حج ابراهیمى و نگاهى به نظر امام راحل و مقام معظم رهبرى

 

حجهالاسلام سید جواد حسینى

 

حج ابراهیمى در زمان امام

آیه اللّه جوادى آملى در این‏باره مى‏گوید: “اکنون حج قبل از انقلاب اسلامى و بعد از آن را مقایسه کنید، مردم ایران سالهاى متمادى به مکّه مشرف مى‏شدند چنانکه “یطوفون حول تلک الاحجار الّتى لاتضرّولا تنفع” امّا این فرزند برومند نبى اکرم(ص)، حضرت امام خمینى (ره) حج را به عنوان گوشه‏اى از اسلام ناب شناخت، اصل اصیل “من تمام الحجّ لقاء الامام”۱ را شناخت مسئله تولّى و تبرّى حج را شناخت و تبیین کرد و حج ابراهیمى را تشریح نمود، او حج منهاى برائت را “جاهلى” دانست و حجّ همراه با برائت از شرک و مشرکین را “حج ابراهیمى” معرّفى نمود. گرچه در این راه عدّه‏اى نثار و ایثار کردند و با انبیاء و اولیاء محشور شدند، اما او حج را اقامه کرد.”۲

در بخش دیگر مى‏گوید: “یکى از مواریث عظیم و یادگارهاى جاودان حضرت امام راحل (ره) اقامه حج ابراهیمى و احیاء مراسم “برائت از مشرکین” است لذا باید کارى را که آن حضرت در این زمینه انجام داد نیز بازگو شود”.۳ و اضافه مى‏کند “…پیش از این نیز هر ساله دور خانه خدا طواف مى‏کردند و کنار مقام ابراهیم نماز مى‏خواندند و سعى صفا و مروه داشتند و همه این مناسک بود. امّا در مناسک حج دو کار مهم که ابراهیم خلیل(ع) به فرمان ذات اقدس اله انجام داد، مورد غفلت بود:

۱- تطهیر مراسم حج و زیارت و سرزمین حجاز از لوث شرک (تبرّى از شرک و مشرکین).

۲- تنزیه جامعه اسلامى از نزاع و اختلاف (ایجاد وحدت).۴

 

نمونه‌هایى از کلام امام در این زمینه

ما در این بخش با بیان نمونه‏هایى از کلام امام درباره حج ابراهیمى سعى مى‏کنیم مسئله برائت از مشرکین را که به عنوان اوّلین نشانه حج ابراهیمى مطرح شد را در کلام امام مرحله به مرحله پى‏گیرى کنیم و آنگاه کلماتى از مقام معظّم رهبرى مطرح مى‏کنیم.

امام راحل در بیان حج ابراهیمى خصوصاً برائت از مشرکین مراحلى را طى نموده است:

 

الف: بیان اینکه فعلاً حج ابراهیمى انجام و اقامه نمى‏شود.

در این باره مى‏گوید: “اکنون که حجاج بیت اللّه الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الى اللّه و رسوله، که خانه دل است مى‏کنند…باید بدانند که حج ابراهیمى محمدى صلّى اللّه علیهما و آلهما سال‏هاست غریب و مهجور است. هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سیاسى و اجتماعى، و حجاج عزیز تمامى کشورهاى اسلامى باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند.”۵

 

ب: تأکید بر اینکه برائت از مشرکین جزء حج است.

مرحله دیگر در کلام امام راحل (قده) این است که تلاش کرد با بیان‏هاى مختلف به مردم و زائران تفهیم کند که برائت از مشرکان از وظائف سیاسى حج است. به نمونه‏هاى زیر توجه شود:

۱- اصولاً برائت از مشرکین از وظایف سیاسى حج است و بدون آن حج ما، حج نیست.۶

۲- فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریادى سیاسى عبادى است که رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم به آن امر فرمود.۷

۳- حج بى روح و بى تحرک و قیام، حج بى برائت، حج بى وحدت و حجّى که از آن هدم کفر و شرک برنیاید حج نیست.۸

 

ج: حجّاج باید برائت داشته باشند

تنها به این مسئله اکتفا نشد که برائت جزء وظائف حج است بلکه به عنوان یک مرجع جهانى از زائر ایرانى و کل زائران مسلمان خواست که این وظیفه را باید انجام دهند و امکان ترک آن حتى با دادن شهیدان امکان ندارد.

“لازم است حجاج بیت اللّه الحرام در این مجمع عمومى و سیل خروشان انسانى فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هرچه رساتر برآورند.”۹ و در جاى دیگر مى‏گوید:

“ممکن نیست حجاج ما به حج بروند دست به تظاهرات علیه استکبار جهانى نزنند.”۱۰

و بعد از شهادت حجاج ایرانى فرمود: “خدا را سپاس مى‏گذاریم که در میثاقمان با خداى کعبه پایدار مانده‏ایم و پایه‏هاى برائت از مشرکین را با خون هزاران شهید از عزیزانمان بنیان نهاده‏ایم.”۱۱

 

د: معناى برائت و مشخص نمودن مصداق مشرکان

امام به کلیّات اکتفا نکرد دقیقاً معناى برائت را و همین طور مشرکینى که باید از آنهابرائت جست مشخص نمود، به نمونه‏هایى توجه شود.

۱- “امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران، فریاد از ستم گران و فریاد امّتى است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و اذناب آنان به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایه‏اش به غارت رفته است.”۱۲

۲- “فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانى است که دیگر تحمّل تفرعن آمریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده‏اند”.۱۳

۳- “فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه‏هایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللى به یغما برده‏اند.”۱۴

۴- “فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروت‏ها و سرمایه، فریاد دردمندانه ملّت‏هایى است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است.”۱۵

 

ه: اهداف برائت از مشرکین

امام راحل اهداف برائت را نیز بیان نموده تا زائران با چشم باز حرکت کنند:

۱- در هم شکستن بت‏هاى غرب و شرق

“بیت اللّه الحرام و کعبه معظمه، زائران عزیزى را در آغوش مى‏کشد که حج را از انزواى سیاسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهیمى و محمّدى سوق داده و حیات آنرا تجدید مى‏نمایند و بت‏هاى شرق و غرب را در هم مى‏شکنند و معناى قیام ناس و حقیقت برائت از مشرکان را عرضه مى‏دارند.”۱۶

۲- آزادى از قید ظالمان

“ما بر این مطلب پافشارى و اصرار مى‏کنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى، خود را از تمامى قید و بندهاى ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ ازچیزى که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیله‏اى براى  رهایى خود استفاده نمایند.”۱۷

۳- آزاد شدن انرژى در جهان اسلام

ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادى انرژى متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى این کار صورت خواهد گرفت.۱۸

۴- رمى استعمار

“مسلمانان بعد از شرکت در راهپیمایى برائت و اعلان همبستگى با ملّت دلاور ایران، باید به فکر رمى استعمار از کشورها و سرزمین‏هاى اسلامى خود باشند.”۱۹

 

پى‏آمدهاى برائت

امام راحل علاوه بر اهداف فوق پیامدهایى را نیز متذکر شده‏اند که خود در تقویت اهداف فوق و بهتر شدن برائت از مشرکین نقش سازنده دارد.

۱- نابودى ستمگران

“اگر انشاء اللّه عموم زائران از هر طائفه و مذهب که در سراسر جهان در آن مکان شریف مجتمع شده‏اند نداى خداوند را اجابت کنند وبافریاد واحد، ستمگران و ظالمان را محکومنمایند، کاخ‏هاى ستم فرو خواهد ریخت.”۲۰

۲- نابودى سرسپردگان

“راهپیمایى‏هاى برائت در مکّه و مدینه است که به نابودى سرسپردگان شوروى و آمریکا ختم مى‏شود.”۲۱

۳- بسته شدن شیر نفت

“راهپیمایى مکّه و مدینه است که بسته شدن شیرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد.”۲۲

و صد البته که استکبار و مزدوران آنها در داخل و خارج بى کار نخواهند نشست و برائت گران را مورد هجوم فیزیکى و تهمتى قرار خواهند داد. امام راحل در این زمینه مى‏گوید: “در منطق استکبار جهانى هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد و مفتى‏ها و مفتى‏زادگان این نوادگان “بلعم باعورا”ها به قتل و کفر او حکم خواهند کرد.”۲۳

 

مقام معظم رهبرى و برائت از مشرکان

“…حج مظهر توحید، و کعبه خانه توحید است… در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیر خدا از صحنه ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگى آنان برچیده شود. در این محیط، محور ومرکز هر حرکتى خداست و طواف و سعى و رمى و وقوف و دیگر شعائر اللّه، حج هر یک به نحوى نمایش به “اللّه” و طرد و نفى و برائت از (انداد اللّه) است.

این است که (ملّت حنیف) ابراهیم (ع) بت شکن بزرگ و منادى توحید بر فراز قله تاریخ، شرک همواره به یک گونه نیست، و بت همیشه به شکل هیاکل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمى‏شود. خانه خدا و حج باید در همه زمانها شرک را در لباس خاص آن زمان، و بت شریک خدا را با جلوه‏اى مخصوص آن بشناساند و نفى و طرد کند.

امروز البته از “لات” و “منات” و “عزّى” خبرى نیست، امّا به جاى آن و خطرناکتر از آن، بتهاى زر و زور استکبارى است که همه فضاى زندگى مسلمین را در کشورهاى اسلامى فرا گرفته است. بتى که بسیارى از مردم جهان و از جمله بسیارى از مسلمین امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت آن وادار مى‏شوند، بت قدرت آمریکا است که همه شؤون فرهنگى و سیاسى و اقتصادى مسلمین را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود…حرکت مى‏دهد. این‏ها و امثال آن همه مظاهر همان شرک و بت پرستى است که در ضدیت کامل با نظام توحیدى و حیات توحیدى است که اسلام براى مسلمانان مقرّر داشته است”.۲۴

۲- نشانه دوم حج ابراهیمى نیز دورى جامعه اسلامى از نزاع و اختلاف و ایجاد وحدت است.

هر کس کمترین نگاه به یادگارهاى حضرت ابراهیم از لبیک و لباس احرام، طواف، سعى و صفا و حضور در عرفات و منى داشته باشد تمام آن را تجلّى وحدت مى‏یابد.

امام راحل نیز در ایجاد وحدت در جهان اسلام و تأکید بر آن نقش اساسى داشت مخصوصاً در مراسم حج بر این امر به شدّت تکیه داشت، به نمونه‏هایى از کلام معظم له توجّه شود:

۱- “عموم برادران و خواهران اسلامى باید توجّه داشته باشند که یکى از مهمات فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادرى بین مسلمین است.”۲۵

۲- “…یکى از فلسفه‏هاى مهم اجتماعى عظیم، در سراسر جهان در این مقام مقدّس و مهبط وحى، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوت‏هاى جهان است”.۲۶

در کلام مقام معظم رهبرى مى‏خوانیم: “ما…همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمین داشته که یکى از آخرین آنها تشکیل مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى است.”۲۷

“طواف و سعى و نمازهاى جماعت و همه حرکات و سکنات دسته جمعى در حج این درس “وحدت” را به حج گزار مى‏رساند و آن را در اعماق وجود او نفوذ مى‏دهد.”۲۸

 

۳- امنیت همه جانبه

سوم نشانه حج ابراهیمى وجود امنیّت همه جانبه است، چرا که هم ابراهیم(ع) از خداوند خواست “و اذقال ابراهیم ربّ اجعل هذا بلداً آمناً؛۲۹ (بیاد بیار) زمانى را که ابراهیم گفت: خدایا این شهر را، شهر امن قرار بده.” که مکه را امن قرار دهد. و هم خداوند اعلام کرد که “فیه آیاتٌ بیّنات مقام ابراهیم و من دخله کان آمناً؛ در آن نشانه‏هاى روشنى است (از جمله) مقام ابراهیم و کسى که داخل آن (خانه خدا) شود در امان خواهد بود.”

امام صادق(ع) مى‏فرماید: “هر کس داخل حرم شود از مردم و بر آن پناه برد در امنیت است و کسى داخل بیت شود از گناهکاران و به آن پناه برد از خشم الهى در امنیت است، وُحوش و درندگان و پرندگانى که داخل حرم شوند در امنیت مى‏باشند.”۳۰

امام راحل بر مسئله امنیّت همه جانبه خانه خدا سخت تأکید داشت لذا بعد از حج خونین فریاد او بلند شد که “جنایت تاریخى شکستن احترام حرم امن الهى که دل مسلمانان متعهد جهان را آتش زد چیزى نیست که تا ابد بشود آن را فراموش کرد و یا ساکت بود.”۳۱

“امروز حرم، حرم است امّا نه براى ناس، که براى آمریکا و کسى که به آمریکا لبیک نگوید و به خداى کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد.”۳۲

 

۴- نشانه دیگر حج ابراهیمى خلوص نیّت است

قرآن کریم مى‏فرماید: “و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربّنا تقبّل منّا انّک انت السمیع العلیم”۳۳

و (به یاد آورید) هنگامى را که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه (کعبه) را بالا مى‏بردند (و مى‏گفتند)“پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایى.”

امام راحل(ره) درباره اخلاص مى‏گوید: “وظیفه‏اى که از همه وظائف بالاتر است این که اخلاص داشته باشیم براى کارهایى که مى‏کنیم.”۳۴

از مهمات در همه عبادات، اخلاص در عمل است که اگر خداى نخواسته کسى عملى را براى خودنمایى و عرضه به دیگران انجام دهد و خوبى عملش را به رخ دیگرى بکشد، عمل او باطل است.۳۵

“مواظب باشید که اعمالتان، اعمال صالح باشد، قیامتان براى خدا باشد، اعمالتان براى خدا باشد.”۳۶

مقام معظم رهبرى نیز درباره نقش اسلام در سرزمین مکّه مى‏گوید: “خاطرات اسلامى در این سرزمین براى هر مسلمان متدبر، در حکم داروى شفابخشى است که او را از ضعف و زبونى…نجات مى‏دهد…این جا بود که اخلاص و جهاد پیروزى آفرید، و مال دوستى و غنیمت‏طلبى ناکامى آورد…”۳۷

 

۵ – حج ابراهیمى همراه با تسلیم و معرفت

حج ابراهیمى حجى است که همراه با تسلیم در مقابل اوامر الهى باشد، و تسلیم هم وقتى کامل خواهد بود که معرفت و شناخت عمیق در کنار خود داشته باشد.

“ربّنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذرّیتنا امّهً مسلمهً لک و ارنا مناسکنا وتب علینا انّک انت التّواب الرّحیم؛۳۸ پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده، و از دودمان ما امّتى که تسلیم فرمانت باشند، (به وجود آور) و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر که تو توبه‏پذیر و مهربانى.”

قبلاً اشاره شد ابراهیم صددرصد تسلیم امر الهى بود “اذ قال له ربّه اسلم قال اسلمت لرّب العالمین؛۳۹ وقتى پروردگارش به او گفت تسلیم باش گفت: تسلیم پروردگار جهانیان هستم.” و در آیه دیگر خواندیم: “فلمّا اسلما و تلّه للجبین”۴۰

علّامه طباطبائى مى‏گوید: منظور از مناسک(در ارنا مناسکنا) افعال عبادى و اعمالى است که انجام مى‏دادند و با تعبیر “ارنا” مى‏خواستند که حقیقت آن اعمال به آنها نشان داده شود، نه تعلیم تکالیف، مانند آنچه که در “و اوحینا الیهم فعل الخیرات؛۴۱ وحى کردیم به او انجام کارهاى نیک را.” آمده است۴۲ ارنا یعنى همان شناخت عمیق و حقیقت اعمال است.

امام راحل(ره) مى‏گوید: “لازم است حجاج مسائل حج را از واجبات و محرّمات نزد علماى اعلام به خوبى یاد گیرند تا خداى نخواسته تخلّفاتى حاصل نشود که موجب هدر رفتن زحمات آنان گردد یا موجب مُحِلّ نشدن آنان شود و براى خودشان اشکالاتى پیش آید.”۴۳

“در میقات‏هاى الهى و مقامات مقدّس… حجاج عزیز از تمام وابستگى‏هاى به غیر حق آزاد… و با انوار تجلیّات الهى منوّر گردد تا اعمال و مناسک این سیر الى اللّه با محتواى حج ابراهیمى و پس از آن، حج محمّدى، آراسته گردد و با سبکبارى از افعال طبیعت، همگان سالم از وزرهاى منى و منیّت، با کوله بارى از معرفت حق و عشق محبوب به اوطان خود باز گردند… با مشتى پر ارزش‏هاى انسانى اسلامى که پیغمبران بزرگ از ابراهیم خلیل اللّه تا محمّد حبیب اللّه صلى اللّه علیهم و آلهم اجمعین به انگیزه آن مبعوث شدند به دوستان عاشق شهادت، بپیوندند”.۴۴

در کلام مقام معظم رهبرى مى‏خوانیم: “شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج به معنى تأمّل در پایه گذارى این خانه است که در عین حال، هم خانه خداست و هم خانه مردم…هم جایى است که انسان نیازمند، بدان رو مى‏کند و هم نقطه‏اى است که عظمت آیین الهى در آن جلوه گر مى‏شود. آمیزه‏اى از شکوه و عظمت و صفا و سادگى، یادگارى از نخستین نداى توحید..”۴۵

 

۶- حج ابراهیمى، طواف با جان، گرد حرم ولاى اهل بیت

از نشانه‏هاى دیگر حج ابراهیمى این است که روح حج را، طواف جان در گرداگرد ولایت و محبّت على(ع) و اولاد او تشکیل دهد. خوب است این بخش را از زبان استاد جوادى آملى بشنویم.

“اساس و روح حج چیز دیگرى است. حضرت امام باقر(علیه آلاف التحیه والثنا) که مظهر علم ذات اقدس اله و باقر علوم الاولین و الآخرین است. وقتى به مکّه مشرف شد، دید مردمى کنار کعبه طواف مى‏کنند فرمود: “هکذا کانوا یطوفون فى الجاهلیه”۴۶ در جاهلیت نیز این چنین اشواط بر مى‏داشتند…این بیان به طور مکرر در بیانات اهل بیت(ع) آمده است تا زائران کعبه بدانند که در کنار “کعبه گل” آن “کعبه دل” که اصل ولایت و رهبرى است محفوظ است.”۴۷ قرآن از زبان حضرت ابراهیم نقل مى‏کند: “فاجعل افئدهً من النّاس تهوى الیهم؛۴۸پروردگارا! دلهاى گروهى از مردم را به فرزندان من مشتاق کن” این آیه در قبال (آیه) کریمه حج، پیام دارد، یعنى مردمى که از نقاط دور و نزدیک به حرم خدا مشرّف مى‏شوند، موظفند دو کار انجام دهند: اوّل اینکه با بدن، دور آن سنگهایى که “لاتضرّ و لا تنفع” است و دوم اینکه با جان، گرد حرم ولاى اهل بیت و رهبرى على و اولاد او طواف کنند. خداى سبحان پیام اوّل را که با ابدان مردم کار دارد، به عهده ابراهیم خلیل(ع) گذاشته و فرمود:تو اعلان کن، مردم مى‏آیند “و اذّن فى النّاس بالحج یأتوک…”۴۹ امّا وقتی مردم به جان بیایند تا ولاى خود را به اهل بیت(ع) عرضه کنند و آمادگى خود را براى فداکارى و نثار جان و ایثار مال ارائه دهند “حضور الحاضر و قیام الحجّه بوجود الناصر” محقق مى‏شود که ابراهیم خلیل(ع) آن کار را از خداى سبحان چنین درخواست نمود. فرمود: “پروردگارا! تسخیر دلهاى مردم که به اطراف کعبه دل بگردند، به عهده تو است.”

طبق بیان نورانى حضرت امام باقر(ع) حجّى که رهبرى در آن حضور و ظهور ندارد حج ناقص است “من تمام الحج لقاء الامام”۵۰ البته، این شامل همه عبادات بوده و اختصاصى به حج ندارد..این سخن حضرت امام باقر(ع)…از آیه کریمه “الیوم اکملت لکم دینکم، و اتممت علکیم…”۵۱ که در حجه الوداع نازل شده، الهام و مدد گرفته است. خداوند سبحان، اسلام همراه با ولایت و رهبرى را براى ما پسندیده است. دین خدا پسند، دینى است که با “کمال نعمت” و “تمام ولایت” آمیخته باشد، پس نه تنها “من تمام الحجّ لقاء الامام” بلکه “من تمام الاسلام لقاء الامام” است.۵۲

در روایات نیز بر این مسئله تأکید شده، که حج کامل و حج ابراهیمى همراه با ولایت اهل بیت(ع) است. على(ع) فرمود: “خداوند با این سنگها که در تقرّب و تعبّد آنها را سود و زیانى نیست، مردم را امتحان کرده است. بوسیدن احجار کعبه براى آن نیست که این حجر سود و زیانى ندارد.”۵۳ و در جاى دیگر فرمود: “حضور الحاضر و قیام الحجّه بوجود النّاصر؛۵۴ اگر حضور فراوان بیعت کننده نبود و یاران، حجّت بر من تمام نمى‏کردند.”

و حضرت باقر(ع) نیز فرمود: “انّما امروا ان یطّوفوا بها ثمّ ینفروا الینا فیعلمونا بولایتهم و مودّتهم و یعرضوا علینا نصرتهم، ثمّ قرء قوله سبحانه و تعالى فاجعل افئدهً من النّاس تهوى الیهم؛۵۵ همانا امر شده است (مردم) که طواف کنند دور آن احجار پس کوچ کنند به سوى ما پس ما را بولایتشان و محبتشان خبر دهند و یارى خود را بر ما عرضه کنند پس سخن خدا را تلاوت کرد که مى‏فرماید:پروردگارا دلهاى گروهى از مردم را به فرزندان من مشتاق کن.”۵۶ ذیل همان دعا و درخواست ابراهیم علیه السلام است.

امام صادق(ع) نیز در روایتى فرمود: مراد از حرم امن الهى، معرفت ما اهل بیت(ع) است “من امّ هذاالبیت و هو یعلم انّه البیت الّذى امره اللّه عزّ و جلّ به و عرفنا اهل البیت حق معرفتنا کان آمناً فى الدنیا و الآخره؛۵۷ کسى که قصد این خانه (خدا) کند و بداند که این خانه است که خدا امر به (طواف) آن کرده است و ما اهل بیت را آنچنان که حق ماست بشناسد، در دنیا و آخرت در امنیّت خواهد بود.”

امام راحل در یکجا مى‏گوید: “بزرگترین درد جوامع اسلامى این است که هنوز فلسفه واقعى بسیارى از احکام الهى را درک نکرده‏اند

و حج با آن همه راز و عظمتى که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است.”۵۸

یکى از مسائلى که در ایام حج به آن بى توجهى مى‏شود، مسئله ولایت اهل بیت است، مردم نماز و زکات و روزه و حج را مورد توجّه قرار مى‏دهند، ولى ولایت مورد بى مهرى قرار مى‏گیرد. امام باقر(ع) فرمود: “مردم چهار رکن اوّل را مى‏گیرند و ولایت را ترک مى‏کنند.”۵۹

امام راحل قدّه مى‏گوید: “از ملت مسلمان مى‏خواهم که از ائمه اطهار(ع) و فرهنگ سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى این بزرگ راهنمایان عالم بشریّت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانى و نثار عزیزان، پیروى کنند.”۶۰

“حج…هم معطّر به نَفَس نیایشگران و جاى سجده متعبّدان و دست نیاز ثناگویان، هم مطلَع خورشید اسلام در آغاز و هم مشرق طلوع مهدى موعود(عج) در انجام، هم پناهگاه دلهاى رمیده و هم امید بخش جانهاى به ستوه آمده.”۶۱

ما حصل سخن این شد، که حج بخاطر اوصاف برجسته حضرت ابراهیم، و نقش کلیدى او در بنیانگذارى کعبه و آبادى آن، و اعلام حج به مردم، به “حج ابراهیمى” معروف و مشهور شده است و در منابع دینى، اعم از قرآن و روایات و تاریخ به زنده نگهداشتن یاد ابراهیم و حج ابراهیمى سخت تأکید و پافشارى شده است. و نشانه‏هاى حج ابراهیمى را مى‏توان برائت از مشرکان، ایجاد وحدت بین مسلمانان، حج با معرفت و تسلیم و خلوص نیت همراه امنیت جاذبه دانست. امام راحل در تحقق این نشانه‏ها و تحقق حج ابراهیمى تلاش خستگى ناپذیرى انجام داد و بر اقامه حج ابراهیمى موفق شد و مقام معظم رهبرى نیز بر آن تأکید دارد.

 

پى‏نوشت‏ها:

  1. بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۳۷۴ روایت ۲٫
  2. بنیان مرصوص، ص ۲۷۰٫
  3. همان، ص ۲۷۱٫
  4. همان، ص ۲۷۲٫
  5. حج در کلام و پیام امام خمینى، همان، ص ۶۹٫
  6. همان، ص ۱۵۵٫
  7. صحیفه نور، همان، ج ۱۸، ص ۹۰٫
  8. حج در کلام امام، ص ۱۵۵، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۲٫
  9. همان، ص ۱۵۶، همان، ص ۲۱٫
  10. همان، همان، ص ۲۳۳٫
  11. همان؛ همان، ص ۲۳۲٫
  12. همان، ص ۱۵۵؛ همان، ص ۱۱۲٫
  13. همان، ص ۱۵۵، همان، ص ۱۱۳٫
  14. همان، ص ۱۵۵؛ همان، ص ۱۱۳٫
  15. همان، ص ۱۵۶؛ همان، ص ۱۱۳٫
  16. همان؛ همان، ج ۱۹ ص ۱۹۷٫
  17. همان؛ همان، ج ۲۰، ص ۲۳۰٫
  18. همان؛ همان، ص ۲۳۱٫
  19. همان؛ ص ۱۵؛ همان، ص ۲۳۲٫
  20. همان، ص ۱۵۷؛ صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۵۷٫
  21. همان؛ همان، ج ۲۰، ص ۲۳۳٫
  22. همان؛ همان، ج ۲۰، ص ۲۳۳٫
  23. همان، ص ۱۵۶؛ همان، ص ۲۲۸٫
  24. پیام مقام معظم رهبرى، ۱۳۷۰/۳/۲۶ سایت http://www.shareh.com.
  25. حج در کلام امام خمینى، ص ۳۳٫
  26. همان، ص ۳۴٫
  27. سایت http://www.shareh.com.
  28. همان.
  29. سوره ابراهیم، آیه ۱۲۶٫
  30. سوره آل عمران، آیه ۹۷٫
  31. وسائل الشیعه حرّ عاملى، مؤسسه الوفا، ج ۹، ص ۱۶۶؛ باب ۸۱ تروک الاحرام.
  32. حج در کلام امام خمینى، ص ۱۶۱، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۴۸٫
  33. همان، ص ۱۶۱، همان، ص ۲۲۸٫
  34. سوره بقره آیه، ۱۲۷٫
  35. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱٫
  36. حج در کلام امام خمینى، ص ۱۲٫
  37. زمزم هدایت، گزیده رهنمودهاى امام خمینى(ره) مرکز تحقیقات سپاه، اول ۱۳۷۹ ش، ص ۱۵۲٫
  38. سایت پیش گفته.
  39. سوره بقره، آیه ۱۲۸٫
  40. سوره بقره، آیه ۱۳۱٫
  41. سوره صافات، آیه ۱۰۳٫
  42. سوره انبیاء، آیه ۷۴٫
  43. تفسیر المیزان، همان، ج ۱، ص ۱۷ ۲۸۴، ص ۳۰۵٫
  44. حج در کلام امام، ص ۲۵٫
  45. همان، ص ۱۱٫
  46. سایت http://www.shareh.com.
  47. بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۳۱۴، روایت ۶۸، ص ۸۷، روایت۱۲٫
  48. بنیان مرصوص، ص ۲۶۷ – ۲۶۶٫
  49. سوره ابراهیم، آیه ۳۷٫
  50. سوره حج، آیه ۲۷٫
  51. بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۳۷۴ روایت ۳٫
  52. سوره مائده، آیه ۳٫
  53. بنیان مرصوص امام خمینى، ص ۲۶۹ – ۲۶۸٫
  54. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴، قاصعه، ص ۷۹۴٫
  55. خطبه شقشقیّه، خطبه ۳، ص ۵۲٫

۵۶٫وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۵۲، نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۵۵ عیون الاخبار الرضا(ع) ج ۲، ص ۲۶۲، ج ۳۰، منتخب میزان الحکمه، ص ۱۲۳ با کمى تفاوت.

  1. کافى، کلینى، ج ۴، ص ۵۴۵ باب نوادر، البرهان فى تفسیر القرآن سیّد‌هاشم بحرانى، انتشارات دارالتفسیر، ۱۴۱۷ ق، ج ۱، ص۲۹۹٫
  2. صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۲۸؛ بنیان مرصوص، همان، ص ۲۶۶٫
  3. اصول کافى، ج ۲، ص ۲۱٫
  4. صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۱۷۳؛ زمزم هدایت، ص ۵۰٫
  5. سایت http://www.shareh.com.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *