نقش کعبه در هدايت مردم

 

حجة الاسلام و المسلمين موسوي خوئيني ها

«وَ اِذِ ابْتَليٰ اِبْرٰاهيمَ رَبُّهُ بِکَلِمٰاتِ
فَاَتَمَّهُنَّ قٰال اِنِّي جٰاعِلُکَ لِلنّٰاسِ اِمٰاماً قٰالَ وَ مِنْ
ذُرِّيَّتي قٰآ«َ لٰا يَنٰالُ عَهْدي الظّالِمِيْنَ وَ اِذْ جَعَلْنٰا الْبَيْتَ
مَثٰابةً لِلنّٰاسِ وَ اٰمْناً وَ اتَّخِذُوْا مِنْ مَقٰامِ ابْرٰاهيمَ
مُصَليّ…»[1]

در حج سه موضوع کاملا قابل دقت است:

موضوع اول خود کعبه است و بناي اين بيت عتيق و اين که چرا
خداوند براي بشر چنين خانه اي را به تعبير قرآن وضع فرموده است و کعبه در هدايت و
ارشاد و قيام و استواري امت توحيدي در طول تاريخ چه نقشي داشته و خواهد داشت.

موضوع دوم مناسک و عباداتي است که در پيرامون کعبه انجام
مي گيرد از احرام، طواف، سعي، نماز در مقام ابراهيم به خصوص با اين قيد مقام
ابراهيم «… وَ اتَّخِذُوْا مِنْ مَقٰامِ ابْرٰاهيمَ مُصَليّ…»[2]
و وقوف در عرفات و مشعر و مني و حلق و ذبح و رمي و ساير اعمال و مناسک که مجموعه
اي است پر از اسرار و رموزي که هم مسير زندگي انسانها را در دل خودش دارد و به
صورت رمز در اين اعمال بيان مي کند و هم عبادت است.

 

عظمت بنيان گذار کعبه

موضوع سوم بنيان گذار کعبه است و اينکه خداوند براي بناي
کعبه و تشريح مناسک و اعمال حج، انساني را انتخاب مي کند که اين انسان بايد مراحل
پر پيچ و خم و خطرناکي را طي کند و پس از آنکه توانست از اين مراحل و آزمايشات
بزرگ به خوبي بيرون بيايد شايستگي پيدا مي کند که بناي کعبه را استوار کند و به
تعبير قرآن: «وَ اِذْ يَرْفَعُ اِبْرٰاهيمُ الْقَوٰاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ
اِسْمٰعِيْلُ…»[3]

و هم چنين اسماعيل عليه السلام، پدر و پسري بايد از بوته
آزمايشي آن چنان سخت که يکي از آن آزمايشها مساله قرباني شدن پسر به دست پدر هست و
به تعبير قرآن «اِنَّ هٰذٰا لَهُوَ الْبَلٰاءُ الْمُبينُ»[4]
از اين بلاء مبين سرفراز و سربلند و موفق بيرون بيايند تا شايسته شوند بناي کعبه
را برپا کنند. در يک جمله ي ديگر مي شود گفت که بخشي از عظمت کعبه را در عظمت
شخصيت ابراهيم و اسماعيل مي توان يافت و عظمت اسماعيل و ابراهيم عليهم السلام را
هم در عظمت کعبه و تاثير کعبه در تاريخ بشر و در تاريخ موحدّين عالم مي شود شناخت.

هر چه بر تاريخ کعبه مي گذرد، هر چه آثار کعبه بيشتر
نمايان مي شود هر چه آن آثار وجودي کعبه که قرآن در چند جمله بيان کرده است: «وَ اِذْ
جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ اَمْناً…»[5]
و «اِنَّ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذي بِبَکَّةَ مُبٰارَکاً وَ هُديً
لِلْعٰالَمِيْنَ»[6]
و «جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحرٰامَ قِيٰاماً لِلنّٰاسِ»[7]
هر چه اين آثار، و برکات کعبه بيشتر آشکار مي شود شخصيت بنيانگذار آن روشن مي شود
به خصوص در آينده ي تاريخ که ما منتظر هستيم يک قيام جهاني که براي هميشه،
مستضعفين را در روي زمين حاکم و امامان جامعه خواهد ساخت و براي هميشه ريشه ي
مستکبران را از زمين خواهند کند، از کنار همين خانه و از کنار کعبه به حول و قوه ي
الهي بايد آغاز شود. پس هر چه بر تاريخ کعبه مي گذرد و آثار و عظمت هاي کعبه بيشتر
آشکار مي گردد، عظمت شخصيت ابراهيم اين پدر موحدان عالم و فرزند او اسماعيل
آشکارتر مي شود. و هم چنين در اين مجموعه ي آيات، اين حقايق به چشم مي خورد:

يکي اينکه اگر انساني، جامعه اي و امتي در راه خدا صبر و
استقامت کنند، اگر آن گونه که شايسته راه خدا است عمل کنند، سختي هاي راه آنطور که
شيطان براي انسان ترسيم مي کند و جلوه مي دهد آن قدرها هم مشکل نيست. در آن لحظات
حساسِ صبر و مقاومت، نصرتهاي غيبي الهي مي رسد و سختي ها را آسان مي کند و ديگر
اينکه به دست آن انسان و آن جامعه و ملتي که اين سختي ها را تحمل کرده اند کعبه اي
بنا خواهد شد که تا انسان هست و تا تاريخ بشر ادامه دارد، آثار وجوديِ هدايتگر آن
خانه براي جامعه هست.

 

نتيجه صبر و استقامت

ابراهيم و اسماعيل بر آن بلاء عظيم صبر کردند، هم خداوند
اسماعيل را از قرباني شدن معاف داشت، هم ابراهيم را در اين بلاء عظيم ياري فرمود و
هم پاداش اين صبر و مقاومت پدر و پسر اين شد که به دست آنان قوائم و ارکان کعبه
رفعت يافت. امروز هم ملت ما، و اقشار مختلف جامعه ي ما که تا کنون مقاومت کرده
اند، اين امام ــ ابراهيم زمان ماــ و اين پسر و اسماعيل هاي کشور ما،اين فرزندان
ابراهيم زمان، اين پدر و پسر از آن جهت که در بلاء عظيم، صبر و مقاومت کردند
شايسته شدند که کعبه ي جمهوري اسلامي را بنا نهند و قواعد و ارکان نظام جمهوري
اسلامي را مستحکم کنند. شما صبر و مقاومت امام را در تاريخ مبارزاتشان ملاحظه مي
کنيد، صبر و مقاومت مردم را به تبعيت از امام در نظر بگيريد و ببينيد که در مراحل
حساس اين مبارزات صبر و استقامت امام و فرزندان امام باعث شد که نصرتهاي الهي يکي
پس از ديگري شامل حال امت مسلمان ايران شود و با اين صبر و مقاومتها، با آن
ايثارگريها و فداکاري و سينه سپر کردن در برابر گلوله هاي شاه موفق شدند آن نظام
فاسد را درهم بشکنند و سپس بناي رفيع جمهوري اسلامي را پايه گذاري کنند همچنان که
ابراهيم و اسماعيل دو پيامبر بزرگ خدا موفق شدند هم بتها را شکستند و هم کعبه ي
توحيد را بنا کردند.

 

درسهائي از کعبه

اسرار شگفت و عجيبي که در اين مجموعه ي آيات در ارتباط با
بنيانگذار کعبه، در ارتباط با خود بناي کعبه و در ارتباط با مناسک و عبادات
پيرامون کعبه هست درسهائي به ما مي آموزد.

اول: اساسا يک انسان با يک جامعه براي اينکه به مقام امامت
برسد و به تعبير قرآن که اراده فرموده است، مستضعفين، امامان و پيشوايان زمين
باشند،[8]
چه مراحي را بايد بگذراند. قرآن مي گويد:

«وَ اِذِ ابْتَليٰ اِبْرٰاهيمَ رَبُّهُ بِکَلِمٰاتِ
فَاَتَمَّهُنَّ …»[9]
ابراهيم عليه السلام بعد از اينکه از اين آزمايشات به خوبي بيرون آمد آنگاه شايسته
ي امامت شد. اگر در يکي از مراحل اين آزمايشات خداي نخواسته ملت ما و جوانان ما،
رزمندگان ما و مسئولان جمهوري اسلامي ما بلغزند و در برابر دشمن خداي نخواسته از
خود سستي نشان بدهند شايستگي امامت زمين را پيدا نخواهند کرد. هم چنان که تا کنون
به خوبي از مراحل آزمايش گذشته اند به حول و قوه ي الهي آزمايشات بعدي را هم با
سربلندي پشت سر خواهند گذاشت، آن وقت است که ملتهاي مسلمان از همه ي اطراف عالم به
طرف کعبه ي جمهوري اسلامي ايران سرازير شده و دعاي ابراهيم مستجاب خواهد شد، دلهاي
مسلمين و مستضعفين به طرف اين نظام يعني نظام اسلامي جمهوري ما توجه خواهند کرد و
هم چنان که قرآن درباره ي کعبه فرموده است که هر کسي در آنجا اراده ي کفر و الحاد
کند عذاب سختي به او خواهيم چشانيد.

«… وَ مَنْ يُرِدْ فيهِ بِالْحٰادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ
مِنْ عَذٰابٍ اَليمٍ»[10]
اگر همه ي مستکبران عالم اراده ي بغي و ظلم درباره ي جمهوري اسلامي ما داشته
باشند، خداوند به دست تواناي اين امت و به دست تواناي مسلمانان، عذاب سختي به آنان
خواهد چشانيد.

من گمان مي کنم حجاج ما براي اينکه توجه کنند چه سفر عظيمي
در پيش است فقط کافي است که درباره ي عظمت ابراهيم بينديشند. روحانيون معظم ما،
مديران حج، برادران عزيز ناظر کافي است توجه کنند که پايه گذار کعبه، پدر و پسري
است که براي شايستگي در تاسيس اين خانه آن آزمايشات سخت را پشت سر گذاشتند و به
چنان مقام رفيع انسانيت رسيدند تا اين خانه را بنا کردند. کافي است در همين بخش از
مساله دقت کنيم و در لحظه لحظه ي حرکاتمان، در هر ساعتي از ساعاتي که در اين سفر
هستيم، در تنهايي ها و خلوت مناجات با خدا، در معاشرت با هم در طول سفر، در داخل
خانه ها، در داخل گروهها، در مسير، در رمي، در طواف، در سعي، در هر حالتي کافي است
که فقط بينديشيم بناي اين همه مسائل و مناسک را چنين شخصيت عظيمي گذاشته است که ما
امروز به احترام او و براي زنده کردن آن سنتهاي انسان ساز اين راه را طي مي کنيم.

«از قدرتهاي تهي از ايمان نهراسيد و با اتکال به خداي بزرگ در اين مواقف عظيمه، پيمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شيطنت ببنديد و از تفرق و تنازع بپرهيزيد».

امام خميني