نیّت در عبادت
س- نیت چیست؟ و جای آن در نماز و سایر اعمال کجا است؟
ج- نیت یعنی قصد و اراده عمل از روی داعی و انگیزه مخصوص و آنچه در نماز و سایر عبادات لازم است چند جهت است:
۱-اینکه عمل از روی قصد باشد، به این معنی که عمل با غفلت و بدون اراده و توجه نباشد. البته همه کارهای اختیاری انسان با قصد و اراده انجام می گیرد ولی در بعضی موارد – مخصوصا اگر بصورت عادی درآمده باشد- انسان از روی غفلت و بدون توجه، عمل را انجام می دهد. بنابراین، اگر انسان در ظاهر مشغول وضو یا غسل یا نماز باشد ولی اصلاً توجه نداشت که عملی را انجام می دهد، آن عمل، وضو، غسل یا نماز نخواهد بود و دیگر جای بحث از صحیح بودن یا باطل بودن نیست.
۲- اینکه قصد آن عنوان مخصوص داشته باشد. کارهایی که انسان انجام می دهد بعضی از عنوانها بر آن منطبق می شود، گرچه آنها را قصد نکند و بعضی از عنوانها منطبق نمی شود مگر با قصد. مثلا از جای برخاستن هنگام ورود کسی به مجلس، عملی است که از انسان صادر می شود، براین عمل عنوان برخاستن قهرا منطبق می شود ولی عنوان احترام به شخص تازه وارد در صورتی منطبق می شود که قصد رفتن احترام داشته باشد پس اگر به قصد رفتن برخیزد گفته نمی شود که وی را احترام کرده است. نماز و سایر عبادات و همچنین معاملات از این قبیل است، پس اگر کسی صیغه بیع را جاری کند ولی قصد بیع نداشته باشد مثلا بقصد تمرین بگوید، بیع نخواهد بود. و همچنین اگر صورت خود را بشوید یا تکبیر بگوید ولی قصد وضو یا نماز نداشته باشد عنوان وضو و نماز برآن منطبق نمی شود.
۳-این که به قصد قربت، عمل را انجام دهد. این خصوصیت فقط در عبادات لازم و معتبر است زیرا اساس عبادت بمعنای پرستش و خضوع و کرنش است و این قصد در مورد خداوند – که بر همه اسرار، محیط و آگاه است- ممکن نیست مگر بقصد تقرب و نزدیک شدن به رضای او. پس اگر وضو را به قصد خنک شدن بگیرد یا نماز را به قصد ورزش یا برای این که دیگران از او تعریف و تمجید کنند، انجام دهد، قصد تقرب نکرده و نمازش باطل است.
قصد قربت
قصد قربت بگونههای مختلفی ممکن است تحقق یابد مانند قصد ” امتثال امر ” و اطاعت فرمان الهی یا برای ادای شکر نعمتهای بی پایان خداوند متعال یا در اثر عشق و علاقه به ذات مقدسش یا به امید برخورداری از فضل و کرمش در دنیا و آخرت و مانند آن از موجبات قرب و رضای حق که درجات آن در این قصدها متفاوت است و از همه بالاتر عبادت و کرنش از روی عشق و محبت و شناخت و عرفان است و از همه پائین تر عبادت از ترس عذاب و جهنم است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ” ان قوما عبدوا الله رغبه قتلک عباده التجار و ان قوما عبدوالله رهبه قتلک عباده العبید و ان قوما عبدوالله شکرا فتلک عباده الاحرار”
گروهی خداوند را به طمع رسیدن به آرزوها (بهشت) می پرستند و آن عبادت تجار و بازرگانان است، و گروهی خداوند را از ترس عذاب می پرستند و آن عبادت بردگان است، و گروهی خداوند را برای شکر نعمتهای او می پرستند و آن عبادت آزادگان است.
و در جای دیگر فرمو: ” الهی ماعبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعباده فعبدتک”
معبودا! تو را نه از ترس آتشت پرستیدم و نه به طمع بهشتت بلکه تو را شایان پرستش یافتم، پس تو را پرستیدم.
ظاهراً مراد از عبادت به طمع بهشت که حضرت امیر (ع) آن را بعمل بازرگانان تشبیه فرموده است عبادت به امید فضل الهی و ورود بهشت است و اما اگر انسان خود را مستحق بداند و عمل را بقصد معامله انجام دهد که نماز در مقابل بهشت باشد، صحت عمل مورد اشکال است زیرا در این صورت تحصیل رضای خدا و قصد قرب مطرح نیست. ولی خیلی بعید به نظر می رسد که کسی این گونه توهّم کند و بدون امیدواری به خشنودی و رضا و فضل الهی، خود را مستحق بهشت و عمل خویش را قیمت آن بداند! گرچه این مطلب را بعضی از بزرگان ذکر فرموده اند.
اخلاص در نیت
۴-اخلاص در نیت: به این معنی که با قصد قربت، قصد دیگری همراه نباشد.ریا و خود نمائی و جلب توجه دیگران و خلاصه هر قصدی که برای غیر خدا است، اگر ضمیمه قصد عبادت شد عمل باطل است. و اما اگر قصد، ضمیمه ریا نباشد بلکه یک قصد مباح و جایز باشد و غرض اصلی، قصد قربت باشد و آن ضمیمه، مقصود اصلی نباشد، عمل باطل نیست، گرچه احوط – به نظر حضرت امام دام ظله- آن است که در این صورت نیز عمل باطل باشد. و اما اگر غرض اصلی، آن قصد دیگر باشد یا غرض مشترک باشد، قطعاً عمل باطل است.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که در مواردی، انسان در حال نماز، صدا را به تکبیر یا ذکر، بلند می کند که دیگری را به چیزی متوجه سازد دراین صورت نماز اشکالی ندارد زیرا نیت اصلی نماز، تقرب است و تنها بلند کردن صدا برای قصد دیگری است.
۵-تعیین نوع عمل در صورتی که انواع متعددی داشته باشد مانند نماز که نافله دارد و فریضه و هرکدام نیز اقسامی دارند. پس باید مشخص و معین نماید که چه نمازی می خواند. البته می توان به یک عنوان اجمالی قصد کرد مثلا اگر نمی داند قضای نماز ظهر بر او واجب است یا قضای نماز عصر، می تواند یک نماز چهار رکعتی بخواند بقصد آن چه در ذمه او است از این دو نماز.
مراد از تعیین در نماز، مشخص کردن نوع خاص است مانند فریضه صبح یا ظهر یا نافله صبح و همچنین … ولی تعیین همه خصوصیات نماز لازم نیست. مثلا قصد وجوب نماز یا استحباب آن و همچنین قصد ادا یا قضا و قصد شکسته یا تمام بودن و امثال آن لازم نیست . گرچه بهتر است قصد وجوب و استحباب را بنماید.
در مشخص کردن نوع نماز نیز لازم نیست که عنوان خاص آن را به یاد داشته باشد مانند نماز صبح بلکه اگر یک عنوان اجمالی در ذهن داشته باشد کافی است. مثلا متوجه باشد که دو رکعت نماز واجب بعد از طلوع فجر می خواند ولو اینکه نام آن را فراموش کرده باشد بلکه اگر نام آن را اشتباهاً نماز مغرب بداند ولی متوجه باشد که چه نمازی می خواند، نمازش صحیح است.
در اینجا مسائل فرعی متعددی مطرح است که باید به رساله ها مراجع شود. بنابراین در نماز و هر عمل عبادی دیگر لازم است:
۱-با قصد و توجه باشد.
۲-قصد آن عمل مخصوص داشته باشد.
۳-به قصد قربت باشد.
۴-با اخلاص باشد.
۵- نوع خاص عمل مشخص باشد.
مراعات این امور به سه نحو ممکن است انجام پذیرد:
۱-اینکه نیت را برزبان جاری سازد با همه خصوصیاتی که ذکر شد.
۲-اینکه نیت را به ذهن خویش بگذارند یعنی عمل مخصوص با انگیزه مخصوص را قلبا تصور کند و اراده نماید.
۳-اینکه نه به زبان بیاورد و نه به تفصیل تصور نماید بلکه بصورت یک انگیزه ارتکازی در ذهن داشته باشد که اراده متعلق به عمل، از آن برانگیخته شود.
علما اکثراً من جمله حضرت امام دام ظله نیت به نحوه سوم را لازم می دانند و این یک امر آسانی است که اکثر کارهای معمولی این گونه است. یعنی معمولا انسان در کارها تصور تفصیلی از انگیزه و هدف کار را ندارد بلکه بصورت اجمالی در ناخودآگاه او انگیزه موجود است و موجب تحقق اراده درنفس می شود و عمل در پی آن انجام می پذیرد. در نماز و سایر عبادات نیز بیش از این لازم نیست. پس اگر در حال نماز بطوری بود که اگر از او پرسیده می شد که چه عملی انجام می دهد، متوجه بود و می توانست پاسخ بگوید: کافی است. البته بعضی از علما نیت در اول عمل را به نحوه دوم واجب دانسته ولی ادامه آن را به نحوه سوم کافی می دانند یعنی هنگام شروع در عمل مانند نماز باید عمل را با خصوصیاتی که ذکر شد به ذهن خود خطور دهد و به آن قصد، شروع کند ولی لازم نیست در همه حالات نماز، آن نیت را در ذهن خود نگهداشته باشد بلکه همین اندازه که بحدی غفلت نکند که اگر از او پرسیده شود تازه متوجه شود که چه عملی انجام می دهد، کافی است و این امر یعنی تصور عمل در اول نماز گرچه واجب نیست ولی برای این که توجه انسان به عمل به دقت مراعات شود، خوب است. و در بعضی از اعمال نحوه اول یعنی برزبان آوردن نیت نیز مستحب است و برای آن ذکر مخصوصی وارد شده است مانند اعمال حج و شاید دلیل آن، شباهت آن اعمال به کارهای معمولی باشد که موجب غفلت از عبادی بودن آن می شود مانند رمی جمرات و قربانی کردن و تقصیر و مانند آن که تفصیل این مطلب در رساله ها و مناسک حج ذکر شده است.