امروز اولویت اصلى کشور مقابله با جنگ نرم دشمن که هدف آن ایجاد تردید، اختلاف و بدبینى میان آحاد مردم است و مهمترین راههاى مقابله با این تهاجم، حفظ و تقویت بصیرت، روحیه بسیجى، امید کامل به آینده و مراقبت جدى در تشخیص است.
اینکه در یک کشور، مردم با همه وجود و با بهترین و مؤمنترین عناصر خود از یک نظام بدون هیچ چشم داشتى و با همه توان دفاع کنند، فقط مخصوص انقلاب اسلامى ایران است که دل نورانى امام بزرگوار(ره) توانست به این حقیقت بزرگ دست پیدا کند و با کمک الهى آنرا تحقق بخشد.
یکى از این صحنهها، عرصه دفاع از استقلال و عزّت کشور بود که اگر حضور بسیج در دوران دفاع مقدّس شکل نمىگرفت، امروز سرنوشت قطعاً بگونهاى دیگر بود.
بعد از پایان جنگ نیز بسیج همواره خط شکن و پیشرو بوده است.
امروز افتخارات گوناگون کشور نتیجه حضور انسانهاى خدوم، توانا و بى نام و نشان در صحنههاى گوناگون است که اگر این حقایق بدرستى شناخته نشود، ظلم به بسیج است.
اگرچه بخشهاى نظامى از بهترین بسیجىها هستند اما بسیج در واقع حضور فراگیر، مقتدر و تمام نشدنى قشرهاى مختلف مردم است، که هیچ وابستگى به پول، جاه و مقام، و دستور از بالا، ندارد و معیار او هم بصیرت و ایمان است.
بسیج واقعیتى نافذ و تأثیرگذار است که در عین اقتدار و قدرت، مظلوم هم واقع شده است.
مظلومیت به معناى ضعف نیست همانگونه که انقلاب اسلامى در عین حالى که جزو مقتدرترین و نافذترین پدیدههاى معاصر است، مظلوم هم است و یا شخص امام بزرگوار(ره) که با وجود اقتدار و قدرت روحى از مظلومترین انسانهاى دوران خود بود.
تا هنگامى که بسیج است، هیچ تهدیدى متوجه نظام اسلامى نخواهد شد و این موضوع، یک رکن اساسى است.
با توجه به شکست استکبار در مواجهه سخت با نظام اسلامى در دهه اول انقلاب، اکنون دشمن، جنگ نرم را در دستور کار خود قرار داده و امروز اولویت اصلى مقابله با جنگ نرم است.
دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهاى فرهنگى و ارتباطى پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنى و استفاده از برخى بهانهها، میان آحاد مردم تردید، بدبینى، و اختلاف ایجاد کند.
در این قضایا، به بهانه انتخابات، ایجاد تردید و اختلاف کردند تا دلهاى مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به مسؤولان چرکین شود و در چنین فضاى مشوّش و شلوغى، عناصر مغرض، خائن و دستآموز خود را براى کارهاى اخلال گرانه وارد صحنه کنند اما به دلیل بصیرت مردم به نتیجه نرسیدند.
علت تأکیدهاى مکرر من بر لزوم بصیرت در جامعه در شرایط حاضر، به این دلیل است که مردم بدانند چه اتفاقى مىافتد و بتوانند صحنه گردان اصلى قضایا، و عناصر خائن و بدخواه را از آحاد مردم تشخیص دهند.
هر اقدامى که موجب مغشوش و تهمت آلوده شدن فضا شود و مردم را نسبت به یکدیگر بدبین و مردد کند، به ضرر کشور است.
من اصرار دارم که آحاد مردم و جریانات مختلف سیاسى، همه با یکدیگر متحد، در مقابل آن افراد معدودى باشند که مخالف اصل انقلاب و استقلال کشور هستند و هدف آنها تقدیم کشور به آمریکا و استکبار است.
نباید با برخى اظهارات و حرفها، فضا را بگونهاى مغشوش کرد که مردم سر در گم، و نسبت به یکدیگر و نسبت به نخبگان و مسؤولان بدبین شوند، این کار درستى نیست.
به کسانى که بدنبال مصالح کشور هستند، توصیه مىکنم. از این اختلافهاى جزئى، و غیر اصولى صرفنظر کنند.
اینگونه کارها در جهت خواست دشمن است، زیرا مسؤولان کشور اعم از رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه کسانى هستند که زمام کشور را بدست دارند و مردم باید به آنها اعتماد و حسن ظن داشته باشند.
نمىشود هر فردى را به دلیل یک خطا، منافق نامید و همچنین نمىتوان، هر فردى را بدلیل اختلاف نظر و دیدگاه، ضد ولایت فقیه خواند.۱۳۸۸/۹/۵
امام خمینى ثابت و استوار
غدیر روز نصب على علیه السلام
من عید سعید را به همه مسلمین و بر ملت شریف ایران…تبریک عرض مىکنم، عیدى که در آن امامت ثبت شد و پیغمبر اسلام امام را براى امامت امّت نصب کرد. چه شخصى را، چه شخصیتى را، شخصیت این مرد بزرگ که امام امّت شد، شخصیّتى است که در اسلام و قبل از اسلام و بعدها هم کسى مثل او نمىتواند سراغ داشته باشد. یک موجودى که امور متضاده را در خودش جمع کرده.
پیغمبر اکرم که از دنیا مىخواست تشریف ببرد، تعیین جانشین و جانشینها را تا زمان غیبت کرد و همان جانشینها تعیین امام امّت را هم کردند، به طور کلى این امّت را به خود وانگذاشتند که متحیّر باشند، براى آنها امام تعیین کردند، رهبر تعیین کردند. تا ائمه هدى سلام اللّه علیهم بودند، آنها بودند و بعد فقها، آنهایى که متعهدند، آنهایى که اسلام شناسند، آنهایى که زهد دارند، آنهایى که اعراض از دنیا دارند، آنهایى که توجّه به زرق و برق دنیا ندارند، آنهایى که دلسوز براى ملت، آنهایى که ملت را مثل فرزندان خودشان مىدانند، آنها را تعیین کردند براى پاسدارى از این امّت.۵۸/۸/۱۸
و ما در این روز، این روز مبارک که از اعیاد بزرگ اسلام است و بر حسب نفوس ما بالاترین عید است و نکتهاش هم این است که این ادامه نبوت است، ادامه آن معنویت رسول اللّه است. ادامه آن حکومت الهى است، از این جهت از همه اعیاد بالاتر است و ما در این روز سعید یکى از چیزهایى که وارد شده است این است که بخوانیم: “الحمد للّه الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و اهل بیته”.
تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین چى هست؟ یعنى ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین در روزى که ولایت به همان معناى واقعى خودش بوده است، نه تمسک به محبّت امیرالمؤمنین، تمسّک به محبت اصلاً معنا هم ندارد، تمسّک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمىتواند به تمام معنا آن عدالت اجتماعى و عدالت حقیقى را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمىتوانیم ماها و هیچ کس قدرت نداریم که پیاده کنیم لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمى که قدرت داریم تمسّک کنیم، تمسّک به مقام ولایت معنایش این است، که یکى از معانى اش این است که ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم، مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است. این است که اگرچنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیرالمؤمنین است که آن عدالتی که امیرالمؤمنین اجرا مىکرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند. به مجرد اینکه ما بگوئیم ما متمسّک هستیم به امیرالمؤمنین، این کافى نیست. این تمسّک نیست اصلش. وقتى که حکومت الگو قرار داد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه را در اجراء حکومتش، در اجراء چیزهایى که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسّک کرده است به ولایت امیرالمؤمنین. اگر چنانچه او الگو نباشد یا اینکه تخلّفات حاصل بشود از آن الگوى بزرگ، هزار مرتبه هم روزى بگوید خدا ما را از متمسکین قرار داده است، جز یک کذبى چیزى نیست.
همین طور گفتند ک ما شیعه على هستیم و همین که گفتند ما متمسّک به ولایت امیرالمؤمنین هستیم، این کافى نیست، نمىشود این. این امور، امورى نیست که لفظى باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانیم ما بگوییم تحقق پیدا کرده است، اینها یک امور عملى است، یک حکمت عملى است اینها. باید کسانى که مدعى هستند که ما شیعه امیرالمؤمنین هستیم، تبع او هستیم باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چیز تبعیّت از او داشته باشند. اگر این تبعیت نباشد و ما بگوییم که ما شیعه هستیم، یک گزافى گرفتهایم.۶۲/۷/۴