بسم الله الرحمن الرحیم
نیمه ماه رمضان، روز ولادت با سعادت اولین سبط پیامبر، دومین امام معصوم، امام حسن مجتبی سلام الله علیه است. این عید سعید بر امام و امّت مبارک باد. در این رور، اولین گل محمّدی از بوستان حضرت زهرا شکوفا شد و جهان را از بوی عطر خویش معطّر کرد. امام حسن نور چشم حضرت زهرا «س» و ولی عهد و اولین جانشین علی مرتضی «ع» است. در روایت آمده است که شبیهترین مردم به جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم «ص» بود. «کان اشبه الناس برسول الله -ص- ». امام مجتبی ۲۰ بار و در روایتی ۲۵ بار از مدینه پیاده به زیارت خانه خدا رفت، او میفرمود: من خجالت می کشم خدا را ملاقات کنم در حالی که به خانه اش پیاده نرفته باشد و سه بار تمام اموال خود را با خدای خود تقسیم کرد. جابربن عبدالله انصاری از رسول اکرم «ص» نقل می کند که فرمود: هر کس خواست به سیدِ جوانان اهل بهشت بنگرد، پس نگاه به حسن بن علی کند. «من سرّه ان ینظر الی سید شباب اهل الجنبه فلینظر الی الحسن بن علی». در روایتی دیگر آمده است که حضرت فرمود: «ان ابنی هذا سِّد، لعّل الله ان یصلح به بین فئتین عظیمتین من المسلمین». این فرزند من سیّد است. شاید که خداوند بوسیله او بین دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار سازد. برای سیِّد ۱۴ معنی در کتابهای لغت ذکر کرده اند که برخی از آنها از اینقرارند: «الشریف، الفاضل، الکریم، الحلیم، المحتمل اذی قومه، الرئیس». شرافتمند، بزرگوار، سخاوتمند، بردبار، کسی که اذیت و آزار قومش را تحمّل کند، رئیس و کسی که بر دیگران مقدّم است. شاید حضرت رسول «ص» این کلمه را «سید» را اطلاق کرده و تمام این معانی را منظور داشته اند، زیرا این معانی و شاید دیگر معانی سیّد بر امام مجتبی «ع» صادق است.
۱- الشریف: چه کسی شرافتندتر از شخصی که جدّش اشرف مخلوقات و سید اولی و آخرین حضرت رسول «ص» و پدرش جانشین رسول الله «ص» امیر مؤمنان و دومین انسان کامل پس از پیامبر، حضرت علی«ع» و مادرش برترین و والاترین زنان اهل عالم، حضرت زهرا «س» و برادرش سید الشهداء امام حسین «ع» می باشد؟ شرافت حسنین علیها السلام از تمام مردم جهان از اولین و آخرین بالاتر است و هیچ شکی در آن نیست.
۲- الفاضل: فضل را اگر به معنای علم بگیریم، او نه تنها ر زمان خودش اعلم مردم بود که در زمان پدرش امیر المؤمنین «ع» نیز، پس از آن حضرت کسی از امام حسن دانشمندتر نبود. بسیار دیده می شود که کسانی به مجلس حضرت می آمدند و از ایشان سئوالهای علمی دشواری می کردند و حضرت آنها را به فرزندش حواله می داد، امام حسن «ع» نیز بی درنگ پاسخ آنان را می گفت. نوشته اند که چند نفر از راه دوری آمده بودند، حضرت امیر در منزل تشریف نداشتند، رجوع به امام حسن کردند، امام حسن پاسخ آنان را دادند، پس از حضور امیر المؤمنین «ع» به مجلس گفتگوی خود را با امام حسن به عرض حضرت رساندند، حضرت پاسخ دادند: اگر از من سؤال کرده بودید بیش از این جواب شما نمی دادم و اگر فضل را به معنای برتری بگیریم که جای سؤال نمی ماند. در جائی که حضرت رسول «ص» حسنین را سید و آقای اهل بهشت می دانند، چه جای بحث در این مقوله است؟
۳- الکریم: جود و کرم شجره طیبه را نتوان توصیف کرد، همین بس که خدا فرمود: «و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً، انما نطعمک لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکوراً…» گویا داستان آن شخص شامی را که با حضرت در کوچه دیدار کرد و شروع به سبّ و لعن آن بزرگوار نمود، همه شنیدهاید، که حضرت در پاسخ او فرمود: گویا غریبی یا اینکه اشتباهی گرفته ای! … اگر گرسنه ای، سیرت می کنیم و اگر برهنه ای لباست می پوشانیم و اگر نیازمندی، نیازت را بر طرف می کنیم و اگر آواره ای پناهت می دهیم و اگر حاجتی داردی روایش می کنیم، آنگاه فرمود: با ما بیا و مهمان ما باشد و مقداری زر که با خود داشت به او عطا فرمود: آنگاه که مرد شامی در مقابل این همه بزرگواری و عظمت و سخاوت، سر خود بزیر انداخت و عرض کرد: شهادت می دهم که تو خلیفه خدا در زمینی ! «الله اعلم حیث یجعل رسالته» و از آن پس از شیعیان امام گردید. نوشته اند روزی یک اعرابی به خدمت حضرت رسید، قیافه او نشان می داد که نیازمند است، حضرت قبل از سخن گفتن او به خزانه دار خود فرمود: آنچه در خزانه داری به این مرد واگذار! اعرابی عرض کرد: مولای من! چرا نگذاشتید نیازم را به عرض برسانم و در ستایش شما چیزی بگویم. حضرت فرمود: ما خانواده ای هستیم که قبل از سؤال، از آنچه داریم عطا می کنیم تا اینکه آبروی سائل ریخته نشود.
۴- الحلیم: صبر و بردباری امام و همه امامان معصوم ما و تحمّل آنها در برابر شکنجه های روحی و جسمی مخالفان بر کسی پوشیده نیست. امام مجتبی «ع» شاید از معدود کسانی است که در طول تاریخ شکنجه های روحی طاقت فرسائی را تنها برای خدا و برای نجات اسلام و مسلمین تحمل کرده است.
۵- المحتمل اذی قومه: کسی که اذیت و آزار قومش را با بزرگواری خویش تحمل کند، که این معنی تفاوت چندانی با کلمۀ «حلیم» ندارد، گرچه حلم نه تنها در مورد اذیّت و آزار اقوام صادق است که موارد زیادتری دارد. ای کاش امام مجتبی می خواست تحمّل گروه مخالف را بکند ولی چقدر ناگوار است که بشنویم: اما حتی از برخی دوستان نادان خویش نیز تحمل زخم زبانها می کرد. این نادان که بر راز صلح امام واقف نبودند، در گه و بیگاه، از دور و نزدیک به امام می رسیدند و او را سرزنش و ملامت می کردند گاهی «یا مذلّ المؤمنین!» و العیاذ بالله می گفتند! خدا می داند امام رنجی را که از دوستان کشید از دشمنان نکشید. گویا آن همه روایتها و احادیث پیامبر «ص» را در مدح و ستایش نواده عزیزش از یاد برده بودند که مکرر می فرمودند: خدایا من دوست میدارم حسن را پس دوست دار آنکه او را دوست دارد و دشمن دار آنکه او را دشمن دارد. کار به جائی رسید که توسط همسرش جعده دختر اشعث و به دستور معاویه، حضرت را مسموم کردند و آن بزرگوار را به شهادت رساندند. عمیر بن اسحق می گوید: شنیدم امام حسن «ع» را که فرمود: دو بار به من زهر دادند و این سومین بار است، ولی این بار نه مانند گذشته است، جگر من قطعه قطعه شده است. و از آن بالاتر که در تشیع جنازه آن حضرت نیز، مراون لعین یاران خود را جمع کرد و شروع به تیر اندازی به سوی جنازه کرد که برخی نوشته اند: ۷۰ چوبه تیر از جنازه اطهر امام مجتبی بیرون کشیدند. اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک، اللهم العنهم جمیعاً.
۶- الرئیس: ریاست گاهی ظاهری است و گاهی حقیقتی و معنوی. چه بسا کسانی که به ظاهر بر مردم ریاست می کنند ولی مردم از آنها بیزارند، امّا امامان ما، ریاست حقیقی و واقعی را دارا هستند. آنان رهبری را از جدّ خود ارث گرفته و به امر علی اعلی بر مردم ریاست دارند، گرچه گاهی ریاست ظاهری هم بر مردم نداشتند، مانند امام مجتبی که حتی ناچار به صلح با معاویه شدند ولی بر قلوب مؤمنین ریاست داشتند. یکی از دشمنان حضرت نقل میکند که: وقتی حسن بن علی راه می رفت، مهابت و جلالت از سیمای او و از راه رفتنش هویدا بود. کسی که حضرت رسول درباره او بفرماید: «لقد اشبهت خَلقی و خُلقی»تو هم از نظر خلقت به من شباهت داری و هم از نظر اخلاق، پس کسی که سیمای ظاهری و باطنیش شبیه به پیامبر باشد، باید هیبت و شوکت آن بزرگوار را نیز به ارث برد. خدایا ما را از پیروان صادق این امام همام قرار ده.