درسنامه مدیران

 

«و اردد الی الله و رسوله ما یفلعک من الخطوب و یشتبه علیک من الامور فقد قال الله تعالی لقوم احب ارشادهم» ؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُول» ؛ «فالرد الی الله: الاخذ بمحکم کتابه و الرد الی الرسول: الاخذ بسنته الجامعه غیرالمفرقه»(۱)

«هر آنچه از کارهای دشوار و سنگین که تو را به رنج می‌افکنند و اموری را که بر تو مشتبه می‌شوند، به خدا و پیامبرش واگذار که خداوند کسانی را که دوستشان دارد، رهنمود می‌دهد و می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا و پیامبر و اولی‌الامر آن را. پس اگر در چیزی کار به مشاجره و اختلاف کشید، آن را به خداوند و پیامبرش ارجاع دهید.» ارجاع به خداوند یعنی گرفتن آیات روشن و صریح کتاب او و واگذاری به پیامبر«ص» به معنای پیروی از سنت فراگیر و دور از اختلاف اوست.»

از آنجا که در نظام اسلامی، محور حاکمیت، احکام خداوند است، لذا در مسائل مورد شبهه و اختلاف، اعم از مسائل حکومتی و غیر آن، راه حل، بازگشت به قرآن کریم و سنت رسول‌الله«ص» و جانشینان آن حضرت، ائمه معصومین«ع» است و تشخیص انطباقی یک موضوع با احکام الهی در عصر غیبت با فقهای عظام و ولی‌فقیه است که در نظام اسلامی در هر عصر و زمانی وجود دارد و سرپرستی امت و احکام در صلاحیت و اختیار اوست.

وحدت و همدلی رمز عظمت و انسجام یک ملت است که می‌توان پشتوانه عظمت و اقتدار یک حکومت نیز باشد. همان گونه که اختلاف و تفرقه و فاصله گرفتن‌ها، عظمت و اقتدار یک ملت و در نتیجه یک حکومت را رقم می‌زند. توصیه قرآن کریم است که همگی به رشته استوار ایمان به خدا چنگ زنید و از تفرقه و تنازع بپرهیزید که این جدایی‌ها کیان یک ملت را خدشه‌دار سا و در معرض آسیب قرار می‌دهد. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا »(۲) وحدت در پرتو ایمان به خدای یگانه و اطاعت از خدا و رسول و پرهیز از منازعات و اختلاف همان گونه که آیه کریمه رهنمود می‌دهد: «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین»(۳)

راه‌حل اختلافات مسلمین نیز چنگ زدن به قرآن و سنت و سیره رسول‌ خداست. همان گونه که امیرمؤمنان«ع» در منشور حکومتی خود به مالک اشتر فرمودند و ملاحظه کردیم.

اما سئوال است که اختلافات از کجا پدید می‌آیند؟

اگر خوش‌بینانه بنگریم، بسیاری از اختلاف‌ها ناشی از برداشت‌های غلط و تفسیر خودسرانه از آیات و سنت و سیره مبارکه و راه‌ حل آنها بازگشت به قرآن و محکمات آن و سنت و سیره پیامبر اکرم«ص» و معصومین«ع» است که با اسناد معتبر و محکم مورد وفاق محدثین فرق اسلامی به دست مسلمانان رسیده است.

اما بسیاری از اختلافات منشأ نفسانی دارند و خودخواهی و گروه‌گرایی‌ها که از آغاز بوده و اکنون نیز وجود دارند و در آینده نیز از آن در امان نتوان بود، آتش اختلاف  را دامن می‌زنند، مگر اینکه نفس اماره در بند شودو شرع و عقل حاکم گردند و عقلانیت و ایمان قاضی محکمه باشند.

باری، رنجنامه اختلاف است و به امروز و دیروز بازنمی‌گردد که بیش از یک میلیارد مسلمان جهان با داشتن منابع عظیم فرهنگی و مادی و معنوی دستخوش اختلافات باشند و بیگانگان و ارتکاب کفر و استکبار سرمایه‌های ملی و انسانی آنان را به غارت برند و خون مسلمین را به دست عوامل نفوذی خود بریزند و به روزگار مسلمانان قهقهه بزنند!

آیا کسی در آنچه که قرآن ،کلام وحی الهی و محکمات سنت و سیره نبوی«ص» درباره آینده مسلمین و زعامت دینی امت گفته بودند تردید داشت؟ درد و رنج‌های مسلمین را از آغاز در این نقطه باید کاوید که کینه‌های جاهلیت و اختلافات امت و برخی منازعات قبیله‌ای عامل پشت کردن به قرآن و رهنمودهای پیامبر گرامی اسلام شد؛ اولیای صادق و امامان معصوم«ع» را به انزوا کشاند؛ زمینه بازگشت وارثان کفر جاهلی و سفیانی را فراهم آورد و قرن‌ها درد و رنج مسلمین را در سراسر گیتی رقم زد.  در همین سال‌ها دیدیم و می‌بینیم که جبهه کفر به نام اسلام، عوامل کفر و استکبار و صهیونیسم و ارتجاع را به جان امت اسلام انداختند و خون‌ها ریختند و با جنایت‌هایشان روی چنگیز و مغول را سفید کردند.

انقلاب اسلامی منادی وحدت

با شکل‌گیری انقلاب اسلامی با هدف حاکمیت اسلام و وحدت مسلمین، ندای امت واحده  در جهان پیچید. کنفرانس‌های وحدت اسلامی شکل گرفتند و استکبار به عنوان دشمن اسلام معرفی شد. امام راحل منادی این وحدت بود و همواره بر وحدت مسلمین از هر مذهب و نحله‌ای تأکید داشت. ایشان در صدها مورد از وحدت و برادری مسلمانان جهان سخن گفت، از جمله: «من مکرر اعلام کرده‌ام که در اسلام نژاد، زبان، قومیت و ناحیه مطرح نیست. تمام مسلمین ـ چه اهل سنت و چه شیعه ـ برادر و برابر و همه از تمام مزایا و حقوق اسلامی برخوردارند.» . «در اسلام سنی و شیعه و کرد و فارس مطرح نیست.»

منطق متعالی امام که امروز نیز رهبری معظم نظام بر آن تأکید دارند، مشتی است بر دهان آنان که عنوان تشیع و تسنن را سوژه اختلاف قرار می‌دهند و دانسته و ندانسته آب به آسیاب دشمنان اسلام می‌ریزند.

حاصل آنکه امت اسلام باید به موجب فرمایش نبی‌اکرم«ص»: «المسلمون اخوه تتکافا دمائهم یسعی بذمتهم ادناهم و هم ید علی من سواهم» مسلمانان برادرند، خون‌هایشان برابری می‌کند، هریک عهده‌دار مسئولیت دیگری هستند و همه یک دست و «ید واحده» در برابر دیگرانند. دشمن واقعی را خارج مرزهای اسلام نشانه می‌روند و به جای دشمن واقعی، یکدیگر را دشمن نمی‌خوانند و هدف قرار نمی‌دهند و به القائات دشمنان و تفرقه افکنان دست رد می‌زنند و زیر پرچم ولایت و با پشتیبانی ملت بزرگ گام برمی‌دارند که خدمت و دیانت جز این را طلب نمی‌کند.(۴)

وحدت جناح‌های سیاسی

به بهانه وحدت، سری به درون بزنیم و جایگاه وحدت و اختلاف را به اختصار بنگریم.  در درون فضای سیاسی ما جناح‌هائی وجود دارند که اختلاف‌نظرهایشان گاه به موضع‌گیری‌های نامناسب می‌انجامد که به مصلحت نظام اسلامی نیست. انقلاب اسلامی اصولی از قبیل «اسلامیت نظام و احکام اسلام ـ ولایت فقیه ـ روحیه انقلابی و تسلیم‌ناپذیری در برابر دشمن، حمایت مسلم از آنان به ویژه رنج‌دیدگان از دیگر کشورها و آوارگان مظلوم و…» دارد.

البته انسان‌ها را نمی‌توان در کارخانه قالب‌ریزی کرد، بلکه گرایش‌ها، سلیقه‌ها، راه و روش‌های متفاوتی وجود دارند که هرگاه با اصول یادشده در تضاد نباشند قابل تحمل‌اند و نباید تفاوت سلایق عامل تفرقه و اختلاف شود. در این عرصه تندروی‌هایی وجود دارند که مانع از وحدت و همدلی و انسجام می‌شوند که از سوی هر گروهی که باشد زیانبار است و جز ایجاد فرصت برای دشمن عنوانی ندارد.

در این باره به بیانی از امام راحل بنگریم: «همیشه سفارش کردیم به اینکه باید وحدت کلمه داشته باشید تا بتوانید کاری انجام بدهید. اگر هرکدام جناح خاصی باشد، یک طرف خاصی بکشد و او طرف دیگری بکشد، این اولین استفاده‌اش مال اجانب است.»(۵)

باز هم از سخن امام راحل بشنویم که: «امروز بزرگ‌ترین معصیت در کشور ما ایجاد اختلاف و نفاق است.»

بنابراین همان گونه که امام راحل فرمودند: که، «اختلاف سلیقه‌ها را در محیط خوب برادرانه حل کنید.» باید به این رهنمود عقلی و دینی گوش داد.

متأسفانه همین اختلاف سلیقه‌ها گاه تنش‌آفرین و عامل جدایی می‌شود که باید از آن پرهیز کرد. آنچه در وفاق و همدلی و حل اختلافات نقش‌آفرین است، گفتگو و مذاکره برادرانه با حسن نیست و دلسوزی و مرزبندی با دشمن است. این رویه می‌تواند چندین دستاورد منطقی و انقلابی داشته باشد:

۱ـ طرف‌های گفت‌وگو، عقلانیت، صداقت، دیانت و انقلابی‌گری و ولایت‌پذیری خود را نشان می‌دهند؛ در برابر خدا و روح مقدس اولیا و ارواح پاک شهدا شرمنده نیستند؛ وجدانشان آرامش دارد؛ عقده‌ها و کینه‌ها رنگ می‌بازند و آرامش روانی پدید می‌آید و نام نیک از خود برجای می‌گذارند.

۲ـ طرف‌های گفت‌وگو از اعتبار اجتماعی بیشتری برخوردار می‌شوند و آرامش دارند. در حالی که اگر جز این باشد، به اعتبار اجتماعی خود ضربه زده‌اند.

او در من و من فتاده در او

خلق از پی ما دوان و خندان

انگشت تحیر جهانی

از گفت و شنود ما به دندان

(سعدی)

۳ـ دستاورد سوم وحدت و همدلی جناح‌های سیاسی، نومید کردن دشمن است؛ زیرا نخستین کسانی که از اختلاف‌ها بهره می‌برند دشمنان‌اند. آنان هیچ یک از جناح‌های سیاسی درون نظام را برنمی‌تابند و شکست و ناکامی و ضربه زدن به نظام و دلسردی مردم را در دستور کار خود دارند.

انتظار این است که در این برهه خاص و سرنوشت‌ساز تاریخی کشور که رهبری معظم نظام منشور گام دوم راهبردی انقلاب را ارائه فرموده و همگان، به‌ویژه جوانان و آینده‌سازان را به حضور و تلاش و تمدن‌سازی و جامعه‌پردازی فرا خوانده‌اند؛ رجال سیاسی از هر جناح و جریانی همگام این حرکت و با صمیمیت و همدلی برای جوانان سرمشق باشند و مسئولیت دینی و تاریخی خود را انجام  دهند.

این روزها برخی از رسانه‌ها از آشتی ملی سخن می‌گویند. من به آنها می‌گویم  آشتی ملی غلط است، زیرا مردم با یکدیگر قهر نیستند که آشتی کنند. مردم به‌قدری مشکلات معیشتی دارند که فرصتی برای منازعات سیاسی ندارند. به علاوه مردم هوشمندی خود را نشان داده‌ و در سخت‌ترین شرایط دشمن را نومید ‌کرده‌اند. اما جریان‌ها و جناح‌های سیاسی‌ که مشکل معیشتی کمتر دارند، باید آشتی کنند و منازعات سیاسی را کنار بگذارند. بهتر است که جناح‌های سیاسی با گفت‌وگو مسائل مورد اختلاف را حل کنند. این کار اگر با حسن‌نیت و زمان‌شناسی و وظیفه‌شناسی همراه باشد دشوار نیست. امید است عزیزان ما به این خواهش مشفقانه توجه کنند و برای مصالح نظام و کشور و حیثیت ارزشمند خود مسائل مورد اختلاف را حل کنند. خداوند هم کمک خواهد کرد.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ نهج‌البلاغه ۵۳

۲ـ آل‌عمران، ۱۰۳

۳ـ انفال، ۴۶

۴ـ کلمات قصار، ص ۱۰۵

۵ـ کلمات قصار، ۱۰۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *