قوانین کیفری در اسلام

قسمت هفتم

حجه الاسلام والمسلمین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب اسلامی

محارب

اشاره :

قبل از ورود به بررسی دومین عنوان یعنی “محارب” لازم بود از مقدماتی بحث شود . اول: حکمت اجرای حدود و تعزیرات و کیفرهای اسلامی و منافع آن برای جامعه مسلمین . دوم : تعریف حد و تعزیر. سوم : وجود کیفر برای تمام جرائم و گناهان اعم از کبیره و صغیره در شرع مقدس اسلام . چهارم : ارتکاب گناهان کبیره اعم از آن که فعل حرام و یا ترک واجب باشد در صورتی که بیش از دو بار تکرار شود و بعد از هر دفعه ارتکاب به مجازات شرعی رسیده باشد به اعدام محکوم می شود . پنجم : یکی از شرایط اجرای حدود بلوغ و رشد کسانی است که مرتکب جرم شده اند.

ششم

یکی از اشکالاتی که دشمنان انقلاب همواره برای لکه دار ساختن چهره منور جمهوری اسلامی در رسانه های گروهی و بلندگوهای امپریالیستی آن تکیه کرده و جنجال می آفرینند ، اعدام کردن بچه ها و زنهای حامله در جمهوری اسلامی است . ما نه به خاطر پاسخ به آنان که آنها آنقدر با اسلام دشمن  و کینه دارند که اگر در ایران اعدام و یا زندانی اصلا وجود نداشته باشد باز برای سرکوبی جمهوری اسلامی و سلطه پیدا کردن خودشان از هیچ تهمت و افترائی فروگذار نخواهد بود و مسلمین را رها نخواهند ساخت ، لکن برای روشن شدن اذهان برادران و خواهران مسلمان بی طرف و مستقل و آزاد که احیانا از احکام مقدس اسلام اطلاع کافی ندارند حکم بچه های نابالغ را در شماره قبل متذکر شدیم و اینک به حکم زنهای حامله بچه دار که فرزندانشان شیرخواره هستند از نظر اسلام می پرازیم و با توجه به اینکه دادگاههای انقلاب اسلامی بر اساس احکام اسلام حکم خود را صادر می کنند ، دفع این گونه تهمتها بسیار روشن و مبرهن خواهد بود.

شیخ طوسی (ره ) در کتاب حدود “نهایه” می فرماید: “واَلمَراه اِذا زَنَت و هی حامِلٌ لم یَقُم علیها حَدّ : لاالرَّجم و لاالجَلد حتّی تَضَعَ ما فی بَطنها و تَخرُجُ مِن نِفاسِها و تُرضِعَ وَلَدَها فاذا فَعَلَت ذلک اُقیمَ علیها الحدِّ : رَجماً کان اَو جَلداً”

می فرماید اگر زنی مرتکب عمل زنا بشود در حالی که حامله است بر او حد اجرا نمی گردد ، نه سنگسار می شود و نه شلاق بر او می زنند تا هنگامی که وضع حمل کند و پس از گذشت مدت نفاس که ده روز است و زمانی که بچه شیر می خورد . و پس از بی نیاز شدن بچه از مادر حد را بر او جاری می کنند.

صاحب جواهر در کتاب حدود جواهر می فرماید: ” ولا یُقامُ الحَدُّ فَضلاً عنِ القِصاصِ وَلَو جَلداً کَما صَرَّحَ بِهِ الفاضِلُ و غَیرُه علی الحامِلِ و لو مِن زِنا حتّی تَضَعَ وَلَدَها و تَخرُجُ مِن نَفاسِها بِلا خِلاف اَجِدُهُ نَصّاً و فَتوی بَل و لا اِشکالَ مَعَ فرضِ خَوفِ الضَّررِ علی وَلَدِها لَو جُلِدَت لِِعَدَمَ السَّبیلِ علیه اِذ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزرَ اُخری کما صَرَّحَ بِهِ فی الخَبَرِ المَرویِّ عن اِرشادِ المُفیدِ بَل و حتّی تُرضِعَ الولَدَ اِن لَم یَکن لَه مُرضِعَهٌ بلا خِلافٍ اَجِدهُ فیه اَیضاً حتّی لو کان جَلداً یُخشی منهُ الضَّرَرُ بِرِضاعِها لَه”.

یعنی حدود الهی – اگر چه شلاق باشد – درباره ی زن حامله اجرا نمی شود تا چه رسد به قصاص ، اگر چه از زنا حامله شده باشد تا هنگامی که وضع حمل کند و از نفاس خارج شود . این مطلب در بیان فقها اتفاقی است و من قول خلاف این را نیافتیم . سپس می فرماید : بلکه هیچ شبهه ای نیست که در صورتی که مادری اگر شلاق بخورد به بچه اش ضرر می رسد نباید حدود را اجرا کرد ، چرا که پروردگار می فرماید : هیچ کس به علت گناه دیگری مجازات نمی شود . و در اینجا بچه بی گناه است و به خاطر گناه مادر نباید به فرزند او آسیبی برسد . و اگر وضع حمل کند ولی به بچه اش شیر بدهد و شلاق خوردن موجب کم شدن یا قطع شیر بشود حتما باید از اجراء حد خودداری کرد.

حضرت امام امت در کتاب حدود تحریر الوسیله می فرماید : مساله ۸ “لا یُقامُ الحَدُّ رَجماً و لا جَلداً علیٌّ الحامِلِ و لَو کانَ حَملُه مِن الزِّنا حتی تَضَعَ حَملَها و تَخرُجَ من نِفاسِها اِن خیفَ فی الجَلدِ الضُّرَرُ عَلی وَلَدِها و حتّی تُرضِعَ وَلَدَها اِن لَم یَکُن لَه مُرضِعَهٌ و لَو کانَ جَلداً اِن خیفَ الاِضرارٌ بِرِضاعِها و لَو وُجِدَ لَهُ کافِلٌ یَجِبُ علیها الحدُّ مَعَ عَدَمِ الخَوفِ علیهِ”         ج دوم صفحه ۵۹۵

یعنی حدود الهی نه شلاق و نه سنگسار کردن و نه دیگر حدود مانند کشتن و اعدام بر زن حامله اجرا نمی شود اگر چه بچه خود را از طریق نامشروع به بار آورد و باید صبر کرد تا روزی که وضع حمل کند و از نفاس خارج بشود و بچه از شیر مادر بی نیاز گردد در صورتی که زن دیگری متکفل شیر دادن به او نباشد و اگر در اجرای شلاق بیم آن باشد که شیر مادر کمتر بشود و یا قطع گردد نباید شلاق به او زد . مگر آنکه کسی متکفل شیر دادن به او باشد که در آن صورت اگر برای بچه ضرری نباشد حد را باید جاری کرد.

همان طور که توجه کردید درمیان فقها بزرگ اسلام از قدماء و متاخرین هیچ کس نداریم که معتقد باشد زن حامله را می شود اعدام کرد و یا شلاق زد . و حرام بودن این مطلب یکی از مسلمات فقه شیعه وبرادران اهل تسنن است .

از برادران اهل تسنن به یک نقل کفایت می کنیم :

در جلد پنجم : الفقه علی المذاهب الاربعه جزائری ، که یکی از علمای اهل تسنن است و کتاب خودش را بر اساس تمامی مذاهب چهار گانه اهل تسنن نوشته است در ص ۶۳ چنین می گوید :

“اِتَّفَقَ الفُقَهاءُ عَلی اَنَّ المَراًهً لا تُجلَدُ فی حالِ الحَملِ بَل تُوأَخِّرُ حتّی تَضَعَ الجَنین و یَزولُ الم ُ الوِلادهِ و تَبراٌ من النِفاسِ حِفظاً للجنینِ و المراهِ لِئَلّا یَهلُکا بِاجتماع الجَلدِ و اَلَمِ الوِلادَهِ و مَرَضِ النِّفاسِ لِمارویَ عن الاِمامِ کَرَمَ اللهُ وَجهَهُ اَنَّهُ خَطَبَ المُسلمینَ فقالَ : اَیُّها النّاسُ اَقیموا علی اَرِقّائِکُمُ الحَدّ مَن اَحصَن منهم و من لَم یُحصن

وَرَوَی الخَمسَهُ غَیرالبَخاری عن عِمرانِ بن حُصَین رَضی اللهُ عنه: انَّ امرَاَهً مِن جهنیه اَتَت رَسُولَ اللهِ (ص) وَ هی حُبلی مِنَ الزِّنافقالت یا نبیِّ الله اُصِبتُ حَدّا فَاَقِمهُ عَلَیَّ فَدَعا نَبیُِ الله (ص) وَلیُِها فقالَ: اَحسِن اِلَیها فَاِذا وَضَعت فاُتینی بِها فَفَعَلَ فَاَمَرَ بها نبیِّ الله (ص) فَشَکَت علیها ثِیابها ثُمَّ اَمَرَ بِها فَرُجِمَت ثم صَلّی فقال عُمَر: تُصَلّی علیها یا نَبّی الله و قَد زَنَت؟! فقال: لقد تابَت توبَهً لَو قُسِّمَت بَینَ سَبعینَ مِن اَهلِ المَدینهِ لَوَ سِعَتُهُم وَهَلَ وُجِدَت تَوبه اَفضَل من اَن جادَت بِنَفسِها لِله تعالی.فَیُوءخَذُ من الحدیثِ اِقامَه الحَدِّ علی العبدِ و الاَمَهِ مَن کانَ مُحصِناً اَو غَیر مُحصِنٍ کما یُوءخَذُ من الحَدیثِ تاخیرُ الحَدِّ عن النَّفساءِحتّی تَصِحَّ و یُتمّ نفاسها و تَرضَعَ طِفلَها حتّی یُستَغنی عنها رَحمهً بِالجَنین و هذا من یُسرِ الاسلامِ.”

یعنی : فقها اهل تسنن اتفاق دارند بر اینکه زن حامله را از نظر اسلام شلاق نمی زنند تا وقتی که وضع حمل کند و از نفاس خارج بشود چرا که حفظ جان بچه و مادر لازم است و اگر درد حاملگی و درد و ناراحتی وضع حمل و دوران نفاس با درد اجرای حد توام باشد ، احتمال هلاکت و از بین رفتن هر دو است و لازم است که هر دو را حفظ کرد ، و از امام علی (ع) نقل شده است که در برابر مردم در یکی از خطبه ها فرمودند : ای مردم ! بر بردگان خود نیز در صورتی که مرتکب جرمی می شوند و عمل زنا را انجام می دهند حد جاری کنید . صاحب کتب صحاح ششگانه اهل تسنن غیر از بخاری از عمران بن حصین نقل می کند که روزی از طایفه جهنیه زنی که حامله بود و مرتکب زنا شده حضور رسول الله آمد و اظهار کرد که یا رسول الله مرتکب عملی که موجب حد است شده ام ، درباره ی من حد الهی را اجرا کن . رسول الله ولی آن زن را خواست و فرمود: این زن را با نیکی حفظ کن و هنگامی که وضع حمل کرد پیش من بیاور . رفتند و پس از آنکه وضع حمل کرد او را پیش رسول الله آورد. حضرت دستور داد لباسش را بر روی او انداختند و محکم بستند سپس دستور داد سنگسارش کردند و پس از فوتش خود رسول الله (ص) بر او نماز خواند. عمر در آنجا حاضر بود با تعجب پرسید آیا بر زنی که زنا کرده است نماز می خوانی؟ فرمود: او توبه ای کرده ( که آنقدر محکم و واقعی است ) اگر در میان هفتاد نفر از اهل مدینه تقسیم بشود آنها را نجات می دهد و آیا توبه ای را بهتر از این یافتی که شخصی خودش را در برابر خداوند تسلیم کند ( نظرشان به این است که خودش آمده و اعتراف کرده و درخواست نموده که مجازات شود ودر برابر حدود و کیفر الهی با کمال میل تسلیم شده است و قهرا این چنین توبه پاک کننده است ) پس صاحب کتاب مذکور می گوید: از این حدیث چند مطلب استفاده می شود یکی اینکه بردگان اگر زنا کنند خواه محصنه باشند یا غیر محصنه باید مجازات شوند . دوم اینکه اگر زن حامله مرتکب زنا شد باید مهلت داد تا وضع حمل بنماید و از دوران نفاس فارغ شود و بچه خود را شیر بدهد تا اینکه بچه از مادر بی نیاز بشود و این حکم از جهت رحمت پروردگار برای جنین است و بر آسان بودن احکام اسلام و مطابق بودن آن با مصلحت انسان دلالت می کند تا اینجا با نقل اقوال روشن شد که اجماع فقها مسلمین بر این است که  زن حامله را نباید اعدام کرد و یا شلاق زد اگر چه شرعا مستحق آنها باشد و تا بی نیاز شدن بچه از تربیت مادر باید صبر کرد و اما ادله مسئله بر اجماع فوق الذکر دو چیز است : ۱- آیه شیفه ولا تَزِر وازِرَهٌ وِزرَ اُخری [۱] هیچ فردی به جهت جرم دیگران کیفر و مجازات نمی شود . روشن است که اگر زن حامله یا شیرده وقتی اعدام بشود یا شلاق بخورد تنها او نیست که کیفر می بیند و صدمات مجازات را تحمل می کند بلکه به جنین و یا بچه ای که شیر می خورد و به تربیت مادر نیاز دارد شدیدا لطمه می خورد در حالی که هیچ گناهی را انجام نداده است و طبق آیه شریفه کسی که مجرم نیست نباید کیفر بشود . . .آیات اهل بیت عصمت (ع) نیز به همین مطلب تصریح کرده اند.

۲- روایات که بسیار است و ما به نقل چند تا از آنها که از نظر سند و ظهور قابل استناد است کفایت می کنیم :

اول: مرحوم مجلسی در روضه المتقین فی شرح من لا یحضر الفقیه ج ۱۰ ص ۳۸ می فرماید :”و روی الشیخ فی الموثق عن عمار الساباطی قال : سَالتُ اَبا عبدالله (ع) عن مُحصِنَهِ زَنَت  و هی حُبلی قال : تَقِرُّ حتّی تَضَعَ ما فی بَطنِها و تُرضِعُ ولدهاثم ترجم” شیخ صدوق (ره) در کتاب من لا یحضر الفقیه در خبر موثق از عمار ساباطی نقل می کند که عمار می گوید از امام صادق (ع) سئوال کردم درباره ی زن حامله ای که مرتکب زنای محصنه گشته است فرمودند : باید صبر کرد تا اینکه بچه را به دنیا بیاورد و او را شیر دهد سپس سنگسار می شود.

دوم : روایت ۲۳ جلد دهم ، تهذیب باب حدود زنا : روایت مفصل است ما نقل به معنی می کنیم و در جائی که لازم باشد عین عبارت امام را نقل می کنیم . و سند روایت تا حدی صحیح است میثم تمار رضوان الله تعالی علیه نقل می کند که روزی یک زن حامله که وضع حمل او نزدیک بود حضور امیرالمومنین (ع) مشرف شد و گفت یا امیرالمومنین مرتکب زنا گشته ام مرا تطهیر کن. خداوند تو را تطهیر کند . چرا که عذاب دنیا به مراتب از عذاب آخرت که نامحدود و لاینقطع هست بهتر است.

حضرت فرمود: از چه چیز تو را تطهیر کنم ؟ گفت برای اینکه زنا کرده ام . فرمودند : آیا شوهر داری ؟ گفت بلی . فرمودند: هنگام ارتکاب عمل قبیح شوهرت در مسافرت و غایب بود یا در محل زندگی تو حاضر بود؟ گفت: حاضر بود. فرمودند : برو پس از وضع حمل پیش من بیا تا تطهیرت کنم هنگامی که آن زن دور گشت به طوری که دیگر صدای امیرالمومنین را نمی شنید حضرت عرض کرد : پروردگارا خودت می دانی که این شهادت است ( یعنی اعتراف به زنا چهار مرتبه حضور حاکم شرع در حکم شهادت است که زنا را پیش حاکم ثابت می کند و باید حکم داد) پس از مدتی دوباره حضور امام آمد و گفت : من وضع حمل نمودم مرا تطهیر کن . حضر ت طوری برخورد کرد که گویا نمی داند و فرمود از چه چیز تو را تطهیر کنم ؟ گفت: زنا کرده ام دوباره حضرت سئوالات قبلی را تکرار کردند و ایشان همچون بار گذشته پاسخ دادند سپس فرمودند : برو تا دو سال کامل بچه ات را شیر بده و سپس بیا . رفت و پس از دو سال آمد اعتراف به زنا کرد و حضرت سئوالات را تکرار کردند و ایشان به همان نحو پاسخ گفتند سپس فرمودند : برو بچه ات را نگهدار تا آنقدر رشد کند که بتواند بخورد و بیاشامد و درک کند و از پشت بامی و یا در چاهی نیافتد و سپس بیا آن زن در حالی که شدیدا ناراحت بود و گریه می کرد برگشت و رفت و در نیمه راه عمروبن حریث مخزومی یکی از اصحاب امیرالمومنین (ع) او را دید و گفت چرا گریه می کنی ؟ گفت برای اینکه پیش امیرالمومنین رفتم تا مرا تطهیر و کیفر کند فرمودند برو و بچه را تکفل و نگهداری کن و پس از رشد بچه بیا و من می ترسم تا آن موقع مرگ مرا دریابد و بدون اینکه در دنیا کیفر بشوم با خدای خود ملاقات کنم . عمروبن حریث گفت برگرد و من پیش امیرالمومنین متعهد می شوم که نمی خواهم و احکام تو را ضایع نمی کنم بلکه مطیع تو و پیرو روش پیامبر تو هستم . عمروبن حریث مخزونی که برای کفالت و تعهد نگهداری بچه آنجا بود می گوید: نگاه کردم به چهره مبارک مولی امیرالمومنین دیدم که دو گونه مبارک علی آنچنان سرخ شده است که گویا آب انار بر آنها پاشیده شده است به ایشان عرض کردم یا امیر المومنین من خیال می کردم کار خوبی انجام دادم و مورد رضایت و رغبت حضرت عالی است و گرنه نمی کردم و الان که می بینم ناراحت هستید نمی کنم . فرمودند : آیا پس از ثبوت گناه با چهار بار اعتراف و شهادت علیه خودش این حرفها را می زنی ؟ هرگز ، باید به هر نحوی شده است بچه را نگهداری کنی . سپس دستور دادند آن زن را با کیفیت خاصی سنگسار کردند که روایت مفصل است ولی محل استشهاد ما همین مقدار بود که نقل کردیم.

حدود الهی نه شلاق و نه سنگسار کردن و نه دیگر حدود مانند اعدام بر زن حامله اجرا نمی شود اگر چه بچه خود را از طریق نامشروع به دست آورد.

خوانندگان گرامی خوب است که به چند نکته در روایت توجه بیشتری بکنند:

  1. اینکه انسان وقتی به فساد خودش پی ببرد و فهمید که گناه او را آلوده و ناپاک کرده است و روح او را کسل و مریض نموده است ومتوجه شد که باید علاج کرد به آسانی و با آغوش باز داروی روحی را قبول می کند که کیفر اسلامی است.
  2. همانطور که در مقالات قبلی گفته شد : کیفر دنیوی به مراتب آسانتر از کیفر اخروی است و اصلا قابل قیاس نیست و طبق روایات خداوند کریم تر از آن است که در آخرت نیز مجازات کند.
  3. ایمان و تعهد این زن که او را وادار به اعتراف و طلب کیفر می کند.
  4. استنکاف امیرالمومنین (ع) از ثبوت جرم. و این مطلب باید مورد توجه حکام محترم شرع و برادران بازپرس و بازجوی دادسراهای انقلاب قرار گیرد که پا فشاری باثبات جرمی نداشته باشند. زنا و لواط و فسادهای اخلاقی از نظر اسلام مردود است و خود باعث رواج فحشاء و منکر و از بین رفتن ابهت گناه در جامعه می شود.
  5. مورد بحث خودمان که چقدر اسلام برای نگهداری بچه در حالت جنین و در زمان شیرخوارگی و پس از آن تا موقع رشد اهمیت می دهد و سلامت بچه را می خواهد و کوردلان چه اتهاماتی واهی به اسلام و مسلمین می زنند.
  6. حرمت تعطیل حدود الهی پس از ثابت شدن گناه و اینکه تعطیل حدود و سهل انگاری در آن و حتی تاخیر آن گناه است و رسما با خداوند محاربه و دشمنی کردن است. و السلام .

ادامه دارد.

 

 

۱٫سوره ی انعام آیه ی ۱۶۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *