نظریه اتحاد آسیایى قسمت دوم

 

دکتر محمد رضا حافظ نیا

 

ویژگیهاى کلّى قاره آسیا – که قبلاً به آن اشاره شد – ضرورت تشکیل اتّحادیه درون قاره‏اى را مطرح نموده و راه را براى آن هموار مى‏کند. قاره آسیا در حال حاضر داراى ۴۷ واحد سیاسى مستقل یا کشور است که مجموعاً حدود ۲۵ درصد کل واحدهاى سیاسى مستقل جهان را تشکیل مى‏دهد و هر کدام از آنها قابلیتها و تواناییهاى بالقوه و بالفعلى دارند که در مجموعه نظام بین‏المللى ایفاى نقش مى‏نمایند.

بیشتر کشورهاى آسیایى تجربه تلخ استعمار را چشیده‏اند و بنابراین داراى درد مشترکند. سوابق امر نشان مى‏دهد که ۷۶/۵ درصد کشورهاى آسیا استقلال سیاسى خود را از اواسط قرن بیستم کسب کرده‏اند از این رو، سابقه استقلال کوتاه مدتى دارند و تنها ۲۳/۵ درصد آنها از قدمت تاریخى و نیز به طور مستمر از نظام سیاسى مستقل برخوردار بوده‏اند که اینها هم از تعرض استعمارگران بى‏نصیب نبوده و یا دلایل خاصى باعث مستعمره نشدن آنها شده است؛ نظیر رقابت استعمارگران با یکدیگر. نمونه عینى چنین کشورهاى ظاهراً مستقل و مستعمر نشده و داراى قدمت تاریخى، کشور خودمان ایران است که تاریخ معاصر آن گویاى کشمکشها و تعرّضات نیروهاى استعمارگر و وارد شدن آسیبهاى فراوان بر آن مى‏باشد.

از بین کشورهاى مستعمره شده آسیا، ۵۸ درصد آنها در استعمار انگلیس، و ۶۹ درصد آنها در استعمار کشورهاى اروپایى نظیر انگلیس، فرانسه و هلند، و ۹۲ درصد، تحت استعمار اروپا و شوروى بوده‏اند و از آنجائى که قطب قدرت شوروى سابق در قلمرو جغرافیایى قاره اروپا قرار دارد مى‏توان گفت که قاره اروپا ۷۵ درصد کل کشورهاى آسیا و ۹۲ درصد کشورهاى مستعمره شده را به طور مستقیم، و تقریباً بقیه را بطور غیر مستقیم، زیر سلطه و نفوذ استعمارى خود کشیده بود. این در حالى است که آسیاییها نسبت به یکدیگر سابقه استعمارى، ندارند، مگر در موارد نادر.

بنابر این قاره آسیا داراى درد مشترک تاریخى بوده که نتایج آن همچنان در پیکر اکثر آنان باقى مانده و رنج و مصیبت استعمار، فراموش نشده است. و منشأ این درد نیز قدرتهاى بیگانه برون قاره‏اى بوده که از قاره‏هاى اروپا و آمریکا سر برآورده‏اند و سایه شوم آنها به شکل حضور و نفوذ غیر مستقیم بر سر آسیاییها همچنان سنگینى مى‏نماید.

تعدادى از کشورهاى آسیایى که فرصتهایى را به دست آورده و حتّى تا حد دستیابى به تکنولوژى و سلاح اتمى توانسته‏اند قدرتى را براى خود تدارک ببینند تا قادر به خروج از زیر سلطه اروپا و آمریکا و حفظ استقلال سیاسى خود باشند، بطور جدى مورد تهاجم آنان واقع شده‏اند و آمریکا و اروپا در ائتلافى حساب شده و با هدف جلوگیرى از قدرت‏یابى کشورهاى آسیایى وارد عمل شده و براى آنها مشکلاتى ایجاد مى‏نمایند. تعدادى از آنها را با کارکردهاى استراتژیکى دهه‏هاى اخیر خود، رام نموده و با خود هماهنگ کرده‏اند (مانند ژاپن، کره جنوبى، زنجیره جزیره‏اى شرق آسیا در اقیانوس کبیر و غیره)، و تعدادى را که رام شدنى نبوده‏اند با سازماندهى ائتلاف بین‏المللى و بهره جویى از ابزار نهادهایى چون شوراى امنیت و غیره منفعل نموده و وادار به پذیرش نظریات بازدارندگى خود مى‏نمایند (مانند چین، کره شمالى، پاکستان و غیره) و بدین سان از فرصت فقدان ائتلاف و اتحاد آسیایى بهره بردارى لازم را مى‏نمایند.

قاره آسیا – همانطور که گفته شد – نسبت به قاره‏هاى دیگر بالقوه داراى وزن ژئوپلیتیکى بالایى است، ولى چون عوامل ژئوپلیتیکى قدرت‏ساز آن با یکدیگر ترکیب نشده‏اند، کارآیى چندانى ندارد و از همین رو نتوانسته است در مقام رهبرى فعل و انفعالات نظام بین‏المللى ایفاى نقش نماید و متأسفانه موقعیت جغرافیایى رهبرى تحوّلات جهانى هنوز در قاره‏هاى اروپا و آمریکا قرار دارد. در صورتى که وزن ژئوپلیتیکى بالقوه آسیا مى‏تواند به آن، موقعیت بى‏نظیرى را در جایگاه رهبرى تحوّلات جهانى بدهد.

آسیا بدون روسیه حدود ۶۰ درصد جمعیت جهان را در خود جاى داده است که حاشیه شرقى و شمالى آن از سطح رفاه اجتماعى و بازدهى و کارآزمودگى نسبتاً خوبى برخوردارند و عموماً پتانسیل نیروى انسانى خوبى را ارائه مى‏دهند. اتخاذ سیاستهاى جمعیتى و تربیت نیروى انسانى – بویژه در جنوب قاره – مى‏تواند باعث ظهور قدرت انسانى بالایى براى آسیا در کل جهان بشود. آسیا همچنین ۳۳ درصد از فضاى خشکیهاى کره زمین را دارد که در بین قاره‏هاى جهان داراى رتبه اول است که با توجه به تراکم ۶۹ نفر در کیلومتر مربع گویاى برخوردارى از فضاى کافى براى پاسخگویى به نیازهاى فضایى فعالیتهاى اقتصادى، اجتماعى و سکونت گزینى جمعیت آن است.

آسیا داراى منابع زیرزمینى خوبى نظیر آهن، مس، آلومینیوم، فسفات وپتاس، قلع، طلا، اورانیم و غیره است که در بعضى موارد رتبه اول را در جهان دارد و قادر است به نیازهاى آن پاسخ دهد.

آسیا با داشتن حوزه ژئوپلیتیکى خلیج فارس و مناطق جنوب شرق آن بیش از ۷۵ درصد ذخایر نفتى جهان را در اختیار دارد و از نظر ذخایر گاز طبیعى و ذغال سنگ نیز داراى موقعیت برجسته‏اى در جهان است. بنابراین از حیث مواد سوختى نه تنها خودکفاست بلکه مى‏تواند به نیازهاى سایر قاره‏ها نیز پاسخ دهد. مى‏دانیم که سوختهاى فسیلى امروزه در اولویت نیازهاى استراتژیک کشورهاى جهان قرار دارد.

از حیث منابع غذایى و آب، قاره آسیا موقعیت برجسته‏اى دارد. وجود دشتهاى حاصلخیز در شرق، جنوب، جنوب غرب و بخش شمال غربى آسیا به آن توانایى خوبى مى‏دهد که قادر است به نیاز غذایى آسیا پاسخ دهد و کشیدگى آسیا از استوا تا قطب، آن را از نعمت تمامى محصولات غذایى کره زمین، اعم از استوایى و معتدل، بهره‏مند مى‏کند. آسیا همچنین با داشتن رودخانه‏هاى بزرگ و دریاچه‏ها و منابع آب شیرین، قادر است نیازهاى خود را تأمین کند. رودخانه‏هاى بزرگ شمال سیبرى، شرق آسیا، جنوب و جنوب شرق و بخش شمال غرب آسیا و نیز دریاچه‏هاى مازندران و غیره، توانایى آبى خوبى را به آسیا اعطا مى‏نماید.

آسیا از حیث فرهنگى موقعیت برجسته‏اى دارد. تمدنهاى تاریخى بشر در چین، ایران، هند، آسیاى شمال غربى(میانه)، سند و بین‏النهرین قرار داشته‏اند. همچنین خاستگاه ادیان بزرگ الهى اسلام، مسیحیت و یهود در قاره آسیاست و ادیان زرتشتى، بودایى و برهمایى و غیره نیز از قاره آسیا برخاسته‏اند و قاره‏هاى دیگر از این حیث فاقد برجستگى‏اند. همچنین مکانهاى بزرگ مذهبى و زیارتگاههاى بزرگ ادیان و مذاهب مختلف در آسیا قرار دارد. شهرهاى مکه معظمه، مدینه منوره، کربلا، نجف، مشهد، قم، بیت المقدس، لهاسا، بنارس و غیره در آسیا قرار دارد. از ترکیب عوامل تمدنى و محیطى و دینى، فرهنگهاى منطقه‏اى و محلى شکل گرفته که در خصیصه‏هاى عمومى خود فرهنگ شرقى را به وجود آورده‏اند که از فرهنگ غرب ممتاز مى‏شود، ولى متأسفانه این فرهنگ در قرون اخیر مورد دستبرد و تهاجم عناصرى از فرهنگ غرب قرار گرفته است.

تعدادى از کشورهاى آسیا، بویژه در شرق آن، از تواناییهاى تکنولوژیک و علمى برخوردارند. ژاپن، چین، هندوستان و قزاقستان در زمره آنها قرار دارند، و حتى کشورى همچون ژاپن در بعضى صنایع، مثلاً صنایع الکترونیک، در صحنه جهانى، واجد برجستگى است.

تواناییهاى علمى و تکنولوژیک آسیا در همه زمینه‏هاست و شامل تکنولوژیهاى فضایى و ماهواره و اطلاع رسانى، تکنولوژى اتم، تکنولوژى تسلیحات، تکنولوژى الکترونیک و کامپیوتر و روبات، تکنولوژى کشاورزى، تکنولوژى صنایع سبک و سنگین و ماشین سازى و غیره، و نیز دانش پیشرفته در زمینه علوم انسانى، الهیات و فلسفه، هنر، علوم پایه، علوم پزشکى، نجوم و غیره مى‏باشد و قادر است به نیازهاى درون قاره‏اى خود پاسخ دهد.

همچنین آسیا از روند رشد اقتصادى چشمگیرى برخوردار است که آینده‏اى روشن را در پیش روى دارد. کشورهاى ژاپن و آسیاى بحرى، موقعیّت بالفعل و برجسته‏اى را در صحنه اقتصاد و تجارت بین‏الملل براى خود به دست آورده‏اند و کشورهاى چین و هند از نظر اقتصادى خیز گرفته و در جستجوى موقعیت برجسته در جهانند.

صنایع سنگین و سبک، صنایع تولیدات مصرفى و صنایع استخراجى آسیا، سطح کمى و کیفى خوب و قابل رقابت را در عرصه تجارت بین‏المللى دارا هستند و در حال حاضر به نیازهاى درون قاره‏اى و فراقاره‏اى پاسخ مى‏دهند.

آسیا از حیث نظامى نیز توانمند است. نیروهاى نظامى و توان تسلیحاتى کشورهاى چین، شبه جزیره کره، جنوب شرق آسیا، هند، پاکستان، ایران، عراق، ضلع جنوبى خلیج فارس، ترکیه، سوریه، قزاقستان و غیره همراه با کارآزمودگى عملیاتى در زمین، دریا و هوا و زیردریا آنها را از قدرت بالا و قابلیّت دفاعى خوب در بین قاره‏هاى جهان برخوردار مى‏نماید.

با نگاهى به عوامل ژئوپلیتیکى مزبور، مشخص مى‏شود که آسیا بالقوه داراى وزن ژئوپلیتیکى بالایى در جهان است ولى متأسفانه قادر به زایش قدرت یکپارچه و تعیین کننده‏اى در جهان نبوده است، زیرا عوامل مزبور در مجموع ۴۷ واحد سیاسى یا کشور با یکدیگر ترکیب نشده‏اند تا قدرت مورد نظر پدید آید. ترکیب عوامل مزبور و زایش ِ قدرت اشاره شده مستلزم وجود نیروى ترکیب کننده است که این نیرو نیز مستلزم پیدایش و ظهور نهاد متشکل درون قاره‏اى است که در قالب اتّحاد آسیایى قابل دستیابى مى‏باشد.

کشورهاى قاره آسیا در پناه چنین تشکّلى مى‏توانند به نیازهاى همدیگر پاسخ دهند و در این صورت مى‏توان امیدوار بود که نیازهاى اقتصادى و خدماتى هر یک از اعضاى اتّحادیه در درون آسیا تأمین شود.

تشکیل بازار مشترک اقتصادى آسیا، که مى‏تواند یکى از جنبه‏ها و ابعاد اتّحاد آسیایى باشد، قادر خواهد بود با تقسیم کار درون قاره‏اى و تخصصى نمودن آن، مازاد تولید اعم از کالا و خدمات را بین کشورهاى عضو مبادله نماید.

با نگاهى به فهرست اقلام صادراتى و وارداتى کشورهاى آسیا در حال حاضر، مشخص مى‏شود که تحقق این موضوع چندان بعید نیست، مثلاً صادر کنندگان نفت و یا گاز آسیا را کشورهاى آذربایجان، افغانستان، امارات، اندونزى، ایران، برونئى، ترکمنستان، سوریه، عراق، عربستان، عمان، قطر، کویت، مالزى، برمه و غیره تشکیل مى‏دهد و در همان حال کشورهاى ازبکستان، بحرین، پاکستان، ارمنستان، تاجیکستان، کره شمالى و جنوبى، گرجستان، لبنان، مغولستان، هند، ژاپن، سریلانکا، سنگاپور، فیلیپین، قرقیزستان، کامبوج، لائوس، ویتنام و غیره وارد کننده‏اند و ذخایر آسیا نه تنها نیازهاى درون قاره‏اى خود را تأمین مى‏کند بلکه مازاد خوبى هم براى صدور به سایر قاره‏ها دارد. در زمینه تولیدات صنعتى، کشورهاى آذربایجان، ارمنستان، اندونزى، تایوان، ترکیه، چین، ژاپن، سنگاپور، قزاقستان، کره شمالى و جنوبى و هندوستان صادر کننده و بقیه وارد کننده‏اند.

در زمینه مواد معدنى، کشورهاى یمن، ویتنام، برمه، نپال، مغولستان، مالزى، لائوس، کره شمالى، قزاقستان، قبرس، فیلیپین، عمان، ایران، سریلانکا، اردن، بنگلادش، بوتان و غیره صادر کننده و بقیه، وارد کننده‏اند.

در زمینه مواد غذایى، اکثر کشورها بویژه پاکستان، یمن، ویتنام، نپال، برمه، لائوس، گرجستان، کره، ترکیه، چین، آذربایجان، ایران، قزاقستان، ازبکستان، افغانستان، اندونزى، بوتان، تایلند، مالدیو و غیره صادر کننده و بقیه وارد کننده و یا حتى در بعضى اقلام صادر کننده نیز هستند. چون مواد غذایى و دامى از تنوّع برخوردار است لذا حتى صادر کنندگان عمده مواد غذایى نیز نیازمند واردات بعضى اقلام دیگرند.

در زمینه مواد شیمیایى، کشورهاى چین، ژاپن، کره جنوبى، هند و گرجستان صادر کننده و دیگران وارد کننده هستند. در زمینه تکنولوژى و دانش علمى، کشورهاى ژاپن، چین، قزاقستان، هند، پاکستان، کره و در بعضى زمینه‏ها ایران و ترکیه قادر به صادرات بوده و مى‏توانند نیازهاى علمى و تکنولوژیکى درون قاره‏اى را تأمین کنند.

ناگفته نماند هر چند قابلیتها و مازاد تولید و نیز نیازهاى متقابل اقتصادى و خدماتى در بین کشورهاى آسیایى وجود دارد ولى تنظیم برنامه مبادلات آنها مستلزم وجود نهاد اقتصادى سازمان یافته‏اى تحت عنوان “بازار مشترک اقتصادى” یا هر عنوان دیگرى است.۱

پاورقی:

۱ – براى تهیه برخى اطلاعات آمارى ذکر شده، از گزارش “نگاهى نو به کشورهاى جهان” انتشارات گیتاشناسى در سال ۱۳۷۲ و نیز حح‏رچذذا حذژرث حخت سال ۱۹۹۳ استفاده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *