نکته ها و نوشته ها

سخنان معصومین علیهم السلام

پیامبر اکرم ((ص)) :

” صنفان من الناس ، اذا صلحا صلح الناس و اذا فسدا ”

” فسد الناس ، العلماء و الأمراء ”

دو گروه از مردمند که اگر صالح بودند مردم صالح می‌شوند واگر فاسد بودند مردم را به فساد می کشانند : علما و دانشمندان ،‌و امرا و زمامداران .

امیرالمؤمنین ((ع)) :

” لایترک الناس شیئا م امر دینهم لاستصلاح دنیاهم ”

”  الا فتح الله علیهم ما هو أضرمنه ”

مردم چیزی را از شئون دین برای‌ مصالح دنیوی رها نمی کنند مگر اینکه خدا وضعی بر آنها پیش می آورد که زیانش بیش از زیان از دست دادن آن مصلحت است .

امام مجتبی ((ع)) :

” من ادام الاختلاف الی المسجد اصاب احدی ثمان : آیه محکمه و اخاً مستفاداً و علما مستطرفا و رحمه منتظره و کلمه تدلٌه علی الهدی او ترده عن ردی و ترک الذنوب حیاء و خشیه . ”

هر که پیوسته به مسجد رود ،‌به یکی از ۸ فائده دست یابد : نشانه ای محکم ، دوستی که از او استفاده برد ،‌دانشی‌ نوین ، رحمتی مورد انتظار ، سخنی‌ که به راه راستش هدایت کند یا از هلاکتش رهاند ، ترک گناهان از شر مردم و ترس خدا .

امام حسین ((ع)) :

” ان قوماً عبدوا الله رغبه فتلک عباده التجاروان قوما ”

” عبدوا الله رهبه فتلک عباده العبید ،‌و ان قوماً ”

“عبدوا الله شکراً فتلک عباده‌ الأحرار”

” و هی افضل العباده ”

مردمی‌ به شوق بهشت خدا را پرستیدند ، و این عبادت بازرگانان است . و مردمی‌ از ترس ، خدا را پرستیدند و این عبادت بردگان است ،‌و مردمی‌ از شکر و قدردانی‌ خدا را پرستیدند ، و این پرستش آزادگان است و این بهترین عمل است .

امام زین العابدین ((ع)) :

” من عمل بما افترض الله علیه فهو من اعبد الناس ”

کسی که آنچه خدا بر او واجب کرده است ، انجام دهد از جمله عابدترین مردمان است .

امام باقر ((ع)) :

” لا تذهب بکم المذاهب ، فوالله ما شیعتنا الا من اطاع الله عزوجل ”

گمانهای بیهوده نبرید ، به خدا قسم شیعه ما نیست جز آن کس که خدای را اطاعت کند .

امام صادق ((ع)) :

” ما عبدالله بشیء افضل من اداء حق المؤمن ”

خداوند عبادت نشده است به چیزی برتر از اداء حق مؤمن .

امام موسی بن جعفر ((ع)) :

” یا هشام لا تمنحوا الجهال الحکمه فتظلموها ولا تمنعوها اهلها فتظلموهم ”

ای هشام ! جاهلان را حکمت نیاموزید ، که به حکمت ستم کنید . و آن را از اهلش منع نکنید ، که به آنان ستم نمائید .

۷- امام رضا ((ع)) :

” لیس العباده کثره الصلاه‌ و الصوم ، انما العباده التفکر فی امرالله عزوجل ”

عبادت به نماز و روزه بسیار نیست بلکه عبادت همانا تفکر و اندیشیدن در امر خدا است .

 

 

 

آداب سخن گفتن

خواجه نصیرالدین طوسی

باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند و هر که حکایتی یا روایتی کند و او بر آن واقف باشد ، وقوف خود را بر آن اظهار نکند ،‌تا آن کس آن سخن به اتمام رساند. و چیزی‌ را که از غیر او پرسند جواب نگوید . و اگر سؤال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود ، برایشان سبقت ننماید . و اگر کسی به جواب مشغول شود و او بر بهتر جوابی از آن قادر بود ، صبر کند تا آن سخن تمام شود ،‌پس جواب خود بگوید ، بر وجهی که در متقدم طعن ننماید . و اگر از او پوشیده دارند ، استراق سمع نکند و تا او را با خود در آن مشارکت ندهند ، مداخلت نکند . و با مهتران سخن به کنایت نگوید و آواز به بلند دارد و نه آهسته ،‌بلکه اعتدال نگاه بدارد . و اگر در سخن او معنی غامض افتد ، در بیان آن به مثال های واضح جهد کند و الا شرط ایجاز نگاه دارد … و سخن که با او تقریر می کنند تا تمام نشود، به جواب مشغول نگردد. و آنچه خواهد گفت تا در خاطر مقرر نگرداند ، در نطق نیاورد . و سخن مکرر نکند مگر که بدان محتاج شود. و قلق و ضجرت ننماید ،‌و فحش و شتم بر لفظ نگیرد … و در هر محلی سخن مناسب آن مجلس گوید . و در اثنای سخن به دست و چشم و ابرو اشارت نکند مگر که حدیثی اقتضای اشارتی لطیف کند ،‌آنگاه آن را بر وجه پسندیده ادا نماید …و کسیکه الاحاح با او مفید نبود بر او الحاح نکند … و سخن باریک با کسی که فهم نکند نگوید … و باید که شیندن او از گفتن بیشتر بود.

از اخلاق ناصری‌

 

اسرار لغت

چرا شیطان را شیطان می نامند ؟

اگر نون را جزء کلمه چاپ بیاوریم ،‌ اصل در شیطان ، شطن است و معنایش : دورشد، یعنی چون شیطان دور است از رحمت الهی‌، و مورد غضب و لعنت خدا قرار گرفته است ، لذا او را شیطان یعنی دور شده می نامند.

برخی گفته اند که نون در شیطان زیادی است و اصل کلمه شاط ،یشیط است . شاط یعنی از شدت غضب سوخت ، زیرا به قدری شیطان عصبیت داشت که چون از آتش خلق شده بود ،‌حاضر نشد برای‌حضرت آدم ، و به امر الهی‌ سجده کند. راغب در مفردات از ابوعبیده نقل می کند : الشیطان اسم لکل عارم من الجن و الانس و الحیوانات : یعنی شیطان اسم هر پلید و سرختی (زیرا به هر دو معنی آمده ) از انسانها و اجنه و حیوانات است . در قرآن هم شیطان اختصاص به جن ندارد بلکه شیاطین الانس و الجن آمده است که شاید به همین منظور باشد . استثناء هر اخلاق بدی و خوی زشتی را شیطان می گویند . راغب روایتی نقل کرده است از حضرت رسول ((ص)) که فرمودند : ” الحسد شیطان و الغضب شیطان ” .

مثل و مثال

مثل

” از تو حرکت از خدا برکت ”

مثال :

سایه حق بر سر بنده بود                       عاقبت جوینده یابنده بود

( مولوی )

راه جستن زتو ، هدایت از او                    جهد کردن زتو ، عنایت از او

( سنائی )

نابرده رنج گنج میسر نمی شود               مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

( سعدی )

کسی را که کاهل بود گنج نیست            که اندر جهان سود بی رنج نیست

( فردوسی )

هر که چون سایه گشت خانه نشین         تابش ماه و خور کجا یابد

وانکه پهلو تهی کند از کان                      صره̾ سیم و زر کجا یابد

وانکه در بحر غوطه می نخورد                  سلک در و گهر کجا یابد

گر هنرمند گوشه گیر بود                        کام دل از هنر کجا یابد

باز کز آشیان خود نپرد                            بر شکاری‌ ظفر کجا یابد

( ابن یمین )

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *