کنفرانس اسلامی و قیام مردم مسلمان مراکش

به دنبال برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی حوادث مهمی در کشور مراکش به وقوع پیوست. این حوادث بزرگترین ضربات سیاسی را بر رژیم شاه وارد ساخت و در واقع پاسخی دندان شکن به تصمیمات ضد مردمی و اسلامی و ناموفق این کنفرانس محسوب می شود.
سران کشورهای اسلامی با انگیزه بررسی و بحث و تبادل نظر در مورد مشکلات عمده جهان اسلام در کشور مراکش جمع شده بودند. شهر کازابلانکا و شاه مراکش ـ حسن ثانی ـ میزبان نمایندگان این چهل و چند کشوری بود که به عنوان نمایندگان بیش از یک میلیارد مسلمان دور هم جمع می شوند! با کمال تأسف باید پذیرفت که پس از سه دروه و بیش از ۱۳ سال که از تأسیس این تشکیلات می گذرد هنوز هیچ گام مثبتی در جهت رفع مشکلات اصلی جهان اسلام بر نداشته اند. و با نگرانی، باید به این واقعیت تلخ اذعان نمود ه حتی در راستای اهداف اولیه این سازمان که پس از به آتش کشیده شدن مسجد الاقصی و به منظور مقابله با گسترش نفوذ صهیونیست ها به وجود آمد نه تنها هیچ گامی بر داشته نشده است بلکه صهیونیسم جنایتکار با حمایت امپریالیسم و سازشکاری سران مرتجع و سکوت و پذیرش طرح های تسلیم طلبانه توسط همین سازمان و امثال آن هر روز گامی به پیش می نهد.
همزمان با پایان یافتن کنفرانس و روشن شدن نتایج آن و به دنبال حوادثی که چندی قبل در کشور تونس رخ داد و حرکت مردم مراکش که موجی از عکس العمل را به دنبال داشت در این شرایط به وقوع پیوست. از آن جائی که مطبوعات در جمهوری اسلامی وظیفه خود می دانند صدام ملت های مظلوم و تحت ستم را که با سانسور و خفقان و شکنجه به سر می برند منعکس نمایند. نکاتی چند در این رابطه بیان می گردد:
زنگ خطر!
مردم تونس در تظاهرات خود فریاد می زدند «قدس آزادخواهد شد» «صهیونیسم نابود خواهد شد» «الله اکبر» «لا اله الا الله» «الموت لامریکا» «القدس لنا». این تظاهرات که کمتر از دو هفته قبل از قیام مردم مسلمان مراکش به وقوع پیوست زنگ خطری بود برای رژیم هائی که به عقاید خالص ملت های خود وقعی نمی نهند و بر خلاف مصالح و منافع مردمشان عمل می کنند. این زنگ خطر در مراکش در قالبی وسیع تر به صدا در آمد، هر چند که به دنبال شروع درگیری ها کلیه خبرنگاران خارجی اخراج شدند و در کلیه رسانه های کشوری سانسور کامل حکمفرما گشت، اما آن چه که از لابه لای اخبار خبرگزاری ها و به نقل از مسافرین نقل می شود، حرکت مردم، بسیار وسیع و غیر منتظره بوده و گفته می شود که بیش از ۲۰ شهر را فرا گرفته و در اکثر این شهرها شدت تظاهرات به شکلی بوده است که مأموران انتظامی رژیم را مجبور به عکس العمل های شدید کرده اند.
و طبق آخرین گزارشات رسیده از خبرگزاری ها، بیش از ۴۰۰ نفر به شهادت رسیده اند که این آمار از طرف خبرگزاری های خارجی خود نشانگر بعد و وسعت کشتار می باشد، در زمانی که کلیه خبرنگاران از سراسر جهان در شهر کازابلانکا ـ مقر اجلاس کنفرانس اسلامی ـ جمع شده بودند و موقعیت مناسبی بود برای رسیدن پیام ملت مراکش به جهان، اما با شروع درگیری ها، بیرون راندن کلیه خبرنگاران و ایجاد جو شدید سانسور و خفقان کامل از اولین اقداماتی بود که شاه دستور اجرای آن را داد و بر اساس شواهد و قرائن، بیشترین تلاش برای جلوگیری از انعکاس واقعی این درگیری ها و شعارهای اصلی آن به جهان انجام شده است ولی بنا به اعتراف خود شاه و شاهدان عینی مسافر، بیشتر شعارها جنبه اسلامی و ضدیت با رژیم شاهنشاهی بوده است.
نحوه انعکاس در رسانه های عربی
رادیوهای عربی در رابطه با پخش اخبار مربوط به حرکت های اخیر تونس و مراکش سکوت معنی دار و هماهنگی را اتخاذ نمودند همچنین بعضی از کشورهای عربی مرتجع با ادامه رفت و آمدهای خود در همان زمانی که مردم یک کشور در حال قیام بر علیه نظام شاهی بودند، عملاً یک هماهنگی نامقدس را در جهت سرکوب این حرکت انجام دادند. شاه عربستان سعودی که به منظور شرکت در کنفراس سران اسلامی به مراکش سفر کرده است در طول درگیری ها این کشور را ترک نکرد.
اصرار شاه به ثبات رژیم
اقدامات شاه و دوستانش در جهت سرکوبی متظاهرین از طرفی و پشتیبانی های سیاسی از شاه با سفرها و اعلام حمایت ها و چهره کریه آن هائی که ضعف و سقوط شاه را ضربه ای بر ای خود می پندارند از هر طرف سرازیر شد. تلاش ملک عربستان و وزیر اسپانیا و سفیر امریکا و ضد انقلاب ایران انسان را به یاد دست و پا زدن های شاه و به این شاخه و به آن شاخه پریدن های رژیم پهلوی در سال های آخر عمر رژیم می اندازد. به هر حال می توان به خوبی دید که از طرفی شاه سخت در تلاش است تا خود را قوی و قدرتمند جلوه دهد و هر گونه حرکتی را با قدرت سرکوب نماید و به حامیان خود نشان دهد که هنوز قادر است تا حکومت خود را ادامه دهد، از طرفی نگرانی شدید امریکا از بروز یک حرکت اسلامی جدید در اقصی نقطه مغرب عربی به خوبی آشکار می باشد، یک روزنامه ایتالیائی تعبیر جالبی را بیان می کند ،این روزنامه می نویسد: این حرکت فقط کاخ شاه حسن را به مخاطره نمی اندازد بلکه با مشاهده تصویری از شاه سابق ایران روی میز سفیر آمریکا در رباط چنین برداشت می شود که: آمریکا قصد دارد به هر صورت ممکن از وقوع یک انقلاب اسلامی جدید در کشوری که از نظر منافع استراتژیکی برای غرب اهمیت حیاتی دارد جلوگیری کند.
بحران اقتصادی
مهمترین دلیلی را که رسانه های غربی در شکل گیری این درگیری ها ذکر نمودند، بحران ا قتصادی و گرانی کالاها بود. البته ناگفته نماند: چندی قبل از به وجود آمدن این درگیری ها رژیم با توجه به وضع بسیار بد اقتصادی که گفته می شود بیش از دوازده میلیارد دلار قرض خارجی دارد ـ قیمت اچناس و کالاهای مصرفی مردم را تا دو برابر افزایش داده بود و اما آن چه که در زمینه های موجود و شعارهای مردم مسلمان و اعترافات مشخص شاه حسن و همچنین اظهارات بنگاه های خبرپراکنی دنیا استنباط می شود، حرکت های اخیر مراکش و تونس و رای یک نارضایتی ساده از وضع بد اقتصادی و بالا رفتن قیمت ها بود. و قابل ذکر است که برای مردم فقیری همچون مراکش با درآمدهای بسیار پائین، پذیرفتن بالا رفتن قیمت ها در آن سطح و در عین حال مشاهده ریخت و پاش وابستگان به دربار و اعیان و اشراف، مشکل است لکن خمیر مایه این حرکت، اسلام است که در مسیر حرکت تاریخی جامعه مراکش همیشه به عنوان اصلی ترین عنصر محرک می درخشیده است.
عامل این حرکت کیست؟!
بعد از این همه توضیحات که ارائه شد، سئوال تعجب آوری است اما آن چه که انسان را به طرح این سئوالات و پاسخ به آن مجبور می سازد، اظهاراتی است که از طرف شاه حسن و بنگاه های خبر پراکنی امپریالیستی مبنی بر نسبت دادن حرکت مردم به ایران بیان می شود، در بدو بروز درگیری ها، شاه پشت تلویزیون سراسری ظاهر شده و اعلام داشت که: عوامل اصلی رویدادهای اخیر طرفداران (امام) خمینی و مارکسیست ها و سرویس های صهیونیستی می باشند!! شاه از این اعلام دو هدف را دنبال می کند.
۱- بدنام کردن جمهوری اسلامی با در کنار گذاشتن نام حضرت امام در کنار مارکسیست ها و اسرائیل. و در همین رابطه لوموند که خود به دلیل بروز همین درگیری ها عزا گرفته بود می نویسد: به سختی می توان تصورد کرد که سرویس های اطلاعاتی صهیونیستی قصد بی ثبات نمودن شاه حسن را که با رهبران اسرائیلی روابطی مخفیانه و مداوم دارد، داشته باشند. و این انگیزه بسیار مسخره است در جائی که مخالفت و تضاد و مبارزه جمهوری اسلامی ایران با صهیونیسم بیشتر و کوبنده تر از هر نیروی دیگر در جهان می باشد و این بر هیچ کس پوشیده نیست.
۲-غیر مستقل جلوه دادن این حرکت و بالنتیجه به دست آوردن مشروعیت جهت سرکوب آن و لذا علیرغم این که همین اعلام شاه خود می تواند تبلیغی برای ما و بیان کننده ثبات جمهوری اسلامی و نیز نفوذا انقلاب در بین اقشار مسلمین و بیشتر امیدوار شدن ملت های تحت ستم باشد، اما رژیم که از نیروهای مردمی احساس خطر می کند به دنبال هر انگیزه ای جهت سرکوب ملت برخاسته، می گردد، ولی اینک می دانیم که «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»، آری! حرکت هیچ مردمی اگر چنانچه دارای شرایط (مردمی) باشد هرگز نمی تواند از خارج نشأت گرفته باشد ولی قابل قابل انکار نیست که انسان ها پند آموزند و پند انقلاب اسلامی برای مسلمانان جهان و مستضعفین دنیا شیرین و گوارا است.
در پایان به گفته¬های یک دانشجوی مراکشی که در خود مراکش و در بین درگیری ها با وی مصاحبه شده است و یک روزنامه ایتالیائی که قبلا نیز در مورد حوادث تونس گزارشی کم و بیش واقعی منتشر ساخته بود، توجه می کنیم. وی اظهار می دارد!
انقلاب اسلامی باعث شد تا امید تازه ای در مراکش پدیدار شود. برای اولین بار در تاریخ، یک انقلاب مردمی توانست بدون تکیه به قدرت های خارجی، رژیمی دیکتاتوری را ساقط کرده و شاه را نابود سازد. واقعه ای که در تهران اتفاق افتاد درسی است برای همه ما و ملل مسلمان دنیا، انقلاب اسلامی باعث شد تا مسلمانان دنیا به خود آیند و بفهمند که اسلام تنها سلاح کاری بر علیه دشمنان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *