حدیث جذابیت شخصیت

حجت‌الاسلام دکتر اصغر هادوی

مقدمه

انسان‌ها نوعاً دوست دارند برای دیگران جاذبه خاصی داشته باشند و تا آنجا که ممکن است از دافعه خود بکاهند. گروهی با تزویر و ریا و جلوه دادن شخصیتی کاذب از خود به این مهم می‌رسند و گروهی با الگو گرفتن از بزرگان و آموختن آموزه‌های دینی در این راه گام برمی‌دارند. گروه اول شخصیت ماندگاری ندارند و گاهی در حوادث و رخدادها واقعیت خود را آشکار می‌سازند، اما کسانی که با بهره‌گیری از الگوهای صحیح رفتاری یا آموزه‌های دینی، شخصیت خود را شکل داده‌اند، تغییرناپذیرند و خود الگوی دیگران می‌شوند.

در آیات و روایات نکته‌های بسیاری نفهته است که به کارگیری آنها می‌تواند این جاذبه را در افراد ایجاد کند، به گونه‌ای که همگان در پی مصاحبت و همراهی با آنها باشند. بعضی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

 

۱ـ کم گفتن و زیاد شنیدن

انسان روزانه به طور متوسط ۵۰۰۰ کلمه صحبت می‌کند. بسیاری از این سخنان گره‌‌ای از مشکلی باز نمی‌کنند. بسیاری از اختلافات و درگیری‌ها ناشی از سخنانی است که بین افراد رد و بدل می‌شوند بی آنکه  مسئله مالی یا اخلاقی‌ای در بین باشد. منشأ نزاع همین سخنانی است که نسنجیده گفته می‌شوند. افراد جذاب کمتر سخن می‌گویند و بیشتر گوش می‌دهند. در آداب تعلیم و تربیت هم آمده است بیش از آنچه می‌گویید گوش‌فرا دهید. امام علی«ع» فرمود: «خاموشی مؤمن بسیار است.»(۱) و: «گوش خود را به خوب شنیدن عادت بده.»(۲) در قرآن در احوال دوزخیان آمده است: «اگر شنیده بودیم یا تعقل می‌کردیم، در میان اهل آتش نبودیم.»(۳)

 

۲ـ پرهیز از گزینش شنیدنی‌ها

بعضی‌ها دوست دارند فقط به آنچه که به نفع خودشان است گوش بدهند و فقط آنچه را که برایشان منفعت دارد نقل می‌کنند. در روایات آمده است به آنچه که به مصلحت شما نیست گوش نکنید و به سخنان خوب و مفید گوش کنید. این معنی گزینش حرف‌های دیگران  و شنیدن آنچه که به نفع  ماست نیست. شخصیت‌های جذاب وقتی با دیگران مواجه می‌شوند به آنها احترام می‌گذارند و سراپا گوش هستند. یکی از ویژگی‌های پیامبر«ص» اسلام خوب گوش دادن بود.

 

۳ـ پرهیز از شلوغ بودن

برخی از افراد آدم‌های شلوغی هستند و کارهای متفاوتی را انجام می‌دهند، ولی بعضی یک کار را می‌پذیرند و از شلوغی می‌پرهیزند و آن را درست انجام می‌دهند. مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران صدا و سیما خاطره‌ای را با این مضمون نقل کردند:

«من یک وقتی در زمان ریاست‌جمهوری، در شورای انقلاب فرهنگی جمله‌ای را از کتاب سیاست‌نامه خواجه نظام‌الملک نقل کردم. این کتاب از متون بسیار زیبا و فاخر ادبی ماست و با اینکه هفتصد هشتصد سال از آن زمان می‌گذرد، مطالبش همچنان تازه است و انسان وقتی آن را می‌خواند لذت می‌برد. به هر حال یکی از توصیه‌هایی که نظام الملک به شاه زمان خود می‌کند این است که: «زنهار مردی را دو کار مفرمایی. مردی و کاری!» راست می‌گوید. یک مرد، یک کار. البته خواجه نظام‌الملک ده تا کار داشته، ولی به قول سعدی:

جز به خردمند مفرما عمل

گرچه عمل، کار خردمند نیست

خردمند مدیریت می‌کند، اما عمل را به عهده دیگران می‌گذارد. به هر حال، «مردی و کاری».(۴)

این مضمون در روایات ما نیز آمده است که « اِجْعَلْ هَمَّکَ هَمّاً وَاحِداً.»(۵)

 

۴ـ پرداخت بیش از دریافت

شخصیت‌های جذاب به فکر خدمت‌گذاری به دیگران هستند و نفع خویش را فدای نفع دیگران می‌کنند. اصولاً یکی از عوامل جاذبه شخصیت، انجام کارهای متفاوتی است که گاهی به ضررشان هم تمام می‌شود. در رفتار امام علی«ع» آمده است که چاه حفر می‌کرد و وقتی به آب می‌رسید می‌فرمود: «هذه ِصَدَقَهٍ جَارِیَهٍ» و آن را وقف می‌کرد تا همه از آن بهره گیرند و همین رفتار متفاوت موجب شده است که شخصیت علی«ع» حتی برای دشمنان ایشان هم جذاب باشد. وقتی اکثر افراد جامعه به فکر سود شخصی باشند، در این میان کسی جاذبه ندارد چون همه یکسان هستند. حال اگر کسی پیدا شد که از سود خویش به نفع دیگران گذشت، جاذبه پیدا می‌کند.

 

 

۵ـ پرهیز از خود مهم ‌پنداری

خود را مهم‌تر و برتر از دیگران پنداشتن یکی از ویژگی‌هائی است که دافعه می‌آورد و  دیگران را از گرد وجود انسان پراکنده می‌کند. هر کسی و هر چیزی به اندازه خود اهمیت دارد. وزیر یک دولت مهم است. کشاورزی هم که تیغ آفتاب بر جسم رنجور او می‌نشیند اهمیت دارد. هر دو از مزیتی برخوردارند و به یکدیگر احتیاج دارند. اگر وزیر از دسترنج کشاورز غذا نخورد، رمق ندارد و اگر کشاورز از تدبیر وزیر بهره نگیرد، در کارش آرامش ندارد. پس هیچ ‌کسی نباید خود را مهم بشمارد. در نزد خدا، پرهیزکاران بزرگوارترند. زیبایی شخصیت به آن است که حتی اگر رهبر هم باشی بگویی من خدمتگزارم و رهبر ما آن نوجوان ۱۳ ساله‌ای است که خود را زیر تانک انداخته است، در این صورت است که جاذبه این شخصیت، جهانی می‌شود و در دورترین نقاط عالم نیز خمینی نامی آشناست و پیر و برنا در هر کوی و برزن از او یاد به نیکی می‌کنند. در حدیث معروف امام رضا«ع» برای عقل ده نشانه آمده است که دهمین نشانه آن این است که دیگران را از خود بهتر بدانی.

 

۶ـ برجسته کردن خوبی‌های دیگران

همه انسان‌ها نقاط ضعف و قوتی دارند. بعضی از افراد مثل دستگاه «سی‌تی‌اسکن» فقط به دنبال نقاط ضعف دیگران و به عبارت دیگر دستگاه عیب‌یاب هستند، اما شخصیت‌های جذاب به دنبال نشان دادن خوبی دیگرانند. به لحاظ روان‌شناختی گاهی که سخن از بدی‌های افراد در میان می‌آید، گاه شنونده به گوینده کمک هم می‌کند و چند عیب دیگر او را هم برمی‌شمرد، اما کمتر دیده می‌شود که وقتی سخن از خوبی‌ها به میان می‌آید شنونده چند خوبی دیگر را هم بیفزاید.

باید خوبی‌های دیگران را برجسته کرد و به دیگران خوش‌گمان بود. امام علی«ع» فرمود: «هر که به مردم گمان نیک برد، محبت آنان را به دست آورد.»(۶)

 

۷ـ خوش سخنی

تحقیقات نشان داده‌اند که ۴۳ درصد ارتباطات ما صرف شنیدن و ۳۲ درصد صرف حرف زدن می‌شود؛ یعنی ۷۵ درصد ارتباطات ما کلامی است. آن قدری که در مدارس و آموزشگاه‌های ما وقت صرف نوشتن و مهارت‌های آن می‌شود، به سخن گفتن پرداخته نمی‌شود. این امر به‌قدری مهم است که پیامبر«ص» به هنگام سخن گفتن از خدا می‌خواهد به گونه‌ای سخن بگوید که دیگران فهم کنند. پیامبران ما ابزاری غیر از سخن گفتن نداشته‌اند و بهترین ابزار تبلیغ سخن گفتن است.

برای ایجاد جاذبه باید فنون بیان، آموزش داده شود و هر کسی که به فکر جذابیت است باید فن بیان بیاموزد، واژه‌های خوبی را استخدام و در جای مناسبی از آن استفاده کند. در قرآن هم آیاتی درباره سخن گفتن آمده و فرموده است بهترین و بلیغ‌ترین سخن را بگویید.

 

۸ـ عیب‌پوشی دیگران و عیب خویش را گفتن

بازگو کردن عیب دیگران گرچه در زمان کوتاهی اتفاق می‌افتد، ولی آثار منفی بسیاری بر روح گوینده و شنونده می‌گذارد. جاذبه شخص عیب‌جو کم می‌شود، زیرا شنونده احتمال می‌دهد همان طور که گوینده عیب دیگران را نقل می‌کند، روزی عیب شنونده را هم برای دیگران نقل کند، لذا به‌تدریج از او فاصله می‌گیرد.

این خصلت منفی که در بسیاری از مردم به صورت عادت درآمده، ارتباطات را کم کرده و جمع‌ها را گسسته است و دیگر کسی احساس امنیت نمی‌کند. وقتی خالق هستی خودش عیب‌پوشی می‌کند و ستارالعیوب است، زیبنده نیست مخلوق او به عیب‌جوئی از دیگران بپردازد.

در باب پرهیز از عیب‌جویی و تشویق به عیب‌پوشی روایات بسیاری داریم، از جمله:

امام علی«ع» می‌فرمایند: «خوشا به حال آن کسی که عیب خودش او را از پرداختن به عیب‌های مردم بازدارد.»(۷) و «کسی که عیب خود را ببیند، از پرداختن به عیب دیگران بازایستد.»(۸)

 

نتیجه

ویژگی‌هایی چون پاکیزگی، معطر بودن، لباس تمیز و زیبا بر تن کردن، دستگیری از فقرا، در غم و شادی دیگران شریک بودن و بسیاری از صفات دیگر می‌تواند شخصیتی تأثیرگذار و پرجاذبه را برای انسان ایجاد کند که هم نفعش به خود او برسد و هم الگوی رفتاری دیگران باشد.

 

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ نهج‌البلاغه، حکمت ۳۳۳.

۲ـ غررالحکم، ۶۲۳۴.

۳ـ الملک، ۱۰.

۴ـ ۱۱ آذرماه ۱۳۸۳، دیدار با مدیران صدا و سیما.

۵ـ‌ میزان‌الحکمه، ج ۳، ص ۱۸۸۳.

۶ـ غررالحکم، ۸۸۴۲.

۷ـ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۶.

۸ـ تحف‌العقول، ۸۸.

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

منشأ نزاع، سخنانی است که نسنجیده گفته می‌شوند. افراد جذاب کمتر سخن می‌گویند و بیشتر گوش می‌دهند. در آداب تعلیم و تربیت هم آمده است بیش از آنچه می‌گویید گوش‌فرا دهید.

 

۲٫

بازگو کردن عیب دیگران گرچه در زمان کوتاهی اتفاق می‌افتد، ولی آثار منفی بسیاری بر روح گوینده و شنونده می‌گذارد. جاذبه شخص عیب‌جو کم می‌شود، زیرا شنونده احتمال می‌دهد همان طور که گوینده عیب دیگران را نقل می‌کند، روزی عیب شنونده را هم برای دیگران نقل کند، لذا به‌تدریج از او فاصله می‌گیرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *