واحد پژوهش مرکز تخصصی مهدویت
مؤلفههای قدرت و حکومت در آموزه مهدویت، جایگاه خاصی دارد و اساساً در قرآن، جهانی شدن اسلام ـ که در حکومت مهدوی متبلور میشود ـ به عنوان هدف رسالت پیامبر معرفی شده است.(۱)
در طول تاریخ علم و فقاهت، هر یک از عالمان دارای برجستگیهای علمی و عملی بودهاند و با توجه به اقتضائات و شرایط زمان و مکان(۲) ـ که بنا بر فرمایش خود امام در اجتهاد مؤثر است ـ در ابعادی از دین ظهور علمی بیشتری داشتهاند. امام خمینی که با عقبهای از تجربیات علمی و عملی علماء به عرصه جامعه اسلامی وارد شد، به جنبههای سیاسی ـ اجتماعی و ظرفیتهایی از اسلام توجه کرد که در گذشته بنا به دلایل مختلف توجه کمتری به آن شده بود. امام این ظرفیتها را علاوه بر تئوریزه کردن در دروس، به عرصه جامعه تسری داد، از جمله آموزه ولایت فقیه را که برخاسته از مهدویت است، در عمل وارد جامعه اسلامی کرد و با تربیت شاگرد و نیروهای متعدد، این اندیشهها را به سمت تشکیل حکومت اسلامی سوق داد.(۳)
نگاه مهدوی در جریان تعامل علما با قیام امام خمینی
با بررسی پیامها و نامهها و نحوه تعامل علما و مجتهدان روشن میشود که نگاه امام به جایگاه مهدویت در قیام و انقلاب اسلامی تاثیرگذار بوده است و عالمان در جریان تظلمخواهی و حمایت از امام خمینی در برابر تهدیدها و بازداشتها و… نام و یاد امام زمان را مورد توجه قرار دادهاند. البته روشن است که این نگاهِ همیشگی علما و مجتهدان به حضرت ولیعصر«عج» به عنوان پشتیبان و ستون خیمه اسلام بوده است که در جریان قیام امام راحل با برجستگی خاصی خود را نشان میدهد.
آیتالله میلانی در جریان تبعید امام به ترکیه در ضمن نامهای به ایشان مینویسد: «الی الله المشتکی و الی ولیه المهدی، صلوات الله و سلامه علیه، نرفع الشکوی… ».(۵)
در این نوشتار از معضلاتی که برای امام و قیامش حاصل شده، به محضر امام زمان«عج» شکوه مینماید و آن حضرت را به عنوان ملجاء و مأوای مسلمین در مشکلات و خطرات میخواند.
آیتالله سیدعلی بهبهانی هم در همین راستا میگوید: «بدیهی است که ملت ایران در موقع مقتضی، جواب این یاوهسراییها را خواهد داد و دولت ایران بداند که با تبعید و حبس و حصر، جامعه روحانیت از بیان حقایق خودداری نخواهد نمود و از اعمال خلاف قانون جلوگیری خواهد کرد و با پشتیبانی حضرت ولی عصر«عج» به وظیفه خود عمل مینمایند.»(۶)
نمونههای دیگری از بیانات آیتالله قمی و آیتالله مرعشی نجفی و… در این موضوع وجود دارد.(۷)
انتظار حقیقی در اندیشه و عمل امام
انتظار فرج در روایات به عنوان بخشی از فرج خوانده شده است(۸). امر به معروف و نهی از منکر از مؤلفههای مهم انتظار حقیقی است و تحقق این امر، مبتنی بر قدرت یافتن اسلام و قیام به معروف و زدودن منکر در کل حاکمیتِ جوامع اسلامی است. از سوی دیگر ادله امر به معروف و نهی از منکر دلالت بر این دارد که دیگر اعمال در برابر این عمل، ارزش کمتری دارند.
جامعیت در عملکرد انسان منتظر
همچنین نگاه اسلام به اجرای احکام و قوانین اسلامی و تحقق معروف و رفع منکر، محدود به فرد، نژاد، ملیت یا قوم خاصی نیست و در حد امکان، اصلاح جامعه و پاکسازی آن از منکر لازم است.(۹) امام در این زمینه میفرماید: «الان عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است [قرآن] و ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم، اما نمیتوانیم بکنیم و چون نمیتوانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت سلام الله علیه.»(۱۰)
مجموعه این نکات مورد توجه امام راحل بودهاند؛ لذا ایشان اجرای اسلام در حد امکان در تمام عرصههای فردی و اجتماعی را به عنوان انتظار صحیح معرفی مینماید. بنابراین طاغوت و حکومتهای فاسد به عنوان بالاترین منکری میدانست که باید با آن مبارزه شود و در این امر تقیه جایز نیست و نیز چون نگاه به حکومت اسلامی و تحقق آن، جهانی است، لذا امام انقلاب خود را محدود به ایران و محل خاصی نمیداند و بر صدور انقلاب تاکید دارد. در قانون اساسی هم، عنوان «رهبر انقلاب» میآید ـ نه رهبر ایران ـ(۱۱) و نیرویی مانند سپاه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در تمام دنیا، پاسدار ارزشهای انقلاب و اسلام است.(۱۲) (برخلاف ارتش جمهوری اسلامی ایران).
در اینجا این نکته مهم است که اندیشه حقیقی امام راحل مبتنی بر اسلام ناب و مهدویت است و تفسیرهایی که گاه و بیگاه از اندیشه امام میشود و در آنها مباحثی مانند استکبارستیزی امام یا نگاه جهانی ایشان را مورد تشکیک قرار میدهد و یا تسامح در برابر منکرات و فساد در جامعه و یا اینکه مبنای مشروعیتِ قدرت در اسلام را به چیزهایی غیر از اسلام برمی گردانند، تمام این تفسیرها اساسا با مبانی فکری امام در مورد اسلام، مهدویت، انقلاب و حکومت اسلامی در تضادند. امام در این زمینه میفرماید: «ما اگر دستمان میرسید قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتهی ما نمی توانیم. این که حضرت عالم را پر میکند از عدالت، نه این است که شما دست بردارید از تکلیفتان، نه این است که شما دیگر تکلیف ندارید. ما تکلیف داریم. آن که میگوید حکومت لازم نیست معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، طوری فساد پر میکند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آن که میگوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم بکنند برای اینکه حضرت بیاید. حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را؟
یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد! آنها از خدا میخواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروی، دست امثال اینها و آنهایی که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمانها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد. این حرف ابلهانهای است، منتهی چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص کافر را، اینها را بازی دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید. حکومت مال ما، شما هم بروید در مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید. چه کار دارید به این کارها؟ ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت سلام الله علیه… ما درستش میکنیم تا حضرت بیاید.»(۱۳)
از نکات دقیقی که در مفاهیم کلام امام وجود دارد آن است که اگر انتظار حقیقی، درک و عمل شود، باعث ایجاد حس خودباوری و اعتماد به نفس در ملت و کل امت اسلامی میشود این نکته هم پاسخی است بر تحریفاتی که اخیراً از سوی برخی از اشخاص و جریانها نسبت به تفکرات امام، مطرح میشود.
اجرای اسلام در تمام سطوح
امام راحل با توجه به همان دید کلی که در مورد انقلاب اسلامی و وظایف همگانی دارد، مکرراً تأکید میکند که باید همت بر اجرای اسلام باشد و سیره اهلبیت«ع» همین بوده است.(۱۴)
امام راحل در راستای نگاه اجرای حداکثری اسلام در دوران غیبت برای حفظ منافع مسلمین چنین میگوید: «اگر امر به معروف و نهی از منکر، خوب ادا شود، دیگر فرائض قهراً بر پا خواهند شد. اگر امر به معروف و نهی از منکر خوب اجرا شود ظلمه و عمالشان نمیتوانند اموال مردم را بگیرند و به میل خود صرف کنند و مالیاتهای مردم را تلف نمایند. امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به اسلام و رد مظالم و مخالفت با ظلم میکند».(۱۵)
دشمنشناسی و برخورد قاطع با سران کفر و استکبار
یکی از مواردی که از وظایف منتظران خوانده میشود، تولی در برابر اولیای الهی و تبری در برابر دشمنان در خودِ زمان غیبت کبری است، در روایات بر این مسئله تأکید خاصی شده است.(۱۶)
رهبرکبیر انقلاب نیز بر مبنای دیدگاه کلی ایشان در مورد تولی و تبری در اسلام و تعطیل نشدن احکام اسلامی و ولایت در این دوران، برخورد روشن با دشمنان داشتهاند. به ذکر نمونهای اکتفا میکنیم:
«دنیا بداند که هر گرفتارىاى که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است. از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از آمریکا خصوصاً متنفرند. بدبختى دول اسلامى از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست. اجانبند که مخازن پر قیمت زیرزمینى ما را به یغما برده و مىبرند. انگلیس است که سالیان دراز طلاى سیاه ما را با بهاى ناچیز برده و مىبرد… دیروز ممالک اسلامى به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند؛ امروز به چنگال آمریکا و عمال آن. آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانى مى کند. آمریکاست که به اسرائیل قدرت مىدهد که اعراب مسلم را آواره کند.(۱۷)
ولایت و امامت مستمر، رهبری در دوران غیبت
یکی از موارد مهمی که امام راحل آن را از بطن اسلام و فقه استخراج و احیاء کرد، بحث ولایت و استمرار آن از صدر اسلام تا دوران غیبت است. امام راحل در مورد این اصل مهم بیانات روشنی دارند: پیغمبر اکرم«ص» وقتی میخواستند از دنیا تشریف ببرند، جانشینها را تا زمان غیبت تعیین کردند و همان جانشینها، امام امت بعدی را تعیین کردند. بهطور کلی امت را وانگذاشتند که متحیر باشند. برای آنها امام تعیین کردند، رهبر تعیین کردند(۱۸)… ولایت فقیه چیز تازهای نیست که ما آورده باشیم بلکه این مسئله از اول مورد بررسی بوده است. حکم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتی بوده، برای فقیه دیگر هم واجب الاتباع بود. ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دادیم، والا مطلب همان است که بسیاری از فقیهان فهمیدهاند.»(۱۹)
براساس همین نگاهی که امام راحل به استمرار ولایت و ریشه فقهی و دینی آن داشتهاند، کار ولایت فقیه را بالاتر از نظارت فقهی میدانند و شأن ولایت فقیه را ولایت بر احکام دین دانسته، اختیار او در اداره جامعه را همان ولایت رسولالله«ص» ذکر کردهاند.(۲۰)
با توجه به دیدگاه امام راحل به انتظار صحیح در دوران غیبت که ذکر شد و لزوم وجود رهبری و رها نکردن امت، ایشان اهتمام زیادی به تعیین رهبری در آینده نظام داشتند و در همین راستاست که در موارد مختلف از شایستگیهای مقام معظم رهبری، در دورانی که ایشان رئیسجمهور بودند، سخن گفتند.(۲۱) گذر زمان هم شایستگیها و مدیریت و تدبیر یگانه ایشان در برابر طوفان فتنهها و نقشههای دشمنان را اثبات کرد، به گونهای که دشمنان و شخصیتهای غربی به این امر اقرار کردند.(۲۲)
راهبرد امام راحل در مورد چشمانداز حکومت اسلامی تا ظهور
امیدوارم کشوری که کشور ائمه هدی و کشور صاحب الزمان«س» است، کشوری باشد که تا ظهور موعود ایشان به استقلال خودش ادامه بدهد، قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد که عالم را انشاالله به عدل و داد بکشد و از این جورهایی که بر مستضعفان میگذرد، جلوگیری کند.»(۲۳)
نیایش مهدوی امام در خرداد ماه
بارالها! تو عنایت فرمودی که خرداد خونینِ عصر طاغوت به خرداد حکومت اسلامی در کشور ولیالله اعظم«ارواحنا لمقدمه الفداء» تحول یابد. ما عاجزانه از مقام مقدس تو میخواهیم که عنایات خاصه خود را بر این ملت که برای رضای تو قیام کرده و از ۱۵ خرداد خونین تا کنون از پای ننشسته و جان و جوان و مال خود را فدای اسلام عزیز و میهن خود کرده، مستدام بداری و قوای مسلح اسلام را بر قوای کفر پیروز فرمائی و اسلام را در جهان گسترش دهی و دست ستمکاران مستکبر را از تجاوز به محرومان و مستضعفان قطع نمایی و دلهای همه ما را به نور هدایت خویش منور فرمایی و ملت عزیز ایران را در پیشبرد جمهوری اسلامی و سرکوب منحرفان و مخالفان با اسلام و پیروان آن مصممتر فرمایی تا این انقلاب را تا انقلاب جهانی موعود ارواحنا له الفداء ادامه دهند.»(۲۴)
پینوشتها
۱ـ «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله : او { خدا} کسی است که رسول خود را با هدایتگری و دین حق فرستاد تا اورا بر همه ادیان غلبه دهد»، صف ۹، توبه ۳۳، فتح ۲۸٫
۲ـ «مصلحت نظام را درنظر بگیرید چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان ومکان در اجتهاد و نوعتصمیم گیری است»، سخنرانی امام خمینی، ۸ دیماه ۶۸.
۳ـ «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله: او {خدا} کسی است که رسول خود را با هدایتگری و دین حق فرستاد تا اورا بر همه ادیان غلبه دهد»، صف ۹، توبه ۳۳، فتح ۲۸٫
۴ـ مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ـ دفترحفظ و نشرآثارحضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی): khamenei.ir/FA/Imam/index.
۵ـ نهضت روحانیان ایران، علی دوانی، جلد ۵-۶ ، ص ۴۲٫
۶ـ همان ، ص ۴۹٫
۷ـ همان.
۸ـ عن أبی حمزه الثمالی ، عن أبی خالد الکابلی ، عن علی بن الحسین علیهما السلام قال : تمتد الغیبه بولی الله الثانی عشر من أوصیاء رسول الله صلى الله علیه واله والائمه بعده ، یا أبا خالد إن أهل زمان غیبته ، القائلون بامامته ، المنتظرون لظهوره أفضل أهل کل زمان … ، وقال علیه السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج .(بحارالانوار ج ۵۲- ص ۱۲۲).
در این روایات، انتظار فرج به عنوان عامل فهم و معرفتافزایی و نیز آمادگی و تحقق بخشی از فرج خوانده شده است.
۹ـ پیامبر اکرم میفرمایند: من رآی منکم منکرا فلیغیره بیده ، فان لم یستطع فبلسانه، فان لم یستطع فبقلبه فذالک اضعف الایمان: من رأی منکم منکرا فلیغیره بیده؛ هر کس از شما منکری ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهد، که پائینترین درجه ایمان همین (تغییر قلبی ) است. (نهجالفصاحه، ح۳۰۱۰)
۱۰ـ سخنرانی از عنوان «برداشتهای مختلف از انتظار فرج» ۱۴/۱/۱۳۶۷؛ صحیفه نور ج ۲۱ ص ۱۳٫
۱۱ـ براساس اصل دوم و پنجم قانون اساسی، رهبری منطبق بر امامت مستمر در دوران غیبت امام زمان است و نام کشور خاص ذکر نشده است.
۱۲ـ اصل ۱۵۰و ۱۵۱ قانون اساسی.
۱۳ـ صحیفه نور، ج ،۲۱ ص ۱۵- ۱۷٫
۱۴ـ امام راحل در این موضوع، در قالب عناوینی نسبت به نبروهای مسلح رهنمودهایی دارند:
ـ پلیس امام زمان، ارتش امام زمان، سپاهیان مهدی علیهالسلام
ـ تأکید بر شجاعت در حفظ اسلام:
ما وظیفه داریم که این اسلامی که الآن به ما رسیده حفظش کنیم تا آن فرد آخری هم که ـ خدای نخواسته ـ کشته میشود، موظف برای حفظ اسلام، برای دفاع از ملت، دفاع از کیان اسلامی، دفاع از کشور اسلامی تا آن آخر زن و مرد، بچه و بزرگ مکلفاند که دفاع کنند. مسئله دفاع یک امر عمومی است برای همه؛ هر کس قدرت دارد دفاع کند. به هر مقدار که قدرت دارد دفاع کند از کشور اسلام، باید دفاع کند. اسلام و احکام اسلام آنقدر اهمیت دارد که پیغمبرها برای احکام خدا و برای خدا خودشان را فدا کردند و در اسلام، از صدر اسلام به بعد، بزرگان اسلام خودشان را فدا کردند برای اسلام. وقتی یک همچه مطلبی است و یک همچه امانتی از جانب خدای تبارک و تعالی، به ما سپرده شده است، ما موظفیم همهمان برای حفظش و نباید بترسیم از اینکه چند نفر کشته شدند، چند نفر را با بمب کشتند، چند نفر را انفجار حاصل شد؛ هیچ ابداً این حرفها نیست. اسلام نه وابسته به من است و نه وابسته به تو. اسلام از خداست و همۀ ما مکلف برای حفظ او هستیم و با قدرت و قوّت حفظ میکنیم او را. (صحیفه امام خمینی، ج ۱۵، در جمع نیروهای مسلح حسینیه جماران).
۱۵ـ کتاب ولایت فقیه، امام خمینی ، ص ۱۵۸٫
۱۶ـ رسول خدا «ص» میفرمایند: طوُبی لِمَن اَدرَکَ قائِم اَهلِ بَیتی وَ هُوَ یَأتَمَّ بِهِ فی غَیبِتِهِ قَبلَ قِیامِهِ وَ یَتَوَّلی اَولیاءَهُ و یُعادی اَعداءَهُ ذلِکَ مَن رُفَقائی و ذََوی مَوَدَّتی وَ اَکرِمِ اُمَّتی عَلَیَّ یَومَ القِیامَهِ : شیخ صدوق،کمال الدین، باب ۲۵، ح ۲؛ خوشا به حال کسی که حضرت قائم از اهلبیت مرا درک نماید در حالی که در زمان غیبت او پیش از ظهورش، به امامت او معتقد بوده و با دوستان او دوستی کرده و با دشمنانش دشمنی کرده باشد. چنین کسی از رفقا و دوستان من و از گرامیترین امت من نزد من در روز قیامت خواهد بود.
در حدیث دیگری به نقل از امام کاظم حضرت موسی بن جعفر«ع» چنین آمده است: طُوبی لِشیعَتِنَا المُتَمَسِکینَ بِحَبلِنا فی غَیبَهِ قائِمِنا الثابِتینَ عَلی مُوالاتِنا وَ البَراءَهِ مِن اَعدائِنا. اُولیکَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهٌم قُدرَضُوا بِنا اَئِمَهً و رَضینا بِهِم شیعَهً فَطُوبی لَهُم ثُمَّ وَاللهِ مَعَنا فی دَرَجاتینا یَومَ القیامَهِ: (کمال الدین، باب ۳۴، ح ۵)؛ خوشا به شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به ریسمان ولایت ما تمسک نموده، بر دوستی با ما و بیزاری از دشمنانِ ما ثابت قدم باشند. آنها از ما و ما از آنها هستیم. آنها به امامت ما خشنود و ما از پیروی آنها راضی و خشنود هستیم. پس خوشا به حال آنها. آری؛ خوشا به آنها و قسم به خدا آنها در روز قیامت با ما در درجات ما خواهند بود.
۱۷ـ صحیفه نور، ج۱، ص ۴۱۱٫
۱۸ـ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۱۸، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ص ۱۷۴٫
۱۹ـ امام خمینی ، ولایت فقیه، انتشارات آزادی، ص ۱۵۰-۱۵۱٫
۲۰ـ محمدحسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، یا حکومت از نظر اسلام، چاپ نهم، ۱۳۷۸، ص ۳۵۱٫
۲۱ـ حجتالاسلام و المسلمین، مرحوم حاج سیداحمد آقا خمینی«ره» نقل میکنند: در جلسهای با حضور سران سه قوه و حاج احمدآقا در محضر امام بحث شد. برخی گفتند: اگر این قضیه اتفاق بیافتد، ما بعداً با قانون اساسی مشکل داریم، زیرا ممکن است خلأ رهبری پیش بیاید. ایشان{امام} گفتند: «خلأ رهبری پیش نمیآید و شما آدم دارید.» گفتم: «چه کسی؟» ایشان در حضور آقای خامنهای گفتند: این آقای خامنهای (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۰/۳/۶۸).
۲۲ـ به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، ری تکیه، عضو ارشد اندیشکده «شورای روابط خارجی» و کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در یادداشتی دستاوردهای فعلی ایران را مدیون نبوغ آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب دانست. تکیه در پایان این یادداشت، موفقیتهای ایران در دستیابی به اهدافش در مذاکرات هستهای را مرهون نبوغ رهبر ایران دانسته است، وی مینویسد: دستاوردهای امروز ایران مدیون نبوغ یک روحانی فروتن است. به نوشته او آیتالله خامنهای در حال حاضر فرماندهی پراهمیتترین کشور با مرزهایی گسترده از خلیج فارس تا سواحل مدیترانه را به عهده دارد. این تحلیلگر مشهور غربی یادداشت خود را اینگونه به پایان رساند: او (رهبر ایران)… وارد مذاکرات شد و در قویترین موضع قرار گرفت. خداوند واقعاً بزرگ است. ۱۲/۱۲/۱۳۹۳
۲۳ـ صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۳۰۹٫
۲۴ـ صحیفه نور ، ج ۱۷ ، ص ۴۸۴٫
تهیه و تدوین: حجتالاسلام والمسلمین اسحاقیان و حجتالاسلام والمسلمین حیدری چراتی
سوتیترها:
۱٫
با بررسی پیامها و نامهها و نحوه تعامل علما و مجتهدان روشن میشود که نگاه امام به جایگاه مهدویت در قیام و انقلاب اسلامی تاثیرگذار بوده است و عالمان در جریان تظلمخواهی و حمایت از امام خمینی در برابر تهدیدها و بازداشتها و… نام و یاد امام زمان را مورد توجه قرار دادهاند.
۲٫
یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد! آنها از خدا میخواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروی، دست امثال اینها و آنهایی که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند