم متعلق «رجا»، رحمت پروردگار است مانند آیه: «أَمَّن هُوَ قَانِتٌ ءَانَاءَ الَّیلِ سَاجِدًا وَ قَائمًا یحذَرُ الاَْخِرَهَ وَ یَرجُواْ رَحمَهَ رَبِّهِ؛ (آیا چنین کسى با ارزش است) یا کسى که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام از عذاب آخرت مىترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟!»
این آیه ابتدا خوف و رجا را با هم مطرح ساخته ثانیاً علل و آثار آن دو را یادآورى مىکند که از یک سو عامل شب زندهدارى و اطاعت و پرستش خدا در این افراد الهى خوف از آخرت و امید به رحمت پروردگار است و از سوى دیگر ما را متوجه این حقیقت مىکند که ترس از قیامت و امید به رحمت پروردگار از آن کسانى است که صاحب عقل و خرد و داراى علم و معرفتند.
شناخت عمیق ایشان نسبت به باطن هستى و جاودانگى زندگى انسان و نعمتها و نقمتهایى که خداوند براى انسانهاى صالح و ناصالح فراهم آورده است، این حالات خوف از قیامت و رجا به رحمت را در دلشان برمىانگیزد و تغافل و تنآسایى و تنبلى را از آنان دور و به جد و جهد و عبادت و شب زندهدارى وادارشان مىکند.
«إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئکَ یَرجُونَ رَحمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم؛ کسانى که ایمان آورده و کسانى که هجرت و در راه خدا جهاد کردهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است».
انسانهای کامل برخلاف کسانی که به امید ثواب و نعمت و بهشت هستند و از کیفر الهی میترسند، امید به وصل او و بیم از هجران او دارند. چنانکه در دعای کمیل آمده است: « فَهَبنِی یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَولاَیَ وَ رَبِّی صَبَرتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصبِرُ عَلَى فِرَاقِک.»
د) عفو الهی
«فَأُولَئکَ عَسىَ اللَّهُ أَن یَعفُوَ عَنهُم وَ کاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا؛ ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفوکننده و آمرزنده است».
مفهوم امید و امیدواری در قرآن به تعبیرات مختلفی میآید عسی، لعل، طمع و… . با توجه به این نکته در بررسی آیات موارد زیادی را میتوان به عنوان «انواع امید به خدا» ذکر کرد که به دلیل اختصار فقط به آن اشاره میشود.
امید به امدادهای خدا (بقره ۲۱۴)، امید به رضایت خدا (حشر۸)، امید به فضل خدا (نساء۳۲، فاطر۳۰)، امید به هدایت خدا (توبه ۱۸، کهف ۲۴، قصص ۲۲)، امید به مغفرت و آمرزش الهی (تحریم ۸)، امید به پاداش الهی (فاطر ۲۹).
۲ـ امید به جهان آخرت و زندگی جاودانه و قیامت
در بعضى از آیات، متعلق رجا جهان آخرت است. «لَقَد کاَنَ لَکمُْ فِیهِم أُسوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرجُواْ اللَّهَ وَ الْیَومَ الاَْخِرَ وَ مَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنىُِّ الحَْمِید؛ (آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نیکویى) بود، براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند و هر کس سرپیچى کند به خویشتن ضرر زده است، زیرا خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است!»
«وَ إِلىَ مَدیَنَ أَخَاهُم شُعَیبًا فَقَالَ یَاقَومِ اعبُدُواْ اللَّهَ وَ ارجُواْ الْیَومَ الاَْخِرَ وَ لَا تَعثَواْ فىِ الأَرضِ مُفسِدِین؛ و ما به سوى «مدین»، برادرشان «شعیب» را فرستادیم گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستید، و به روز بازپسین امیدوار باشید و در زمین فساد نکنید!» و سوره احزاب آیه ۲۱ که قبلاً اشاره شد سرای آخرت ظرفی است که هر انسان اعم از مؤمن یا کافر، صالح یا ناصالح نتیجه اعمال و یا به تعبیر دقیقتر تجسم اعمال خویش را درمییابد و بر اساس آن، حیات اخروی خویش را پی میگیرد. طبعاً یومالآخر جز برای مؤمنان نیککردار مایه بشارت و شادمانی و امید نیست، آن هم به اعتبار رحمت الهی در حق صالحان.
* امید به زندگی جاودانه
برخی از انسانها در دنیا با نوع زندگی و ساختن ساختمانهای مجلل گویا قصد ماندن دائمی در این دنیا و امید به خلود و جاودانگی را دارند. خداوند این ساختن کاخهای محکم به امید زندگی جاودانه در دنیا را از زبان هود پیامبر«ع» خطاب به قومش مورد سرزنش قرار میدهد «وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُم تخَْلُدُونَ» هود پیامبر بار دیگر به انتقاد از آنها پرداخت و گفت: «و قصرها و قلعههاى زیبا و محکم بنا مىکنید شاید در دنیا جاودانه بمانید؟!»
«مصانع» جمع «مصنع» به معنی مکان و ساختمان مجلل و محکم است. «هود» به این اعتراض نمىکند که چرا شما خانههاى مناسبى دارید، بلکه مىگوید شما آنچنان غرق در دنیا شدهاید و به تجملپرستى و محکمکارى بیحساب در کاخها و قصرها پرداختهاید که سراى آخرت را به دست فراموشى سپرده و دنیا را نه به عنوان یک گذرگاه که به عنوان یک سراى همیشگى پنداشتهاید، آرى چنین ساختمانهاى غفلتزا و غرورآفرینی مسلماً مذموم است.
*امید به قیامت
«فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِى فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ فَسَیُنغِضُونَ إِلَیکَ رُءُوسَهُمْ وَ یَقُولُونَ مَتىَ هُوَ قُل عَسىَ أَن یَکُونَ قَرِیباً؛ آنها به زودى مىپرسند چه کسى ما را بازمىگرداند؟! بگو: (همان کسى که نخستین بار شما را آفرید آنان سر خود را (از روى تعجب و انکار) به سوى تو خم مىکنند و مىگویند: (در چه زمانى خواهد بود؟!) بگو: «شاید نزدیک باشد!»
*امید به رستگاری
واژه فلاح به معنی رستگاری با مشتقات آن ۴۰ مورد در قرآن آمده است در برخی حالات پس از لعل آمده است که به معنی امید و امکان رستگاری است و معمولاً در ادامه بیان اعمال و صفاتی است که انجام آنها انسان را به رستگاری میرساند و چون شرایط دیگری هم دارد، لذا به صورت امکان، شاید و امید است، بیان نموده است.
« فَأَمَّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَن یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحین؛ اما کسى که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، امید است از رستگاران باشد!». «وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون؛ تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید!»
امیدبخشترین آیات
در مجموعه روایات از برخی از آیات به عنوان امیدبخشترین آیات یاد شده است. «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغفِرُ أَن یُشرَکَ بِهِ وَ یَغفِرُ مَا دُونَ ذَالِکَ لِمَن یَشَاءُ وَ مَن یُشرِک بِاللَّهِ فَقَدِ افترََى إِثمًا عَظِیم؛ خداوند (هرگز) شرک را نمىبخشد و پایینتر از آن را براى هر کس (بخواهد و شایسته بداند) مىبخشد و آن کسى که براى خدا شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است».
محققین مىگویند این آیه امیدوارکنندهترین آیه قرآن است، زیرا تمام گناهان ـ بهجز شرک ـ را در مشیت آمرزش خداوند داخل ساخته و مؤمنین را میان بیم و امید قرار داده و آنها را مابین فضل و عدل خدا به انتظار روا داشته است. صفت مؤمن همین است که همواره میان بیم و امید و عدل و فضل خداوند قرار داشته باشد.
صاحب مجمع البیان در ذیل این آیه از امیرالمؤمنین«ع» نقل کرده است «أنه قال ما فی القرآن آیه أرجى عندی من هذه الآیه؛ امام علی«ع» فرمود در قرآن آیهای امیدوارکنندهتر از این آیه نزد من نیست».
سوتیترها:
۱٫
رجا و امید به آینده علاوه بر آمادهسازی مقدمات، نیاز به بینشی والا نسبت به علت حقیقی دارد، هر چند بحث امید در زندگی روزمره، شامل امید به انسانها، شرایط زمان، وضعیت اجتماعی و سیاسی میشود، ولی دل بستن به این موارد بدون عنایت به علت حقیقی یعنی خداوند، به بیراهه رفتن است، زیرا آینده مبهم است.
۲٫
خوشایندترین چیزی که انسان مؤمن انتظار آن را میبرد، رسیدن به رضای پروردگار و لقای اوست و چون به رحمت و مغفرت خداوند ایمان دارد، در هر شرایطی این امید و انتظار را در دل خود میپرورد و برای تحقق آن تلاش میکند و حتی اگر گناهکار و از عذاب پروردگار خائف باشد، باز هم امیدوار است که مشمول مغفرت خداوند واقع شود و توفیق جبران کاستیها را پیدا کند.