باید به حال آنانی که نشسته‌اند گریست

 

«باید به حال آنانی که نشسته‌اند گریست»، فرازی از سخنرانی آیت‌الله جنتی در مرداد ۱۳۴۲ و در جمع ۱۵۰۰ نفری مردم روستای رنان است، سخنرانی‌ای‌ که به گواهی ساواک در روحیه دهقانان این منطقه تأثیرگذار بوده است اهمیت این سخنرانی قبل از اهمیت تاریخی آن به نگاه آیت‌الله جنتی ـ به عنوان یکی از شاگردان مکتب امام و یکی از فضلای جوان حوزه علمیه ـ در همان آغاز نهضت به امام، مردم، حوزه‌ها و انقلاب به شمار می‌رود.

این سند را که می‌توان اولین سند موجود ساواک در خصوص مبارزات این عالم همیشه ایستاده خواند، به‌خوبی جهان و جهان‌بینی این شخصیت را نسبت به پدیده‌های اطراف نشان می‌دهد و بصیرت نافذ و کلان و دوراندیش و آینده‌نگر او را در سخنانی ساده، صریح و شفاف و ادبیاتیِ مخاطب محور آشکار می‌سازد.

آیت‌الله جنتی در این سخنرانی خطر وجود رژیم پهلوی برای اسلام و ادامه حاکمیت آن را چنان می‌داند که رویارویی با آن رژیم منحوس و برنامه‌های آن را ولو با کشته شدن یک میلیون نفر هم ارزشمند می‌خواند. وی در این سخنرانی از تولد یک معادله‌ جدید و الهی که همانا قرار دادن محبت امام خمینی در دل مردم از سوی خداوند بزرگ و جانفشانی مردم برای آرمان‌های او و شناخته شدن این چهره نورانی به جهان تشیع در کمتر از چند ماه در حوزه‌های علمیه و حوزه سیاست و اجتماع است، سخن به میان می‌آورد.

آیت‌الله جنتی در این سخنان کوتاه، اما جامع از ورود رسانه‌های فریب و توطئه‌ای نو یعنی تسلیم شدن حوزویان و پذیرش سکولاریسم و اعلان جدایی دین از سیاست سخن به میان می‌آورد.

این عالم ایستاده بر بلندای تاریخ در این بیانات تاریخی به «قاعدین» عصر خود، کسانی که جز نشستن و نظاره کردن به وقایع هنری ندارند و محدوده شناخت آنان از جهان پیرامونی تنها فاصله خانه تا مسجد است و همواره بر سند سکولاریسم مُهر تأیید زده‌اند و می‌زنند اشاره می‌کند. او در جمله‌ای تاریخی، حوزه و جامعه را برای همیشه تاریخ به گریستن به حال آنان فرا می‌خواند.

از مرداد ۱۳۴۲ که ساواک اولین همگامی آیت‌الله جنتی را با عنوان سخنرانی تحریک‌آمیز این عالِم انقلابی به مرکز مخابره می‌کند، تا دیماه ۱۳۵۷ یعنی آخرین روزهای قدرت ساواک که باز این سازمان خبری از سخنرانی‌های تحریک‌آمیز یاران امام چون آیت‌الله جنتی در تاریخ به ثبت می‌رساند، آیت‌الله جنتی در همه مقاطع نهضت تا تبدیل شدن آن به انقلاب، همواره ثابت‌قدم دیده می‌شود. این دیده شدن نشانه اعتقاد ثابت او هم در بینش و هم در عرصه عمل است و از راز ماندگاری او در کنار «ولایت» از آغاز نهضت تا انقلاب و از انقلاب و گرفتن اولین حکم از امام راحل به عنوان عضوی از شورای فقهای نگهبان تا به امروز در جایگاه ریاست مجلس خبرگان و دبیر شورای نگهبان پرده برمی‌دارد. شخصیتی که اگر در آغاز نهضت، انزواطلبان و نشستگان را آن گونه خطاب کرد، امروز هم در آغاز دهه پنجم انقلاب، کنار نشسته‌ها و نظاره‌گران و از نفس‌افتاده‌‌ها را با بیانی دیگر خطاب قرار می‌دهد (باید به حال آنان گریست).

کتاب شصت و یکمین جلد از مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک از سوی «مرکز بررسی اسناد تاریخی» به «آیت‌الله جنتی» اختصاص داده شده و حاوی ده‌ها سند از صدها سند ساواک درباره این عالم همیشه ایستاده بر قله جهاد و حضور در حساس‌ترین مقاطع نهضت و کارنامه‌ای از حضور او در محافل انقلابی، امضای بیانیه‌ها، سخنرانی‌های انقلابی، زندان‌ها و تبعیدها و هجرت‌هاست.

این نخستین سند سخنرانی ثبت و ضبط شده او توسط ساواک در ماه‌های نخست نهضت امام خمینی است:

«روز گذشته شخصی که خود را جنتی و محصل علوم دینی قم معرفی می‌نمود در منزل آقارضا شهرت مدرسی ساکن رهنان(۱) منبر رفت و یک منبر تبلیغاتی که هیچ روضه‌خوانی و عزاداری نداشت به شرح زیر طی نمود که شمّه[ای] از سخنان او از نظر می‌گذرد:

امروز روزی است که چوب [به] روی علمای مدرسه فیضیه می‌زنند. امروز روزی است که قرآن شما را می‌سوزانند و می‌گویند بروید امام زمان خود را بگویید از پرده غیب خارج شود. امروز روزی است که آقای خمینی که من چند سال است تحت نظر او شاگرد هستم و چقدر کتاب و رساله منتشر نموده و چنین مردی که در تمام کشور[های] اسلامی یگانه شخصیت است و برای دین زحمت ‌کشیده حالیه حاضر شده در زندان بماند و زیر بار اجانب نرود. امروز روزی است که آیت‌الله قمی که تمام عمر خود را در راه ترویج دین اسلام به سر برده، باید از زن و خانواده خود دور و در سیاهچال‌های زندان باشد جهت دین اسلام.

باید به حال این اشخاص که نشسته و خاموشند و قیام نمی‌کنند گریست. باید به حال مسلمین که روحانیون آنها تحت شکنجه و زندان هستند گریه کرد. باید دبستان و دبیرستان و حوزه‌های تحصیلی تحت نظر علما باشند که بتوانند در تمام دستگاه‌های دادگستری، مجلس شورای ملی و سنا و در تمام طبقات باشند، ولی مخالفت کردند. مردم بایددر تمام قیام‌ها شرکت کنند. امروز نباید برای حسین بن علی«ع» گریه کرد. من معتقدم امروز هر گوینده‌ای که روی منبر رفت از وضع روز و اجتماع صحبت کند. علما و گویندگان باید به مردم بگویند امروز مردم دچار اجانب و بیگانه[به] اسلام شده‌اند. با ناموس شما و علما و اسلام شما بازی می‌کنند. امروز اسلام در خطر افتاده و اگر ده هزار که هیچ یک میلیون(۲) هم کشته شوند ارزش دارد. مثلاً در جنگ صفین پیغمبر اسلام«ص» و علی ابن ابی‌طالب«ع»(۳) با تمام مسلمین شرکت کردند و با کفار جنگیدند و بسیاری از اسلام کشته شد تا اینکه موفق شدند. بسیار ارزش دارد که کسی در راه اسلام کشته شود. روزنامه‌ها می‌نویسند که چون علما موافقت نمودند که در سیاست دخالت نکنند و پشتیبانی کنند آنها را از زندان آزاد کردند. ای خاک بر آن دهن. بشکند آن قلم. نابود باد آن گوینده که عالماً این حرف را بزند. مثل این است که اگر روزی قرآن را کنار بگذارند(۴) یا زن‌های شما را به سربازی ببرند درست است و اهل علم و روحانی قبول نموده در سیاست حرف نزند.

آقایان! این حرف یک روحانی است که می‌نویسد آنها که انقلاب ترکیه را می‌دانند مشاهده کنید روی همین موضوع بوده که به علما گفتند شما در سیاست دخالت نکنید و فقط کار شما خواندن نماز و گفتن روزه و استخاره برای مردم باشد، اما ملت با شرافت زیر بار نرفتند و قیام و آن انقلاب را برپا کردند و زیر بار اجانب نرفتند.

آقایان! اسلام می‌گوید برای تمام افراد مسلمان واجب است که در کارها مداخله کنند، اما این افراد که مخالفت می‌کنند تیشه به ریشه خودشان می‌زنند. سال قبل کسی آیت‌الله خمینی را نمی‌شناخت، ولی حالیه تمام دنیا او را می‌شناسند و اینها دارند ریشه خود را از بین می‌برند.

آقایان! یک روز آیت‌الله خمینی را آزاد گذاشتند. چهل هزار نفر مردم او را مشایعت کردند و این محبتی است که خدا در دل مردم گذاشته است. دستگاه اجانب گفتند که آیت‌الله بروجردی رفت و مدرسه فیضیه و قرآن و دین اسلام از بین رفت و ما در کارهای خود موفق می‌شویم، ولی آیت‌الله خمینی آمد و خود را به دنیا معرفی کرد.

آیت‌الله خمینی فرمودند به مردم بگویید من را از زندان آزاد نکردند، بلکه از این زندان به زندان دیگر منتقل کردند و من سینه‌ام را هدف سرنیزه نموده‌ام. یک آیه از قرآن خواند و گفت معنی این آیه این است که اگر پدر، پسر، زن، خانه، آشیانه هر که دارد باید قربان دین اسلام نماید و اگر اندکی مسامحه کرد کافر است. شما ببینید سابق رؤسای کارخانجات، کارگران را هر جا می‌خواستند ببرند می‌بردند اما امروز دیگر زیر بار نمی‌روند. آقایان شما مسئولیت(۵) دارید زنده باد مرده باد می‌گویید تمام این اعمال مسئولیت(۶) دارد حواس خود را جمع کنید. گول نخورید. حالیه رفته‌اند در دهات عده‌ای را به زور می‌آورند در شهرستان‌ها، نوار ضبط می‌کنند.

آقایان! اسلام اجازه نمی‌دهد که کسی زیر بار افراد اجانب و بیگانه‌پرست برود. امروز تصفیه کارها دست عالم است. آن هم یگانه رهبر عالم اسلام آقای خمینی نه دیگری.

الحمدلله آن کسانی که می‌خواستند جوانان را منحرف و از بین ببرند نشد، در ۱۵ خرداد یک جوان خواربار فروشی اهل قم صبح که از منزل خارج شد با زن و دو بچه‌اش وصیت کرد و از روی علاقه از خانه بیرون آمد و در مبارزه شرکت کرد. زن‌های قم قریب سه هزار نفر در خیابان‌ها قیام کردند. من بسیاری از این زنان و جوانان را سراغ دارم. باید باشد تا تحولی به وجود آید و از روشنایی آن بهره‌مند شوند. البته در این محل و مجلس جوان‌های با دین و غیرت و انقلابی هستند و یقین داشته باشید که در مبارزه موفق خواهند شد.»

آقای جنتی شب را در منزل آقارضا مدرسی رهنان(۷) بیتوته کرد و حسین باباصفری هم در آن مجلس شرکت داشت.

 

 

پا‌نوشت:

۱- در اصل: رنان.

۲- در اصل ملیون.

۳- در اصل: ابوطالب.

۴- در اصل: گزارند.

۵ و ۶- در اصل: مصونیت.

۷- در اصل: رنان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *