کودتای نافرجام نوژه

حجه الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری
هیجدهم تیرماه ۱۳۶۳ درست چهار سال از روزی که قرار بود کودتا نافرجام نوژه انجام شود می گذرد.
۱۸/ ۴/ ۵۹ روزی بود که استکبار جهانی با همکاری مزدوارن داخلی خود می خواست انقلاب نوپای اسلامی را از پا درآورد و نظام وابسته شاه مقبور را تحت لوای مزدور دیگر خود به نام بختیار که سال ها به عنوان یک چهره ملی در جبهه ملی مطرح کرده بود، باز گرداند، که اراده الهی مانع از تحقق نیات شوم آن ها شد و با خنثی شدن توطئه، یکی از معجزات بزرگ انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست.
معجزه های انقلاب
انقلاب اسلامی ایران از پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ که نخستین جرقه آن جهید تا پیروزی، و از پیروزی انقلاب تا امروز که ششمین بهار خود را پشت سر می گذارد وقایع و حوادثی را پشت سر گذاشته که با معیارهای سیاسی و اجتماعی معمولی و رسمی قابل محاسبه نیست، و به حق مناسبتری تعبیری که می تواند بازگو کننده عمق این حوادث و نشان دهنده امدادهای غیبی الهی در رابطه با تحقق آن ها باشد، عبارت است از «معجزه های انقلاب».
شما اگر به فهرست حوادث مهمی که از پانزدهم خرداد ۴۲ تا بیست و دوم بهمن ۵۷ پیش آمد، مرور کنید، ملاحظه خواهید کرد که هر یک از این حوادث در رابطه با پیروزی انقلاب به گونه معجزه آسا نقش عمده ای را ایفا کرده اند.
هر کاری که شاه انجام می داد که انقلاب اسلامی را در نطفه خفه کند، و یا از رشد سریع آن در ایران جلوگیری نماید، نه تنها نتیجه ای نداشت. بلکه نتیجه آن ۱۸۰ درجه معکوس بود، و اقداماتی که برای پیشگیری از رشد انقلاب می شد، به گونه ای معجزه آسا آتش انقلاب را تیزتر و سقوط نظام ستم شاهی را نزدیکتر می نمود.
بازداشت رهبر انقلاب و به دنبال آن فاجعه پانزدهم خرداد و دستگیری بسیاری از روحانیون مبارز، تبعید امام به نجف، جنبش های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی، ممنوع نمودن سخنرانی روحانیون مبارز، شهادت مرموز فرزند ارجمند رهبر انقلاب، اهانت به امام در روزنامه رسمی که جرقه یک قیام تند و فراگیر را زد، و به دنبال سیل اعتراض ها، کشتارهای دسته جمعی و حکومت نظامی که آتش انقلاب را تندتر و تندتر کرد، رفتن امام از نجف به پاریس،بازگشت او در آن شرایط خطرناک، تعیین دولت موقت در شرایط حکومت نظامی، و بالاخره پیام تاریخ ساز امام در ۲۱ بهمن ۵۷ مبنی بر مقابله با حکومت نظامی، هر یک از این معجزه ای از معجزات انقلاب اسلامی ایران است که در رساله ای جدا باید تفسیر و تبیین شوند.
و نیز پس از پیروزی انقلاب هر توطئه ای که دشمنان خارجی و مزدوران داخلی آن ها برای ضربه زدن و براندازی انقلاب اسلامی ایران طرح ریزی کردند به گونه ای معجزه آسا نتیجه آن معکوس بود.
به قدرت رسیدن لیبرال ها، واقعه طبس، ریاست جمهوری بنی صدر با سمت فرماندهی کل قوا، کودتای نافرجام نوژه، توطئه حزب جمهوری خلق مسلمان، توطئه منافقین، توطئه حزب توده و سایر گروهک ها، ترور شخصیت ها و در رأس آن ها شهادت مظلومانه دکتر بهشتی و همراهان، و شهادت شهید رجائی و شهید باهنر، توطئه ضد انقلاب در کردستان، و در رأس همه توطئه ها جنگ تحمیلی، هر یک از این حوادث به تنهائی به طور طبیعی می توانست ضربه ای کاری بر انقلاب وارد آورد بلکه بسیاری از این حوادث به تنهائی می توانست انقلاب نوپا را از پا درآورد.
معجزه انقلاب اسلامی این است که توطئه های مختلفی که با سازماندهی هائی بسیار قوی و تشکیلاتی منسجم، از سوی ابرقدرت ها در جهت براندازی انقلاب هدایت می شد نه تنها کوچکترین ضربه ای بر اساس آن وارد نساخت، بلکه هر یک از آن ها به نوبه خود در تقویت و تحکیم و تداوم انقلاب مؤثر بود، و این است معنای مکر خدا که توطئه براندازی، نتیجه اش تقویت انقلاب، و براندازی ضد انقلاب می شود! یعنی درست ۱۸۰ درجه نتیجه اش معکوس می گردد «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین».
کودتای نافرجام نوژه یکی از حوادث مهم تاریخ انقلاب اسلامی در ایران است که هنوز ابعاد مختلف آن برای مردم تشریح نشده و در شرائطی ناکام ماند که ناکام ماندن آن جز با عنایت الهی و امدادهای غیبی او قابل توجیه نیست.
ابعاد گسترده این توطئه را در این سلسله مقامات انشاء الله خواهید خواند، و در شرائطی طرح شد که اصولا مسئولین کشور احتمال توطئه ای به این گستردگی را نمی دادند، در شرائطی که جمهوری اسلامی سازمان اطلاعاتی نداشت، و در تشکیلات اندکی که در این رابطه بود افرادی مانند کشمیری از گردانندگان آن بودند، و بنی صدر رئیس جمهور و فرمانده کل قوا!.
در چنین شرائطی با ابعاد گسترده ای که توطئه داشت، از نافرجام ماندن کودتای نوژه معجزه انقلاب اسلامی است. با توجه به مسئولیتی که نگارنده هنگام وقوع این توطئه و پس از آن در رابطه با محاکمه کودتاچیان در دادگاه انقلاب ارتش داشت، شاید کسی به اندازه اینجانب در جریان این حادثه بزرگ تاریخ انقلاب نباشد، و لذا مدت ها است که در فکر بودم این معجزه انقلاب را در تاریخ انقلاب اسلامی با قلم کم توان خود به ثبت رسانم که توفیق رفیق نمی شد، و اکنون در چهارمین سالگرد این توطئه نافرجام، با پیشنهاد مجله گرانقدر پاسدار اسلام، گویا نسیم توفیق می وزد، امیدواریم که با امدادهای الهی بتوانم ان گونه که شایسته است این معجزه انقلاب را تا آن جا که در جریان بوده ام تفسیر و تبیین کنم.
ولی برای تفسیر کامل این اعجاز، اطلاعات و خاطرات کلیه کسانی که در جریان خنثی کردن این توطئه به گونه ای نقش داشتند لازم و ضروری است، و چون اکنون چهار سال از این ماجرا می گذرد و اینجانب به همه افرادی که در این رابطه بوده اند دسترسی ندارد لذا از آن ها بدینوسیله تقاضا دارد که برای تکمیل تاریخ توطئه نافرجام نوژه اطلاعات و خاطرات خود را کتباً برای اینجانب ارسال دارند تا مورد استفاده قرار گیرد.
ـ ریشه های کودتا
در رابطه با تفسیر و تحلیل کودتای نوژه، قبل از هر چیز باید سراغ ریشه های آن رفت زیرا تا اصول و ریشه های این شجره خبیثه که در دل ملت ریشه نداشت شناخته نشود، فروع و شاخه های آن قابل شناسائی و تفسیر نیست.
به طور کلی ریشه یابی هر کودتا در دو نقطه باید انجام شود:
نقطه اول: انگیزه طراحان اصلی کودتا که عملیات نظامی را هدایت می کنند.
نقطه دوم: انگیزه نیروهائی که ابزار دست کارگردانان اصلی کودتا هستند و عملیات نظامی را انجام می دهند، و در حقیقت بار سنگین کودتا به دوش آن ها است و در صورت عدم موفقیت کودتا، قربانی کودتا می گردند و زندگی خود و خانواده خود را در مخاطره قرار می دهند.
انگیزه ابزارهای کودتا اصولاً نارضایتی از رژیم حاکم است، ولی طراحان اصلی کودتا ممکن است انگیزه های مختلفی آن ها را وادار به این عمل کرده باشد.
عوامل نارضایتی ابزارهای کودتای نافرجام نوژه را در آینده مورد بررسی قرار خواهیم داد، و انگیزه آن ها را از زبان خودشان برای خوانندگان گرامی نقل خواهیم کرد.
در این جا می خواهیم ریشه اصلی این توطئه را مورد بررسی قرار دهیم و انگیزه کارگردانان و طراحان اصلی این ماجرا را باز نمائیم.
برای شناخت ریشه اصلی کودتای نوژه، ضروری است که کلیه اقداماتی که رژیم وابسته شاه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به جهت جلوگیری از رشد و پیروزی انقلاب انجام داد، و همه توطئه هائی که پس از پیروزی انقلاب برای شکست و براندازی نظام اسلامی در ایران تحقق یافت، یکجا مورد ریشه یابی قرار گیرند.
چون توطئه نافرجام نوژه بدون در نظر گرفتن توطئه های پیش و پس از آن، قابل ریشه یابی و تحلیل و تفسیر نیست. و به عبارت دیگر توطئه نوژه حلقه ای است از حلقه های متعدد توطئه های استکبار جهانی در مقابله با جمهوری اسلامی، که یکسر آن متصل می شود به توطئه طبس، و توطئه نخست وزیری بختیار در آخرین روزهای حکومت شاه، و تظاهرات قانون اساسی و کلیه اقداماتی که برای پیشگیری از پیروزی انقلاب اسلامی شاه مأموریت اجراء آن را داشت، و سر دیگر این حلقه متصل می شود به جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، و توطئه حزب جمهوری خلق مسلمان، و توطئه های لیبرال ها و منافقین و ترورها و انفجارها.
بر این اساس برای ریشه یابی کودتای نافرجام نوژه باید همه توطئه هائی که قبل از پیروزی انقلاب و پس از پیروزی آن در جهت مقابله با پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی از سوی استکبار جهانی طراحی شده است یکجا ریشه یابی شوند.
ریشه همه توطئه ها
ریشه همه این توطئه ها از این جا آغاز می شود که وقتی آمریکا دید همه اقدامات او برای روی پا نگاهداشتن شاه نتیجه نداد، و یا نتیجه اش معکوس بود و بالاخره شاه رفتنی است، تلاش های گسترده ای را آغاز کرد که اگر شکل و ظاهر رژیم شاهنشاهی در ایران از بین می رود، روح و محتوای رژیم سلطنتی بماند.
برای آمریکا این مسأله مهم نبود که نام رژیم حاکم بر ایران چه باشد، و یا شخص حاکم که باشد، آنچه برای آمریکا اهمیت داشت محتوای رژیم بود.
برای آمریکا تفاوتی نداشت که نام رژیم حاکم بر ایران، رژیم شاهنشاهی باشد، و یا جمهوری، و یا جمهوری دموکراتیک، و یا جمهوری دموکراتیک اسلامی، و یا حتی جمهوری اسلامی!.
و همچنین برای آمریکا فرقی نمی کرد که شاه بر ایران حکومت کند و یا بنی صدر.
آنچه برای آمریکا اهمیت داشت، این بود که رژیم ایران متکی و وابسته به آمریکا باشد تا بتواند منافع و مطامع استکبار جهانی را تأمین کند.
بدین جهت وقتی آمریکا دید شاه رفتنی است، تلاش خود را برای روی کار آوردن رژیم شاهنشاهی، بدون شاه، و بدون آرم شاهنشاهی، آغاز کرد.
اولین اقدام آن ها در این رابطه نخست وزیری بختیار، و اعزام شاه به خارج از کشور و وعده جمهوری سوسیال دموکرات توسط بختیار بود که با هوشیاری رهبر انقلاب و مردم در صحنه این توطئه خیلی زود خنثی شد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
پس از پیروزی انقلاب نیز آمریکا از اینکه رژیمی با هر اسم حافظ منافع آمریکا در ایران روی کار بیاید مأیوس نبود. اسناد لانه جاسوسی آمریکا نشان می دهد، و اگر این اسناد هم نبود اسنادی که در رابطه با هر یک از توطئه ها به دست آمده مشخص میکند که آمریکا برای رسیدن به این هدف از هیچ کوششی دریغ نکرده است، و لذا با هر طرح و شکل و نام و شخصی که برای تحقق دادن به این هدف، لو می رفت و شکست می خورد، طرح دیگر و نام دیگر و شخص دیگری را برای مقابله با انقلاب اسلامی روی صحنه می آورد.
و در این رابطه عروسک های این خیمه شب بازی یک روز زیر پرچم بختیار با شعار هواداری از قانون اساسی، و یک روز زیر پرچم حزب خلق مسلمان با شعار اسلام، یک روز تحت لوای کودتای نوژه با شعار ملی گرائی، و یک روز پرچم منافقین و بنی صدر با شعار آزادی و ضد دیکتاتوری، سینه می زدند.
اگر خوب دقت کنید چهره های توطئه گران علیه انقلاب اسلامی از روزی که شاه با خلبان فراریش به خارج از کشور گریخت، تا روزی که رهبر منافقین و بنی صدر به همراه همین خلبان به دامن استکبار جهانی پناهنده شدند، و از نخست وزیر قانونی شاه تا نخست وزیر قانونی بنی صدر و هواداران و اذناب آن ها همگی از عروسک های این خیمه شب بازی بودند، که چهره واقعی هر یک را در جای خود و در توطئه ای که مأموریت انجام آن را داشتند باید برای جهانیان مشخص نمود که برای مردم ایران مشخص شده است.
کودتای نافرجام نوژه یکی از طرح های ابتدائی و ابلهانه آمریکا برای براندازی انقلاب اسلامی بود که این موضوع را در مقاله آینده تشریح خواهیم کرد و اعترافات تکان دهنده کودتاگران را در این رابطه خواهید خواند.
ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *