خسرو هدایت
خوش بینی به دیگران
یکی از فضیلتهای ارزشمند و معیارهای دینی در زندگی با دیگران، خوشبینی (حسن ظنّ) و خوشگمانی به دیگران است. خوشبینی، یعنی انسان به رفتارها و گفتارهای اطرافیان و دیگران، نگاهی خوشبینانه داشته باشد و آنها را بر وجه درست و پسندیده حمل کند، در حالی که دلیل آشکار و روشنی، بر وجه نادرست و ناپسند، وجود ندارد.
پیامبر اسلام(ص) میفرماید:«برای گفتار و کرداری که از برادرت سر میزند، عذری بجوی و اگر نیافتی، عذری بتراش».۱
انسانهای خوشبین، افکار منفی و تفسیرهای بدبینانه را در باره سخنان و کارهای دیگران، از ذهن خود دور میکنند. آنها، تشویقها و احترامهای دیگران را بر وجه محبّت و دوستی، حمل میکنند.
بدگمانی به دیگران
از سوی دیگر، در مقابل توصیه به خوشبینی، از بدگمانی و سوءظنّ به دیگران، پرهیز داده شده است و توصیه میشود: «رفتار برادرت را به بهترین وجه آن حمل کن، تا زمانی که کاری از او سر میزند که راه توجیه را بر تو میبندد. و هیچگاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون میآید، تا وقتی برای آن محمل خوبی مییابی، گمان بد مبر.» ۲
انسانهای بدبین، هر صدایی را علیه خود میدانند و هر حرکتی را مخالف خود میبینند. بدگمانی، ناشی از ظنّ و گمان است و در قرآن نیز در باره آن آمده است:«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها دوری کنید؛ زیرا برخی گمانها، گناه است».۳
امّا خوشگمانی، از عقل و خرد بر میخیزد که «گمان خردمند، از یقین نادان، درستتر است».۴
آثار خوشبینی و بدگمانی
خوشبینی ـ که « از نیکوترین ویژگیها و برترین بهرههاست»۵ ـ و بدگمانی ـ که از صفات آدمهای شرور است و «آدم شرور، به هیچکس گمان نیک نمیبَرَد؛ زیرا همگان را به خوی و خصلت خود میبیند» ۶
هر یک از این دو فضیلت و رذیلت، آثار و پیامدهایی دارند که با نگاهی به روایات، به برخی از آنها اشاره میشود.
- آرامش
تصویر انسان خوشبین، از دیگران و محیط زندگیاش، مثبت است و این تفکّر سالم، بر خود و دیگران، تأثیر مثبت خواهد گذاشت. خوشبینی، افکار منفی را که ـ از مهمترین عوامل اضطراب و ناآرامی و ضد آرامش است ـ از ذهن او میراند.
بنا بر این، افراد بدبین و بدگمان، به دلیل نگاه بدبینانه، از نظر سازمان روانی، به هم ریختهاند و در معرض بیم و هراس هستند و این بدگمانی، بر هم زننده آرامش آنهاست.
از امیرمؤمنان منقول است:
«حسن الظّنّ، راحه القلب و سلامه الّدین؛ خوشبینی، مایه آسایش دل و سلامت دین است».۷
«حُسنُ الظَّنِّ، یُخَفِّف الهمَّ و یُنجی مِن تَقَلُّدِ الإثمِ؛ خوشبینی، اندوه را میکاهد و از افتادن در بند گناه، میرهاند».۸
- حفظ ایمان و دوری از گناه
بدگمانی، موجب پیامدهای ناپسندی میشود که انسان را به گناه آلوده میکند و از ایمانش میکاهد و چه بسا ممکن است که باعث آثار زیانبار فردی و جمعی گردد. از آن جمله است: قضاوتهای شتابزده و نادرست، تهمت، غیبت، بدگویی، درگیری، عیبجویی و… .
دو روایت پیشین که اشاره به آرامش قلب و کاهش اندوه داشت، به سلامت دین و دوری از گناه، به عنوان پیامد مثبت دیگر حسن ظن، تأکید دارد.
همچنین در روایات آمده است که «برترین پارسایی، خوشبینی است»۹ و «و ایمان، با بدگمانی سازگار نیست.»۱۰ اگر خود را با ایمان میدانیم، پس سفارش امام صادق(ع) را فراموش نمیکنیم:«انّ المؤمنَ اَخ المؤمِن، لایَشتِمَه ولایَحرمه و لا یسیءَ به الظَّنِّ؛ همانا مؤمن، برادر مؤمن است؛ او را دشنام نمیدهد، محروم نمیکند و به او بدگمان نمیشود».۱۱
از امام علی(ع) روایت است که «از بدگمانی بپرهیز؛ زیرا بدگمانی، عبادت را تباه میکند».۱۲
- اعتمادسازی و سامان کارها
انسانهایی که جنبههای مثبت دیگران را میبینند، محبّت و دوستی دیگران را به دست میآورند و به دیگران اعتماد میورزند و در حلّ مشکلات، از آنها یاری میخواهند و بدینسان، امور و کارهای خود را سامان میبخشند؛ امّا انسانهای بدبین، گاه از دیگران و اجتماع، دوری میکنند و با شخصی ساختن مشکلاتشان، کارهایشان به خوبی سامان نمییابد.
«هرکه به مردم گمان نیک بَرَد، محبّت آنان را به دست آوَرَد».۱۳ «بدگمانی، کارها را تباه میکند و باعث روی آوردن به انواع بدیها میشود.»۱۴
«هرکه خوشبین نباشد، از همه گریزان است»۱۵ و « کسی از همه حال و روزش بدتر است که به سبب بدگمانیاش، به هیچ کس اعتماد ندارد و به سبب بدرفتاریاش، هیچ کس به او اعتماد نمیکند».۱۶
پرهیز از موجبات سوءظن
در روایات، همچنان که به خوشبینی، توصیه شده است، از قرار گرفتن در آنچه که سوءظن دیگران را بر میانگیزد نیز پرهیز داده شده است:«هرکه خود را در جایگاه تهمت و بدگمانی نهد، نباید کسی را که به او گمان بد میبرد، سرزنش کند»۱۷
از جمله مواردی که انسان را در معرض سوءظنّ قرار میدهد، آمد و شد به جاهای بد و همنشینی با بَدان است؛ زیرا «هرکه به جاهای بد، آمد و شد کند، متّهم میشود»۱۸ و «همنشینی با بدان، بدگمانی به نیکان را در پی دارد»۱۹
موارد مجاز سوءظن
دایره خوشبینی، به میزان صلاح و فساد محیط و اجتماع، بستگی دارد؛ یعنی «هرگاه درستی و پاکی، بر زمانه و مردمش حکمفرما شد، اگر کسی به دیگری بی آن که گناهی از او آشکار شود، گمان بد بَرَد، ستم کرده است و هرگاه فساد و ناراستی، بر روزگار و مردم آن چیره شد، اگر کسی به دیگری گمان نیک بَرَد و خوشبین باشد، فریب خورده است».۲۰
همچنین در روایات آمده است که علاوه بر شرایط نامساعد، در مواردی نظیر: جنگ، پیمان صلح با دشمن، تجارت، و انتخاب کارگزاران و امانتداران، نباید بر خوشبینی تکیه کرد.۲۱ در این موارد به حکم عقل، خوشیبینی، نابهجا و سادهلوحی است و باید جانب احتیاط را رعایت کرد.
از جمله مباحثی که به موضوع حسن ظن و سوء ظن، مربوط است و مجال دیگری را میطلبد، عبارتاند از: خوشبینی و بدگمانی به خدا و نشانهها و آثار آن؛ ریشههای بدگمانی و راههای کنار گذاشتن آن؛ خوشبینی به خود و نفس امّاره؛ راههای تقویت خوشبینی؛ تأثیر و نقش خوشبینی و بدگمانی در روابط خانوادگی بویژه همسران؛ مثبتنگری (حوزه روانشناسی)؛ بدگمانی و خوشبینی در روابط مردم و حکومت.
پینوشتها:
- بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۱۹۷، ح ۱۵ (نشانی و ترجمه احادیث، از کتاب «منتخب میزان الحکمه، با ترجمه حمید رضا شیخی، گرفته شده است).
- الأمالی، شیخ صدوق، ص ۲۵۰، ح ۸٫
- سوره حجرات، آیه ۱۲٫
- غرر الحکم، ح ۶۰۴۰٫
- همان، ح ۲۸۲۴٫
- همان، ح ۱۹۰۳٫
- همان، ح ۴۸۱۶٫
- همان،ح ۴۸۲۳٫
- همان، ح ۳۰۲۷٫
- همان، ح ۱۰۵۳۴٫
- بحار الأنوار، ج ۷۲، ص ۲۰۱٫
- غرر الحکم، ح ۲۷۰۹٫
- همان، ح ۸۸۴۲٫
- همان، ح ۵۵۷۵٫
- همان، ح ۹۰۸۴٫
- کنز الفوائد، ج ۲، ص ۱۸۲٫
- الأمالی، شیخ صدوق، ص ۲۵۰، ح ۸٫
- کنز الفوائد، ج ۲، ص ۱۸۲٫
- بحار الأنوار، ج ۷۴،ص ۱۹۷، ح ۳۱٫
- نهج البلاغه، حکمت ۱۱۴٫
- برای نمونه ر.ک: نهج البلاغه، نامه ۵۳ (نامه به مالک اشتر).