پاسداران بزرگ اسلام

سید مرتضی

حوزه های علمیه اسلامی و بخصوص شیعی بعنوان بزرگترین پایگاه اسلامی در طول تاریخ اسلام، مهمترین مهد پرورش “پاسداران اسلام “بوده و خواهد بود. اگر امام خمینی می فرمایند که “اگر روحانیون نبودند ما الان از اسلام اطلاعی نداشتیم “،از عمق یک واقعیت خبر می دهند، و بهترین دلیل بر وجود چنین امری، ارائه تاریخ زندگی و شرح حال علمای بزرگ حوزه ها می باشد که ضمناً تحلیلی نیز از تحول و تطور علمی و چگونگی حفظ و گسترش علوم اسلامی را در بردارد. این “احوال”نگاری گذشته از نشان دادن یک کمیت بی نظیر در کاوش علمی زوایای یک مکتب بی نظیر در کاوش علمی زوایای یک مکتب خاص بنام اسلام جنبه سازندگی روحی نیرومندی هم دارد که ناشی از تجسم مکتب در فرد مورد نظر می باشد. امیدواریم که مورد توجه خوانندگان قرار بگیرد.

سید مرتضی کیست؟

علی بن الحسین موسوی، پدرش شریف ابواحمد حسین، نقیب طالبیان در بغداد و فرزند موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی الکاظم صلوات الله علیه. بنابراین جد ششم سید مرتضی امام هفتم (ع) است. پدر نام فرزندش را علی گذاشت و لقبش مرتضی، که به “سید مرتضی “معروف بود، و بعدها به القابی چون “علم الهدی “و “ذوالمجدین ” “ابوالثمانین ” نیز ملقب گشت.

درباره لقب دادن او به علم الهدی داستآنهای مختلفی نقل نموده آند، و مشهورترین آنها داستانی است که شهید اول در کتاب “اربعین “ذکر نموده است : “محمد بن حسین وزیر قادر عباسی بود. او در سال ۴۲۰ بیمار شده و بیماری او بطول انجامید، تا اینکه حضرت امیرالمؤمنین (ع) را در خواب دید که به او می فرماید :به علم الهدی بگو برای تو دعائی بخواند تا اینکه شفا یابی. محمد وزیر می گوید که از آن حضرت پرسیدم علم الهدی کیست؟ فرمود علی بن الحسین الموسوی. وزیر از خواب بیدار شد،

فورا نامه ای سیدمرتضی نوشت و در آن نامه او را با این لقب معرفی کرد. سید در جواب وزیر چنین نوشت : “الله الله فی اَمری، فَاِنَّ قَبُولی فی هذا اللّشقَبِ شِناعَهٌ عَلَیَّ ”

وای بر من اگر این لقب را برای خود بپذیرم، چه من این قابلیت را در خود نمی بینم، و قبول کردن من این لقب را ننگ است برای من. وزیر بعرض رسانید که :بخدا قسم من چیزی جز آنچه امیرالمؤمنین درباره شما فرموده بود نگفته ام.

و اما وجه لقب دادن سید مرتضی به “ابوالثمانین “:

نوشته آند که در کتابخانه سید هشتاد هزار کتاب بود، و هشتاد کتاب نیز تألیف و تصنیف خود او بود و هشتاد و یک سال هم عمر کرد. ولادتش در ماه رجب سال ۳۵۵ هجری قمری در بغداد بوده است.

دانشمندان اهل سنت او را مجدد مذهب جعفری در راس قرن چهارم هجری شمرده آند

مقام علمی و عملی سید مرتضی.

شاید یکی از بزرگترین افتخارات شیعیان این است که تمام فرق و مذاهب مسلمین و غیر مسلمین در مقابل شخصیت علمی علمای شیعه سرتعظیم فرود اورده و در صف آنان اظهار عجز نموده آند. ما را بسی افتخار است که بزرگانمان زبانزد خاص و عام بوده و مورد احترام و تقدیر بیش از حد دانشمندان مسلمین و غیر مسلمانان بوده آند.

در اینجا نکته ای بنظر رسید که باید ذکر کنیم : درست است که بزرگان ما مآیه افتخار و سربلندی ما هستند. ولی باید آنان نیز به وجود پیروان خود افتخار کنند. باید ما در عمل و تحصیل علم بکوشیم راه آنان را رفته و رهنمودهای علمی و اخلاقی آنان را در زندگی مدنظر خود قرار داده، تا اینکه ما هم مورد مباهات و افتخار آنان باشیم. می گویند پدر سید مرتضی روزی از او سئوال کرد :میل داری به چه مقامی برسی؟ سید مرتضی که کودکی بود در جواب پدر گفت :من می خواهم بدرجه و مقام شما برسم. پدر در جوابش گفت :اگر همتت همین مقدار است بجائی نمی رسی. تو باید کوشش کنی که همچنان جدت امیرالمؤمنین بشوی، در آن صورت به مقام بلندی خواهی رسید.

اری، انسان باید از نعمت ها و امکاناتی که خدای بزرگ برای او فراهم اورده بیشترین استفاده را بکند و در پی تحصیل علم و دانش باشد که پیامبر اکرم(ص) فرموده است :زگهواره تا گور دانش بجوی. و علی (ع) می فرماید :”اَتَزعَمُ انکَ جِرمٌ صَغِیر وَ فیکَ آنطَویَ العالَمُ الاَکبَرُ ”

ایا می پنداری که مخلوق کوچک و بی ارزشی هستی، در حالی که در وجود تو دنیای بزرگ نهفته است. برادران، خواهران، از زندگی زودگذر خود بهترین استفاده را بکنید، و اوقات گرانبها را بیهوده صرف نکنید و همچون پاسداران بزرگ اسلام، از اسلام عزیز پاسداری کنید تا اینکه در دنیا و اخرت سرفراز باشید.

بی جهت نیست که امیرالمؤمنین، سید مرتضی را علم الهدی لقب می دهد، و در ۲۷سالگی این عالم بزرگوار مرجع فقهی و کلامی شمرده می شود، و از آن پس علمای طوائف مختلف مسلمین از کشورهای مختلف بوسیله نامه ها به او رجوع می کنند.

مگر می توان در مقام علمی و ادبی او بحث کرد. بی شک او یکی از بزرگترین و برجسته ترین دانشمندان شیعه محسوب می شود چنانکه از تألیفات بسیار او در علوم مختلف بدست می اید :سید مرتضی در کلام، فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، هیئت، ادبیات (نحو، صرف، لغت، معانی، شعر، محسنات لفظی )یگانه عصر خود بود. او زعیم علمی و رئیس امامیه و دانشمند فرزانه زمان خود بود. علامه- حلی درباره اش چنین می گوید :شیعیان از کتابهایش تا این زمان (که سال ۶۹۳ هجری است )استفاده کرده آند. او رکن تشیع و استاد بزرگ این طایفه است. خداوند جزای خیرش دهد. پیش از آنکه سید مرتضی به زعامت و رهبری شیعیان برسد، سئولات زیادی از او می شد که گاهی براساس اخذ رأی و گاهی برای امتحان و اختیار سید مطرح می شد، و در مقام جواب هیچوقت عاجز نشده و بی درنگ به سوالات علمی و ادبی پاسخ میداد، و این پاسخ ها را گاهی خود سید، و گاهی شاگردان وی به رشته تحریر درمی اوردند، که این پاسخ ها جزء کتب سید محسوب میشود مانند :”المسائل الموصلیه،المسائل الطرابلسیه، مسائل اهل مصر، المسائل الجرجانیه، المسائل الدیلمیه و مسائل دیگر.

خلاصه، سید مرتضی را می توان به یک کتابخانه ای که جامع علوم و معارف گوناگون می باشد، و یا به یک دانشگاهی که از دانشکده های علمی بسیار تشکیل شده، و یا به یک باغ پهناوری که پرورشگاه آنواع درختان باثمر و گلهای خوشبوی رنگارنگ است، تشبیه کرد. اری، او در حالی که دریای بیکرانی بود از فقه و اصول و تفسیر و کلام و دیگر معارف قرانی و اسلامی، در بلاغت و فصاحت و ادبیات عرب آنچنان مهارتی داشت که از سخنان روزمره اش شعر می بارید، واز نوشته هایش هنرهای ادبی و محسنات لفظی، ولی کوشش خود را همواره به فقه و کلام اختصاص می داد، و به ادبیات نیز عنایت خاصی مبذول می داشت. نوشته آند که سید مرتضی مجالس ادبی و آنجمنهای نقد شعر داشت. کتاب “الغرروالدرر”معروف به امالی سید مرتضی از بهترین کتابهای ادبی اسلام است، و دیوان شعر سید به چند جلد می رسد.

نوشته آند شیخ مفید (استاد سید مرتضی )گاهی در مجلس درس سید حاضر می شد و با اینکه سید می خواست استاد خود را به جای خود بنشاند، ولی استاد نمی پذیرفت و از سید می خواست که درسش را ادامه دهد و از سخنانش لذت می برد، و برای اینکه از مقام علمی او تجلیل کند با اینکه خود رهبر شیعیان بود، همچو شاگرد در محضر او می نشست. در کتاب شافی نوشته است :سید مرتضی کتابی را که تألیف می کرد، هنوز پایان نیافته بود که بین مردم منتشر می شد، بطوری که گاه از دست او خارج شده و دیگر نمی توانست در آن تجدید نظر کند. اینقدر سید مرتضی به علم و طلاب علوم علاقه داشت که برای شاگردانش شهریه ای تعیین کرده بود، و ماهیانه به آنها پول می پرداخت، و شاید ایشان اولین کسی باشد که برای طلاب حوزه علمیه حقوق تعیین نموده. مجلس درسش بسیار باشکوه و عظمت بود چرا که او بر علوم مختلف تسلط داشت و آنها را تدریس می نمود.

شیخ بهائی در “کشکول” نوشته است :در یکی از سالهای زمان سید، قحطی شدیدی منطقه را فرا گرفته بود. یک نفر یهودی که می خواست خود را از مرگ نجات دهد، به مجلس سید امد و از او درخواست نمود که در علم نجوم برای او درس بگوید. سید برای او درسی بنا گذاشت و روزانه به او حقوقی می داد. اخلاق و رفتار سید چنان آن یهودی را مجذوب خود کرد که بالاخره پس از چند ماه، بشرف اسلام مشرف شد.

ابن خلکان در تاریخ خود به نقل از ابن بسام دانشمند بزرگ اهل تسنن می گوید :شریف (سید مرتضی)امام ائمه عراق در اختلاف و اتحاد بود. علماء بسوی او شتافتند و دانشمندان از محضرش استفاده کردند. اخبار او منتشر و اشعارش مشهور و فضائلش بسیار است. در دین و احکام مسلمین تألیفات و تصنیفات فراوان دارد.

تألیفات سید مرتضی :

برای سید مرتضی حدود هشتاد جلد کتاب علمی و ادبی ذکر کرده آند که به برخی از آنان اشاره

می کنیم :

در فقه و اصول :

۱-“الاِ نتِصار ” :مشتمل بر بیش از ۳۱۹ مسئله فقهی است و تاکنون دو بار در ایران چاپ شده است. این کتاب از قدیمی ترین کتب فقهی شیعه است که معترض مسائل خلافی شده و  فقه شیعه را بر اساسی محکم بنا نهاده است.

۲-“الذَّریعَهِ اِلی اُصُولِ الشِّیعَهِ “یا اینکه بعضی از علمای قبل از سید همچون ابن جنید و شیخ مفید در اصول و فقه تألیفاتی دارند، ولی بسیار مختصر است، و اولین کسی که اصول فقه را بطور تفصیل نوشته، از علمای شیعه سید مرتضی است، که گذشته از اینکه در این کتاب راجع به ابواب مختلف اصول (خطاب، امر و نهی، عموم و خصوص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، نسخ، اخبار، افعال، اجماع، قیاس،  حظر و اباحه )بحث می کند اراء دانشمندان عامه را نقل کرده و با دلیل و برهان نقد می کند. شیخ طوسی که استاد بزرگ فقه و اصول است، در کتاب عده الاصول خود که یکی از مهمترین منابع اصول شیعه است، نظرات و استدلالات سید را ذکر کرده و در بعضی از موارد مطالب سید را عینا اقتباس کرده و خود به این معنی اعتراف می کند.

۳-شَرحُ مَسائِلِ الخِلافِ فی اُصُولِ الفِقه.

۴-المِصباحُ فِی الفِقهِ.

۵-المُختَصَرُ فِی الاُصُولِ.

۶-النّاصِرِیّات :مشتمل بر ۲۰۷ مسئله فقهی است.

۷-مَسائِلُ اُصُولِ الفِقهِ.

۸-مِسائِلُ الاِنفِرادات فیِ الفِقهِ.

۹-المَسائِلُ الرَّسِیَّهُ الاُولی.

۱۰-جُمَلُ العِلمِ وَ العَمَلِ.

در تفسیر و علوم قرآن :

۱-کِتابُ الصّرفَه : در اعجاز قرآن.

۲-المُحکَمُ وَ المُتَشابه : در این کتاب از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامی که از آن اراده خاص شده، تحریف در قراءات، فرق بین رخصت و عزیمت و مطالب دیگر بحث شده است.

۳-تفسیر سوره حمد و بعضی از سوره بقره.

۴-تفسیر آیه “قُل تَعاولَوا اَتلُ ما حَرَّمَ الله ”

۵-المُوَضَّحُ عَن جِهَهِ اِعجازِ القُرآنِ.

۶-رساله ای در تحقیق معانی “وَ لَقَد کَرّمنا بَنی آدَمَ ”

در علم کلام :

۱- آنقا ذُالبَشَرِ مِنَ الجَبرِ وَ القَدَرِمسئله قضا و قدر را بررسی کرده، و در بحث خود با آیات قرآن کریم استدلال نموده است.

۲- تَنزیهُ الاَنبِیاءِ وَ الاَئِمَّهِ : مهمترین بحث این کتاب درباره عصمت آنبیاء و ائمه، و اینکه آنان مرتکب هیچ گناه کبیره و صغیره ای نمی شوند می باشد. این کتاب در ۱۸۹ صفحه است.

۳- اَحکامُ اَهلِ الآخِرَهِ : رساله مختصری است در اراء متکلمین در مسئله اخرت.

۴- المَسائِلُ المُتَبایِناتُ.

۵- تَقریبُ الاُصولِ فِی الرَّدِ عَلی یَحیَی بنَ عَدِی.

در اعتقادات و جهان بینی اسلامی :

۱- الشّافی فِی الاِمامَهِ : ۳۰۰ صفحه در دو جلد. بحثی مفصل درباره امامت و سیاست رهبری اسلامی در این کتاب فرق بین زیدیه و امامیه در امامت، و فرق بین معتزله و امامیه، و تکذیب اتهامات بر شیعه در باب اعتقاد به زیادتی علم امام بر پیغمبر، و رأی امامیه در بداء، و فرق بین اجماع نزد امامیه و دیگران، و عدم وجوب علم امام به بواطنی که آگاهی بر آن واجب نیست، و مطالب دیگر.

۲- الاُصُولُ الاِعتِقادِیَّهُ: درباره صفات خدا، نبوت، امامت، بعث، وعد و وعید، شفاعت، عذاب قبر، فناء عالم، میزان، صراط، بهشت و جهنم.

۳-المُقَنَّعُ فِی الغَیبَهِ : بحثی مفصل در غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف

۴-المُلَخَّصُ فی اُصُولِ الدِّینِ : رساله ای مختصر در اصول دین اسلام.

در ادبیات :

۱- غَرَر الفَوائِدِ وَ دُرَرُ القَلائِدِ یا اَمالِی المُرتَضی : در دو جلد و بیش از ۱۲۰۰ صفحه در بیرو به چاپ رسیده است. مشتمل بر مطالب ادبی و علمی بسیار جالب و ارزنده که سید مرتضی در مجالس ادبی خویش بر شاگردانش املاء کرده است.

۲- دِیوانُ المُرتَضی : شیخ محمد سماوی اشعار سید مرتضی را در ۶جلد جمع اوری کرده و آن را “اَدَبُ المُرتَضی ” نامیده است. شیخ حسن جواهری نیز اشعار سید را در سه مجلد جمع اوری کرده و به چاپ رسانیده است. افراد دیگری نیز اشعار آن بزرگوار را تحت نام دِیوانُ السَّیِّدِ المُرتَضی جمع اوری کرده آند.

۳-شَرحُ قَصیدَهِ السَّیِّدِ الحِمَیری : قصیده بائیه حمیری در مدح و منقبت حضرت امیرالمؤمنین(ع) است که سید مرتضی آن را شرح نموده است.

۴-الشِّهابُ فِی الشَّیبِ وَ الشَّبابِ.

۵-طَیفُ الخِیالِ.

وفات سید المرتضی :

پس از ۸۱ سال که از عمر گرانبهایش در خدمت بی شائبه به اسلام و مسلمین گذشت بالاخره در ۲۵ ماه ربیع الاول از سال ۴۳۶ هجری قمری زندگی جاویدان خود را در جوار حضرت حق تعالی اغاز نمود. خداوند بر درجات عالیه اش بیفزاید و ما را در پیروی از راهش و استفاده از آثار علمی بی شمارش هدایت فرماید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *