سیاست تا دیانت

محمد صالح

انتخابات خارجی

۱ـ به دستور وزارت مسکن پذیرایی از مسافران قطارها به یک شرکت اطریشی واگذار شد.

۲ـ به گفته مهندس ترکان (مدیر مناطق آزاد) اداره امور بندر چابهار به هندی‌ها سپرده شد.

۳ـ تهیه و تنظیم قراردادهای نفتی کشور به یک شرکت خارجی سپرده شد.

۴ـ بنا به تمایل وزیر نفت، اکتشاف و استخراج نفت و گاز در کشور به شرکت‌های انگلیسی، فرانسوی و… سپرده خواهد شد.

۵ـ وزیر صنایع معتقد است باید اداره صنایع کشور را به مدیران خارجی بسپاریم.

* حالا که این جوری است پس شرکت در انتخابات آتی را هم به همان خارجی‌ها بسپارید! وقتی امور  مملکت به دست خارجی‌ها افتاده، دیگر تعیین سرنوشت به دست مردم ایران چه معنایی دارد؟

 

برجام داریم

رئیس‌جمهور: فقط رسیدن به برجام به عنوان دستاورد دولت یازدهم کافی است، (جراید ۱۸/۶/۹۵)

* اگر در کشور دو میلیون و پانصد هزار زن سرپرست خانوار داریم که نیازمند توجه‌اند،

* اگر هر روز یک کارخانه یا کارگاه باسابقه، ورشکست و تعطیل می‌شوند،

* اگر قیمت گوشت، مرغ و تخم‌مرغ ظرف یک ماه ۲۵ درصد رشد می‌کند،

* اگر متقاضیان استفاده از خدمات کمیته امداد روزانه در حال افزایش است،

* اگر هزاران نفر از محتاجان به مسکن مهر هنوز خواب خانه می‌بینند،

* و اگر رکورد تعداد جوانان بیکار کشور شکسته شده، غمی نیست چرا که در عوضش «برجام» داریم! همان برجام که اگر به صنعت بزنی رشد می‌کند و رونق می‌گیرد.

اگر به خوراک دام و دان مرغ اضافه کنی، گاو تحویل می‌دهد اندازه فیل و مرغ تقدیم می‌کند اندازه گاو!

همان برجامی که اگر آن را بنویسند و در چهار طرف کمیته امداد آویزان کند دیگر هیچ نیازمندی آن اطراف پیدایش نمی‌شود، برجامی که دم کرده‌اش دوای درد زنان سرپرست خانوار است و جوشانده‌اش جوانان متقاضی وام ازدواج را از دریافت وام بی‌نیاز خواهد کرد!

برجامی که اگر عبارات آن را روی پاکت سیمان بنویسند و لای جرز دیوار بگذارند مشکل متقاضیان مسکن مهر را به صورت دائمی حل خواهد کرد و مداومت بر قرائت آن جوانان بیکار را سرکار خواهد گذاشت تا آنجا که مجبور شویم جوان بیکار از خارج وارد کنیم!

به قول شاعر: برجام داریم  غم نداریم، اگر داریم  کم نداریم!

 

حکیم و برجام

حکیمی را گفتند برجام چیست؟ گفت چیزی است مثل لذت تعطیلی صبح جمعه وقتی که ساعت ۱۱ از خواب بیدار شوی!

از او پرسیدند برجام چگونه است؟ گفت چون خواب است! شیرین است اما مزه ندارد، سنگین است اما وزن ندارد و چون رؤیا رنگین و دیدنی و تعریف کردنی است، اما به شرط آن که خواب باشی!

گفتند فوائد برجام را چگونه دریابیم؟ گفت همان سان که طعم آب را درمی‌یابید!

پرسیدند برجام به چه ماند؟ گفت به سایه که هم هست و هم نیست! هم دیده می‌شود و هم نامحسوس است! هم حقیقت است و هم مجاز!

گفتند با برجام چه کنیم؟ گفت همان که با آدم برفی پارسال کردید!

 

فاصله

رهبر انقلاب: مدیرانی که حقوق‌های نجومی دریافت می‌کردند لیاقت تصدی مناصب در جمهوری اسلامی را ندارند.

سخنگوی دولت: مدیرانی که حقوق‌های نجومی دریافت می‌کردند از ذخایر نظامند.

برداشت خوش‌بینانه: مقصود سخنگوی دولت این بوده که این مدیران منابع و ذخایر بی‌لیاقتی نظامند!

برداشت واقع‌بینانه: فاصله میان نگرش دولتمردان و نگرش رهبر انقلاب به اندازه «ذخایر نظام» تا «بی‌لیاقتی» است!

 

اقدامات غباری

دولت برای مقابله با گرد و غبار موجود در استان‌های مرزی اقداماتی به شرح زیر انجام داده است:

الف) تلاش برای تصویب سه قطع‌نامه در مجمع عمومی سازمان ملل و تدوین یک قطع‌نامه در اجلاس وزرای محیط زیست جهان

ب) ایجاد کارگروه‌های تخصصی در سطح هیأت وزیران، سازمان محیط‌زیست و ادارات کل استان‌های مربوطه، تشکیل جلسات مقدماتی در کارگروه‌های مذکور و توافق در خصوص کارویژه‌ها و سازوکارهای تخصصی با هدف تدوین رهیافت‌ها و اسناد بالا دستی در خصوص روش‌های علمی و مؤثر برای سنجش و پایش میزان و نحوه تأثیر گرد و غبار بر زیست بوم‌های مناطق مرزی.

ج) توزیع نمادین ماسک‌های یک بار مصرف (با طول عمر مؤثر ۲ ساعت) به تعداد محدود جهت فرهنگ‌سازی نحوه مراقبت از سلامت فردی در هنگام گرد و غبار.

د) سخنرانی خانم ابتکار با عنوان: دولت رنج مردم مناطق آسیب‌دیده از گرد و غبار را نادیده نمی‌گیرد.

حاشیه: در عجبم که با این همه اقدامات مفید، راهگشا، بنیادین، مدبرانه، هوشمندانه، علمی، دیپلماتیک و اعتدال‌گرایانه، بادها با چه رویی و با چه جرأتی می‌وزند و گرد و غبار را از آن طرف آب‌ها به مناطق مرزی ما

می‌آورند و توی حلق هم‌وطنان ما فرو می‌کنند؟

آیا گرد و غبارها و بادها خجالت نمی‌کشند که تمام هم و غمشان ضایع کردن دولت یازدهم و خدمات گردگیرانه و غبارستیزانه آن است؟

آیا این بادهای «بی سواد» و گرد و غبارهای «بی‌شناسنامه» نمی‌خواهند به «جهنم» بروند؟

طفلک خانم ابتکار که چادر به کمر بسته و یکریز در حال گردگیری و غبارزایی از هوای کشور است!

خودمانیم، کار سختی است که آدم در سن و سال خانم ابتکار بخواهد با چند قطع‌نامه و یکی دو سخنرانی، هوای استان‌های خوزستان، بوشهر، فارس، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام، کرمانشاهان، لرستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، همدان و… را گردگیری کند!

به نظر می‌رسد بهترین روش برای مقابله با بحران ریزگردها، ادامه مذاکره با آمریکا و تنظیم برجام ۲ باشد. طبق این برجام در صورتی که ایران موشک‌هایش را به اسرائیل تحویل بدهد، بهائیت را به رسمیت بشناسد، حجاب را در کشور غیرقانونی اعلام کرده و روزه‌خواری را تشویق و روزه‌داران را با شلاق مجازات کند، حکم قصاص را لغو و قاتلین را عفو و حیا و تقوی و عفت را محو نموده ودر عوض به گسترش دموکراسی و لیبرالیسم جنسی در کشور و منطقه همت بگمارد.

آمریکا می‌تواند به کارگروه‌های تخصصی مبارزه با ریزگردها در دولت ایران در جهت افزایش و بهبود سیستم‌ها و روش‌های ساختاری پایش و سنجش ریزگردها مشاوره‌های محدود ارائه کرده و تعدادی توری فلزی جهت مهار گرد و غبار به دولت ایران صادر کند (در قبال دریافت پول) البته آموزش نحوه مقابله با ریزگردها توسط توری فلزی در برجام ۲ پیش‌بینی نخواهد شد و منوط به پذیرش برجام ۳ توسط دولت ایران خواهد بود.

 

شِکر و انتخابات

کمتر از یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در سال ۹۶ مانده و تابستان کم کم نزدیک می‌شود و شکر کیلویی ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ تومان است.

به تدریج شکر کم و کمتر می‌شود تا در آستانه ایام پخت مربا و تهیه شربت، شکر نایاب می‌شود و اگر پیدا شود کیلویی ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان قیمت دارد.

مردم فکر می‌کنند این گرانی از پیامدهای برجام است، لذا آن را جشن می‌گیرند، اما اوضاع به این منوال باقی نمی‌ماند و دولت برای مهار قیمت شکر وارد میدان می‌شود و پس از تلاش فراوان قیمت شکر در کیلویی ۴ هزار تومان مهار می‌شود و به ۸ یا ۱۰ هزار تومان نمی‌رسد. در این میان بعضی‌ها موفق شده‌اند چندین هزار تن شکر وارد کنند و اندک اندک در بازار بفروشند. اول کیلویی ۳۹۰۰ تومان و بعد کمتر و کمتر تا این که قیمت شکر در کیلویی ۳۰۰۰ هزار تومان تثبیت می‌شود و مردم باز هم این ارزانی را به حساب برکات برجام می‌گذارند و چراغانی و پایکوبی و جشن راه می‌اندازند. اما در حقیقت قیمت شکر در کمتر از ۳ ماه کیلویی ۱۲۰۰ تومان گران‌تر شده و آنهایی که هزاران تن شکر وارد کرده‌اند به ازای هر کیلو ۱۲۰۰ تومان بیشتر کاسبی می‌کنند و ثروت‌هایی افسانه‌ای ظرف چند ماه پدید می‌آید! اما این پایان کار نیست! آدمهای عجول فکر می‌کنند که مشغول خواندن قصه ثروت‌های بادآورده‌اند اما اشتباه می‌کنند! این پولها قرار نیست صرف برج و پورشه و سرمایه‌گذاری در امارات و عمان و خرید املاک در انگلستان شود! در همین زمان کم کم ستادهای انتخاباتی جهت انتخابات شوراها و ریاست جمهوری سال ۹۶ به صورت غیررسمی شروع به کار می‌کنند و بی‌مایه هم فطیر خواهد بود، فلذا باید کسانی پیدا شوند و به این ستادها کمک مردمی کنند!

آن وقت است که آن ۱۲۰۰ تومان اضافه قیمت شکر به کار می‌آید و خرج و برج ستادها می‌رسد و تنور انتخابات گرم می‌شود و… .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *