حسین رویوران
بیشک امروزه گروههای وهابی تکفیری بزرگترین خطر برای اسلام و جوامع اسلامیاند. حضور این بازیگران در صحنه سیاسی بخشهای وسیعی از جهان اسلام را درگیر ناامنی ساخته، صدها هزار کشته و میلیونها انسان آواره را به جا گذاشته و کشورهای اسلامی وسیعی چون افغانستان، سوریه، عراق، یمن، لبنان، لیبی، وتونس را درگیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی کرده است.
یکی از مهمترین کارکرد گروههای تکفیری تخریب گسترده کشورهایی است که در آنها حضور یافتهاند. این گروهها برنامه و الگوی حکومتی خاصی برای اداره جامعه و رشد وتوسعه اقتصادی وسیاسی آن ندارند؛ به همین دلیل قدرتطلبی آنها با مقاومت گسترده رسمی و مردمی روبرو شده و این تقابل، تخریب وسیع و بیسابقه شهرها و خانههای مردم را به دنبال داشته است.
پرسش محتوم این است: در حالی که اسلام برای تکمیل اخلاق انسانی و آبادانی جوامع و شهرها آمده است، چگونه جنبشی میتواند تحت نام اسلام جان و مال افراد و امنیت اجتماعی افراد و جوامع را تا این حدتهدید کند ؟
هنگامیکه انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، امام خمینی مفهوم اسلام ناب محمدی(ص) را به عنوان اسلام راستین مطرح کردند و مردم را از اسلام امریکایی به عنوان اسلام قلابی بر حذر داشتند. خیلیها از این مفاهیم تعجب کردند و گفتند مگر میشود اسلام آن قدر تحریف شود که تابعی از کفر باشد، در حالی که ماهیت این دو کاملاً در تعارض با یکدیگر قرار دارند. آنچه امروز منطقه را به سمت کشتار و ویرانی و اضمحلال میبرد، همان اسلام امریکایی مد نظر امام است.
با پیروزی انقلاب اسلامی، الگو و هویت سیاسی فرهنگی جدیدی که مبتنی بر مردم سالاری دینی، امت محوری، مشروعیت انتخابی مردم، استقلال طلبی و نفی وابستگی، ظلمستیزی و همبستگی با مظلومان جهان بر پایه اصول راستین اسلامی و در قالب شعارهای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نه شرقی، و نه غربی و نیز شعارهای مرگ بر امریکا و اسرائیل در ایران شکل گرفت. با مطرح شدن این هویت بومی استقلالطلب که در دین اسلام و تاریخ و تمدن ایران ریشه دارد، در عربستان سعودی اراده حاکمان بر این تعلق گرفت که هویت متعارضی را در این کشور شکل بدهند.
تا قبل از پیروزی انقلاب ایران و عربستان با یکدیگر رقیب بودند، اما رابطه بین آنان معادله برد و باخت نبود، ولی آلسعود پس از انقلاب، این معادله را برد ـ باخت تفسیر کرد و لذا مشارکت مالی سعودی در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و کشتار حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ در این چهارچوب قابل تعریف است. دولت سعودی در برابر استقلال طلبی ایران، میزان وابستگی خود به غرب را افزایش داد و در مقابل مردم سالاری ایران، دیکتاتوری و استبداد را برگزید و در برابر سیاست امتی انقلاب، سیاست مذهبی را در پیش گرفت و در نهایت اسلام امریکایی را با این ویژگیها در مقابل اسلام ناب مطرح ساخت.
آلسعود برای این انتخاب و چاپ قرآن و برپایی مساجد و تربیت مبلغ دینی دهها میلیارد دلار بودجه اختصاص داد. عربستان با کمک امریکا جریان القاعده را تحت شعار جهاد علیه کفر جهانی در افغانستان برای جنگ بر ضد شوروی سابق سازمان داد. از آنجا که باطل، رشد یابنده نیست و نتیجه مطلوب ندارد، مهمترین فرزند اسلام امریکایی، یعنی القاعده عاق شد و پس از عقبنشینی شوروی از افغانستان، امریکا را مهمترین مصداق کفر جهانی دید. حوادث یازده سپتامبر در سال ۱۳۸۰ در امریکا نتیجه این سازمان نامشروع است.
امریکا و عربستان سعودی پس از این تحولات تلاش کردند تا نسل دیگری از تکفیریها را پدید آورند که با کفر جهانی(امریکا) تضاد نداشته باشد، بلکه تکفیر ملل اسلامی منطقه را در دستور کار خود قرار دهد. ایجاد سازمانهایی مانند داعش، جبهه النصره، واحرار الشام و دهها سازمان تکفیری دیگر نتیجه این رفتارهای خائنانه است که بیشترین ضرر را به جهان اسلام وارد میسازند. امریکا تصور میکرد که با این اقدام القاعده را به حاشیه میبرد وتضادهای داخلی را جایگزین تضادهای خارجی که عمدتاً بر ضد امریکاست، میسازد.
متاسفانه اختلافات سیاسی و همپیمانیهای استراتژیک میان اسلام امریکایی در برابر اسلام ناب محمدی با این اقدامات وضعیت پیچیدهای پیدا کرده است، ولی عربستان به جای عقبنشینی از این سیاستهای غلط و خائنانه با اقدامات مختلفی میکوشد این تضادها را تشدید کند. حمله به یمن و اعدام آیتالله شهید شیخ نمر از جمله این اقدامات بود که جامعه ایران را بهشدت عصبانی کرد و حادثه تاسفبار آتش زدن سفارت عربستان در مشهد و تهران را به بار آورد. عربستان سعودی به جای بازنگری، در اقدامی تحریکآمیز، سیاست عرضه گسترده نفت را در پیش گرفت تا با این سیاست به در آمدهای نفتی ایران و روسیه ضربه جدی وارد سازد. این اقدام قیمت نفت را از ۱۲۰ دلار به زیر۳۰ دلار برای هر بشکه نفت تنزل داد.
این اقدامات نسنجیده ریاض عملاً امنیت کشورهای منطقه و جهان را مورد تهدید قرار داد و اقدامات تروریستی پیروان تکفیری ریاض را به روسیه و فرانسه و بلژیک گسترش داد. این تهدیدها روسیه را وارد معادله سوریه کرد و این تحول تغییر عمدهای در وضعیت میدانی و نظامی سوریه پدید آورد، اما آل سعود به جای عبرت گرفتن از شرایط وحشتناکی که به وجود آوردهاند، تصمیم گرفتند در اجلاس دوحه شرکت کنند و با روسیه در باره طرح تثبیت تولید نفت به توافق برسند و سپس با کاهش عرضه نفت، قیمت نفت را افزایش دهند.
این اقدام ریاض با هدف ایجاد اختلاف میان تهران و مسکو در باره سیاستهای نفتی صورت گرفت، زیرا ایران به دلیل محاصره اقتصادی در چند سال اخیر بازار نفت خود را از دست داده و اکنون با امضای برجام که به تحریم نفتی پایان میدهد، تلاش میکند جایگاه و بازار سابق خود را به دست آورد. این هدف قطعاً زمانی تحقق مییابد که ایران با افزایش تولید نفت بتواند سهمیه چهار میلیونی سابق خود را به دست آورد.
ریاض با این اقدام قصد داشت از یک طرف روسیه را به اهرم فشاری بر ضد ایران تبدیل و از سوی دیگراز بهره برداری ایران از برجام و افزایش در آمدهای نفتی ایران جلوگیری کند. این اقدام عربستان تضادها را به ابعاد اقتصادی گسترش داد و معادله تضاد متقابل را پیچیدهتر ساخت.
در چهارچوب اراده خداوند که باطل را سرنگون و زاهق قرار داده، عربستان اکنون حتی با نزدیکترین همپیمان خود یعنی امریکا هم مشکل پیدا کرده است. اخیرا یکی از نمایندگان کنگره امریکا اعلام کرده که گزارش رسمی دولت امریکا در باره حادثه ۱۱ سپتامبر کامل نیست و دولت امریکا ۲۸ صفحه از این گزارش را سانسور کرده است. خانواده قربانیان این حادثه تروریستی، دولت امریکا را تحت فشار قرار دادهاند تا کل گزارش ۱۱ سپتامبر را منتشر سازد. طبق اخبار درز شده در امریکا در این ۲۸ صفحه نقش دولتمردان و سفارت عربستان در واشنگتن در حمایت از تروریستهای ۱۱ سپتامبر و نقش شاهزاده بندر بن سلطان سفیر سابق عربستان در هماهنگی و پشتیبانی از تروریستهای سعودی در امریکا کاملاً فاش شده است.
واکنش تهدید آمیز عادل جبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در اینکه اگر امریکا این گزارش را بهطور کامل پخش کند، دولت عربستان همه سرمایههای خود را که بالغ بر ۷۵۰ ملیارد دلار است از این کشور خارج خواهد کرد، نشان میدهد که سیاستهای آلسعود چقدر برای آنان و منطقه خطرساز است و هیچ بعید نیست که امریکا به طمع بالا کشیدن اموال سعودی به این کشور ضربه بزند. جف یکی از نامزدهای جمهوریخواه امریکا اخیراً در باره عربستان اعلام کرده است که گاو تا شیر میدهد باید از لبنیات آن استفاده کرد، ولی اگر شیرش خشک شد باید آن را کشت.
سوتیترها:
۱٫
تا قبل از پیروزی انقلاب ایران و عربستان با یکدیگر رقیب بودند، اما رابطه بین آنان معادله برد و باخت نبود، ولی آلسعود پس از انقلاب، این معادله را برد ـ باخت تفسیر کرد و لذا مشارکت مالی سعودی در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و کشتار حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ در این چهارچوب قابل تعریف است.
۲٫
دولت سعودی در برابر استقلال طلبی ایران، میزان وابستگی خود به غرب را افزایش داد و در مقابل مردم سالاری ایران، دیکتاتوری و استبداد را برگزید و در برابر سیاست امتی انقلاب، سیاست مذهبی را در پیش گرفت و در نهایت اسلام امریکایی را با این ویژگیها در مقابل اسلام ناب مطرح ساخت.