حضرت آیتالله حسنزاده آملی
بارها به عرض رساندهایم که معنا ندارد کسی صنعتی را اختراع کند و برای آن دستورالعملی ندهد. کسیکه ماشین، طیاره، رادیو، تلویزیون، تلفن و دیگر وسایل زندگی را اختراع میکند، اگر صنعتش را بیبرنامه بگذارد، خراب میشود. برنامه، حافظ و دین آن صنعت است.
نظام عالم هم که حیرت اندر حیرت است و هیچ صنعتی را در نظام عالم عظیمتر از صنعت انسان پیدا نمیکنید. خداوند سبحان فرمود: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الأَنْفُسَ حینَ مَوتِها وَ الَّتی لَم تَمُت فی مَنامِها فَیُمسِکُ الَّتی قَضى عَلَیهَا المَوتَ وَ یُرسِلُ الأُخرى»(۱)، من توفّی میکنم شما را…، یعنی در هر دو وقت در دست منید، هم در وقت موت، هم در وقت خواب. منتهی وقتی خوابیدید ما روح را ارسال میکنیم و دو باره بیدار میشوید.
رسول اکرم(ص)فرمود: وقتی بیدار شدید بگویید: «اَلْحَمدُِللهِ الَّذِی اَحیانِی بَعدَ مَا اَماتَنِی وَ اِلَیهِ النُّشُور»(۲): حمد خدائی را که مرا زنده کرد پس از آنکه مرا میراند و حشر و نشور ما به سوی اوست.» به هر زبانی که این را بگوئی خوب است، حتی در نمازها. البته واجبش را یک مقدار احتیاط فرمودهاند. در نمازهای مستحبی، در قنوت بگو.
قنوت شما حتماً لازم نیست به الفاظ عربی باشد. مرحوم ابن بابویه صدوق روایتی را نقل میفرماید که حتی در نمازهای واجب هم لازم نیست به عربی بگوئی. همین که ارتباط محفوظ باشد، کافی است، منتهی حضرات مراجع مقداری احتیاط میکنند.
الغرض میشود که صنعتی باشد و آن صنعت دستور نداشته باشد؟ بزرگترین صنعت، وجود شماست. چه کسی میتواند این صنعت را تشریح کند؟
امیرالمومنین(ع) در برابر این صنعت زانو به زمین میزند.
این شنیدن، این صماخ گوش، این جنبیدن لب، این نفس برآمدن، این ایجاد اصوات و…
چگونه است؟
این گفت و شنود استاد و شاگرد و پای تخته و کلاس و درس و بحث و مباحثه.
افاضه در خواب و در بیداری، از باطن بر انسان افاضه میشود.
انسان چه چیزها که با این گوش سر میشنود و چه چیزها که با این چشم سر میبیند.
پیغمبر(ص) فرمود: «مؤمنی که ایمانش قوی شده خوابش کم میشود.»؛«چرا یا رسولالله؟» فرمود: «چون حالا در بیداری میبیند آنچه را که پیش از این در خواب میدید.»
ای دل به کوی دوست گذاری نمیکنی؟
اسباب، جمع داری و کاری نمیکنی؟
تور شکار داری، خب بینداز. این تور شکار، وجود شریف، بینش، ظاهر و باطن شماست. قدر خودتان را بدانید. مبادا سنگ و گل، جان و دل را از شما بگیرد. مبادا یک وقتی به وسوسه در یک گوشه و کناری بی استاد به مخمصه بیفتید.
نه چندان بخور که از دهانت درآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید.
قرآن فرمود: «إِنَّ هَـذَا الْقُرآنَ یِهدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَم»:(۳) «قطعاً این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مى نماید.» آفریدگارتان که شما را آفرید، در کنار این صنعت دین و کتاب و قرآن را قرار داد که باید در متن این صنعت پیاده شود: «إِنَّ هَـذَا الْقُرآنَ یِهدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَم»
«کلُوا و اشرَبُوا و لا تُسرِفُوا»(۴) چه کسی گفت نخورید و ننوشید؛ لکن به حدش بخورید. این مزاج و بدن مثل درخت است؛ منتهی به تعبیر جناب بابا افضل کاشانی، درختی است واژگونه که به جای خاک از آسمان غذا میگیرد. این درخت غذا میخواهد. تمام جزئیات این صنعت، حساب و کتاب دارند.
چه کسی گفته ریاضت بکشی؟ راه سوراخ دعا را گم کردهای نادان!
خداوند تمام کسب و کار و زندگی و شئون زندگی ما را برای این صنعت بیان کرده است. از آداب غذا خوردن گرفته تا آداب کسب و کار و خوابیدن. یک کلمه نیست که شما بخواهید و دین شما نفرموده باشد. تمام حلال و حرامها را گفته است.
مادر جابر آمد خدمت امام صادق(ع). امام احوالپرسی کردند و فرمودند: «به چه کار مشغولی؟» گفت: «دارم تحقیق میکنم.»
کی گفته زن، تحقیق و تحصیل نکند و علم نیاموزد؟ علم در وقف مرد که نیست.
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) را ببینید. گفتار خودِ بیبی در تعقیبات نماز ظهرش هست که: «بار الها! حمد تو را که مرا در هیچ مقام قرآن معطل نگذاشتی.»
حرف هشتاد سالگی و اینها نیست. حرف قبل از هیجده سالگی است. حرف عقل و دانش و بینش است.
آری:
هر که گیرد پیشهای بی اوستا
ریشخندی شد به شهر و روستا
هیچکس بی اوستا چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
الان غربیها در باره آثار دین اسلام، روایات، آیات، فرمودههای پیامبراکرم(ص) و آل پیامبر چه تحقیقها که نمیکنند. مبادا که ما به قهقرا برویم و غافل بمانیم و در آینده حقایق دینمان را از فلان مستشرق و مستر و موسیو بپرسیم! اینجور که ما داریم پس پسکی میرویم بعید نیست!.
مادر جابر، این خانم دانشمند و شیرزن گفت دارم تحقیق میکنم. هر فکری که برای انسان پیش میآید از خود او میجوشد. برای یک مرد پیش نیامده و به فکر این خانم رسیده. عرض کرد دارم تحقیق میکنم که کدام حیوان تخمگذار است، کدام بچهزا؟ شما چگونه میخواهی این همه حیوانات را احصا کنی و احوال همه را بدانی؟
آلن جکسون محقق انگلیسی میگوید دانشمندی شصت سال در باره بیت عنکبوت زحمت کشید تا بفهمد چیست؟ و چگونه ساخته میشود؟ و قس علیهذا حیوانات دیگر. حیرت اندر حیرت!.
هارونالرشید برای امام موسیبنجعفر(ع) نوشت: «عظنی فاوجز»: جمله کوتاهی به من بگو و نصیحتم کن.» امام(ع) فرمود: «کلّ ما تراه عینک ففیه موعظه. هر چه را که چشمت میبیند در او پند و اندرز است.»
امام صادق(ع) به مادر جابر فرمود: «این کار آدم عادی نیست. این کار منطق وحی و کار انسان الهی و کار کسی است که علمش لدنی است.» سپس فرمود: «بنویس هر جانداری که گوشهای برآمده و لاله گوش دارد بچه میزاید. هر حیوانی که لاله گوش ندارد، مثل مار و لاکپشت تخم میگذارد. خفاش که پرنده است، چون گوشش لاله دارد، بچه میزاید.»
قرآن کریم فرمود: «قُل هَاتُوا بُرهَانَکُم»(۵) نظام، نظام قرآن و عقل و حساب و کتاب است. چشم، دندانها، اندام، امعاء و احشاء، مویرگها و آنچه در نظام هستی است، همه روی حساب است. عالم یکپارچه حق و حساب است. در نظام هستی این خداست که خدایی میکند و علم است که حاکم است. حضرت موسی(ع) و برادرش هارون آمدند نزد فرعون که چهارصد سال است خودش و اجدادش گفتهاند: «أناَ رَبُّکُم الأعلی» حضرت موسای کلیم(ع) مبعوث شده و با برادرش هارون با منطق، دلیل و برهان سخن میگویند. دعوا و نزاع که با خلق خدا ندارند. قرآن نهی کرد جناب رسولاللّه(ص) را که با بندگان من دعوا نکن: «ادعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَه وَجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَن»(۶) دلسوز باش با خلق خدا که در پیشگاه علم عاجزند و بیدار میشوند. فرعون با آن تکبر رو کرد به جناب موسی و هارون و پرسید: «مَن رَبِّکُما؟ خدای شما کیست؟» پاسخ دادند: «رَبُّنَا الَّذی أَعطی کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی»(۷): خدای ما کسی است که آنچه را که هست، وجود، خلق، صورت، اندام، ظاهر و باطن، ریخت، شکل و… را به همه عطا و سپس همه را راهنمایی فرمود.
به همه برای جلوگیری از دشمن آلات غضبیه داد. به همه برای پروراندن فرزندان و زندگی به دست آوردن، عشق و مهر و محبت داد. همه روی حساب و کتاب. یک میکرون خلاف در نظام هستی و در خلقت شما نیست. از خود و از نظام هستی غافل نباشید.
فرمودند خدای ما کسی است که همه موجودات از قلم صنع او صادر شدهاند. ثُمَّ هَدی و سپس همه را در کارشان هدایت فرمود. حیرت اندر حیرت!.
چه جور مسلمانید؟ تکانی بخورید و به آن حقیقتی برسید که امام سجاد و امیرالمؤمنین و پیشوایان شما فرمودند. امام حسین(ع) در دعای عرفه فرمود: «أَیَکُونُ لِغَیرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَک…. » شاعر چه خوب این مضمون را به شعر در آورده است:
«کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را؟
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را؟
غایب نبودهای که شوم طالب حضور
پنهان نبودهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را»
این چنین انسان الهیای باشید که در همه حالاتتان خدای متعال را حاضر و ناظر بدانید. ربالعالمین است و پروراننده همه و همه.
خداوند به شما حضور، نورانیت و صفای بیشتر عطا فرماید و دعاهایمان در حقتان مستجاب باشد.
پینوشتها:
۱٫زمر آیه ۴۲
- سنن النبی (ص) ،حدیث ۱۵۶ ، ص ۱۴۰
۳٫اسرا آیه ۹
۴٫اعراف آیه ۳۱
۵٫بقره آیه ۱۱۱
۶٫نحل آیه ۱۲۵
۷٫طه آیه ۵۰
سوتیترها:
۱٫
خدای ما کسی است که آنچه را که هست، وجود، خلق، صورت، اندام، ظاهر و باطن، ریخت، شکل و… را به همه عطا و سپس همه را راهنمایی فرمود. همه روی حساب و کتاب. یک میکرون خلاف در نظام هستی و در خلقت شما نیست. از خود و از نظام هستی غافل نباشید.