اشاره:
حضرت آیتالله خامنهای همواره مسئله اول کشور را مسئله اقتصادی خواندهاند و «اقتصاد مقاومتی» به عنوان شاهبیت کلام رهبری در اکثر دیدارهای ایشان با مسئولان نظام و اقشار مختلف مردم مورد تاکید قرار گرفته و به عنوان راهکار نجات اقتصاد کشور از سوی ایشان تبیین شده است و ایشان در زمینهسازی برای اقتصاد مقاومتی بر «اصلاح الگوی مصرف» تاکید داشتهاند.
اما طبق اظهارات دکتر عادل پیغامی، (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق«ع»)، «عدالت اجتماعی، فقرزدایی، اهمیت مردم و نقش آنها در اقتصاد و بحث مربوط به عدم وابستگی به دشمن و خودکفایی از جمله مبانی ثابت اندیشه اقتصادی ایشان محسوب میشود.» در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
*خطبههای نماز جمعه مقام معظم رهبری در دوران پیش از زعامتشان حاکی از آنند که ایشان بهدفعات در مورد موضوعات اقتصادی از جمله اسراف و الگوی مصرف سخن گفتهاند. نگاه غالب ایشان در حوزه اقتصادی در آن سالها چه بود و آیا میتوان بخشهایی از خطبههایشان را اقتصاد به زبان ساده برای عموم مردم دانست؟
در ابتدای انقلاب و سالهای بعد از آن، رهبران و فعالان انقلاب اسلامی همواره سعی میکردند به مسائل اقتصاد اسلامی هم بپردازند. در واقع نگاه اصلی انقلاب مبتنی بر تعریفی از دین و فلسفه دین بود، اما مدیریت اقتصادی هم جز اهداف اصلی انقلاب محسوب میشد؛ لذا در ابتدای انقلاب، مباحث پردامنهای در عرصه اقتصاد اسلامی مطرح شدند و رهبری نیز همواره بر این مسئله تاکید داشتند. بخش زیادی از مباحث در واقع نوعی مواجهه با شبهات مطرح شده در ابتدای انقلاب در باره تفاوت اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایهداری یا سوسیالیستی بود و در این میان آیتالله خامنهای که آن موقع نماینده مجلس و نیز نماینده امام در شورایعالی انقلاب اسلامی بودند و بعدها هم که به ریاست جمهوری رسیدند، فرصت بیشتری داشتند تا با مسائل اقتصادی درگیر شوند و این نوع مباحث معمولاًً در جهت تبیین خط مشی اقتصادی انقلاب اسلامی ارائه میشدند.
*ارزیابی و تحلیل شما از نگاه کلان ایشان در حوزه اقتصادی چیست؟ آیا با سیاستهای چپ و بسته اقتصادی دوران نخست وزیری میرحسین موسوی موافق بودند؟
ایشان در زمره گروهی محسوب میشدند که به اقتصاد اسلامیِ برگرفته از مباحث قرآنی و حدیثی و فقه اسلامی نگاهی جامع و سیستماتیک داشتند. ویژگی دومشان هم ناب بودن و خلوصشان بود و از برخی از تفاسیر چپزده و راستزده آنموقع تمایز داشتند. اندیشههای شهید مطهری و آیتالله مهدوی نیز این ویژگی را داشتند. طبیعتاً لیبرالها و طرفداران سرمایهداری به کسانی که اندیشه و نگاه اصیل اسلامی داشتند انگ چپ بودن و کسانی که چپ بودند، به آنان انگ راست و لیبرال بودن میزدند. این رویکرد در تاریخ انقلاب اسلامی ریشهدار است.
اندیشه آیتالله خامنهای به لحاظ اقتصادی در ادبیات رایج امروز ما راست محسوب میشود، لذا گروههایی که روی کنترل بیش از حد بازار و مداخلههای بیش از حد دولتی تاکید داشتند با این اندیشه ارتباط چندان خوبی نداشتند و حتی در دورهای این اندیشه را اسلام آمریکایی نامیدند.
اما در مورد اینکه نظر ایشان در باره سیاستهای چپ و بسته اقتصادی دوران نخستوزیری مهندس موسوی چه بود باید گفت که در آن دوره اختلافات میان سران انقلاب چندان علنی نمیشدند، ولی اختلاف بین رییسجمهور و نخست وزیر وقت، میرحسین موسوی علنی شد و حتی دامنه آن به امام هم کشید.
*این اختلافات مشخصاً چه بودند؟
مهمترین آنها که مخصوصاً در دوره دوم ریاستجمهوری آیتالله خامنهای علنی شدند، دقیقاً به نوع سلیقههای فکری میرحسین موسوی و هیئت دولت و نگاههای چپگرایانه و تنگنظرانهشان به اقتصاد، مالکیت خصوصی و خصوصیسازی مربوط میشد.
*سیر دیدگاههای اقتصادی مقام معظم رهبری را از زمان پذیرش مسئولیت رهبری تا کنون چگونه میبینید؟
ما در این مسیر نوعی تکامل را میبینیم که بخش عمده آن به نقشی برمیگردد که ایشان در جایگاه رهبری ایفا میکنند و ارتقایی که از دوران ریاست جمهوری تا رهبری نظام اسلامی پیدا کردهاند.
دومین سیر تکاملی را در مسائل پیشرو میبینیم. ضمن اینکه اصول و قواعد و اساس این اندیشه حتی در برخی از راهبردها و توصیههای کلان ثابت است، اما نوعی ارتقا و تکامل را در آنها مشاهده میکنیم.
ما در دهه چهارم انقلاب با جنگ سخت اقتصادی مواجه بودیم و به همین دلیل رهبری صحبت از اقتصاد مقاومتی کردند، ولی اندیشه اقتصاد مقاومتی خلقالساعه نبود و در این دهه پیدا نشد. بهطور مثال ایشان در ۱۷ خرداد ۶۸ در اولین جلسهای که نمایندگان و برخی از مسئولین برای بیعت با ایشان رفته بودند، فرمودند، «زمانی خواهد رسید که دشمن از طریق ایجاد محدودیت و مضیقههایی در حوزه دارو، غذا و نفت بر ما فشار میآورد و ما را تحریم اقتصادی میکند. پس بروید از همین الان فکری بکنید.» این پیشبینی ایشان سه روز بعد از رسیدن به رهبری است و ما اینک در سال ۹۸ با گذشت سه دهه از آن زمان، شاهد تشدید تحریمها هستیم.
بنابراین نگاه ایشان به عدالت اجتماعی و فقرزدایی و اهمیت مردم و نقش آنها در اقتصاد، عدم وابستگی به دشمن و اتکای به خودکفایی، در زمره اصول ثابت اندیشه اقتصادی آیتالله خامنهای هستند که بستهی سیاستی آن را در قالب اقتصاد مقاومتی و نوع نگاهی که در یکی دو دهه اخیر نسبت به اقتصاد دانشبنیان پیدا کردهاند و در مباحث دهه ۶۰ ایشان وجود نداشت، مشاهده میکنیم.
*رهبر معظم انقلاب تا چه میزان، سیاستهای اقتصادی دولتهای سازندگی، اصلاحات و دولتهای نهم و دهم را قبول داشتند و در کدام حوزههای اقتصادی به عملکرد این دولتها اشکال میگرفتند؟
نسبت آیتالله خامنهای با دولتها، همواره یکسان بوده و سعی کردهاند در مقام رهبری، اندیشه و برنامههای اقتصادیای که به اجماع هیئت دولت و مجلس میرسد، در قالب بودجههای سالانه و برنامههای توسعه پنج ساله باشد و همیشه از این برنامهها حمایت و به ارائه سیاستهای کلی اکتفا کردهاند. یعنی بهنوعی ورود به کار اجرایی نداشتهاند. اما اینکه بگوییم به کدامیک از این اندیشهها نزدیکتر یا دورتر بودهاند، بنده اساساً این سئوال و پاسخهایی را که به آن داده میشود غلط میدانم.
*چرا؟
بهدلیل اینکه ایشان شأن رهبری دارند و طبعاً نگاههای شخصی خود را اعمال نمیکنند. در بعد رهبری هم به نظر من فاصلهها و رابطهها مساوی هستند. ایشان با همه دولتها از جهاتی موافق بودند و از جهاتی با آنان تفاوت نگاه و سلیقه داشتند که البته اعلام نشدند. مثلاً در دوره آقای هاشمی رفسنجانی طبیعتاً با اصل سازندگی بسیار موافق بودند و به زبان هم میآوردند و بر برنامههای اقتصادی دولت تاکید میکردند، اما با برنامه تعدیل بهنحوی که اجرا شد و بیتوجهی به حوزه محرومیتزدایی و فقر، مخالف بودند. ایشان همواره روی مسئله فقر و فساد و تبعیض تاکید داشتهاند.
از منظر دیگری دولت نهم و دهم شاید به حوزه عدالت نزدیکتر بود که مقام معظم رهبری به زبان هم آوردند، اما به همان میزان که اختلاف نظرهایی با برنامه اقتصادی کارگزاران یا دوره سازندگی داشتند، در دوره آقای احمدینژاد هم اختلاف نظرهای اقتصادی وجود داشتند که در مواردی، مخصوصاً در ابلاغ سیاستهای کلی برنامههای توسعه خود را نشان داد. همینطور در دولت آقای خاتمی هم این اختلاف نظرها وجود داشتند، اما تفاوت و تمایز خاصی در برخورد ایشان با دولتهای مختلف نمیبینیم.
*به نظر شما عمده مشکلات اقتصاد فعلی کشور از نگاه مقام معظم رهبری کدامند و راهکار خروج از آنها چیست؟
ایشان در سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغیِ خود، فهرستی از آسیبهای مورد نظرشان را ارائه کردهاند. به نظر من عمدهترین بحثهای ایشان عبارتند از:
۱-مردمی بودن اقتصاد. ایشان معتقدند که اقتصاد ما هنوز از مردم، با مردم و برای مردم نیست و روی این مسئله خیلی تاکید دارند.
۲-بحث مربوط به عدالت بنیانی اقتصاد ایران. رهبری بر مبارزه با فقر و فساد و تبعیض تاکید جدی دارند و فرمان ۸ مادهای ایشان نشان میدهد که از سالها قبل از طرح اقتصاد مقاومتی نیز همین نگاه را داشتهاند.
۳-در بحث مربوط به فضای بینالمللی ایشان قائل به نوعی توازن یعنی مبادله یک به یک هستند. به همین دلیل بر درونزایی در عین برونگرایی همواره تأکید دارند و خروج هریک از اینها از توازن را یک آسیب اقتصادی تلقی میکنند. مثلاً ایشان گره زدن اقتصاد ایران به تحولات جهانی و قیمت نفت و عوامل سیاسی مثل برجام را نوعی برونگرایی افراطی میدانند و مخالفتشان را با این موارد نشان داده و همواره بر درونزایی اقتصادی تأکید داشتهاند.
از این حیث میتوانیم بگوییم از نگاه رهبری، راه خروج از مشکلات کشور، اجرای محورهای چندگانه اقتصاد مقاومتی است که در شعارهای هر سال هم بهنحوی ابعاد مختلف آن را مطرح میکنند. امسال یازدهمین سالی است که ایشان شعار اقتصادی مشخصی را با تاکید بر تولید ارائه و تأکید کردهاند که راه خروج از مشکلاتی چون بیکاری و تورم در تولید و کارآفرینی است.
*با توجه به نامگذاری سالها توسط رهبر معظم انقلاب که در سالهای اخیر عمده آنها اقتصادی بودهاند، به نظر شما مدل اقتصادی مد نظر ایشان چیست؟
این سئوال بهنحوی با سئوال قبلی مشترک است. همانطور که اشاره کردم اساس اندیشه ایشان در حوزه اقتصاد، علاوه بر نگاههای دینی و اسلامی، رعایت احکام و اصول اسلامی و مباحث فقهی اقتصاد است، اما علاوه بر آن همواره بر اصول اقتصادی قانون اساسی تأکید میکنند. همچنین ایشان معتقد به انعطاف متناسب با زمان و مکان در برخی از اصول قانون اساسی هستند، کما اینکه در سیاستهای کلی اصل ۴۴ سعی کردند انعطاف در ظرفیت قانون اساسی را به منصه ظهور برسانند و محورهائی که در اقتصاد مقاومتی ایشان از درونزایی و برونگرائی، عدالت بنیانی و اصلاح الگوی مصرف، تاکید بر تولید، اشتغال، عدالت و مردمی شدن اقتصاد مطرح شدهاند، از جمله مواردی هستند که مدل اقتصادی مدنظر رهبری را تعریف میکنند، ضمن اینکه ایشان بر پیشرفت دانش بنیانی اقتصاد هم تاکید خاصی دارند.
*به نظر شما رهبر معظم انقلاب تا چه میزان اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی را شخصاً پیگیری میکنند و آیا از وضعیت فعلی رضایت دارند؟
ایشان غالباً از گزارشهای داده شده و از ستاد فرماندهی اجرای اقتصاد مقاومتی ابراز نارضایتی کردهاند و حتی گفتهاند گزارشهایی که دریافت میشوند، بیشتر گزارشهای عمومی هستند که قبل از اقتصاد مقاومتی هم ارائه میشدند و لذا ایشان انتظار تلاش بیشتری را دارند. در آخرین دیداری که ایشان با هیئت دولت داشتند، یک نوع حرکت جهادی شبانهروزی را مطالبه کردند. در ساختارهای مهم اقتصاد مثل ساختار بانکی و بودجه هم ایشان مطالبهی تحول کردند. ایشان در سخنرانی نوروزی در حرم مطهر رضوی هم بار دیگر روی این نکتهها تکیه کردند. در هر صورت ایشان ضمن ابراز نارضایتی، از دولتها مطالبه میکنند، اما به ابعاد فرهنگی و رفتارسازی در بین مردم و مسیر اجتماعیای هم که باید طی شود و زمانبر است، توجه دارند. به همین دلیل با شعارهای سال، فرهنگسازی میکنند، ولی به فضای عمومی اجتماعی زمان هم میدهند تا تحول لازم شکل بگیرد و چندان انتظار تغییرات دفعی را ندارند.
*آیا از زندگی شخصی مقام معظم رهبری در حوزه اقتصاد خانواده، معیشت و سادهزیستی ایشان روایت ناگفتهای دارید؟
من بهشخصه توفیق ارتباط خصوصی و خانوادگی با ایشان را نداشتهام، ولی از آنچه که از نزدیکان درجه اول ایشان میشنوم و در برخی از خاطرات مکتوب شده میخوانم، در مییابم که ایشان الگوی یک زمامدار اسلامی و رهبری الهی و مردمی را دنبال میکنند و تالی امام خمینی هستند. داشتههایشان از قالی تا صندلی و سایر وسایل متعلق به قبل از انقلاب و خانهشان عاری از هرگونه تجمل و زرق و برق است. نوع استفاده فرزندان و داماد ایشان از وسایل و اتومبیل در نهایت سادهزیستی است. یک بار در خیابان سوار تاکسی بودم که دیدم یکی از فرزندان حضرت آقا دارند عبایشان را جمع میکنند تا سوار پرایدشان شوند. وقتی به راننده گفتم ایشان فرزند رهبر انقلاب است، با تعجب از آینه نگاه کرد که فرزند رهبر انقلاب چگونه میتواند تا این حد سادهزیست باشد؟