قسمتی از وصیت نامه شهید سید تقی بحران پور:
. . . سلام بر شهیدان گلگون کفن پاسدار این حامیان دودمان حسین(ع) که مانند او می جنگندو بسان او شهید میشوند و نهال انقلاب را آبیاری می کنند و سلام بر برادران روحانی و طلاب مسئول این پیام آوران عصرمان که به هر سو پیام این شهیدان را می رسانند و مردم را از جرثومه های شوم آگاه میکنندو سلام بر ملت غیور و شهید پرور ایران و نابودی و ذلت و خواری از آن مشرکین و کفار و منافقین و شیطان بزرگ آمریکای جهان خوار باد. پدر جان بعدازمن برادر م جوادرابه بسیج به جای من بفرستید. اسلام انسان می سازد انسان راپرورش می دهد و انسان زیر بار ظلم نیرود و مرگ با افتخار را برزندگی ذلت بار ترجیح نمیدهد. پیروان دین خدا، رهروان خط سرخ حسین اندو راضی به ریختن خون خود هستندتا مکتب اسلام جاودانه بماند. کفر همیشه در مقابل اسلام قرار داشته است. هابیل در مقابل قابیل، فرعون در مقابل موسی وابوجهل و ابوسفیانها در برابر رسول خدا حضرت محمد(ص) و شیطان بزرگ آمریکا و صدام مزدور در برابر امام عزیزمان خمینی کبیر. از اول خلقت انسان برای راهنمائی بشر دینی بوده و کتابی و راهی و شریعتی و همیشه طرفداران حق سرافراز و پیروز بوده و جاوید و زنده هستندامت شهید پرور و قهرمان، خداوندبرشما منت نهاد و این رهبر را به سویتان گسیل داشت تا به پیروی ازمکتب همیشه جاوید اسلام و سنت رسول اکرم(ص) زندگی کنیم. خداوندانقلاب اسلامی رابه رهبری امام به پیروزی رساند و ملت ایران را که در زندگی دنیوی گم شده بودند به وسیله اسلام زنده ساخت و جوانان را آنچنان عاشق مکتب و شهادت ساخت که اکنون مشتاقانه
هجوم می برند بر دشمنان بعثی و مزدوران آمریکائی و برای دفاع از دین و مکتب خود جان راچه ارزش باشد که فدا نکنند.
قسمتی از وصیتنامه شهید اصغر جبروتیان :
ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. خدایا بخاطر تو و اسلام تو و قرآن تو بهر کجای دنیا برای مبارزه سفر خواهم کرد خدایا بخاطر رسیدن به تو و عشق به تو از همه چیز خود حتی از جان خود گذشته و سراسیمه به سوی تو می آیم. امیدوارم که قبول فرمائی که من به جزگناه چیز دیگری در کوله بار خود ندارم. به امید آنکه امام زمانم از من و از همه خشنود باشد و با درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی فرمانده کل قوا و با درود به روان پاک شهیدان سرخ جامگان اسلام از آدم تا حسین و ا زحسین تاکنون وشهیدان هفتم تیر مخصوصا آیت الله بهشتی و با درود به روح پر فتوح محمد منتظری، رجائی، باهنر ودیگر شهیدان ایران وصیت نامه خود را آغاز میکنم :پدرم و مادرم درود بر شما درود برشما که با زحمتهای فراوان و باهر ناراحتی و دردی مرا بزرگ کردید و به جبهه فرستادید تا با دشمنان اسلام مبارزه کنم، دورد بر شما که به من یاد دادید لبیک گفتن را، لبیکی که حسین(ع) د ر۱۴۰۰سال پیش “هل من ناصر ینصرنی ” آنراگفته است. خدابه شما اجری بزرگ بدهد انشاء الله. . . پدرم، مادرم، ملتم، اگر شهید شدم اول سلام مرابه رهبرم برسانید ثانیا برایم قبل از آنکه عزاداری کنیدو قبل از آنکه تشریفات را به جای آورید تبلیغ کنید سپس بگذارید بفهمند برای چه رفتم و برای چه کشته شدم. . . . درمقابل دشمنان گریه مکنید، گریه بکنیدولی به جای خود. درمقابل دشمنان چنان استوار باشیدکه لرزه براندامشان بیفتد ودیگر دور و برتان نیایند. پدرم، مادرم بعداز من خواهشی که از شما دارم این است که اگر دیگر برادرانم نیز خواستند به جبهه بروند، به آنها اجازه
بدهید بروند. نگذارید روغن آن خشک شود. نگذارید اسلحه ام روی زمین مانده وخاک بگیرد. بگذار تا مبارزه هست ما نیز شرکت جزئی در این مبارزه داشته باشیم. ا زشما ملت غیور ایران، از خانوادۀ خود، تنها خواهشی که دارم این است که این پیر جماران رهبر انقلاب راتنها مگذارید و خود نیز تا خون در بدن دارم و تا جان در بدن دارم تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم از اسلام و قرآن و مکتب تا آنجائیکه بتوانم دفاع خواهم کرد، امیدوارم که مورد مرحمت و لطف خداوند قرار گیرم.