سید محمد جواد مهری
شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر
شیخ محمد حسن نجفی فقیه بزرگ و شخصیت بر جسته این که به نام کتابش ( جواهر الکلام ) شهرت یافت ، صاحب بزرگترین دائره المعارف فقه شیعی است که هیچ فقیهی خود را از آن بی نیاز نمی داند .
محدث نوری در مستدرک بواسطه استاد خود از برخی بزرگان نقل می کند که اگر تاریخ نویسی بخواهد حوادث و رویدادهای شگفت انگیز دوران صاحب جواهر را به رشته تحریر در آورد ، نخواهد یافت و این به قدری روشن است که نیازی به توضیح و تفسیر ندارد .
راستی کدام قلم و کدام بیان توان توصیف و ستایش اینچنین بزرگمردانی را دارد ؟ کتاب جواهر به گفته استاد شهید آیت الله مطهری هر سطرش یک مطلب علمی است و مطالعه یک صفحه آن ،وقت و دقت زیاد می خواهد ، می توان حدس زدکه تالیف این کتاب بیست هزار صفحه ای چقدر نیرو برده است ؟
ولی هیچوقت نمی توان پی به شخصیت نویسنده والایش برد .
استاد شهید در ستایش صاحب جواهر می افزاید که این کتاب مظهر نبوغ وخمت و استقامت و عشق و ایمان یک انسان به کار خویش است . صاحب جواهر شاگرد کاشف الغطا شاگرد سید جواد صاحب مفتاح الکرامه است و خود در نجف حوزه عظیمی داشته و شاگردان زیادی تربیت کرده است . صاحب جواهر عرب است درزمان خود مرجعیت عامه یافت و در سال ۱۲۶۶ که اوایل جلوس ناصرالدین شاه در ایران بود درگذشت .
محدث نوری درمستدرک الوسائل می گوید :
« شیخ محمد حسن فرزند شیخ باقر نجفی صاحب کتاب جواهر الکلام ،تربیت کننده دانشمندان و استاد فقیهان که ریاست شیعه بامامیه در زمان خود به او منتهی شد .کتابی در احکام و مسائل حلال و حرام همانند کتاب جواهر در اسلام نوشته است.
ولادت صاحب جواهر
بزرگانی که خودمنشاء بزرگی و عظمت برای خانواده وملتشان بوده اند ،تاریخ نسبت به ولادت آنهاکمتر چیزی نوشته است .
صاحب جواهر نیز از جمله شخصیتهایی است که تاریخ ولادتشان معلوم نیست گر چه وجود او تاریخ را افتخار بخشیده است .
در هر صورت ،مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی ولادت وی را در حدودسال ۱۲۰۰ یا ۱۲۰۲ هجری قمری می داند،ولی از آنجا که ایشان در درس استاد اکبر وحید بهبهانی شرکت جسته ( همانگونه که مرحوم شیخ عباس قمی در فوائدالرضویه نوشته است ) و وحید بهبهانی در سال ۱۲۰۸ وفات کرده است وممکن نیست کسی درسن ۸ سالگی هر چقدر نبوغ هم داشته باشد درمحضر درس ایشان شرکت جوید و صاحب روضات نیز در سال ۱۲۶۲هجری عمر ایشان را۷۰ سال تخمین زده است بنابر این احتمال می رودکه ولادت ایشان حدود سال ۱۱۹۲ بوده است شیخ باقر پدر صاحب جواهر از فضلا و دانشمندان معروف نجف بوده است.
برادر صاحب جواهر ،مرحوم شیخ محمد حسین از نوابغ علمی روزگار است که در سن جوانی در راه مسجد سهله کشته شد .
نوشته اند که مادرش نگران وناراحت بود که پسر کوچکش (صاحب جواهر ) که چندان نبوغی در آن زمان از او دیده نشده بود ، زنده مانده است یعنی امید داشت فرزند بزرگتر بماند و این کوچکتر بجایش وفات کند !
نسبت شیخ محمد حسن نجفی از طرف مادر بزرگش به دانشمند و الامقام شیخ ابو الحسی فتونی میرسد ولی مادرش از سادات عذارات ( که از روستاهای حله است ) می باشد و لذا صاحب جواهر سالهای اول جوانیش را در آن منطقه نزد داییهایش می گذراند وکتاب جواهر را به این انگیزه نگاشت که یادداشتهای فقیهش رادر آنجا نگهدارد چرا که در «عذارات»چندان کتاب زیادی یافت نمی شد. وچون شیخ به روستاها و دهات اطراف برای تبلیغ و ترویج میرفت نیز به کتابی داشت که مسائل فقهی مردم رادر آنجا مرقوم کند و خود و دیگران از آن استفاده کنند . واین یادداشتها آنچنان مورد استفاده دانشمندان قرار گرفت که در آینده نیز از آن بی نیاز نخوهند بود.
آثار علمی و عملی
نهضت علمی در فقه و اصول توسط استاد اکبر وحید بهبهانی در کربلا شروع شد . زیرا در قرن یازدهم ونیمه اول قری دوازدهم همواره کربلا در معرض غارتها یورشهای وحشیانه وهابیان از عربستان سعودی بود و از طرفی دیگر فشارها و ستمهای حکومت عثمانی بر آن شهر مقدس ،فقه واصول را از حرکت باز داشته بود تا اینکه وحید بهبهانی به کربلا آمد و آنجا را مرکز علم ودایش قرار داد . پس از وفات وحید بهبهانی حوزه نجف اشرف به همت دو شاگرد برازنده استاد اکبر :سید مهدی بحر العلوم و شیخ جعفر کاشف الغطار رونق تازه ای یافت . گر چه تا آن زمان نیز کربلا به وجود شریف العلما شیخ محمد شریف مازندرانی ، مرکزیت نخستین را دارا بود که در زندگانی شریف العلما نوشته اند گاهی هزار شاگرد در محضر درس وی استفاده می کردند ،و همین بس که یکی از شاگردانش شیخ مرتضی انصاری است که تحول عظیمی در فقه و اصول به وجود آورده است.
در هر صورت ، صاحب جواهر چون در نجف می زیسته است لذا این شهر مقدس در ان زمان بزرگترین و مهمترین مرکزیت علمی داشت و از اینکه از غارتها و وحشیگریهای وهابیان در امان بود .از این رو ، دانش پژوهان و طلاب سیل آسا به آن دیار شتافتند ، خصوصا از ایران جمعیت زیادی به این هدف رو به نجف آورده و از این حوزه بزرگ استفاده شایان بردند .
دوران صاحب جواهر از امنترین و آسوده بترین دوران بود لذا از طرفی هجرت علمی به سوی نجف زیاد شد و از طرف دیگر ادبیات نیز رونق گرفت و نشاط ادبی در کنار آن حرکت گسترده فقهی آغاز شد که از برکت آن آسایش و امنیت شعرایی مانند شاعران خاندان آل اعسم ،خاندان محی الدین،سید حیدر حلی ، شیخ محسن خضری ،سید محمد جعفری وسیدابراهیم بحر العلوم ، پدید آمدند .
نتیجه این حرکت بزرگ علمی را نمی توان به پیدایش چند کتاب بزرگ یا چند شاعر برجسته محدود و محصور کرد بلکه پدید آمدن شخصیتهای بزرگ علمی و نوشتن کتابی چون « جواهر » که به راستی از هر نظر جواهر است و پر ارج ، را در اثر همان حرکت و نمو بی سابقه علمی می توان دانست .
از تمام آن شخصیتها ،برجسته تر و عظیم تر ،صاحب جواهر است که نوشته اند گاهی در مجلس درسش بیش از ۶۰مجتهد با فضیلت شرکت می کردند .
شیخ محمد حسن نجفی نزد بزرگانی از قبیل کاشف الغطا و فرزندش شیخ موسی و سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه و سید مهدی بحر العلوم کسب فیض ودانش کرد ولی خود استاد تربیت کننده بیش از پنجاه مجتهد است که هر یک دارای شخصیتب بی نظیر و ارزنده می باشند .
بزرگانی که از محضر درس ایشان ببیشترین بهره را برده بودند ،به شهرها وکشورها مختلفی هجرت کرده و به خدمت مشغول بودند . داستان شیخ محمد حسن آل یاسین که از شاگردان ممتاز صاحب جواهر است و در بغداد میزیسته ،معروف است: نوشته اند یکی از ثروتمندان بغداد ۳۰ هزار بیشلک ( سکه ای که در ان زمان رایج بود ) به عنوان حقوق شرعی خدمت صاحب جواهر آورد . شیخ ناراحت و متآثر شد و به او گفت : مگر شیخ محمد حسن آل یاسین بین شمانبود که این را برای ما آوردی ؟ به آنجا برگرد و پولها را به وی بسپار . چند روز بعد از آن قضیه بغدادیها برای زیارت ودیدار باصاحب جواهر به مناسبت عید غدیر به نجف آمدند ولی صاحب جواهر روز ۱۸ ذی حجه بود که به صحن حضرت امیر المومنین مشرف شد و در آنجا برای بغدادیها سخنرانی کرد وعلت راه ندادن آنها رابیان کردکه دراثر کوتاهی در حق شیخ محمد حسن آل یاسین بوده است و این دلیل است بر بزرگی روح و عظمت صاحب جواهر آری ! این چنین اندبزرگان روزگار که شاگردان خود برای تجلیل از مقام علم بر خود مقدم می دارند و از آنان تقدیر وستایش می کنند برخی از شاگردان و از آنان تقدیر وستایش می کنند .
برخی از شاگردان صاحب جواهر را که شهرت علمی و ریاست دینی داشته اند نام می بریم :
۱-شیخ محمد حسن آل یاسین ۲-میرزا حبیت الله رشتی ۳-شیخ جعفر شوشتری ۴-سید حسن مدرس اصفهانی ۵-شیخ جعفر اعسم ۶-شیخ عبدالحسین تهرانی ۷-شیخ راضی نجفی ۸-سید حسین بحر العلوم ۹-ملا محمد فاضل ایروانی۱۰-شیخ عبد الرحیم نهاوندی ۱۱-شیخ عبد الله نعمه عاملی ۱۲-سید محمد هندی
یکی از صاحب جواهر ،دقت و دور اندیشی او بود . او در سیمای (شیخ انصاری ) نبوغ و تقوا و پارسایی می دید و او را لایق و شایسته مقام بزرگ رهبری می دانست گرچه تا آن روز ملامرتضی نام داشت و گرچه کمتر به درس صاحب جواهر می آمد و اگر سری به مجلس درس استاد می زد ،بیشتر برای تمین و تبرک بود تا برای درس خواندن.
در هر حال ،صاحب جواهر او را با اینکه ناشناخته و گمنام بود کمتر به درس وی می رفت سزاوار این مقام و الا دید ،لذا در آخرین روزهای حیات ،ود رحالی که شاگردان برجسته اش منتظربودند که امر زعامت مسلمین را به کسی واگذار کند ،«ملا مرتضی » را دعوت کرد ،و در برابر چشمان حیرت زده فضلا و فقهای زمان، او رابه عنوان مرجع اعلای مسلمین معرفی کرد و زعامت رابه او سپرد پس از آن «ملا مرتضی شد » شیخ مرتضی انصاری . البته شیخ مرتضی را پس از آنکه شناختند ، نه تنها علمای آن زمان بلکه برای همیشه ،فقها و فضلا در برابر آن دریا بیکران علم و فضیلت سر تعظیم فرود می آوردند و تا فرائد الاصول و مکاسب شیخ انصاری در ببن مردم هست ،از محضر درس آن بزرگمرد تاریخ استفاده می کنند و کسب فیض می نمایند .
صاحب جواهر نه تنها به درس و بحث علمی اشتغال داشت بلکه به تمام امور رهبری اقدام می کرد . خدمات عمرانی زیادی برای تامین آسایش وراحتی مردم در طول زندگی خود انجام دادکه از جمله :اقدام به حفر کانالی بزرگ بود از نهر فرات تا نجف برای تامین اب آشامیدنی مردم ،و هنگامی که به او اعتراض کردند که این کار ،بودجه زیادی در بر دارد ، پاسخ داد :اگر به اندازه ریگهای که از این نهر بیرون می آید و به وزن آنها طلا بپردازم ،باز هم دریغ نخواهم ورزید .
و ازآثار شیخ نیز ساختن صحن و حرم حضرت مسلم و بنای مناره مسجد کوفه و ساختمانی نزدیک مسجد سهله است که چون برای این مسجد اهمیت زیادی قائل بود همواره شبهای چهارشنبه به آنجا میرفت و درآنجا بیتوته می کرد هر بار برخی از شاگردان را با خود می برد ،برای رفاه حال آنها و دیگر زائرین مسجد ،این ساختمان رابنانهاد.
کتاب جواهرالکلام
همانگونه که گفته شد ،این کتاب دائره المعارفی است بزرگ در فقه اهل بیت که درتمام ابواب فقه از طهارت تا دیات بحث کرده است و هر سطرآن برای مبتدی نیاز به استاد و معلم دارد تا آنرا فرا بگیرد .
این کتاب نفیس پنچ بار در ۶ جلد بزرگ با چاپ سنگی در ایران چاپ شده است و اخیرا چند بار در ایران و لبنان با چاپ حروفی در ۴۳جلد هر جلدی بیش از ۴۰۰۰صفحه ودرتعداد چندین هزار نسخه به چاپ رسیده است.
این کتاب ویژگیهای زیادی دارد از جمله :
۱-اقوال و نظریات بزرگان فقه و استدلالهای علمی آنهارا جمع کرده است .
۲-مجتهدین و فضلا را از بسیاری کتابهای فقهی بی نیاز و مستغنی می کند .
۳-مسائل فرعی و جزئی زیادی در آن دیده میشود که کمتر دردیگر کتابها از آنها یاد می شود .
این کتاب با آن همه عظمت ،هنگامی که نویسنده اش انگیزه تالیفش را به یکی از شاگردانش شیخ محمد حسن آل یاسین می گوید ،چنین می فرماید :
« فرزندم !بخدا قسم ،من این کتاب را ننوشتم که مردم به آن رجوع کنند ،من این را برای خودم نوشته بودم که هر وقت به «عذارات» می خواستم بروم ،چون پول نداشتم که کتاب بخرم ،سوالها را در کتاب یادداشت می کردم که هنگام نیاز به آن رجوع کنم »
صاحب تکمله ،پس از نقل این خبر می گوید :همان حسن نیت و خلوص و پارسایی شیخ بود که موفق به تالیف چنین کتاب ارزنده ای شد .
سر انجام ،پس از آن همه خدمت علمی و عملی به اسلام و مسلمین ، شیخ محمد حسن نجفی ( صاحب جواهر ) در روز چهار شنبه اول ماه شعبان هزار و دویست و شصت و شش جهان فانی را و داع گفته ،به لقاء خدای خودشتافت .