پاسداران بزرگ اسلام

اگر روحانیون نبودند ما الآن از اسلام اطلاعی نداشتیم امام خمینی
شیخ طوسی
حوزه های علمیۀ اسلامی و بخصوص شیعی بعنوان بزرگترین پایگاه اسلامی در طول تاریخ اسلام، مهمترین مهد پرورش «پاسداران اسلام» بوده و خواهد بود. اگر امام خمینی می فرمایند که: اگر روحانیون نبودند ما الان از اسلام اطلاعی نداشتیم، از عمق یک واقعیت خبر می دهند، و بهترین دلیل بر وجود چنین امری، ارائه تاریخ زندگی و شرح حال علمای بزرگ حوزه ها می‌باشد که ضمناً تحلیلی نیز از تحول و نظور علمی و چگونگی حفظ و گسترش علوم اسلامی را در بر دارد. این «احوال» نگاری گذشته از نشان دادن یک کمیت بی نظیر در کاوش علمی زوایای یک مکتب خاص بنام اسلام جنبۀ سازندگی روحی نیرومندی هم دارد که ناشی از تجسم مکتب در فرد مورد نظر می باشد. امیدواریم که مورد توجه خوانندگان قرار بگیرد:
شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن در سال ۳۸۵ هجری قمری در جوار امام هشتم (ع) در طوس چشم بدنیا گشود. طوس در آن وقت مرکز علوم اهلبیت و دانشگاه بزرگ معارف اسلامی بحساب می آمد، چرا که این شهر مقدس منزل و بارگاه امام رضا (ع) است و جاذبه آدم ربایش دلهای عشاق را از دور و نزدیک بسوی خویش می کشاند. شیخ طوسی الگوی علوم اسلامی و مفسر بزرگ قرآن در ۲۰ سالگی با کوله باری سنگین از علوم و فنون مختلف بطرف بغداد مهاجرت کرد در این هجرت مورخین سخنی به میان نیاورده اند، ولی از آنجا که در هجرت همواره تکامل انسان مطرح است، بویژه اگر انسان هجرت را با اختیار خود برگزیند، از این رومی توان اولین هجرت شیخ را از طوس به بغداد برای رسیدن به حدی از تکامل فقهی و فراگرفتن فقه و دیگر علوم اسلامی نزد استاد فقه و اصول و اقیانوس علم و ادب و فضیلت و زهد و تقوی، پیشوا و رهبر بزرگ شیعیان در آن زمان «شیخ مفید رضوان الله علیه» دانست.
این شاگرد در محضر استاد بزرگوارش پنج سال بماند و از برکت وجودش استفادۀ شایان برد و از او هیچ وقت جدا نشد تا اینکه وعدۀ حق فرا رسید و در سال ۴۱۳ شیخ مفید آن وعده را لبیک گفته به جوار حق تعالی شتافت.
پس از شیخ مفید، رهبری دین و پیشوائی مذهب به درخشنده ترین چهره های علمی و بارزترین شاگردان شیخ مفید، «سید مرتضی (علم الهدی)» انتقال یافت. شیخ طوسی این فرصت را نیز غنیمت شمرده و ملازمت این استاد را برخود لازم دانسته از محضر مقدس این دریای بیکران بیشترین بهره را گرفت، و استاد نیز به او عنایتی شایان داشت و او را مقدم بر دیگر شاگردانش می دانست. این ملازمت بیست و سه سال بطول انجامید، تا اینکه این استاد عالیقدر نیز وفات یافت.
آن روز دیگر در آسمان علم و فضیلت درخشنده تر و نورانی تر از شیخ طوسی وجود نداشت، لذا پرچم رهبری مسلمین را این بزرگوار بدست گرفت، منزلش در منطقۀ کرخ بغداد مأوی و پناهگاه امت شد که گاه بیگاه بسوی او شتافته و مشکلات و مسائل دشوار خود را در مجلسش مطرح کرده و از او راه حل مشکلات و کشف اسرار علوم و رازهای پیچیدۀ احکام فقهیه را می‌خواستند. و چه شباهتی داشت محضر درسش با درس مؤسس مذهب امام صادق (ع)، زیرا علمای شیعه و سنی برای فرا گرفتن علوم اهل بیت در مقابلش زانو می زدند و در سخنان متینش متون پیچیدۀ علمی را جستجو میکردند در کتاب «الکنی و الالقاب» مرحوم شیخ عباس قمی شمارش شاگردان حضرت را بیش از ۳۰۰ مجتهد شیعی و بی شماری از علمای اهل تسنن ذکر کرده است.
هجرت دوم
شیخ طوسی تا سال ۴۰۸ هجری در بغداد بود و همواره در تربیت و تعلیم علماء و مجتهدین می‌کوشید تا اینکه دستهای پلید منافقین و دشمنان دین از این وحدت بزرگ مسلمانان رنج برده و شروع به تفرقه افکنی کردند. شیخ با حکمت و متانت این آشوبها و فتنه ها را تا حدودی خاموش نمود، ولی آنها که نمی توانستند وحدت مسلمانان را به ببینند و این رهبری همگانی را صدمه ای بزرگ و مرگی جبران ناپذیر برای زندگی ننگین میکرب وار خود می پندارند هیچگاه نمی توانند دست از توطئه و نقشه های خائنانه بردارند و متاسفانه هیچ نصیحتی نمی‌تواند در قلبهای تاریک و سیاهشان کمترین تاثیری بگذارد. این میکربهای خطرناک در هر دوره و زمانی بوده و هستند و مسلماً دوره شیخ طوسی مستثنی نیست.
رفته رفته برنامه های وحدت برانداز منافقین فتنه انگیز افزایش یافت و آتش فتنه که روزانه افروخته تر می گشت، ناگهان بزرگترین کتابخانۀ شیعیان را فرا گرفته و سوزانید. این کتابخانه آنقدر اهمیت داشت که او را «دارالعلم» می نامیدند. استاد محمد کرد علی در جزء ششم کتاب «خطط الشام» نقل کرده که:
این مرکز بزرگ علمی دارای بیش از ده هزار از معتبر ترین و کمیابترین کتابها و آثار علمی بوده است.»
یاقوت حموی در کتاب «معجم البلدان» چنین نوشته است:
این کتابخانه که ابونصر شاپور فرزند اردشیر کتابهایش را وقف عموم کرده، دارای بهترین و معتبرترین کتابهای خطی بود.»
این آتش سوزی منحصر به کتابخانۀ ابونصر نبود، بلکه آتش به منطقۀ کرخ رسیده و آشوب آنچنان توسعه یافت که حتی به علامۀ دوران «شیخ طوسی» هم احترام نگذاشته و کتابخانه اش را آتش زدند، گویا این منافقین از خدا بی خبر همیشه با علم و عالمان مخالف و دشمن بوده‌اند.
«ابن اثیر (مورخ بزرگ) در کتاب «الکامل» می نویسد:
در سال ۴۴۹ هجری منزل ابو جعفر طوسی، فقیه شیعیان در کرخ را غارت کردند و آنچه در او بود به یغما بردند.»
شیخ طوسی که اوضاع را هر روز آشفته تر می دید و امکان هیچگونه مصالحه ای برای او نبود، به ناچار هجرت کرده و به جوار حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه پناهنده شد. اگر شیخ طوسی با منافقین سازش کرده بود، قطعاً می توانست در آنجا با کمال عزت و احترام بماند و به ادامۀ تدریس بپردازد، ولی از آنجا که مردان خدا «اَشِدّاءُ عَلی الکُفّارِ» هستند و با دشمنان هیچ وقت سر سازش ندارند، و از آنجا که شیخ علم را برای خود علم نمی خواست، بلکه علم را برای خدا و در راه خدمت به امت اسلامی میخواست، لذا بغداد را ترک گفته و به نجف اشرف مهاجرت کرد که در آنجا اولین حوزۀ علمیه و دانشگاه اسلامی را تشکیل دهد و افتخار تاسیس این مرکز بزرگ فقهی که در طول سالها و قرون خدمات بی شماری به اسلام و مسلمین داشته، به خود اختصاص داد.
شخصیت علم
پس از گذشت بیش از هزار سال از ولادت شیخ طوسی می بینیم اسم مبارکش بر سر زبانها و لابلای کتابها همچنان زنده و جاویدمانده است، و تا قیامت این اسم با جلال و عظمت برده خواهد شد. آیا پس از سپری شدن ده قرن و گذشت نسل های مختلف، چگونه می توان چنین حکمی قاطع دربارۀ یک فرد بیان داشت؟ اینجاست که ارزش زحمات شبانه روزی این شخصیت کم نظیر تاریخ برای ما معلوم میگردد بیائیم سری به با قیات صالحات و آثار ارزندۀ علمی او بزنیم تا شاید به مقداری از عظمت او پی ببریم.
متاسفانه بعضی از فرصت طلبان فکر می کنند که زیاد نوشتن میتواند آنها را در صف مفاخر علمی ما قرار دهد، غافل از اینکه تهی بودن آنان از محتوای علمی برای دانشمندان و علماء بسیار روشن است.
در اینجا ناچارم این نکته را توضیح دهم که بسیاری از علمای بزرگ ما در عین پرمحتوی بودن و دانشمند بودن، تالیفات بسیاری نیز دارند که امیدواریم بتوانیم در شماره های آینده از آن بزرگان نیز یادی کنیم و اندکی دین خود را نسبت به آنها ادا کنیم چرا که بقاء دین و مذهب مرهون خدمات و زحمات آنان است.
امام صادق (ع) به یکی از اصحابش فرمود:
«اُکتُبُوا فَإِنَّکُم لا تُحفَظُونَ حَتّی تَکتُبُوا»
بنویسید، چه با نوشتن محفوظ خواهید ماند. و در روایات دیگر به مفضل بن عمر می فرماید:
«اُکتُب وَ بُثّ عِلمَکَ فِی اِخوانِکَ فَاِن مُتّ فَاَورِث کُتُبَکَ بَنِیکَ فَإنَّهُ یَأتِی عَلی النّاسِ زَمانٌ هَرجٌ لا یَأنَسُونَ فِیهِ اِلاّ بِکُتُبِهِم»
بنویس و علومت را به برادرانت بسپار که پس از مرگت، میراث فرزندانت این کتابها باشد. همانا که زمانی سخت و پرآشوب بر مردم خواهد رسید که تنها به کتابهایشان مانوس خواهند بود.
اگر تاریخ تاریک را ورق بزنیم خواهیم یافت که چه دورانهای دشوار و پر آشوبی بر یاران اهلبیت و علمای دین رسید، که بدون شک تنها آثار علمی آنها است که شخصیت و حیثیت آنان را حفظ کرده و تا ابد حفظ خواهد کرد.
یکی از برجسته ترین شخصیت ها شیخ طوسی (ره) است. مهمترین و مفیدترین آثار باقیۀ او دو کتاب «تهذیب» و «استبصار» است که دو کتاب از کتب اربعه شیعه بشمار می آید. شیعه را چهار کتاب است که مدارک اصلی فقه و حدیث می باشد که عبارتند از «کافی» و «من لا یحضره الفقیه» و «تهذیب» و «استبصار» و این بزرگوار دو کتاب اساسی را از خود به یادگار گذاشته است.
یکی از ممیزات تالیفات شیخ طوسی اصالت آنها است، یعنی این کتابها منابع اساسی و اصیل ما بحساب می آید. کتابخانۀ سید مرتضی که بیش از هشتاد هزار کتاب داشت، پس از او زیر نظر شیخ طوسی قرار گرفت و شیخ هم بیشترین استفاده را از آنها کرد، و در همان زمان دو کتاب تهذیب و استبصار را به رشتۀ تحریر در آورد. او به این دو کتاب اکتفا نکرد، بلکه در بسیاری از علوم و فنون از قبیل: فقه اصول، تفسیر، کلام، رجال، ادعیه و حدیث کتابهائی تالیف کرده که مورد اعتماد و اقتباس و استفادۀ علماء و عموم مردم در طول قرون و ادوار بوده است.
شیخ آقا بزرگ طهرانی (ره) در کتاب «حیاه الشیخ طوسی) ۵۰ کتاب از کتابهای شیخ طوسی را ذکر کرده است که آنچه تاکنون چاپ شده بشرح زیر است:
۱- کتاب الرجال، یکی از عمده ترین کتابها در این فن است که مورد حاجت فقهاء و محدثین است.
۲و۳- تهذیب الاحکام و «الاستبصار فی اختلف من الاخبار» که ذکر آنها گذشت.
۴- «الخلاف»، که اختلافات فقهی مسلمین را در آن ذکر کرده، و در موارد اختلاف رای ارجح را بیان نموده است.
۵- «التبیان»، کتابی بی نظیر در تفسیر قرآن است و شیخ طبرسی در مجمع البیان اعتراف به اقتباس و استفاده از او نموده است. دارای ۱۰ جزء بزرگ است و چندین بار چاپ شده است.
۶- «مصباح المتهجّد»، در ادعیه و عبادات است.
۷- «الامالی»، آنچه آن بزرگوار با شاگردانش در نجف اشرف املاء کرده است. از احادیث و اخبار ائمۀ معصومین علیهم السلام.
۸- «العده» در اصول فقه.
۹- کتاب «النهایه» در اصول و فروع دین، این کتاب از اولین تالیفات شیخ است.
۱۰- «اختیار الرجال»
۱۱- «الفهرست».
۱۲- «المبسوط فی الفقه»
۱۳- «الایجاز فی الفرائض»
۱۴- «تلخیص الشافی فی الإمامه»
۱۵- «الغیبه».
۱۶- «الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد.»
و اما کتابهائی که تاکنون چاپ نشده، و یا در اثر آتش سوزی کتابخانۀ کرخ بغداد سوخته، و یا بدلیل دیگری از بین رفته بدین شرح است:
۱۷- «الجمل و العقود فی العبادات»
۱۸- «المفصح فی الامامه»
۱۹- «مختصر المصباح فی الادعیه».
۲۰- «هذایۀ المسترشد»
۲۱- «مناسک الحج»
۲۲- «مختصر اخبار المختار»
۲۳- «مسالۀ فی تحریم الفقاع»
۲۴- «فی وجوب الجزیه»
۲۵- «فی العمل بخبر الواحد»
۲۶- «المسائل القیّمه»
۲۷- «مقتل الحسین (ع)»
۲۸- «مختصر فی عمل یوم و لیله»
۲۹- «مساله الغار»
۳۰- «المسائل فی الفرق بین النبی و الامام».
۳۱- «ما لایسع المکلف الاخلال به»
۳۲- «ما یعلل و ما لایعلل»
۳۳- «شرح الشرح فی الاصول»
۳۴- «مقدمه فی المدخل الی علم الکلام»
۳۵- «ریاضه العقول»
۳۶- «تمهید الاصول»
۳۷- «اصول العقائد»
۳۸- «انس الوحید»
۳۹- «مسائل ابن البراج»
۴۰- «المسائل الالیاسیه»
۴۱- «المسائل الجنبلائیه»
۴۲- «المسائل الحائریه»
۴۳- «المسائل الحلبیه»
۴۴- «المسائل الدمشقیه»
۴۵- «المسائل الرازیه»
۴۶- «المسائل الرجبیه»
۴۷- «مساله فی الاحوال»
۴۸- «تعلیق مالایسع»
۴۹- «مسالۀ فی مواقیت الصلاه»
۵۰- «الکافی فی الکلام»

وفات شیخ طوسی
پس از گذشت ۱۲ سال از عمر پربرکت شیخ طوسی در نجف اشرف، بالاخره عمر ظاهریش (۷۵ سال) در این دنیای فانی تمام شد، و در شب ۲۲ محرم الحرام سال ۴۶۰ هجری زندگی جاویدان خود را در دارآخرت و منزلگاه ابدی آغازید. بنابر وصیتش او را در منزل خود دفن کردند، و منزلش نیز پس از وفاتش طبق وصیتش مسجدی شد که هم اکنون به مسجد طوسی معروف است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *