تبلور خضوع عارفان در مراسم حج

به طوری که از روایات استفاده می شود مراسم حج و طواف کعبه یکی از عوملی است که خداوند آن را وسیله امتحان بندگان خود قرار داده است که تا چه در برابر معبود خضوع دارند در حرم خدا در آن سرزمین ساده با انجام اعمالی که ظاهر فلسلفه بعضی از آن ها روشن نیست مراتب اخلاص بندگان نسبت به خداوند ظاهر میگردد بیشتر روایاتی که راجع به آداب ورود در حرم آمده است روی مسئله خضوع بسیار تکیه کرده می گوید اگر با خضوع کامل با وقار و سکینه وارد شدی همه گناهت آمرزیده می شود.
معاویه بن عمار از حضرت امام صادق نقل می کند که آن حضرت فرمود هرگاه داخل مسجدالحرام شدی پابرهنه با وقار و با خضوع و خشوع داخل شو سپس فرمود هر کس با خضوع و خشوع وارد گردد خداوند او را می آمرزد.
« عن معاویه بن عمار عن ابی عبد الله (ع) قال: ذا دخلت المسجد الحرام فادخله حافیاً علی السکینه و الوقار والحضوع . و قال من دخله بخشوع غفرالله له انشاءالله »
پس از این که زائر با احرام در کمال خضوع وارد خانه خدا شد اولین عملی که به عنوان عمره بر او واجب است طواف کعبه معظمه است زائر بر گرد آن خانه هفت بار باید بگردد. طواف در اطراف یک خانه سنگی و ساده بدون آن که آن خانه به حسب ظاهر قادر به انجام نفع یا ضرری باشد در حالی که همه با هم بدون هیچ گونه امتیاز نژادی و امتیاز طبقاتی و یا امیتاز مقامی برگرد آن می گردند در حالی که هر کسی به خود مشغول است و با خدای خود راز و نیاز بهترین تبلور خضوع عارفانه بندگان خدا در برابر خالق است و اسلامی عزیز هم همین را خواسته است این طواف را از حجرالاسود باید شروع کند و در دور هفتم به همان جا ختم نماید.
پیمان بستن در کنار حجر الاسود
در بسیاری از روایات آمده است خداوند در عالم ذر وقتی از نبی آدم پیمان توحید گرفت حجرالاسود را گواه قرار داد زائر باید در مقابل حجرالاسود بایستد و اگر بتواند دست بر او بکشد و او را گواه بگیرد که به پیمان خود وفا کرده است.
معاویه بن عمار از امام صادق نقل می کند که آن حضرت فرمود:
هنگامی که خداوند تبارک و تعالی از بندگان خود پیمان گرفت به حجرالاسود فرمان نمود پیمان ها و اقرارها را در درون خود محفوظ نگهدارد و از همین جهت است که انسان می گوید امانت خود را ادا نمودم و به پیمان خود وفا کردم تو در قیامت شهادت دهی که من به پیمان خود وفادار بودم.
« فی روایه معاویه بن عمار ان الله لما خذ مواتیق العباد امر الحجر فالتقمها و لذلک یقال : امانتی ریتها و میثاقی تعهدته لتشهد لی بالموافاه »
آری این فراز از دعا که فلسفه آن از قول امام (ع) به این گونه قل شده است در بسیاری از روایات که دستور دعا را در مقابل حجرالاسود بیان نموده دیده می شد از جمله روایتی که حریز از یکی از راویان از قول امام باقر نقل کرده چنین آمده است”
«اذا دخلت المسجد الحرام و حاذیت الحجر السود فقل:اشهد ان لا اله الا الله و حده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، امنت بالله و کفرت بالطاغوت و باللات و الغزی و بعباده الشیطان و بعباده‌کل ندّید عی من دون الله. ثم ادن من الحجر واستلمه بیمینک ثم تقول بسم الله و الله اکبر ، اللهم امانتی ادیتها و میثاقی تعاهدته لتشهد لی بالموافاه‌»
هر گاه داخل مسجدالحرام شدی و رو به روی حجرالاسود قرار گرفتی بگو: گواهی می دهم که معبود نیست جز ذات الله او یگانه است و شریکی برای او نیست و گواهی می دهم که محمد (ص) بنده او و فرستاده او است. من به خدا ایمان آوردم و به طاغوت ولات و عزی و پرستش شیطان کفر می ورزم و چیزی غیر از خدا را نمی پذیرم پس از گفتن این جملات خود را به حجرالاسود نزدیک کن و دست راست خود را بر او بکش و سپس بگو:« به نام خدا الله اکبر بار خدایا امانت خود را ادا کردم و به پیمان خود وفا نمودم تا شهادت دهی و که من به میثاق خود وفادار بوده ام. (در بعضی از نسخه ها در همین روایت بجای«لتشهد» ، «لیشهد» آمده است و ظاهر معنی این است که چنین بگو تا حجرالاسود شهادت دهد که توبه میثاق وفادار بوده ای.)
از بعضی روایات هم استفاده می شود که حجرالاسود به منطله دست خداوند در زمین است که زائر با دست کشیدن به آن گویا با خداوند بیعت می کند و با او پیمان بندگی و اطاعت می بنندد.«و هویمین الله فی ارضه یبایع بها خلقه»
هنگام طواف دعاهای زیادی وارد شده که مضمون مشترک همه آن ها این است که طواف کننده در اظهارات خود باید با کمال خضوع از خداوند بخواهد که از گناهان او بگذرد و به او خیر و عافیت عنایت کند پس از این که طواف خود را هفت دورتمام شد واجب است پشت مقام ابراهیم رو به کعبه بایستد و دو رکعت نماز به عنوان نماز طواف بخواند مقام ابراهیم یک سنگ سیاهی است که می گویند حضرت ابراهیم هنگام بنای کعبه روی آن ایستاده و دیوار کعبه را بالابرده است هم اکنون روی آن سنگ اثر دو پا با گودی نسبتا زیادی دیده می شود. این دو رکعت نماز نیز نشانه تعظیم و خضوع است و این که گفته اند باید مقام را جلو ی خود قرار دهی شاید ادای احترامی نیستب به حضرت ابراهیم بنیان گذار کعبه نیز منظور باشد.
فلسفه سعی:
پس از اتمام دو رکعت نماز سعی و صفا و مروه واجب میباشد، که باید مسیر بین کوه صفا و کوه مروه را هفت بار طی کند به اینگونه که از کوه صفا شروع میکند و به مروه میرود و از مروه برمیگردد به صفا و مجدداً از صفا به مروه تا هفت مرتبه این راه را طی می کند که مرتبه هفتم سعی به مروه ختم می گردد.
سعی صفا و مروه نیز همانطوری که از روایات استفاده می شود یکی از مهمترین اعمالی است که خضوع بندگان خدا را نشان می دهد. در روایات آمده است که برای خدا عبادتی محبوبتر از سعی نیست زیرا در سعی و صفا و مروه گردنکشان ذلیل می گردند.
«لیس لله منسک احبّ الببه من السعی و ذلک انه یذل فیه الجبارین»
آری! در سعی صفا و مروه همه افراد پیاده گاهی آرام و با خضوع و گاهی در حال هروله میباشد، و فرقی بین شاهان و درویشان نمی باشد. دعاهای زیادی دستور داده شده که سعی کننده بخواند و مضمون مشترک همه آنها اظهار حضوع و بندگی و طلب مغفرت از خدای بزرگ است:
مطابق نقل بعضی از روایات، حضرت ابراهیم«ع» به امر خداوند همسرش هاجر و فرزند خردسال خود اسماعیل را در بیابان نزدیک جایگاه کعبه منزل داد و خود به وطن برگشت. اسماعیل پس از تمام شدن آب آشامیدنی که همراه داشتند، تشنه می شود، مادرش هاجر بدنبال آب برمی خیزد، از دور بالای کوه صفا شبه آبی را دید بطلب آن آب رفت ولی چیزی نیافت. از آنجا به طرف مروه بطلب آب رفت آنجا هم آبی نیافت و این کا را تا هفت مرتبه تکرار کرد. و از آن تاریخ به بعد این عمل برای زائران خانه خدا بصورت یک فریضه گشت.
بنابر مضمون این نقل، شاید در فلسفه این عمل نیز نهفته باشد که انسان تشنه باید بدنبال آب برود و برای به دست آوردن آن بکوشد. بدون سعی و کوشش چیزی به کسی داده نمی شود. اگر خدا اراده میکرد پس از تمام شدن آب آشامیدنی هاجر می توانست زمزم را از زیرپای اسماعیل جاری کند و او را سیراب نماید ولی این عمل انجام نگرفت تا مادرش تلاش وسیعی کرد و هنگامی که از تلاش خود مأیوس شد، آب زمزم برای او پدیدار گشت. یعنی هیچ بنده ای بدون تلاش نباید منتظر دریچه ای از غیب باشد که این امر برخلاف نظام طبیعت است.
بعد از تمام شدن سعی صفا و مروه تقصیر واجب است و آن این است که زائر مقداری از موی سر یا صورت یا شارب خود را کوتاه می کند و بدینگونه از احرام خارج میگردد. فلسفه این عمل روشن نیست و روشن نبودن فلسفه احکام تعبدی یکی از فلسفه های تشریع آن است زیرا یکی از چیزهائیکه مراتب اخلاص و خضوع بندگان را در مقابل حضرت حق روشن می سازد عملی است که علت آن مجهول باشد. بنده خاضع کسی است که بدون چون و چرا و بدون سئوال از علت و فلسفه حکم، مطیع امر مولی باشد.
عارفت و عرفات:
پس از اکمال عمل عمره با فرارسیدن عرفه و ایام خصوص، دیگر اعمال حج شروع می شود. زائر در مکه به نیت انجام عمل حج محرم می گردد و این احرام مستحب استع که در داخل مسجدالحرام واقع شود. پس از احرام، اولین عمل واجب برای حج، وقوف به عرفات است که باید روز نهم ذیحجه الحرام از ظهر تا غروب آفتاب در عرفات در عرفات آن سرزمین با شرافت وقوف نماید. عرفات شاید از واژه معرفت و شناخت ریشه گرفته و شاید به این علت باشد که در آنجا باید زائر خود را به خدا نزدیک کند و خود را در دریای بی کران «معرفه الله» شناور سازد.یکی از مراحل عالی معرفت خدا برای عارف این است که تمام مؤثر را خدا بداند و خود را در برابر معبود به چیزی نشمرد.
از دعاهائی که از طریق معصومین «ع» رسیده- مخصوصاً دعای امام حسین «ع» که آن را در عرفات خوانده است – به خوبی استفاده می شود که عرفات جای تبلور عرفان عارف است. چون دعای آن حضرت معروف و در کتب ادعیه موجود است ما جملات آن را نقل نمی کنیم، خوانندگان عزیز مراجعه فرمایند و از جملات بلند آن که امام «ع» آن را در اوج عرفان انشاء فرموده استفاده نمایند.
برخلاف آنچه بعضی از روشنفکران میگویند که عرفات جای تجمع مسلمانان است و باید مسلمین در آن مکان با یکدیگر آشنا شوند و نسبت به یکدیگر معرفت پیدا کنند، در آداب عرفاف دیده می شود که فرموده اند اگر زائر می تواند برنامه خود را بگونه ای تنظیم نماید که از ظهر تا غروب عرفه با کسی صحبت نکند و غیر از خدا به احدی توجه ننماید.
پس از غروب آفتاب از عرفات به طرف مشعر حرکت می کند و شب را در مشعر می ماند. مقدار ماندن واجب درمشعر الحرام از سفیده صبح است تا طلوع آفتاب. مشعر گویا از شعور گرفته شده و شاید منظور این باشد که باید در آنجا نیز انسان به این آگاهی برسد که او بنده است و از خود هیچ ندارد، هرچه هست از خداوند است . در مشعر برای این که فردا در منی جمره را می کند و شیطان را از خود دور نماید، سنگهای لازم را جمع می کند.
صبح روز دهم از مشعر بطرف منی حرکت می کند، درمنی جمره عقبه را که – در اصطلاح عربها- شیطان بزرگ نامیده میشود رمی می کند. در اینجا واجب است هفت ریگ را با آداب مخصوص، به آن ستون جمره بزند بگونه ای که مطمئن باشد اصابت نموده است. شاید یکی از فلسفه هایش این باشد که این زائر با انجام اعمال عمره و ارتباطی را که در عرفات و مشعر با خدا پید ا کرده دیگر گناهی برای او نمانده است، و بطوری که از روایات استفاده می شود اکنون مانند آن است که از مادر متولد شده است. باید شیطان را از خود دور کند و دیگر نگذارد در بقیه عمر شیطان بر او مسلط گردد و شاید حکمت های دیگری نیز داشته باشد.
قربانی کردن
پس از رمی جمره به قربان گاه می رود و آن جا گوسفندی را با آن شرایط خاص قربانی می کند یکی از علامات اظهار اخلاص قربانی نمودن در راه معبود است و قربانی یکی از مهم ترین کارهایی است که مراتب اخلاص قربانی کننده را نسبت به کسی که برای او قربانی داده روشن می کند روشن می کند و شاید یکی دیگر از فلسفه های آن این باشد که انسان با قربانی دادن گذشت خود را از مال و مادیت به اثبات می رساند و با تجدید خاطره ای از ابراهیم خلیل که می خواست اسماعیل خود را قربانی کند زائر آمادگی خود را برای قربانی کردن فرزند و هر گونه فداکاری دیگر اعلام می کند .
پس از انجام مراسم قربانی زائر تقصیر می کند اگر مرد است سر خود را می تراشد و اگر زن است با چیدن کمری از موی سر خود را احرام خاجر می گردد دو شب دیگر در منی می ماند و در آن جا نیز به راز و نیاز با خدا و تحکیم رابطه با معبود قیام می کند و و دو روز دیگر که در منی می ماند جمرات سه گانه را رمی می کند.
آری شیطان ممکن است با ضربات اول از پای در نیاید و در کمین اغوای انسان باشد و شاید اعوان و انصاری هم برای خود فراهم کند و به جنگ یا انسان برخیزد این دو روز دیگر در منی شیطان ها را سنگباران می کند تا مطمئن گردد دشمن از پای در آورده و بر او سلطه ای ندارد.
پس از انجام مراسم منی به مکه بر می گردد طواف و سعی و سایر اعمال را همان گونه که گذشت انجام می دهد و با خدا تجدید عهد می کند و با ذات اقدس اوپیمان محکم تری برای ادای وظیفه بندگی می بندد و در موقع مناسب به وطن بر می گردد.
راستی چه بر مسافرت پربار و چه موقعیتی معنوی است بی جهت نبوده که تمام رهبران اسلام به انجام عمل حج اصرار فراوان داشته و آن را همیشه سفارش می کرده اند و در دعاهای خود حج را در همه سال ها و در تمام عمر آرزو می نمودند .
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام فی عامنا هذا و فی کل عام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *