پرسشها و پاسخها

محتوا یا شکل ظاهری اعمال
س- با توجه به اینکه خدا به نیت و محتوای عمل بندگان اهمیت می دهد و قالب و شکل اعمال را فقط برای حفظ محتوی قرار داده است چرا از رساله ها چنین به نظرمی رسد که اگر شخصی نماز یا عبادت دیگری را خالصانه انجام دهد ولی از لحاظ شکل غلط باشد باید قضا کند ولی اگر ظاهر عمل صحیح باشد قضا ندارد گرچه در روحیه او هیچ تاثیری نکند و او رابه خدا نزدیک ننماید ؟
در پاسخ به این سوال باید چند جهت رامورد توجه قرار داد :
۱-چنین نیست که خدا فقط به نیت اهمیت می دهد بلکه که شکل و فرم مخصوص عمل نیز مورد نظر است خدا در سوره مائده آیه ۴۸ خطاب به ملتهای مختلف می فرماید :«ولکل جعلنا منکم شرعه و منهاجا » ما برای هر کدام از شما امتها روش و برنام هعملی مخصوص قرار دادیم . و این نشانگر آن است که هر امتی باشد ا ز همان روش و برنامه مخصوص پیروی کند .
در سوده جاثیه آیه ۱۸می فرماید : « ثم جعناک علی شرعهمن الامر فاتبعها » ما راه وروش واضح و روشنی برای تو قرار دادیم از آن متابعت وپیروی کن که که البته این امر اختصاص به پیغمبر ندارد گرچه خطاب به آن حضرت است .
و در سوره حج آیه ۲۴ می فرماید :ولکل امه جعلنا منسکا لیذکروا اسم الله علی ما رزقهم من بهمیه الانعام فالهکم اله واحد فله اسلموا … ما برای هر امتی روش عبادتی مخصوص قرار دادیم که در آن قربانی کنند و نام خدا رابر قربانی بخوانند پس خدای شما ملتها یک خدا است بنا بر این تسلیم او باشید .
از این آیه روش می شودکه نیت همه امتهای خدا پرست گرچه تسلیم امر الهی بوده است ولی هر کدام برای خود برنامه عبادتی ویژه این داشته اند که از آن پیروی می کرده اند . و در آیه ۶۷ همان سوره می فرماید : « ولکل امه جعلنا منسکا هم ناسکوه » برای هر امتی روش عبادتی مخصوصی قرار دادیم که آنها از آن روش پیروی میکنند.
۲-شکل و برنامه عمل را باید از قرآن وسنت پیامبر (ص) اخذ نمود چه سنت قولی و چه سنت عملی یا تقریری و روایات اهل بیت نیز حکایت از سنت رسول اکرم (ص) مینماید .
گفته شده است که پیامبر اکرم ،طواف را سواره انجام دادندو حجر الاسود را باچوبدستی لمس نمودند برای این که این مطلب را بفهماند که اصالت از آن نیت است نه شکل عمل !
این مطلب صحیح نیست زیرا رسول اکرم خود فرمودند : « خذوا عنی مناسککم » برنامه اعمال حج را از من بگیرید یعنی همانگونه که من حج راانجام می دهم انجام دهید پس شکل عمل مهم است و نیز فرمودند :صلوا کما رایتمونی اصلی »نماز بخوانید به آن گونه که می بینید من نماز می خوانم این دو حدیث را اهل سنت نیز نقل کرده اند و در آن اختلافی نیست .
بنابراین اگر ثابت شد که پیامبر سواره طوف نموده اند آن را جایز می دانیم و نتیجه می گیریم که طواف را می شود سواره انجام داد یعنی این عمل پیامبر اکرم دلیل است بر وسعت د رنحوه عمل که لازم نیست طواف پیاده باشداما به هیچ وجه دلالت ندارد که ما در اختیار شکل عمل آزادیم و لذا نمی توان طواف رابه عکس انجام داد یا به جای هفت شوط شش یا هشت شوط طواف نمود . باید از سنت یا کتاب دلیلی برای عمل خود داشته باشیم و نیز استلام حجر الاسود با چوب دستی که در روایات آمده است ،دلیل است بر کفایت این عمل از اصل لمس و شاید این کفایت اختصاص داشته باشد به مواقع ضرورت مانند ازدحام شدید ،بلکه درروایات بسیاری آمده است که اگر به علت ازدحام اسلام مشکل است ،به آن اشاره کنید ولی بهر حال همان اشاره مطلوب است و در شکل عمل دخالت دارد .
در هر صورت نحوه و شکل عمل باید همانگونه باشد که از شارع مقدس به ما رسیده است وروی همین اصل بدعت در دین حرام است و درروایات زیادی مورد نکوهش شدید قرار گرفته است و در قرآن کریم نیز به ان اشاره شده است . خداوند در سوره شوری آیه ۲۲ می فرماید : « ام اهم شرکوا شرعوا لهم من الدین مالم یأذن به الله »
آیا شریکهایی که برای خدا قرار داده اندبرای آنان کیشی تشریع کرده اند که خدا آن را اجازه نداده است؟ از این آیه استفاده می شود که تشریع دین در حد شرک به خداست و دین روش اطاعت و عبادت الهی است ، و این شرک درقانون گذاری است .ما نیز معتقدیم به وحدت خالق و رازق خداوند ومعبود ،باید معتقد باشیم به وحدت قانونگزار به این معنی که حق قانونگزاری ذاتا از آن خدا است و هر کس شرعا این حق راداشته باشد باید با واگذاری و امضای خدا باشد . همچنانکه در روایات شیعه و سنی آمده است که خدا فرائض رافرض نمود ،وبه رسول اکرم (ص) حق تشریع سنن داد و درروایات ما هست که آنچه را پیامبر اکرم تشریع نمود خدا امضا فرموده است و این نشانگر آن است که پیامبر با اینکه حق تشریع به او واگذار شده است باز هم مشروعیت سنن آن حضرت متوقف بر امضای خدا است . بااین وصف چگونه می توان گفت که هرکس حق دارد برای خودشکل عمل را اختیار کند فقط باید نیت خالص داشته باشد ؟!
۳-در رساله ها چنین نیست که اگر شکل عمل صحیح باشد قضا ندارد و لو نیت خالص نباشد بلکه اتفاق علما بر این اسن که ریا بلکه شرک در نیت عمل را باطل می کند یعنی اگر کسی نماز را برای مردم نخواند یا برای خدا و مردم بخواندنمازش باطل است و باید اعاده کند و در خارج وقت قضا نماید و گناهکار است آن چه موجب توهم شده این است که ممکن است کسی د ر اثر کم توجهی به مسائل اساسی مذهب یا دلبستگی به دنیا ،یا به دلیل دیگر حالت توجه خاصی در نماز به اودست نمی دهد و آنگونه که شایسته است خضوع و کرنش درعمل او پیدا نمی شود ،با اینکه به قصد قربت نماز می خواند ،آری ! چنین نماز اگر از احاظ شکل و نیت صحیح باشد قضا ندارد ،گرچه آن اثر مطلوب دردرجه بالایی از آن استفاده نمی شود و کاملا مانع فحشا منکر نیست وروح تقوی در حد مطلوب در نماز گزار ایجاد نمی نماید ولی به هر حال پذیرفته است .
برای اینکه افراد در درک حقایق و تعرفت و شناخت خدا مختلفند و نباید از افراد معمولی که در معرفت خدا در مرحله ساده ابتدایی هستند آن توقع راداشت که از یک عارف خداشناس در درجات والای معرفت .
بنابراین درجات ایمان بر حسب درجات معرفت مختلف است و نیز درجات عمل و محتول آن درقبولی آن نیز مختلف است . همچنانکه درجات اخلاص قصد قربت نیز متفاوت است زیرا اخلاص هر کس تابع حدود شناخت او است . امیر المومنین (ع) خدا رانه برای بهشت و نه از ترس جهنم عبادت می کند بلکه می داندکه او سزاوار پرستش است . این بالاترین مرتبه شناخت است که در قصد قربت اثر دارد . یک فرد ساده معمولی که اسلام را از پدر ومادر ارث برده است،می داند (اگر بداند) که خدا رازق اوست و برای این که رزقش قطع یشود عبادت می کند یا به امید بهشت در آخرت یا از ترس از جهنم عبادت می کند این عمل نیز صحیح است و نپذیرفته و او هم ممکن است به هدفش برسد و قطعا درتکامل معنوی او نیز موثر است و تا اندازه ای درجه تقوایش بالا می رود و مانع فحشا ومنکر می باشد ولی به هیچ و جه مانند نماز عارف خداشناس نمی تواند باشد .
در بعضی موارد از روایات استفاده می شود که عمل پذیرفته نیست ولی درعین حال قضا ندارد ، در مورد بعضی گناهان چنین آمده است که تا مدتی عمل وی قبول نیست مراد از این قبولی ،صحتو درستی عمل نیست .بلکه مراد این است که عمل او موجب تکامل و رشد معنوی وی نمی شود او را به درجات قرب الهی نمی رساند ولی در عین حال عمل صحیح است وقضا ندارد باید توجه داشت که ایتن قضا نداشتن برایت این شخص بدتر از قضا داشتن است زیرا معنای قضا تدارک آن مصلحت و فایده ای است که فوت شده است بنابر این ثبوت قضا نعمتی است که از این شخص به علت گناهش گرفته شده است یعنی این مانند شاگردی است که در امتحان رفوزه شده است و حق تجدید امتحان دارد و به ان مصلحت و فایده فوت شده ممکن است دست یابد .
۴-شخصی که عمل را خالصانه انجام می دهد ولی ازلحاظ شکل و کیفیت ، مطابق دستور شارع نیست چرا باید عملشان باطل باشد و قضا یا اعاده کند با این که که اثر مطلوب از نماز دروی ایجاد شده است ؟!جواب این مطلب نیز روشن است زیرا اگر او عمل را عمدا بر خلاف دستود خدا و رسول انجام داده باشد که قطعا نیت او نیز خالص نیست زیرا کسی که کاملا تسلیم اوامر الهی باشد عمدا نافرمانی نمی کند و اگر جاهل باشد و در جهل خود معذور نباشد یعنی می توانسته است یاد بگیرد و یاد نگرفته است، او نیز تسلیم محض اوامر نیست و به دستور خداوند اهمیت نمیدهد زیرا اگر در کارهای دنیایی خود محتاج مراجعه به متخصص می شد حتما مراجعه می کرد، چگونه است که بامر شارع مقدس و اعمالی که برای آخرت او ذخیره است ، آن اهمیت را نمی دهد و د رصدد یاد گرفتن نیست ؟ پس قطعا ایمان او نیز ناقص است .و در روایات است که روز قیامت از بعضی پرسیده می شود : چراچنین کردی وچرا چنان نکردی ؟ جواب می دهد : نمی دانستم ! خطاب می رسد « هلا تعلّمت » چرا نرفتی یاد بگیری؟ و روی همین اساس ،طلب علم فریضه و واجب است . مراد از علم همچنانکه درروایات دیگر از رسول اکرم (ص) تفسیر شده است ،احکام و امور دین است زیرا علوم مربوط به دنیا نیاز به سفارش پیامبر ندارد بلکه مردم خود ،به سراغ آنها می روند .
واما سهوا یا با جهلی که عذر باشد ،یعنی قدرت بر تعلم نداشته باشد خللی در نمازش باشد در بسیاری از موارد ،حکم به باطل بودن نمی شود و تنها د ر مواردی که به فرائض یعنی آن چه خداوند جزءعمل ، تقدیر فرموده است خللی وارد شود باید اعاده کند مانند نماز بی وضو یا پشب به قبله یا بدون رکوع و سجود نماز خواندن و اما اگر سهوا حمد را نخواند یاذکر رکوع و سجود را نگوید یاتشهد رانخواند نمازش صحیص است و به نظر بعضی از علما این قاعده در سایر عبادات نیز جاری است .
واضح است که غالبا اعمالی که مخالف با دستود شرع واقع می شود ناشی از ندانستن مسائل است و این عذر نیست و الا جزای کسی که چنین باشد همین است که باید پنجاه سال نماز را مثلا قضا کند و بسیار کم است ومواردی که قضای نماز به جهت خلل سهوی واجب شود که آن هم غالبا در اثر کم توجهی به نماز و مسائل شرعی پیش می آید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *