«کارنامه علمی و عملی حجتالاسلام دکتر احمدی» در گفتگو با حجت الاسلام محمدتقی رهبر
*شما از نزدیکان و دوستان دکتر احمدی بودید. سابقه آشنایی شما با دکتر احمدی چگونه شکل گرفت و در ادامه در مسئولیتهای مختلف چگونه ادامه یافت؟
اولاً من از این مسئله بسیار خوشحالم که شما یادی از دانشمندان و بزرگان ما کردهاید و این کار بسیار خوب و مهمی است که از کسانی که برای ما زحمت کشیدهاند یاد شود و آثار آنها و خدماتشان بزرگداشته شود، همان طور که امیرالمومنین(ع) فرمودند دانشمندان و علما به عنوان ذخیره اصلی در حیات و ممات انسانها محسوب میشوند، در صورتی که دیگر مسائل تنها در حیات انسانها نقش دارند و با پایان حیات، اثری بر آخرت ندارند.
دکتر احمدی واقعاً از چهرههای نادر بود که باید از ایشان یاد و به عنوان الگو مطرح کرد. آشنایی بنده با ایشان به حوزه علمیه قم بازمیگردد. ما در مدرسه حجتیه در سالهای قبل از ۴۰ آشنا شدیم. البته خیلی از فضلا و مشاهیر ما که بعداً جزو شخصیتها شدند مثل شهید بهشتی و باهنر و خیلیها از اینجا به عنوان پایگاه علمی برخاستند. در اینجا با دکتر به عنوان دو طلبه آشنا شدیم و ایشان از همان زمان طلبگی سختکوش و پر مطالعه بود. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که به زمان و علم روز بسیار اهتمام داشت که باید به صورت جداگانه این موضوع بررسی شود.
پس از انقلاب ایشان به تهران آمد و بعدها من به اصفهان رفتم و بعدها باز به همراه یکدیگر در تهران بودیم. چند سال هم در سازمان «سمت» مشغول به کار بودیم و من در زمینه تدریس و تالیف کتابهای درسی با ایشان همکاری داشتم. این آشناییهای ما همچنان ادامه داشت تا در مجلس شورای اسلامی چهار سال در دوره هفتم نماینده مردم و همفکر و همراه بودیم. همچنین در جلساتی که با حضور انقلابیون و روحانیون برگزار میشد باز در کنار یکدیگر بودیم. در واقع آشنایی ما به چهل پنجاه سال قبل میرسد که البته چند سالی به علت حضور بنده در اصفهان این رابطه قطع شد، اما مجددا با حضور بنده در تهران روابط دوستی ما ادامه یافت.
*از نظر شما تولیدات ایشان در زمینههای علمی فکری و فرهنگی دارای چه جایگاهی هستند؟
مرحوم دکتر احمدی یک روحانی سختکوش و پرمطالعهای بود. از آنهایی که میگویند، «عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد و برای نیل به اهداف عالیه دست از هیچ تلاش و کوششی بر نداشت. من هیچگاه ندیدم که ایشان وقتش را هدر بدهد. حالا چه در مجلس بودیم چه در سازمان سمت و چه در عرصههای دیگر. ایشان انسانی سختکوش و پر مطالعه و بسیار منظم بود و از چهرههای نادر بود. انسان همیشه در سختی و رنج است که رشد میکند. ما طلبهها معمولاً زندگی سادهای داشتیم و سختکوش و پرتلاش بودیم.
از نکاتی که میتوانم در مورد ایشان بگویم این است که ایشان زمانشناس بود و فرهنگ زمانه خود را خوب میشناخت. در روایات داریم که عالِم باید عالِم به زمانش باشد یا مومن باید آگاه به زمانش باشد. زمانه و زبان مردم را و جوان امروز را بشناسد، همان طور که در قرآن کریم در مورد انبیا آمده است که ما هر کدام از پیامبران را به زبان قومشان فرستادیم. در واقع این زبان است که منجر به رشد فکری جامعه و بالندگی آن میشود و اگر آشنایی به زمان و زبان جامعه نباشد، رشد و توسعه فرهنگی رخ نمیدهد. کسانی که به این زمان و زبان آگاه نباشند، از کاروان عقب میمانند. ما روحانیون اگر زمانه خود و زبان مردم و جوانان را نشناسیم، از آنها عقب میمانیم و این عقبماندگی برای دین و خود شخص و جامعه خسارت دارد. یک روحانی و یک دانشمند باید زمانشناس باشد، یعنی هم زمانه و نیاز آن را بشناسد و هم بداند چگونه خود را با زمانه تطبیق دهد. نه اینکه متاثر از زمانه بشود، بلکه آن را بشناسد و هدایت و رهبری کند تا موثر باشد.
یادم هست زمانی که در مدرسه حجتیه بودیم چند ساعتی برای مطالعه به کتابخانه میرفتیم. دکتر احمدی با وجود اینکه با اینکه بودیم، بسیار به خواندن کتابهای امروزی اهتمام و به علم روز و نیاز زمانه توجه داشت که این خیلی مهم است. البته خوشبختانه هم اکنون حوزه علمیه قم رویکرد خوبی به این مسئله دارد، اما اگر انسان از زمانه خود عقب بماند، این مسئله تنها به خسارت شخص منجر نمیشود، بلکه برای دین و فرهنگ خسارتبار میشود ایشان از افراد زمان شناس و متعهد بودند.
*این مسئله را میتوان از کتبی که از ایشان منتشر شده کاملاً استنباط کرد. با توجه به اینکه ایشان به عنوان یک عنصر خدوم و پرکار در مسائل دانشگاهی شناخته میشود، اگر بخواهید به عنوان نمونه اشاره کنید به این پرکاری و خدمت به مردم چه مواردی را مطرح میکنید؟
اولاً ایشان پر مطالعه بود، پر مطالعه یعنی اینکه تا آنجایی که ما دیدیم و از آثارش پیداست، مطالعات گستردهای را انجام میداد. صدها کتاب دانشگاهی در همین سازمان سمت که بنده هم پنج سال در آنجا بودم ، منتشر شده است. همچنین ایشان مدیریت قوی در تشکیلات داشت. اینکه چه کتابی در علوم انسانی منتشر شود که بی اشکال باشد، جهتدهنده و هدایتگر باشد. درست است که مولف این کار را میکند، اما مسئول باید پاسخ بدهد و نمیتواند از اثری که قرار است در دانشگاهها تدریس شود، تبری بجوید و مسئولیتش را نپذیرد. این کار بزرگی بود و صدها کتاب حاصل آن تلاشها هستند. این مسئله با هدایتهای دکتر احمدی رخ داد. ایشان اساتید و مولفین را دعوت کرد و به آنها خط داد و گوشزد کرد. ایشان به عنوان مسئول، عهدهدار مسئولیت پاسخگویی این آثار مهم در زمینه علوم انسانی بود و اگر در هر نقطهای به خطا میرفت بازتابهای بسیار بدی میداشت.
ایشان از دقت بسیار بالایی در کارها برخوردار بود. من دکتر احمدی را یک لحظه هم فارغ ندیدم که مثلاً بنشیند گپی بزنند و راحت باشد. همواره و همیشه مشغول به کار، مناظره، گفتگو و مباحثه و تمام وقت در اختیار فرهنگ اسلامی بود. همچنین در دانشکده علوم انسانی ایشان از پایه گاران این حرکت بودند.
* ایشان از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز بود که این مسئله به جایگاه مهم علمی و فرهنگی ایشان باز میگردد. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
بله ایشان جزو اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و از اعضای فعال آن بود. بحث در مورد شورای انقلاب فرهنگی در اینجا مهم است در واقع این شورا به عنوان چشم نظام در مسائل فرهنگی و علمی فعالیت میکند و اگر جایی به خطا برود و اشتباهی رخ بدهد، سریعاً ورود میکند. در واقع این شورا فعالیت سیاستگذاری فرهنگی را انجام میدهد و برای امور مختلف جامعه و دانشگاهها و غیره، سیاستها را تعیین میکند. شورایعالی انقلاب فرهنگی مسئولیتهای بسیار بزرگ و سنگینی در عرصههای مختلف دارد ، دکتر احمدی از عناصر فعال این جمع بود و هر زمان تصویری از اعضای این شورا منتشر میشد در یک بخش آن آقای دکتر احمدی را میدیدیم که به صورت فعال در آن حضور داشت و تاثیر گذار هم بود.
ما که دورادور شاهد اقدامات ایشان بودیم، میدیدیم که و با شاخصههایی متعالی در صحنه فرهنگی، همچون یک سرباز و به قول مقام معظم رهبری به صورت آتش به اختیار در صف اول حضور داشت. حساس بود و غیرت دینی داشت. اینها خیلی مهم است. آقای دکتر احمدی از سوز عشق و سوز دل و از روی تعهد کار میکرد، بی سر و صدا و پر آثار …
*خلاء ناشی از فقدان ایشان را چگونه میتوان پر کرد؟
طبیعتا آنچه محور اصلی اهتمام ایشان و دلسوزان فرهنگی بوده و هست، فرهنگ اسلامی است و آنچه که از اسلام مطرح شده و به عنوان یک فرهنگ انقلابی در واقع اسلام با چهره انقلابی به میدان آمده و در مقابل استعمار و استکبار جهانی قرار گرفته و موازین دروغین حقوق بشر و جریان دروغ علمی را به چالش کشیده است تا انقلاب به مسیر درست و صحیح خود ادامه دهد و منحرف نشود. در واقع ما انتظارمان از علما و دانشمندان این است که بیشترین اهتمام خود را به حفاظت و حراست از فرهنگ اسلامی و انقلابی و تبیین آن به جهانیان معطوف دارند. آنچه دکتر احمدی انجام میداد همین بود. حضرت امام (ره) جمله مهمی دارند که میفرمایند، «جهان تشنه تبیین اسلام ناب محمدی است»، ما این اسلام ناب محمدی را باید به دنیا نشان دهیم.
هرچند یک مقدار بحث من به حاشیه میرود، اما لازم است که مطرح شود. ما اگر از اسلام چهره نامناسبی را نشان دهیم باید پاسخگو باشیم. امام فرمود: «اگر اسلام سیلی بخورد، دیگر کمر راست نخواهدکرد»، ما باید در عرصههای مختلف فرهنگی رسانهای، در مدیریت اجتماعی، اقتصاد و… واقعاً اسلام ناب محمدی را به معنای کامل به دنیا نشان بدهیم تا دنیا وقتی میخواهد نمونهای از اسلام را ببیند، ایران اسلامی را در این جایگاه مشاهده کند.
اگر فرهنگ درست شود، سیاست و اقتصاد فرهنگ و… هم درست میشوند. آنچه که ما نیاز داریم و باید از سوابق دکتر احمدی استخراج کرد این است که باید اسلام را آن گونه که هست به جهانیان نشان دهیم. اسلام فرهنگ اسلامی نباید دستاویز ما باشند، بلکه باید به عنوان خطشکن از آنها استفاده کنیم تا در زمانی که جهان به الگویی برای مبارزه با استکبار و رسیدگی به محرومین و ضعفا نیاز دارد، ایران اسلامی را در منظر خود داشته باشد. من معتقدم دکتر احمدی در همین راستا فکر میکرد. ایشان همواره در صحبتهایی که با هم داشتیم یک انسان دغدغهمند و حساس به اسلام و فرهنگ اسلام بود و این چراها را برای خود مطرح میکرد. علما و دانشمندان باید هم اکنون این مسئله را سرلوحه کار خویش قرار دهند و اگر انحراف کوچکی را حس کردند درباره آن هشدار دهند تا این زاویه کوچک کمکم به کیلومترها و فرسنگها انحراف منجر نشود.
*مقام معظم رهبری در پیام خود در باره دکتر احمدی از ایشان به عنوان یک مرد انقلابی و وفادار یاد کردهاند. تحلیل شمااز این تعبیر چیست؟
نکته بسیار مهمی است، رهبر معظم انقلاب همواره میگویند من یک انقلابیم و انقلابی عمل میکنم. این کلمه انقلابی نباید از یاد ما برود و باید آن را در عمل، بیان، رفتار و کردار خود نشان دهیم. انقلابی تسلیم زور و باطل و فشار نمیشود. باید قرص و محکم بایستیم و به دنبال رضایت این و آن نباشیم و تنها رضایت حق را در نظر بگیریم.
آقای دکتر احمدی یک انقلابی متعهد بود. ما چهار سال در مجلس و پنج سال در سمت همکار بودیم. ایشان واقعاً چهره انقلابی بود، یعنی اگر فردی حرفی میزد و موضعی میگرفت که با موضوع انقلاب انحراف داشت، محکم میایستاد و موضع میگرفت. مثلا در دوره اصلاحات یک عده به ارزشهای اسلامی چوب حراج زدند. در این شرایط خاص من خدمت ایشان و جناب رحیمیان و مهاجری نشستهایی را برگزار میکردیم و جلسات مرتبی داشتیم و درباره اوضاع و احوال پیش آمده بحث میکردیم که باید چگونه موضع بگیریم و نگذاریم انقلاب و مفاهیم انقلاب کمرنگ شوند، زیرا این روند لاجرم به استحاله فرهنگی منجر میشود.
من گلایه ای از اوضاع اجتماعیمان دارم که میخواهم آن را مطرح کنم. آنچه که برای ما خیلی مهم است همان انقلابی بودن به معنای واقعی کلمه است به معنای استقامت، استحکام، پایداری، صلابت، باور به اصول، شجاعت در مبانی انقلاب و طرح آن و دفاع جانانه از مبانی و اصول انقلاب اسلامی. دکتر احمدی همواره مشکلات و مسائل را دلسوزانه و از عمق جان مطرح میکرد. این ویژگی خیلی مهمی است و رهبر معظم انقلاب انگشت روی این ویژگی مهم ایشان گذاشتند. این ویژگی باید برای فرهنگیان، استادان دانشگاه، شورای انقلاب فرهنگی، رسانهها، دولت و مجلس ما الگو باشد.
انحطاط ملت به این معناست که ارزشهای اسلامی بهتدریج کمرنگ شوند. بعضی از نشریات در مورد حجاب شبههافکنی میکنند. حکومت اسلامی در قبال این مسائل مسئول است و باید پاسخگو باشد و عمل کند. میپرسند آیا حکومت مسئول است و اجبار در کار است؟ در قرآن و روایات آمده که وقتی حکومت را به دست شما میدهیم، اقامه نماز ، دادن زکات و امر به معروف و نهی از منکر جزو آن است.
دوری در تهران بزنید و اطراف خود را مشاهده کنید در سینماها در مراکز خرید در پارکها مشاهده میکنید که این اصول رعایت نمیشوند. در شرایطی که کشور دچاز سختی شده است برخی به دنبال جمع آوری پول بیشتر هستند. اینها قابل پذیرش نیست. اقدامات این افراد، نگاه جوانان به دین را هم مخدوش میکند. عدهای هم در پی مقاصد و منافع خودشان و در پی خط بازیها و جناح بازی خودشان هستند. الان زمانی است که ما باید از ارزشها دفاع کنیم و نیازمند به انقلابی بودن در همه عرصهها هستیم. همان طور که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مقامات نظامی فرمودند که ما به این انقلابی بودن نیاز داریم. اگر انقلابی باشیم، شاهد کمرنگ شدن عدالت اجتماعی و ضربه به نظام و انقلاب نخواهیم بود.
علمای ما چندین دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درباره وابستگی اقتصاد به بیگانگان هشدار داده بودند؛ نگاه شما به این مقوله چیست؟
رژیم پهلوی، آیتالله سعیدی را به خاطر مخالفتهایی که با وابستگی اقتصاد به بیگانگان کرد به شهادت رساند. ایران با استعداد بالا و نیروی انسانی کارآمدی که دارد، دانشمندانی که در دانش اتمی اینگونه عمل میکنند و شهید میشوند، دانشمندانی که پهپادهای آمریکایی را به زمین میکشند و آن را مهندسی معکوس میکنند، دانشمندانی که در عرصههای صنعتی پزشکی دارویی و کارآفرینی مشغول به کار و موفق هستند. چرا باید کارگاهها و کارخانهها صنعت ما بخوابد؟ چرا باید میلیاردها دلار از گمرکات ما برای واردات کالاهای خارجی از سنگ قبر گرفته تا ذرت و چوب بستنی هزینه شود؟
انقلابی بودن به این نیست که فقط شعار انقلابی بدهیم، بلکه باید کشور خود را به عنوان یک کشور نمونه مطرح کنیم. نباید خودمان را وابسته کنیم چشم امید به دشمن نداشته باشیم. کسانی که به آمریکا امید داشتند و در پی برجام و توافقات دیگر بودند در واثع دچار سادگی و ساده اندیشی بودند و بینش سیاسی نداشتند. سیاستمدار باید حکیم، آگاه، انسانشناس، خط شناس، جریان شناس و دشمن شناس باشد. امریکایی که امام فرمود، «هر چه فریاد دارید بر سر آن بکشید» را نباید جور دیگری معرفی و تبیین کرد.
روزی که ترامپ اعلام کرد برجام را پاره میکند، اینجانب در خطبههای نماز جمعه اصفهان گفتم که ملت ایران باید جشن بگیرد. حضرت امام وقتی کارتر اعلام کرد که روابط را با ایران قطع میکند، امام فرمودند، «کارتر اگر یک کار خوب در عمرش کرد، آن همین کار بود.» رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم؟ این سیاست اصولی ماست، ولی آقایان باز تجربه کردند. البته حالا یک خرده دارند بیدار میشوند، اما در ابتدا حکمت سیاسی نداشتند.
عقل سیاسی ایجاب میکند که انسان و توطئههایش را بشناسند، راهکار استقلال را بداند و صنعت و تولید داخلی را بالا ببرد. چرا مقام معظم رهبری فرمودند اهتمام به صنعت داخلی و کالای ایرانی؟ چون ما شاهدیم که کالاهای خارجی کامیون کامیون و کانتینر کانتینر به کشور وارد میشوند و این خیانت به کشور و تولید داخلی است. چرا باید کارگاههای ما هرروز بخوابند و به این روزگار بیفتند؟
انقلابی بودن به زمان و جلسه خاص منحصر نمیشود. ابعاد مختلفی دارد. باید در فرهنگ، سیاست، اقتصاد و تعامل با مردم انقلابی بود. با این مردم خوب که ۴۰ میلیون نفرشان از صغیر و کبیر پشتیبان نظام هستند و رای میدهند، باید خدا را در نظر بگیریم. شهید بهشتی گفتند، «آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.» امروز ما باید همین را بگوئیم. این شعار بزرگان ما و شهید بهشتی است. شهید آیتالله سعیدی و هزاران شهید که برای اسلام فداکاری کردند و دانشمندانی که در این زمینه جان خود را از دست دادند، همین را گفتند.
چهل سال گذشته و ما به بازگشت به خویش نیاز داریم. ما نباید هرچه که میگذرد در مسائل اقتصادی، فرهنگ، حجاب، عدالت و ارزشگذاریها سستتر بشویم. نهادهای فرهنگی و مسئولان نظام واقعاً باید به این موضوعات توجه کنند. مجلس باید توجه کند. شورایعالی انقلاب فرهنگی، محققین، دانشمندان، علمای ما همه باید به این مسائل توجه داشته باشند.
آمریکاییها دم از تحریم میزنند. ما چرا آنها را تحریم نکنیم؟ یادمان رفته که صد سال پیش علمای اصفهان بیانیه دادند که ما کالای خارجی مصرف نمیکنیم و اگر حتی بفهمیم که چلوارکفن از کالای خارجی است، نماز میت بر آن نمیگذاریم؟ این یعنی انقلابی بودن و نگرش انقلابی داشتن.
چرا باید این همه ماشین و گوشی تلفن همراه با ارزهای آنچنانی از کشورهای خارجی وارد شوند؟ نمیگویم تکنولوژی بد است، اما باید مسائل اساسی مطرح شوند. ما الان نیاز داریم که دانشمندان و علمای ما همچون بزرگان سلف برای منع مصرف کالای خارجی عمل کنند. ما به مرحوم میرزای شیرازیها نیاز داریم.
امروز که رهبر عظیم الشأن ما طلایهدار این حرکت هستند، رفتارها و برنامهها و رهنمودهای ایشان باید منشا و مبدا باشد. نباید منفیبافی کنیم. نباید بگوییم رابطه با بیگانگان که قطع میشود، چنین و چنان میشود. نباید توی دل مردم را خالی کنیم. همان طور که از امام علی (ع) یاد گرفتهایم، زمانی که در جنگ صفین آب را بر ایشان بستند، فرمودند ،«مرگ با عزت برای شما ارزش است. باید بجنگید و در راه خدا از هیچ تلاشی دریغ نورزید»، این ارزشهای ما و حرف ماست.
موضوع پاسداری از انقلاب و ارزشهای اسلامی برای ما یک مسئله حیاتی و جدی است. این را باید مسئولین و ملت ما مدنظر قرار دهند. مردم باید از خودشان شروع و شعارها را اجرایی و همکاری لازم را بکنند. دولت هم باید طلایه دار باشد و در مقابل دشمن وادادگی نداشته باشد.
چهرههایی مثل دکتر احمدی باید الگو باشند. آقای دکتر احمدی در عرصه علم و دانش و فرهنگ انقلابی بودند. این الگوست برای طلبه و انقلابی و سخنگوی ما. ما غیر از اینکه از این بزرگان تجلیل میکنیم، باید آنها را به عنوان الگو برای استاد دانشگاه، مجلس، دولت، نویسنده و… مطرح کنیم.
بالاخره امانت بزرگی را به دست ما سپردهاند. تمدن غربی رو به انحطاط است و اسلام دین آینده جهان است. باید با شجاعت کار کنیم. غصه نخوریم که تحریمها چه شد. لباس آنها را وارد نکنیم و ما آنها را تحریم کنیم. به خود متکی باشیم. دنیا فقط آمریکا نیست. ایران را به عنوان یک کشور انقلابی بسازیم تا وقتی میخواهیم بگوییم اسلام میتواند دنیا را اداره کند، به ایران اشاره کنیم. مسئولیت ما در این مسیر سنگین و مهم است.
از حضور شما به عنوان مجله پاسدار اسلام تشکر میکنم که به فکر این موضوع بودید و از این دانشمند بزرگوار، قدیمی، انقلابی و پرشور و مصمم تجلیل کردید. هرچند بیان ما عاجز و ناتوان در بیان شخصیت ایشان بوده است و خیلیها بهتر میدانند.
سوتیترها:
۱٫
دکتر احمدی با شاخصههایی متعالی در صحنه فرهنگی، همچون یک سرباز و به قول مقام معظم رهبری به صورت آتش به اختیار در صف اول حضور داشت. حساس بود و غیرت دینی داشت. اینها خیلی مهم است. آقای دکتر احمدی از سوز عشق و سوز دل و از روی تعهد کار میکرد، بی سر و صدا و پر آثار.
۲٫
دکتر احمدی یک انسان دغدغهمند و حساس به اسلام و فرهنگ اسلام بود و این چراها را برای خود مطرح میکرد. علما و دانشمندان باید هم اکنون این مسئله را سرلوحه کار خویش قرار دهند و اگر انحراف کوچکی را حس کردند درباره آن هشدار دهند تا این زاویه کوچک کمکم به کیلومترها و فرسنگها انحراف منجر نشود.
۳٫
چهرههایی مثل دکتر احمدی باید الگو باشند. آقای دکتر احمدی در عرصه علم و دانش و فرهنگ انقلابی بودند. این الگوست برای طلبه و انقلابی و سخنگوی ما. ما غیر از اینکه از این بزرگان تجلیل میکنیم، باید آنها را به عنوان الگو برای استاد دانشگاه، مجلس، دولت، نویسنده و… مطرح کنیم.