آیتالله سید احمدخاتمی
«امامشناسی» در پرتو زیارت جامعه کبیره محور سلسله مقالات «در آستان امامان «ع» است. به یاری خداوند، در این مقاله به شرح فرازهای دیگر این زیارت عمیق و پرمحتوا میپردازیم.
معنای محتمل
«مُحتَمِلَ لَعَلَّکُم» بار دانش شما را پذیراییم. واژه محتمل به معنای پذیرا گشتن و بر دوش گرفتن است. باب «افتعال» مفهوم «مطاوعه» و قبول را میرساند. بر این اساس، احتمال به معنای پذیرش است. این معنای لغوی این واژه، اما در توضیح این فراز نورانی بیان نکاتی چند مناسب به نظر میرسد:
علم ویژه
۱. این فراز گویای علم ویژه اهلبیت «ع» است. این را از اضافه میتوان دریافت کرد؛ یعنی اهلبیت «ع» را علومی است که اختصاصی آنهاست و هر کسی را که شایسته بدانند از آن علوم بهرهمند میسازند.
تفاوت ظرفیتها
۲. ظرفیتها متفاوتند و همگان استعداد، توان و کشش معارف بلند بهویژه معارف اهلبیتی را ندارند. تفاوت استعدادها را در معارف نمیتوان انکار کرد. « فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا»(۱) باران که نازل میشود هر «وادی» به مقدار ظرفیتی که دارد از آن بهره میگیرد. به قول سعدی:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شورهزار خس
در روایتی از امام سجاد«ع» آمده است: «والله لو علم ابوذر ما فی قلب مسلمان لقتله و لقد اخی رسولالله صلیالله علیه و آله بینهما فما ظنکم بسائرالخلق ان علم العالم صعب مستصعب لا تحمیله الا نبی مرسل او ملک مقرب او عبد مؤمن امتحن الله قلبه للایمان فقال و انما صار سلمان من العلماء لانه امرء منا اهلالبیت فلذلک نسبته الی العلماء؛(۲) به خدا سوگند اگر ابوذر از آنچه در دل سلمان بود آگاهی داشت، او را میکشت، در صورتی که پیامبر خدا «ص» میان آن دو برادری برقرار کرد. بهراستی علم عالم مشکل و بسی دشوار است و جز پیامبر مرسل یا فرشته مقرب یا بنده مؤمنی که خدا دلش را به ایمان آزموده تحمل آن را ندارد. سلمان از علماست چون مردی از خاندان ماست، از این رو، او را در ردیف علما آوردم.
یکی از اصحاب امام باقر«ع» به نام عمربن حنظله میگوید روزی به آن حضرت عرض کردم چنین تصور میکنم که نزد شما مقام و منزلت ویژه دارم، فرمود آری، گفتم پس خواهشی از شما دارم، حضرت فرمود خواستهات چیست؟ گفتم به من اسم اعظم را بیاموزید. حضرت فرمود آیا طاقت آن را داری؟ پاسخ دادم آری، حضرت فرمود پس داخل خانه شو، هنگامی که داخل منزل شدم، حضرت دست مبارک خود را بر زمین گذاشتند و خانه تاریک شد، پس در این هنگام بندبند بدنم لرزید، حضرت فرمود چه میگویی؟ آیا اسم اعظم را به تو بگویم؟ پاسخ دادم نه نمیخواهم، حضرت نیز دست خود را برداشتند و وضعیت خانه به حال سابق برگشت.(۳)
عمق معارف اهلبیت «ع»
۳ـ معارف اهلبیت «ع» همانند معارف قرآنی عمیقاند، آن هم نه تنها یک عمق « اِنَّ لِلقُرآنِ ظَهراً وَ بَطنًا وَلِبَطنِهِ بَطنٌ اِلی سَبعَه اَبطُن: همانا قرآن ظاهر و باطنی دارد و باطن آن هفت بطن (عمق) دارد.(۴)
معارف اهلبیت«ع» هم چنین است. امامان عمق معارف خود را در سخن با خداوند به نمایش گذاردهاند، لذا عرفا نام دعاهای اهلبیت«ع» را «قرآن صاعد» گذاردهاند. عرفان اصیل اهلبیت«ع» را باید در مناجات شعبانیه، دعای عرفه سیدالشهداء، دعای عرفه امام زینالعابدین «ع» و دعای ابوحمزه ثمالی، دعای سحر و… دید. قله معارف این انوار تابناک جهانی هستی را باید در این دعاها جست، اماوقتی امامان با مردم سخن میگویند میزان ظرفیت آنان را درنظر میگیرند. پیامبر«ص» فرمود: « إنّا مَعاشِرَ الانْبِیآءِ اُمِرْنا أنْ نُکَلِّمَ النّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِم؛(۵) ما گروه انبیاء مأموریم به اندازه عقل مردم سخن بگوییم.» بر این اساس است که پیامبر اکرم «ص»در طول عمر خویش با کسی به اندازه خرد خود سخن نگفت: « مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ».(۶)
دشوار و سنگین بودن معارف اهلبیت «ع»
۴ـ در روایات فراوانی عبارت « صَعْبٌ مُسْتَصْعَب: دشوار و بسیار سنگین» نسبت به علوم اهلبیت«ع»آمده است؛ یعنی آنکه معارف اهلبیت«ع» سنگین و دارای راز و رمز فراوان است. به عنوان نمونه، یک روایت از این روایات را میآوریم.
حضرت امام صادق «ع» فرمود: « اِنّ حَدِیثُنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ أَوْ مَدِینَهٌ حَصِینَه؛(۷) همانا حدیث ما دشوار و بسیار سنگین است و آن را جز فرشته مقرب یا پیامبر مرسل یا بندهای که خداوند دلش را با ایمان آزموده و یا شهری نفوذناپذیر برنمیتابد.
راوی تفسیر « مَدِینَهٌ حَصِینَه» را از امام پرسید، حضرت در پاسخ فرمود: «القلب المجتمع»؛ یعنی دل پهناور و استوار و قلب فراهم آمده؛ یعنی دلی که ظرفیت کافی برای پذیرش علوم امامان را داشته باشد.
این روایات بر دو دستهاند:
۱ـ برخی چنان در اوجاند که پس از اشاره به صعوبت احادیث امامان، میگویند که فقط و فقط خود اهلبیت «ع» ظرفیت تحمل آن را دارند.
۲ـ برخی روایات میگویند که فقط فرشتگان مقرب و بندگان آزموده الهی یا افراد شایسته و برگزیده از سوی خدا و امامان قدرت تحمل این علوم را دارند.
جمعبندی این دو دسته از روایات این است که احادیث اهلبیت «ع» به لحاظ دشواری فهم مراتبی دارد که برخی از آنها تحملپذیر و در دسترس هستند، اما فهم عمیق آنها در توان هیچ کس نیست.(۸)
ادب ظرفیت دوران
۵ـ ادب آنان که ظرفیت پذیرش علوم اهلبیت«ع» را دارند این است که در مورد علومی از اهلبیت«ع» که در حد فهمشان نیست، آنها را به اهلبیت«ع» برمیگردانند و برخورد منکرانه ندارند. امام صادق «ع» فرمود: «من سرّه ان یستکمل الایمان کله فلیقل القول منی فی جمیع الاشیاء قول آل محمد «ع» فیما اسرّ و ما اعلنوا و فی ما بلغنی عنهم و فیما لم یبلغنی؛(۹) هر کس دوست دارد ایمانش کامل شود بایستی بگوید موضع من در هر موضوعی موضع آن پیامبر است، پنهانش و آشکارش چه در آنها که به من برسد یا نرسد، ردّ معارفی که در حد فهم ما نیست، بر اهلبیت «ع» است که فرمودند: «رده الینا فانک ان کذبت فانما تکذبنا؛(۱۰) این معارف را به ما برگردان که اگر تکذیب کنی ما را تکذیب کردهای».
در تفسیر جمله « مُحتَمِلَ لَعَلَّکُم» مرحوم علامه محمدتقی مجلسی فرموده است: «ای اعلم انه حق و ان لم یصل الیه عقولنا»؛(۱۱) یعنی میدانم که این معارف حق است، گرچه عقلهای ما قدرت درک آن را نداشته باشند. نیز مرحوم علامه محمدباقر مجلسی فرموده است: «ای لا اردّ ما و رد عنکم و ان لم یبلغ الیه فهمی؛(۱۲) من آنچه را که شما فرمودهاید رد نمیکنم، گرچه آن را نفهمم».
این موضع اختصاص به این عرصه ندارد. معلومات ما در برابر مجهولات ما ناچیزند. دانشمندی گفته بود معلومات ما در برابر مجهولاتمان همانند نردبام سه پله در برابر آسمان پهناور است «… وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً(۱۳) جز اندکی از علم به شما داده نشده است.
این موضع در مقابل امامان «ع» گویای تسلیم زائر در برابر امامان معصوم«ع»، این برگزیدگان خداوند در جهان هستی است. امام باقر«ع» فرمود: « اِنّ حَدِیثُنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَمَا عَرَفَتْ قُلُوبُکُمْ فَخُذُوهُ وَ مَا أَنْکَرَتْ فَرُدُّوهُ إِلَیْنَا؛(۱۴) حدیث ما مشکل و بسی دشوار است، به آن ایمان نمیآورد جز فرشته مقرب یا پیامبر مرسل، یا بندهای که خدا دلش را به ایمان آزموده است. پس آنچه میفهمید بپذیرید و آنچه را که در حد فهم شما نیست به ما بازگردانید».
زمینهسازی
۶ـ این جمله زمینهسازی برای مباحثی است که پس از این مطرح میشوند، از جمله اعتقاد به رجعت، در انتظار امام غایب بودن، ولایت تکوینی اهلبیت «ع». این معارف حق جلوهای از ایمان به غیباند که در قرآن آمده و امامان «ع» تبیینکننده آن هستند.
تسلیم در برابر امامان
۷ـ از جلوههای کمال، تسلیم در برابر محبت الهی و در حقیقت تسلیم در برابر خداوند است. البته از راههایی که اهل معارف حقه در علم فقه و علم کلام بیان کردهاند، باید اثبات گردد که سخن، سخن معصوم«ع» است. بنابراین نمیتوان به هر سخنی که به اهلبیت«ع» نسبت داده میشود و این نسبت از راه شرعی اثبات نشده اعتماد کرد، اما وقتی به ثبوت رسید، حاصل تعبد و تسلیم در برابر سخن اهلبیت «ع» است.
پینوشتها
۱ـ سوره رعد، ۱۷.
۲ـ اصول کافی، جلد ۱، ص ۴۰۱، حدیث ۲، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۴۳، حدیث ۵۳.
۳ـ سفینه البحار، ج ۲، ص ۷۴۰.
۴ـ عوالی، ۴/۱۰۷.
۵ـ المحاسن، ج ۱، ص ۱۹۵.
۶ـ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳.
۷ـ الخصال، ج ۱، ۲۰۸، حدیث ۲۷.
۸ـ ادب فنای مقربان، ج ۹، صص ۲۹۹، ۳۰۰ و ۳۰۱.
۹ـ اصول کافی، ۱، ص ۳۹۱.
۱۰ـ بصائر الدرجات، ۱، ۵۳۸.
۱۱ـ روضه المتقین، ج ۵، ۴۸۷.
۱۲ـ ملاذ الاخبار، ج ۹، ص ۲۶۸.
۱۳ـ اسراء، ۸۵.
۱۴ـ بصائر الدرجات، ص ۴۱، حدیث ۴، بحارالانوار، ج ۲، ۱۹۱ ح، ۲۸.