“للذین أحسنوا الحسنىو زیاده و لایرهق وجوههم قترٌ و لا ذلّه أولئک أصحاب الجنه هم فیها خالدون × والذین کسبوا السیئات جزاء سیئه بمثلها و ترهقهم ذلّه ما لهم من الله من عاصم کأنما أغشیت وجوههم قطعاً من اللیل مظلماً أولئک أصحاب النار هم فیها خالدون؛۱ براى آنان که کار نیک انجام مىدهند، پاداشى نیکو و بالاتر از آن خواهد بود و هم چنین – در روز قیامت – سیه روى نخواهند بود و گَرد خوارى بر رخسارشان دیده نخواهد شد، آنان اهل بهشتاند که در آن زندگى جاوید خواهند داشت.”
و اما بدکاران، در مقابل هر بدى، کیفرى به همان اندازه – نه بیشتر – برایشان خواهد بود، و با روى سیاه محشور خواهند شد و هیچ نگهدارندهاى ندارند که آنها را از خشم الهى نگه دارد، گویى قطعههاى تاریک شب، رخسارشان را فراگرفته است؛ آنان اهل دوزخاند که همیشهدر آن جا خواهند بود.
در این دو آیه بین نیکوکاران و بدکاران مقایسهاى جالب شده است:
نیکوکاران “ پاداش عمل + لطف اضافى – سیه رویى + بهشت جاویدان.
بدکاران “ کیفر عمل + سیه رویى و ظلمت + دوزخ جاویدان .
در این کلمه “زیاده” معلوم نیست چه لطف و فضل افزونترى نهفته شده، چون هر جاى قرآن که از این لطف مضاعف یاد شده، مبهم آمده است؛ آیا همان رضوان الهى است که مىفرماید: “و رضوان من الله اکبر” یا چیز دیگرى است؟ آیا این زیادى، مادى است یا معنوى یا هر دو؟ درست معلوم نیست ولى آن چه مسلّم است، این است که انسان نیکوکار در برابر کار خیرش، نه تنها یک پاداش دریافت مىکند که ده پاداش، به اضافه آن لطف مضاعفى که خدا مىداند، چه بهره معنوى یا مادى است. در آیهاى دیگر کاملاً روشن است که خدا نمىخواهد آن لطف را بشکافد؛ شاید مغز مادى ما گنجایش دریافت آن را ندارد؛ مىفرماید: “فلاتعلم نفس ما أخفی لهم من قره اعین؛۲ هیچ کس نمىداند چه چشم روشنى براى آنان نگه داشته شده است.”
معلوم مىشود واقعاً، قدرت فکرى ما به آن اندازه نیست که بتوانیم آن همه فضل الهى را درک کنیم. پس باید تا توان داریم، در پى کار خیر باشیم، زیرا در آن جا نیاز بسیار است و آن روز را “یوم الحسره” گویند که هم خوبان و هم بدان حسرت مىخورند؛ خوبان که چرا بیشتر کار نکردند و بدان که چرا بدکار کردند.
به هر حال روشن است که این زیادى جداى از “ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین” است. در این آیه مىخوانیم: “لهم ما یشاؤون فیها و لدینا مزید؛ هر آن چه که مىخواهند در آن جا به آنها داده خواهد شد و نزد ما چیز اضافهاى است.” یعنى چیزى از دلخواه شما کم نمىشود و به اندازه کارهاى خیرتان پاداش مىگیرید، ولى باز هم از لطف الهى، نعمت دیگرى براى شما پنهان شده است.
در آیه دیگرى مىخوانیم: “فأما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فیوفّیهم أجورهم و یزیدهم من فضله؛۳ پس آنان که ایمان آوردند و عمل صالح داشتند، پاداششان کاملاً به آنها داده مىشود – بى آن که چیزى از آن کم شود – و خداوند از فضلش بر آنها مىافزاید.”
راستى چقدر خداوند به ما لطف کرده و ما نمىدانیم. درباره بدکاران در قرآن، تکرار شده است که به اندازه کار بدشان – نه بیشتر – کیفر مىبینند: “جزاء سیئه بمثلها من العذاب” ولى کار خیر و عمل صالح، ده برابر پاداش دارد به اضافه همان لطفى که جز خدا، کسى نمىداند چیست. “من جاء بالحسنه فله عشر أمثالها و من جاء بالسیئه فلایجزى إلا مثلها.”۴
بیایید براى رسیدن به آن نعمتهاى جاویدان و دریافت جایزه بیشتر و نعمت ارزندهتر، در خیرات بر دیگران سبقت بگیریم و نگذاریم کار خیرى از ما فوت شود؛ چه رسد به این که – خداى نخواسته – اندیشه گناه و یا رفتار بدى را در سر بپرورانیم.
پى نوشت ها:
۱ ) سوره یونس آیات ۲۶ و ۲۷٫
۲ ) سوره سجده آیه۲۷٫
۳ ) سوره نساء آیه۱۷۳٫
۴ ) سوره انعام آیه۱۶۰٫