هدف،برنامه و روش انبیاء

قسمت دوازدهم

آیت الله جوادی آملی (عضو شورای عالی قضایی)

 

بیماران قلبی از دیدگاه قرآن

آیاتی در قرآن کریم دلالت دارد بر اینکه انسانها از نظر باطن و جان، بر سه گروه تقسیم می گردند:

۱- زنده و سالم. ۲- مرده ی متحرک. ۳- زنده و بیمار.

مومن زنده و سالم است. کافر و منافق، مرده است و ضعیف الایمان، زنده بیمار است که مصداق “والذین فی قلوبهم مرض” می باشد.

اما اینها به حد کفر و نفاق نرسیده اند و اصل ایمان در آنان محفوظ است ولی ضعیف است و در اثر تعلیم و تربیت، امکان تقویت ایمانشان هست و در اثر توبه و تربیت صحیح ممکن است سلامت قلب خود را باز یابند.

که اگر توجهی نکنند و معالجه نگردند به حد مرگ می رسند. بنابراین در قرآن کریم تقسیم بندی فوق صورت گرفته و نیز مرحله ی دیگری بیان شده است که اگر بیماران قلبی معالجه نگردند به حد مرگ می رسند و در مرحله سوم راه تعلیم و تربیت را بیان نموده که با رعایت آن، قلب، سلامت خویش را بازیابد و با عدم رعایت آن به حد مرگ می رسد.

کافر و منافق از نظر قرآن مرده اند:

قرآن، بیان پیامبر (ص)را در کفار و منافقینی که مرده اند موثر نمی داند:

إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (٣۶)[۱]

فقط آنانکه گوش دارند به ندای تو جواب مثبت می دهند ولی مردگان در قیامت به حسابشان رسیدگی خواهد شد.

باز در سوره ی انعام، آیه ی ۱۲۲ آمده است:

أَوَمَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (١٢٢)

یعنی آیا آنکس که مرده بود و ما او را زنده کردیم و با نور و روشنائی در بین مردم حرکت می کند، مانند کسی است که در تاریکیها فرو رفته و راه نجاتی برایش نیست؟ اینها دو گروه هستند که هرگز با هم مساوی نیستند. مگر آنانکه بخود آیند و توبه کنند که پس از آن، زنده خواهند شد. بنابراین کفار و منافقین مرده اند ولی آنانکه مصداق “الذین فی قلوبهم مرض” می باشند، قابل معالجه هستند و اگر خود را معالجه کنند زنده می شوند و اما آنانکه:

“نبذوا کتاب الله وراء ظهورهم”

– پشت به کتاب خدا کرده اند، مرده خواهند بود! در سوره ی بقره، پنج آیه اولش، درباره مومنین نازل شده که از هدایت خاص برخوردارند، اینها گروه اولند که سالمند و زنده: “هدی للمتقین” تا آخر این آیات، گروه دوم کفارند که مرده اند:

¨bÎ) šúïÏ%©!$# (#rãxÿx. íä!#uqy™ óOÎgøŠn=tæ öNßgs?ö‘x‹Rr&uä ÷Pr& öNs9 öNèdö‘É‹Zè? Ÿw tbqãZÏB÷sム[۲]ÇÏÈ

اینها صفات مردگان است که چشم های آنها نمی بیند و گوش آنها نمی شنود ودلهای آنان نمی فهمد. گروه سوم منافقینی هستند که در اول، ضعیف الایمان می باشند:

یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ (٩)[۳]

– به گمان خود، خدا را فریب می دهند و آنان را که ایمان آوردند ولی فریب نمی دهند مگر خودشان را و نمی فهمند. چه شد که اینگونه شدند؟ آنان بیماری قلبی خویش را درمان نکردند و به حد کفر و مرگ رسیدند:

“فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا”

– در قلبهای آنان مرض است و خداوند مرض آنها را افزون نمود.

سرچشمه عذاب و بیماری:

هرگز خداوند مرض نمی فرستد ولی اگر رحمت و عنایت خود را بردارد و شخص را به حال خود واگذار نماید، سقوط می کند، همانگونه که کودک را اگر به حال خود رها کنند و اگر لجبازی کند و خود را رها کند، می افتد همینطور اگر انسان، نالایق شد، خداوند او را بخود واگذار می کند. بدین جهت رسول اکرم (ص)مکرر عرض می کرد:

“الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین”

– خدایا مرا یک چشم بهم زدن، به خودم وا مگذار و در دعای ماه رجب آمده:

“ولا تکلنا الی غیرک”

– ما را بغیر خودت واگذار مکن، چون ما نمی توانیم به پای خود بایستیم و غیرخدا نمی تواند نگهدار ما باشد:

مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (٢)[۴]

– اگر خداوند درهای رحمت خود را روی مردم گشاید احدی نمی تواند ببندد و اگر خدا امساک کند، احدی نتواند رحمت بفرستد.

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلا خَسَارًا (٨٢)[۵]

آنانکه شایستگی دارند، رحمت برآنان نازل خواهد شد و برای ستمگران کمترین فائده نخواهد داشت بلکه خسران و زیان برای آنان خواهد بود.

پس خدا عذاب و مرض را نمی فرستد، بلکه همین که رحمت و عنایت خود را برداشت، شخص نمی تواند روی پای خودش بایستد و سقوط    می کند و اگر سقوط کرد در دنیا عذاب است تا برسد به عذاب اخروی، داشتن رفیق خوب نعمت است، داشتن یک استاد خوب نعمت است و همینطور هم بحث خود یک نعمت است، وقتی شخصی لایق نبود، این نعمتها را خدا نمی دهد و وقتی نداد، سقوط می کند:

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لا یَعْلَمُونَ (١٣)[۶]

– میگوید آنان سفیه هستند و مرتجع و نادان می باشند، ما روشنگریم. قدم به قدم آنها را اغفال و منحرف نموده و تا جائی می رساند که میگویند:

“انما نحن مستهزئون”

تا آنان سیر نزولی پیدا میکنند، مشمول آیه ی:

وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ (١٢۵)[۷]

می شوند تا به سرحد کفر  و مرگ میرسند و در آیه ی قبل از این آمده است:

“و اذا ما انزلت سوره فمنهم من یقول”

“ایهم زادته هذه ایمانا”.

– وقتی سوره الی از طرف خداوند نازل می شود بعضی از همین مردم می گویند این سوره که آمده چه نقشی را ایفا میکند و چه اثری دارد؟ جواب می دهد، درباره گروها اثر مختلف دارد:

“فاما الذین امنوا فزادتهم ایمانا وهم ”

“یستبشرون”

“و اما الذین فی قلوبهم مرض …”

– آنانکه ایمان دارند، ایمان خود را تقویت نموده و خوشحال خواهند بود، و آنانکه بیماری در دل دارند و درمان ننمودند،به سرحد کفر و مرگ         می رسند.

سقوط انسان بر اثر ادامه معصیت:

ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوءَى أَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ (١٠)[۸]

– سرانجام آنان که به معصیت و گناه ادامه می دهند این است که آیات الهی را تکذیب می کنند و به سرحد کفر میرسند.

استاد علامه طباطبائی در “المیزان” فرموده است: اسم کان، “و ان کذبوا” می باشد، یعنی عاقبت آدمهای فاسق، کفر است. کسی که نماز     نمی خواند، معصیت کار است ولی وقتی که به گناهش ادامه داد سر از کفر در می آورد، دیگران این چنین معنی نکرده اند. این “متفق علیه” است که بیمار اگر معالجه و درمان نشود به سرحد مرگ می رسد:

“و ماتوا و هم کافرون”.

همانگونه که ایمان و عمل صالح انسان را سیر صعودی می دهد:

“یهدیهم ربهم بایمانهم”

– در این دنیا خدا ایمانشان را کامل خواهد کرد و در آخرت هم:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الأنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ (٩)[۹]

به وسیله ایمان به مقاماتشان می رسند، به بهشتهائی که نهرها از زیر آن جریان دارد.

سرچشمه عزت:

در آیه ی ۱۰ از سوره فاطر، به این سیر صعودی اشاره دارد:

“من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا”.

هر که می خواهد عزیز باشد، پس تمام عزت برای خدا است. مهمترین نعمتهای الهی عزت است، و مومن عزیز است که هرگز ذلیل نخواهد شد و حق ندارد خود را ذلیل کند. ممکن است از لحاظ مالی در زحمت باشد ولی عزت از مومن گرفته نمی شود، بعضی ها بجاهائی خود را مرتبط می کنند که عزیز شوند:

الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا (١٣٩)[۱۰]

– عزت را از درخانه غیرخدا می جویند کسی که عزت می خواهد، سرچشمه ی عزت خداست.

“الیه یصعد الکلم الطیب و العمل”

“الصالح یرفعه”

با اعتقاد خوب و عمل صالح می توان به سرچشمه عزت دست یافت و اگر رسول الله (ص) و سایر مومنین عزت دارند، ذات اقدس به آنها اعطاء فرموده است:

“ولله العزه و لرسوله و للمومنین”

با اعتقاد و عمل صالح می توان به عزت رسید، نه آنکه عمل، عقیده را جلو می برد خیر، جان و روح عمل عقیده است و عمل صالح انسان را سیر صعودی می دهد و در مقابل: “الذین یمکرون السیئات” آنها که نقشه می کشند و توطئه می کنند و سیر نزولی دارند، مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُولَئِکَ هُوَ یَبُورُ (١٠)[۱۱]

بخواست خدا در آینده روشن خواهیم نمود که چگونه به هلاکت می رسند، همان گونه که زمین بر دو قسم است. زمین دایر و زمین بایر (یعنی “هالک” -بوار یعنی هلاک- زمین بایر سنگلاخ است نه آب دارد و نه قابل کشت و زرع است، تا احیاء نشود، قابل کشت و زرع نیست) دلهای مردم هم همینطور است: دلهای دائرو دلهای بایر، جامعه دایر و جامعه بایر. و مومن، دایر است و منافق و نقشه های شوم وی، بایر و هالک خواهد بود. والسلام، ادامه دارد …[۱۲]

 

[۱] – سوره انعام، آیه ۳۶٫

[۲] – سوره بقره ، آیه ۶٫

[۳] – سوره بقره، آیه ۹٫

[۴] – سوره فاطر، آیه ۲

[۵] – سوره اسراء، آیه ۸۲

[۶] – سوره بقره، آیه ۱۳

[۷] – سوره توبه، آیه ۱۲۵

[۸] – سوره روم، آیه ۱۰

[۹] – سوره یونس، آیه ۹

[۱۰] – سوره نساء، آیه ۱۳۹

[۱۱] – سوره فاطر، آیه ۱۰٫

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *