آداب سفر (۲)

حجه الاسلام اسدالله بیات

آداب سفر از موقع رفتن تا موقع برگشتن

برای مسافرت آدابی و دستوراتی از طریق اهل سنت و روش اهل بیت ذکر کرده اند و آن آداب و دستورات را طبق آن چه که در کتب اخلاق مخصوصا محجه البیضاء آمده است می آوریم و یکی یکی توضیح داده و در اختیار علاقمندان قرار می دهیم.

۱ـ اولین وظیفه ای که لازم است مسافر مراعات کند این است مسافر در مو قعی که می خواهد سفر کند باید بدهیها که دارد و امانتهائی که در پیش او وجود دارد و مظالمی که در عهده او آمده است به صاحبانش رد کرده و خودش را از آنها بری نماید و از بهترین و پاکیزه ترین و حلال ترین اموالش به عنوان نفقه و خرجی بردارد و در زاد و توشه وسعت نظر داشته و با سخاوت برخورد کند و با دوستان و همراهان با کمال خوشروئی و حسن اخلاق رفتار کند در حدیث آمده است در محضر امام ششم (ع) درباره ی موضوع ” فتوت ” (جوانمردی) مذاکره شده هر کدام مطلبی در آن باره عنوان کردند امام صادق (ع) فرمودند: شما گمان می کنید فتوت با فسق و فجور و گناه و عصیان تحقق می یابد و حال این چنین نیست بلکه مروت و فتوت دو نوع است یک نوع در حضر است و نوع دیگر در سفر معیار مروت و علائم و نشانه های آن در حضر این است مشغول تلاوت قرآن باشد و ملازم مسجد باشد و در برآوردن حوائج و نیازهای برادران دینی بکوشد و از امکانات موجود که دوست شادکن و دشمن خوار ساز است بهره برداری نموده و در اختیار دوستان و صدیقان قرار بدهد.

و اما علائم و نشانه های مروت و فتوت در مسافرت این است: زاد و توشه بیشتر همراه داشته و از اموال پاک و حلال بردارد و در اختیار همراهان قرار بدهد و بعد از جدا شدن از آن ها و مفارقت با آنها اسرار آنها را برای دیگران بازگو نکند و راز دار باشد و با بشاشت و مزاح به طوری که معصیت نباشد با افراد برخورد نماید. قسم به آن خداوندی که جدم نبی اکرم (ص) را برای اجراء حق و برای حق مبعوث گردانیده است. خداوند متعال روزی هر فردی را متناسب با مروت او عطا می نماید کمک ها و یاری کردنها به اندازه امکاناتی است که وجود دارد و صبر و بردباری به اندازه ی شدت بلاء و گرفتاریها است. دست و دل باز بودن و با جود و فراخ دستی برخورد کردن از آداب سفر است. [۱]

۲ـ دومین ادب و دستور از آداب سفر این است: فردی که می خواهد سفر کند مخصوصا در سفرهای الهی، رفیق خوب و متعهدی برای خودش انتخاب کند، رفیقی که در مواقع غفلت و بی توجهی یاد آورنده و هشدار دهنده باشد و در مواقعی که نیاز به مساعدت و کمک دارد یاری کند. از رسول خدا (ص) از طریق برادران اهل سنت وارد شده است که پیامبر اسلام (ص) از این که انسان به تنهائی سفر کند و رفیق برای خود انتخاب ننماید نهی فرموده است.[۲]

امام صادق (ع) می فرماید: رسول اکرم ــ صلی الله علیه و آله ــ چنین فرموده است: آیا می خواهید از بدترین انسان ها برای شما خبر بدهم و آن ها را معرفی نمایم. گفتند: آری یا رسول الله، فرمودند: بدترین انسانها سه دسته هستند:

اول ــ آنهایی که تنها و بدون رفیق سفر کنند.

دوم ــ کسانی که می توانند کمک به دیگران نموده و دست محرومان و مستمندان را بگیرند از این کار مضایقه نمایند.

سوم ــ افرادی که به زیر دستان خویش اذیت کرده و آنها را مورد آزار قرار دهند.

امام هفتم (ع) می فرماید: پیامبر اسلام در وصیتی به امیرالمؤمنین (ع) چنین فرمودند: مبادا به تنهائی مسافرت کنید زیرا که شیطان در این موقع همراهی می نماید و اگر دو نفر باشند باز احتمال لغزش و نفوذ عوامل شیطانی زیاد است اگر چه از تنها بودن بهتر و سالمتر است، سپس نبی اکرم ــ صلی الله علیه و آله ــ فرمود: یا علی! هر کس به تنهائی مسافرت کند به گمراهی و لغزش کشانده می شود و اقل تعداد همراهان سفر سه نفر هستند. [۳]

و از جمله کسانی که در لسان رسول اکرم ــ صلی الله علیه و آله ــ به آنها لعن فرستاده شده و مطرود شناخته شده اند افرادی هستند که توشه خودشان را به تنهائی مصرف می نمایند و یا به تنهائی در خانه می خوابند.[۴]

و در انتخاب رفیق باید کسانی را برگزیند که همراهی با آن ها به راحتی و به سادگی انجام پذیرد و سخت و تند و خشن نباشند و برای خود برتری بر دیگران و همراهان قائل نباشند، در تمام مراحل روحیه خدمت و معاونت به همراهان داشته باشند که پیامبر اسلام (ص) می فرماید:

” سید القوم خادمهم [۵] فی السفر ”

رهبر و بزرگ یک جمعیت کسی است که به آن ها خدمت کند و در خدمت آنان باشد و کسی باشد که در انجام کارها بر دیگران پیشی گرفته و از پذیرفتن مسئولیتها سرباز نزده و بلکه در انجام دادن کارهای سنگین تر و پائین تر بر دیگران و همراهان سبقت بگیرد کما اینکه پیامبر اسلام (ص) نمونه ی اعلای این نوع برخوردهای عالی الهی و انسانی بود.[۶]

و با کسانی طرح دوستی و همراهی در سفر بریزد که از نظر افق فکری و طرز برخورد هماهنگ بوده و نزدیک به هم باشند و به تعبیری که امام صادق (ع) دارند:

” فاصحب نظراءک “[۷]

با کسانی که نظیر و هم سطح تو هستند مصاحبت داشته باش و رفاقت نما.

همراهان انسان در سفر کسانی باید باشند که در داشتن امکانات و برخوردها قریب به هم بوده و با هم خیلی فاصله نداشته باشند والا در سفر اگر همراهان از نظر افق فکری خیلی با هم متفاوت باشند و حرف همدیگر را درک نکنند و با مسائل دو نوع برخورد نمایند و هماهنگی در قضایا و موضوعات نداشته باشند در چنین سفری هیچ موقع حقوق افراد تامین نگشته و بالاخره تعدادی از انسان ها به ذلت و خواری کشانده خواهند شد، و افرادی هم بدون صلاحیت و با فقدان شرایط سلطه پیدا خواهد کرد.

۳ـ از جمله آدابی که در حال سفر کردن لازم است مراعات شود، این است: درحال عزیمت و آهنگ سفر با دوستان و خانواده تودیع کرده و با آنها خداحافظی نماید و در موقع وداع دعا بخواند و بر آن ها نیز لازم است مسافر را بدرقه نموده همان طوری که امام علی (ع) در موقعی که اباذر را تبعید کرده بودند و اباذر عازم ربذه بود امام با فرزندان عزیزش حسن و حسین (ع) او را تشییع کردند و هر کدام سخنانی درباره اباذر ایراد فرمودند و در آن تودیع نامه ی امام علی (ع) می فرماید:

” للشاخص ان یمضی و للمشیع ان یرجع “[۸]

فردی که آماده عزیمت و رفتن است باید به مسیرش ادامه دهد و بدرقه کنندگان نیز باید برگردند. و در عین حال در حین بدرقه و تودیع به همدیگر دعا کرده و از خدا طلب خیر نمایند.

رسول اکرم (ص) هنگامی که مؤمنین را تودیع می فرمود و آنان را بدرقه می کرد چنین می گفت: خداوند توشه راه شما را تقوی قرار دهد و به سوی هر خیر و صلاحی هدایت و رهبری کند و کلیه نیازها و حوائج شما را برطرف سازد و دین و دنیای شما را سالم نگه دارد و صحیح و سالم به سوی خانواده خویش برگرداند.[۹]

آری چقدر زیبا است مسافر دعا کند بر کسانی که می آیند و او را بدرقه می کنند و از خدا بخواهد آنها را تا موقعی که او برگردد سالم نگهدارد و آنها نیز دعا کنند مسافر در مسافرتش موفق بوده و از هر خیری برخودار باشد.

اگر مسلمان ها به این دستورات عمل کنند و به توصیه های رهبران الهی گوش داده و مورد توجه قرار دهند، مسافرت آنان یک حرکت تکاملی و سازنده و جهت دار خواهد بود.

۴ـ از آن جا که در اسلام کلیه اعمال انسان در صورتی دارای ارزشی قرار می گیرد که با نیت خیر و انگیزه قرب به خدا انجام گیرد و دارای جهت خدائی و هدف الهی برنامه هایی پیش بینی شده است که توجه به آنها در عمل، این حالت را به وجود آورده و دارای عنصر تقرب به خدا و انگیزه ی خدائی می سازد و از این جهت می فرمایند: هر کس که علاقمند است مسافرت کند قبل از آنکه سفر را آغاز نماید بهتر است دو رکعت نماز به جا آورد و بعد از تشهد و سلام، دعا کند و این نماز بهترین یادگار و هدیه ی یک مسافر است برای خانواده او که می مانند. و بعد از آن که نماز را تمام کرد این دعا را بخواند:

” اللهم انی استودعک نفسی و اهلی و مالی و ذریتی و دنیای و اخرتی و امانتی و خاتمه عملی ”

پروردگارا من خودم و خانواده و اموالم و اولادم و دنیا و آخرتم و تمام امانتهایم و پایان کارم را به تو امانت سپرده و در پیشگاه ربوبیت ودیعه گذاشته ام. و هیچ کس این دعا را نخوانده است و صادقانه از او نخواسته است مگر اینکه پروردگار جهان خواسته های او را تامین و دعاهای او را مستجاب نموده است.

بسیار طبیعی است کسانی که این طور مسافرت می نمایند از آغاز سفر با یاد خدا سفر می کنند و سفر به نام خدا شروع نموده و با این دعا دست به کار می شوند. به طور یقین این سفر دارای روح تازه و عالی و خداپسندانه خواهد شد.

۵ـ و چون سفر یک نوع حرکت و سیر جهت دار است لازم است از اولین قدم که بر می دارد و از در خارج می شود و مراحل مختلفی را می پیماید و با فراز و نشیب های گوناگون برخورد می کند با آگاهی کامل و توجه خاص برخورد نموده و به تناسب هر کدام از آنها عکس العمل از خود نشان بدهد و در هر کدام از آن مراحل، متناسب با آن مرحله از خدا مدد خواهد و هماهنگ با آنها دعا کند و آنی از یاد خدا غافل نماند.

و به عنوان نمونه به چند حدیث اشاره می شود:

۱ـ ” و فی المکارم اذا بلغت جسرا فقل حین تضع قدمک علیه: بسم الله اللهم ادحر عنی الشیطان الرجیم “.

در کتاب مکارم الاخلاق آمده است: در مسافرت وقتی که به پل رسیدی و قدم روی آن گذاشتی، این ذکر را بگو ” بسم الله “. با یاد خدا و نام او شروع می کنم و از او مدد می گیرم، خداوندا شیطان رانده شده از پیشگاه قرب و رحمتت را از من دور فرما.

۲ـ ” و عن الصادق (ع) قال: کان رسول الله (ص) فی سفره اذا هبط سبح و اذا صعد کبر “[۱۰].

امام صادق (ع) می فرماید: رسول اکرم وقتی که در سفر به سرازیری می رسید تسبیح (سبحان الله ) می گفت و هنگامی که به بلندیها می رسید، خدا را به بزرگی یاد می کرد و ” الله اکبر ” می گفت.

و نظایر این ها در روایات اسلامی فراوان است و آنچه از مجموع آنها به دست می آید این است که انسان مسافر باید با کمال توجه و آگاهی و با نیت خداجویانه سفر را شروع کند و با یاد خدا و توجه به عنایات او ادامه دهد و در هر فرصتی تجلیات خاص و متناسب الهی را یافته و بر آنها سپاس گوید.

۶ـ و نیز در سفر، زمان مناسب را برگزیده و مسافرت را در آن زمان انجام دهد، روز مناسب را برای سفر انتخاب کند و در روز مسافرت ساعت مناسب را در نظر بگیرد و مسائل را ارزیابی نموده و با توجه به اهم و مهم اقدام به آن نماید. روز جمعه بعد از سپیده صبح مسافرت نکند زیرا که شرکت در نماز عبادی و سیاسی جمعه اهمیت زیادی دارد و مبادا در این اجتماع عظیم نتواند حضور داشته باشد که موجب حرمان و محرومیت از خیر و ثواب زیادی خواهد بود. اگر مسافرت منشاء محرومیت از کارهای مهم گردد مسافرت درست نبوده و نباید صورت پذیرد و یا در صورتی که سفر، سفر معصیت باشد و در آن انگیزه ی غیر خدائی مطرح باشد و غرض از سفر ــ العیاذ بالله ــ گناه کردن باشد و یا بداند در آن سفر گناهی صورت خواهد پذیرفت مسلما این نوع مسافرت صحیح نیست و در اصطلاح فقهای اسلام سفر معصیت نامیده می شود و آثار خاصی بر آن مترتب است. بنابراین یکی از آداب سفر توجه به زمان و شرایط زمانی و موضوعاتی است که در رابطه با آن ها مسافرت انجام می پذیرد.

خوب است مسافر در حین سفر از صدقه دادن غفلت نکند کما این که حماد بن عثمان از امام صادق (ع) نقل می کند که امام فرمود: مسافرت را با صدقه دادن آغاز کنید.

تا اینجا آداب شروع سفر مطرح بود و درباره دستوراتی بود که قبل از شروع سفر و یا در حین شروع و آغاز سفر لازم بود مورد توجه قرار گیرد. و از این به بعد وارد آدابی می شویم که در ادامه آن و در پایان سفر لازم است مراعات شده و مورد توجه قرار گیرد:

 

پس از رسیدن به مقصد

۱ـ انسان مسافر زمانی که سفرش منقضی شد و به مقصد رسید، به شهری که مورد نظرش بود وارد شد، مبادا عجول و شتابزده باشد و دست و پای خودش را گم کند بلکه با کمال صبر و حوصله هر موقع وارد جائی شد و دیوارهای شهر و روستای مورد نظر را مشاهده کرد، دعا کند و آرزو کند خداوند عالم از شرور و بدیهای آنجا او را حفظ کند و از خیرات آنجا به او عنایت فرماید.

در وصیت نامه رسول اکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع) آمده است:‌ یا علی! هر گاه وارد جائی شدی و دیوارهای آنجا را مشاهده کردی توجه به خدا کن و بگو: خدایا از تو خیرات اینجا را میخواهم و از شرور و بدیها و خطرات آن به تو پناه می برم. خداوندا دلهای اهالی آنجا را به سوی من جلب فرما و قلوب صالحان و افراد ارزشمند آنجا را با ما دوست بگردان [۱۱]

و در روایات ما آمده است: هر موقع خواستید از محلی که وارد شده اید کوچ کنید و آنجا را ترک نمائید به بعضی از آداب دیگر نیز باید توجه کنید و مورد توجه قرار بدهید از قبیل اینکه دو رکعت نماز به جا آورید و دعا کنید و بعد با آنجا وداع نموده و با اهلش خداحافظی نمائید و چون در هر نقطه از نقاط زمین مامورانی از ملائکه الهی هستند و از طرف خداوند عالم مسئولیت های خاصی به عهده آنان محول گشته است با آنها نیز تودیع به عمل آورده و با این جملات:

” السلام علی ملائکه الله الحافظین السلام علینا و علی عبادالله الصالحین و رحمه الله و برکاته ”

از ملائکه خداوند تودیع نموده و آنجا را ترک نماید. آری با این دید اگر کسی در سفر از یاد خدا و توجه به خدا غافل نشود و در هر مرحله از مراحل سفر مظاهر عنایات و اسماء الهی را مشاهده نماید و انس با خدای خویش داشته باشد، مکانها مکانهای خدائی و حرکت ها حرکتهای الهی خواهد بود. نشست و برخاستش با انگیزه های الهی و برای جلب رضای خدا است و به هر جا قدم بگذارد اثری از خود خواهد گذاشت که موجب رضایت خداوند خواهد شد.

۲ـ هنگامی که مسافرین می خوابند و همراه با عده ای استراحت می نمایند، نگهبان همدیگر باشند و سنگین نخوابند به طوری که اگر مورد هجوم و حمله و خطر قرار گیرند، متوجه نشوند. و در سفر هم باید در فکر هم باشند، اگر گرفتاری پیش بیاید و مشکلی اتفاق افتد، آن را برطرف ساخته و از بین ببرند. و در مسافرت به تنهائی زندگی نکنند بلکه با هم باشند و تنها به جائی که نمی شناسند نروند تا موجب نگرانی دیگران هم نگردند. گاهی اتفاق می افتد افرادی خودسرانه و بدون آشنائی قبلی تکروی کرده و از جمع کنار رفته و در نتیجه طوری مشکلات آفریده اند که به سادگی از کنار آنها، نمی توان گذشت و ما نمونه های فراوانی در سفر حج دیده ایم: حاجی به جای اینکه با جمع حرکت کند و برود به تنهائی مسیری را شروع می کند و راه را گم می کند هم باعث زحمت خود شده و هم باعث ناراحتی دیگران می گردد.

بنابراین مسافران در تمام سفرها و مخصوصا مسافران حج بیت الله الحرام بیش از هم در فکر هم و درصدد کمک به هم دیگر و رفع گرفتاری از همدیگر باشند، و از آن چه که از امکانات مالی و فکری و اخلاقی دارند برای دیگران مضایقه نکرده و در اختیار آنها قرار بدهند. و اگر عیبی از همراهان ببینند با نظر اصلاح و ارشاد تذکر دهند، و نصیحت نمایند.

 

۱ـ محجه الابیضاء، ج ۴، ص ۵۸ـ ۵۷٫

۱ـ محجه الابیضاء، ج ۴، ص ۵۸ـ ۵۷٫

۲ـ۳ـ ۴ـ محجه الابیضاء، ج۴، ص ۶۰ـ ۵۹٫

۵ـ محجه الابیضاء، ج۴، ص۶۱٫

۱ـ۲ـ۳ـ محجه الابیضاء، ج ۴، ص ۶۱٫

۱ـ محجه الابیضاء، ج ۴، ص ۶۴٫

۱ـ محجه الابیضاء، ج ۴، ص ۶۶٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *