حسین رویوران
اقدامات اخیر گروه تروریستی داعش در بیروت و پاریس، برای غرب در ابعاد مختلف یک افتضاح سیاسی بود وآنان را با چالشهای جدیدی روبهرو ساخت. غرب در جریان اطلاعرسانی این دو حادثه بهطور بیسابقهای ماهیت نژادپرستانه خود را نمایان کرد. انعکاس اخبار و حوادث تروریستی در فرانسه در خبرگزاریهای جهان که همگی غربیاند، بیست برابر اخبار عملیات تروریستی بیروت بود که به دست همان گروه جنایتکار انجام شد. این رفتار نشان میدهد که غرب برای انسان غربی ارزشی متفاوت از انسان شرقی قائل است و تروریسم بر ضد غرب جنایتی بزرگتر از حوادث مشابه در شرق است.
جمله آقای بشار اسد رئیسجمهور سوریه در اینکه فرانسه تنها یک روز از روزهای پنج سال گذشته سوریه را تجربه کرده، بسیار گویا بود ویک دنیا گله و اعتراض به غرب در آن دیده میشود و نشان میدهد که غرب با حمایت از این گروههای تروریستی چه جنایت بزرگی را در حق مردم سوریه مرتکب شده است.
واکنش رهبران سیاسی دو کشور نسبت به حوادث تروریستی در فرانسه و لبنان نیز نشانه تفاوت زیرساختهای فرهنگی و سبد ارزشی در این دو جامعه است. در لبنان سید حسن نصرالله بهسرعت اعلام کرد که این حادثه تروریستی است و ما باید به عاملان آن یعنی داعش، آن هم در جبهههای جنگ در سوریه پاسخ بدهیم و از مردم لبنان خواست که نکند تحتتأثیر اخبار اعلام تابعیت سیاسی یا مذهبی عاملان این اقدام تروریستی قرار گیرند، زیرا تروریسم دین ندارد و نباید به هیچ ملتی نسبت داده شود.
بعد از عملیات تروریستی بیروت شایع شده بود که عاملان انجام جنایت برجالبراجنه یک فلسطینی و لبنانی سنی است. این خبر با حساسیتهای موجود در لبنان میتوانست در میان شیعیان وسنیهای لبنانی و فلسطینیان تنش جدی ایجاد کند، ولی صحبتهای دبیرکل حزبالله جلوی این فتنه را گرفت و از انحراف در اولویت جنگ بر ضدتروریسم جلوگیری کرد.
در فرانسه رهبران سیاسی پس از حوادث تروریستی بر انتقام از مسلمانان و تروریستها تأکید کردند و رسانههای فرانسه و غرب به گونهای تبلیغ کردند که بسیاری از کشورهای اروپایی سیاست پذیرش آوارگان سوری در اروپا را متوقف کردند و بسیاری از مساجد در فرانسه با دستور مستقیم وزارت کشور فرانسه بسته شدند و موج بازداشت مسلمانان و مسلمانآزاری آغاز گردید. همین که اعلام شد که تنها یکی از تروریستها سوری است (همه به جز یک نفر تابعیت اروپایی داشتند)، مجلس نمایندگان امریکا نیز لایحه خودداری از پذیرش مهاجران سوری را به تصویب رساند و صدها مسلمان مقیم غرب در معرض آزارهای ناموجه هموطنان خود قرار گرفتند. این حوادث نشان میدهند که جوامع شرقی اهل تسامحاند، ولی در غرب هیچ حسی جز انتقام دیده نمیشود و اخلاقمداری در شرق و غرب تا چه حد متفاوت است.
البته انفجارات تروریستی بیروت و پاریس تنها در این محدوده تأثیر نداشت، بلکه در خود معادله موجود در منطقه و سوریه نیز تأثیرات بسیاری را بر جای گذاشت. آنچه مسلم است ایستادگی دولت و ملت سوریه در مقابل توطئه عظیم چندملیتی و کمک ایران و روسیه به آنها مانع از اجرای سناریوهای غربی ـ عربی در سوریه شد. ورود اخیر روسیه به بحران سوریه تا حد زیادی شرایط میدانی را دگرگون و در عین حال رفتارهای منافقانه غرب را نمایان و عریان ساخت. سوریه با پوشش هوایی روسیه و کمک مستشاری و ستادی ایران در مدت چند هفته، شرایط میدانی را دگرگون ساخت و ارتش سوریه با این کمک هفت جبهه زمینی در محورهای حمص، حما، لاذقیه، حلب، دوما، قنیطره و درعا را باز کرد و بدون استثنا در همه آنها پیشروی داشت.
حملات هوایی روسیه نشان داد که ائتلاف بینالمللی علیه داعش که غرب به وجود آورده، فاقد اراده جدی برای نابودی این سازمان تروریستی است. ائتلاف غربی به رهبری آمریکا در یک سال و اندی از آغاز فعالیت خود برضد داعش مدعی است هفت هزار حمله هوایی بر ضد سازمانهای تکفیری انجام داده، اما این عملیات هیچ تغییری در میدان پدید نیاورده، در حالی که حملات هوایی روسیه به مراکز تکفیریها پس از یک هفته شرایط میدانی را تغییر داد و فرار تکفیریها در همه محورها شروع شد. این سازمانهای تکفیری دهها مرکز آموزشی و زاغههای مهمات دارند و برای کسب درآمد از ناوگانی متشکل از ۱۷۰۰ تانکر زمینی حمل نفت دزدیده شده استفاده میکنند و روزانه نفت را با کمک قاچاقچیان ترکیه و صد البته با چشمپوشی دولت حاکم در آنکارا، از عراق و سوریه به بندر جیهان ترکیه میرساند و در بازارهای بینالمللی به فروش میرسد.
مراکز حیاتی این سازمان عریض و طویل هیچگاه به طور جدی از سوی ائتلاف بینالمللی مورد حمله قرار نگرفته بود و واکنش آمریکا به اقدام روسیه حجم این رسوایی را افزایش داد. آمریکا و غرب بمباران جدی و هدفمند روسیه در سوریه را تهدیدی برای صلح منطقه قلمداد و با پرتاب ۵۰ تن اسلحه مدرن به تروریستهای معتدل و میانهرو، دست خود را کاملاً رو کرده و تلاش برای ایجاد توازن بین نیروهای سوری و تروریستها را آشکار ساختهاند.
اجلاس فوری سازمان ناتو و اظهارات مسئولان غربی در ضرورت کنترل روسیه و ایران و به اصطلاح حمایت از همپیمانان غرب در منطقه، شبکه منطقهای و بینالمللی مدیریت تروریسم را کاملاً لو داد. پیروزیهای سریع و قاطع در جبهههای زمینی، بهویژه در محور حلب و حما و قطع ارتباط نیروهای تکفیری و تدارکات و فرار بسیاری از تروریستها به مرزهای ترکیه، غرب را بهشدت وحشتزده کرد، بهطوری که با ابتکار اجلاس وین برای حل سیاسی بحران در سوریه بهسرعت تلاش کرد حوادث جدید منطقه را تحت کنترل درآورد.
دعوت از ایران و روسیه و برخی از همسایگان مانند عراق و لبنان در این اجلاس تاکتیکی بود برای اینکه نوعی اجماع کنترل شده توسط غرب شکل گیرد. غرب تلاش کرد تا از این تریبون بینالمللی استفاده کند و تکلیف بشار اسد را روشن سازد، ولی مواضع قاطع ایران و روسیه در این اجلاس در رد هرگونه دیکته سیاسی و دخالت در امور داخلی سوریه و تأکید بر هنجارهای بینالمللی در اخذ هرگونه تصمیمگیری و تعیین حق سرنوشت در باره سوریه به دولت و مردم این کشور، بسیاری از تدابیر غرب را برهم زد و مانع از آن شد که غرب آنچه در میدان با توطئه به دست نیاورد، در میدان دیپلماسی به دست آورد.
در این میان حوادث تروریستی داعش در فرانسه بسیار تأثیرگذار بود، زیرا پاریس از آغاز بحران سوریه با تبعیت از واشنگتن، جناح افراطی غربی را تشکیل دادند و امیدوار بودند که تحولات در منطقه به گسترش سلطه غرب بر سوریه و منطقه بینجامد. سازمانهای امنیتی فرانسه در پنج سال گذشته از اعزام بیش از دوهزار فرانسوی تکفیری به سوریه چشمپوشی و با همکاری با سازمان امنیت ترکیه (میت)، این افراد را به داخل سوریه اعزام و نقشی کلیدی در فرماندهی داعش و جبهه النصره ایفا کردند. اما حوادث تروریستی در فرانسه که ۱۳۰ کشته به همراه داشت، موضع فرانسه را بهطور جدی تغییر داد. دولت سوسیالیست فرانسه هیچ راهی جز انتقال از جبهه حامی تروریستها به جبهه ضدداعش در اختیار نداشت و آقای هلند رئیسجمهور این کشور در برابر ملت خود ناچار شد راهبرد ایجاد ائتلاف بینالمللی جدید بین ایران، روسیه، آمریکا و فرانسه را اعلام کند.
انفجار اخیر هواپیمای روسی در آسمان سینا از سوی داعش نیز تحول مهمی است که روسیه را در راهی که انتخاب کرده مصممتر ساخته است. کشته شدن بیش از ۲۰۰ روسی در این اقدام تروریستی، باور پوتین رئیسجمهور روسیه را مبنی بر اینکه اگر با تروریستهای روسی در دمشق برخورد نکنیم باید منتظر جنگ با آنها در مسکو باشیم تقویت کرد. این اقدام تروریستی حجم ضربات هوایی روسی در سوریه را افزایش و حجم اهداف را نیز گسترش داد.
شکی نیست که تحولات جدید در بحران سوریه به نفع جبهه مقاومت است. انسجام جبهه مقاومت و افزایش ضریب همبستگی سازمانی میان آنها و در مقابل گسیختگی جبهه غربی ـ عربی ـ ترکی و بروز اختلاف میان آنها، شرایط جدیدی را پدید آورده و امکان خروج سوریه از بحران را فراهم ساخته است. در حال حاضر غرب و همپیمانان آن راهی جز عقبنشینی از حمایت تروریسم در پیش ندارند و اظهارات اخیر غربیها در پذیرش استمرار حاکمیت اسد، رئیسجمهور سوریه تا پایان دوره انتقالی نشانه آغاز عقبنشینی غرب از مواضع ثابت و سابق خود است. با امنیتی شدن شرایط در اروپا در نتیجه عملیات تروریستی در فرانسه، اروپائیان تحت فشار دو متغیر قرار گرفتهاند. از یک سو مهاجران سوری همچنان به اروپا سرازیر میشوند و این اقدام شرایط امنیتی، سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا را تحتتأثیر قرار داده و اختلافات جدی را در باره پذیرش یا عدم پذیرش آنها میان کشورهای اروپایی پدید آورده است، به گونهای که برخی کشورها، دیگر کشورها را به سیاستهای غیرانسانی متهم میکنند.
از سوی دیگر اقدامات تروریستی و امکان تکرار حوادث پاریس با بازگشت بیش از دوهزار از ششهزار تروریست اروپایی از سوریه، استمرار اتحاد منطقه شنگن را زیر سئوال برده و تعلیق معاهده شنگن از سوی فرانسه و استقرار مرزبانان این کشور در کلیه مبادی ورودی مرزی نشان میدهد که کشورهای اروپایی برخلاف آمریکا در مقابل تحولات خاورمیانه آسیبپذیرند و ادامه همکاری سابق اروپا با امریکا با شرایط جدید در منطقه امکانپذیر نیست و ممکن است به فروپاشی اتحادیه اروپا منجر شود. این تحولات شرایط جدیدی را در منطقه رقم خواهند زد که لاجرم فضای متفاوتی را پدید خواهد آورد.
سوتیترها:
۱٫
بعد از عملیات تروریستی بیروت شایع شده بود که عاملان انجام جنایت برجالبراجنه یک فلسطینی و لبنانی سنی است. این خبر با حساسیتهای موجود در لبنان میتوانست در میان شیعیان وسنیهای لبنانی و فلسطینیان تنش جدی ایجاد کند، ولی صحبتهای دبیرکل حزبالله جلوی این فتنه را گرفت و از انحراف در اولویت جنگ بر ضدتروریسم جلوگیری کرد.
۲٫
اقدامات تروریستی و امکان تکرار حوادث پاریس با بازگشت بیش از دوهزار از ششهزار تروریست اروپایی از سوریه، استمرار اتحاد منطقه شنگن را زیر سئوال برده و تعلیق معاهده شنگن از سوی فرانسه و استقرار مرزبانان این کشور در کلیه مبادی ورودی مرزی نشان میدهد که کشورهای اروپایی برخلاف آمریکا در مقابل تحولات خاورمیانه آسیبپذیرند.