سخن بر سر معجزه مقاومت است که خداوند در این تاریخ در مقابل مستضعفان جهان گشوده است و رهبر معظم انقلاب متذکر آن شدند و پیش از این حضرت امام خمینی آن را به منصه ظهور رساندند. در این مقاله سعی بر آن است تا جایگاه تذکرات رهبر معظم انقلاب را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.
۱٫وقتی آموزههای دینی، ما را متوجه این امر میکنند که مشیتی الهی که از چشم عموم پوشیدهاست، ولی انبیاء و اولیاء متذکر آن هستند، بر انسانها و تاریخ آنها حاکم است، بر آن میشویم که بدانیم در هر صورت در زیر سایه اولیای الهی، آن مشیت و سرنوشت باید از طریق ما ظاهر شود و تحقق یابد، وگرنه برای شکوفایی خود، مطابق اراده الهی عمل نکردهایم. همان طور که وقتی حضرت سیدالشهدا«ع» در رؤیایی که رسول خدا«ص» را در آن دیدند از حضرت شنیدند که فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ قَد شَاءَ أَن یَرَاکَ قَتِیلًا… إِنَّ اللَّهَ قَد شَاءَ أَن یَرَاهُنَّ سَبَایَا»(ترجمه لهوف، ص ۶۵) خداوند میخواهد تو را در این مسیر کشته شده و خانواده تو را اسیر ببیند. حضرت امام حسین«ع» همه اختیار خود را در مسیر اراده الهی که از طرف جدشان از آن آگاه شده بودند، به کار گرفتند و به عالیترین شکوفایی ممکن رسیدند.
انبیاء و اولیاء امکانات و خصوصیات تاریخیای را که ما در آن به سر میبریم به ما متذکر میشوند تا ما در بستر تاریخ خود به شکوفایی لازم دست یابیم.
یک ملت تنها پس از قرارگرفتن در شرایط تحقق مشیت الهی به خودآگاهی و تفکر تاریخی لازم میرسد و عملاً اراده خداوند را محقق میسازد. چنین ملتی در مقابل همه موانعی که ارادههای شیطانی دوران ایجاد میکنند میایستد، پیروز میشود و آینده را از آن خود میسازد. رهبر معظم انقلاب با توجه به چنین قاعدهای در تاریخ ۱۴/۳/۹۸ در حرم امام خمینی فرمودند:
«یک خصوصیت از خصوصیات امام مقاومت و ایستادگی است. آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، اندیشه، تفکر و یک راه، برای زمان خود و در تاریخ مطرح کرد، بیشتر خصوصیت ایستادگی، مقاومت و عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع و طاغوتها بود. امام مقاومت خود را به رخ همه دنیا کشید. چه طاغوت داخل در دوران مبارزات که خیلیها خسته و مشرف به ناامیدی شدند، اما امام محکم و بدون ذرهای عقبنشینی ایستاد و چه بعد از پیروزی انقلاب که انواع فشارها به صورت همهجانبهتری در مقابل امام ظاهر شدند، اما امام باز هم اصل مقاومت و ایستادگی را فرو ننهاد.»
سبب این بود که تلاش و تهدید دشمن نمیتوانست دستگاه محاسباتی امام را به هم بریزد؛ زیرا ایشان به بیّنات دین مبین اسلام متکی بود.
۲٫بدیهی است همه چیز در تاریخ از طریق اراده الهی و حکیمانه مدیریت میشود و بشر نیز در جریان این تحقق نقش دارد. ما امروز به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب میفرمایند میتوانیم در راستای تحقق مکتب مقاومت نقشآفرینی کنیم:
«معنای مقاومت این است که انسان راهی را انتخاب کند که آن را حق میداند تا موانع نتوانند او را از حرکت در این راه منصرف کنند. حرف امام حاکمیت دین خدا بر جامعه مسلمین و بر زندگی عموم مردم بود. بدیهی است که این حرف و این مشی در عالم دشمنان گردنکلفتی دارد. اینکه حکومتی در قلب آسیا، در این نقطه حساس، در ایران به وجود بیاید که شعارش این باشد که با ظلم کنار نمیآید و از مظلوم حمایت میکند، معلوم است دشمنی را کسانی شروع کردند که اهل ظلم بودند. اینها طبعاً نمیتوانستند با طبیعت پیام امام بزرگوار یعنی نظام جمهوری اسلامی سازگار باشند. امام از اول در مقابل این تهاجم ناجوانمردانه و خباثتآلود، فکر مقاومت، ایستادگی و گم نکردن راه و هدف را پایهگذاری کرد و به ملت ایران، مبارزان و مسئولان کشور، این راه را نشاندار کرد و گذاشت تا در این مسیر حرکت کنیم.»
- اگر متوجه غلبه مشیت الهی بر همه قلمروهای حیات انسانها در طول تاریخ باشیم، در آن صورت مطالعه تاریخ، مطالعه نحوه ظهور متفاوت مشیت خداوند در عالم و راهی برای خداشناسی خواهد بود؛ به شرط اینکه تنها به شناخت جزئیات محدود نشویم و از شناخت امر والا، یعنی سنتهای جاری در عالم چشمپوشی نکنیم. رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
«مقاومت بهتدریج از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفت. امروز در منطقه ما، منطقه غرب آسیا، کلمه مشترک ملتها مقاومت است. تحلیلگران بینالمللی نیز معتقدند که یکی از مهمترین علل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی همین است که جمهوری اسلامی مسیر مقاومت را در پیش گرفت، توفیق پیدا کرد و توانست بر موانع فائق بیاید.»
اگر انسان در مرتبه احساس بماند به هیچ ادراک کلی نمیرسد تا وارد عالم تفکر شود. آنچه اهمیت دارد تشخیص مصلحتهای بزرگ در هر برهه و نسبت آنها با ارادهی الهی است. اعمال انسانهای بزرگی چون امام بر همین اساس مورد توجه قرار میگیرد. این انسانها از پندارهای معمولی فراتر میروند که میتوانند مصلحتهای بزرگ زمانه خود را تشخیص دهند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
« امام مسیر مقاومت را انتخاب کرد. پشتوانه انتخاب مقاومت از سوی امام بزرگوار ما یک پشتوانه منطقی است. مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده و باشرفی در مقابل تحمیل و زورگویی است و موجب عقبنشینی دشمن میشود. هرجا ما ایستادگی و مقاومت کردیم، توانستیم پیش برویم. هر جا تسلیم شدیم و طبق میل طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم. البته مقاومت، هزینه دارد، اما هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر از هزینه مقاومت است. قرآن میفرماید: «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه.» همه آیات فراوان قرآن به کسانی که در راه مقاومتند، همین عاقبت را نوید میدهند. بخشی از استدلال قوی و منطق قوی امام همین آیات است که نشان میدهد مقاومت امر ممکنی است. درست در نقطه مقابل فکر غلط کسانی که میگویند و تبلیغ میکنند که فایده ندارد. خطای بزرگ همینجاست که کسی تصور کند در مقابل گردنکلفتهای عالم نمیشود مقاومت کرد و ایستاد.
۴٫روح هر ملتی در هر زمانی با اراده الهی در آن زمان پیوند دارد و اگر آن ملت آمادگی لازم را از خود نشان دهد هر کاری که از او سر میزند با اراده حضرت ربالعالمین هماهنگ خواهد بود و آن ملت نمودی از اراده الهی است. ملتها به میزانی که متوجه این امر باشند، نقشآفرین خواهند بود و موفق به ساخت جهانی معنوی و دینی خواهند شد که آینده تاریخ از آن تغذیه میکند و آنها بر آینده تاریخ فرمانروایی خواهند کرد.
یکی از علائم انحطاط یک ملت ترجیح خواست فردی افراد بر مشیت و اراده کلی حضرت حق است، ارادهای که همه باید در ذیل آن قرار گیرند و مهمترین کار متفکران جامعه توجه به حضور مشیت الهی و نظر به غایتی است که خداوند برای یک ملت اراده کرده است.
در افراد مختلف کوششهای بسیاری وجود دارند، ولی آن کوششها وقتی اهمیت دارند که در جهت غایت نهایی یعنی ظهور حضرت مهدی«عج» باشند. از این جهت در این عصر و این زمانه هر حرکتی که در مسیر به نتیجه رساندن انقلاب اسلامی باشد حرکت معناداری خواهد بود و انسان را از نیستانگاری زمانه رهایی میبخشد و او را از نظر به منافع فردی که غفلت از امکانات الهی برای این ملت است، به مقاصد بالاتری میرساند. رهبر انقلاب میفرمایند:
«خطای محاسباتی از اینجا ناشی میشود که ما جبهه خودمان و جبهه مقابل را درست نشناسیم. باید حقایق مربوط به این زورگویان و خودمان را بدانیم. یکی از این حقایق، «قدرت مقاومت» است. در ادبیات سیاسی بینالمللی، «مقاومت به شیوه امام خمینی» و «دکترین مقاومت امام خمینی» تبدیل به یک موضوع مهم شده است. یکی از چهرههای سیاسی دنیا نوشته است:
«دوران نقشآفرینی منحصربهفرد توان نظامی و اقتصادی در سیطره جهانی در حال افول است. اینکه یک کشوری توان نظامی و اقتصادی زیادی داشته باشد و بتواند به سیطره خود ادامه بدهد، دیگر در حال افول است.» ؛ «در آیندهای نه چندان دور شاهد قدرتهای فرامرزیای خواهیم بود که از لحاظ ماشینآلات جنگی و بمب اتم یا سهم در تولید صنعتی جهانی چندان بالا نیستند، اما با قدرت تأثیرگذاری بر میلیونها انسان، سیطره نظامی و اقتصادی غرب را به چالش خواهند کشید.»؛«دکترین مقاومت خمینی با تمام توان شاهرگهای سیطره غرب و آمریکا را هدف گرفته است.» راز ماندگاری جمهوری اسلامی خطی است که امام بزرگوار برای ما باقی گذاشت.
۵٫هرکسی میتواند ذیل تاریخی که اراده الهی برای او رقم زدهاست درونیات خود را به منصه ظهور برساند. عناصر تشکیلدهنده یک ملت با یکدیگر سازگاری کاملی دارند و نمیتوان عناصر تشکیلدهنده یک قوم را با عناصر تشکیلدهنده قوم دیگر جابهجا کرد. و لذا این تصور که انقلاب اسلامی میتواند نیل به اهدافش را در غرب جستجو کند، تصور باطلی است. رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
«امروز جبهه مقاومت در منسجمترین وضعیت خود در طی چهل سال گذشته است. در نقطه مقابل، قدرت استکباری آمریکا و خباثت رژیم صهیونیستی از چهل سال پیش به این طرف به مراتب تنزل کرده است و ما باید این نکته را در محاسبات خود لحاظ کنیم. آمارها نشان میدهند که اقتدار اقتصادی و تأثیرگذاری آمریکا در اقتصاد جهانی در طول این چندین دهه بهطرز عجیبی سقوط کرده است.
۶٫رهبران واقعی ملتها اصول کلی تاریخی خود را دریافتهاند و در صدد تحقق آنها هستند. قدرت رهبران تاریخی ملتها نتیجه پیوند آنها با مشیت الهی است و لذا راهی که چنین رهبرانی در تاریخ میگشایند مسیر سایر انسانهای آن دوران و منشأ تحولات بزرگ است. هر چند تحقق این اهداف ملازم با رنجهای باشد، ولی رهبران بزرگ برای پیوند با مشیت الهی به سختیها اهمیت نمیدهند و از اهداف خود دست برنمیدارند. رهبر معظم انقلاب اهداف را این گونه ترسیم میکنند:
«هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطه بازدارندگی در اقتصاد، مسائل سیاسی کشور، مسائل اجتماعی و مسائل نظامی. در همه این زمینهها باید به نقطهای برسیم که برای تعرض به ایران بازدارنده باشد، یعنی دشمن ببیند فایدهای ندارد و با ملت ایران نمیتواند کاری بکند. مواجهه ما با مسائل و با دشمنانمان باید اولاً شجاعانه باشد و مرعوبانه نباشد. ثانیاً باید امیدوارانه باشد و مأیوسانه نباشد. ثالثاً عاقلانه و خردمندانه باشد و هیجانی و احساساتی و سطحی نباشد. رابعاً مبتکرانه باشد و از روی انفعال نباشد.»
۷٫سیاست در هرحال، مبنا و اساس حقیقی میطلبد، اگر سیاست از دیانت و مشیت الهی که در درون ملت جریان دارد، فاصله بگیرد به امری غیرواقعی تبدیل میشود و دیگر خواست کلی زمانه و خواست افراد نیست تا هرکس آزادی خود را در همراهی با خواست جمعی که در نظام اسلامی تحقق یافته بنگرد. با انقلاب اسلامی است که میتوان به سیاستی دست یافت که ریشه در حقیقت دارد. چیزی که در شخصیت حضرت امام خمینی مشاهده کردیم و آن درک درست ترفندهای دشمن است. رهبر انقلاب میفرمایند:
«یک شرط دیگر برای موفقیت این است که ما به ترفند دشمن برای تضعیف اندیشه مقاومت توجه کنیم؛ زیرا اندیشه مقاومت، قدرتمندترین سلاح یک ملت است و طبیعی است که دشمن بخواهد این سلاح را از دست ملت ایران بگیرد و در اندیشه مقاومت تردیدافکنی کند. ما باید متوجه وعده الهی باشیم که هرچه دشمن اسلام بیشتر مجهز شود، امید به نابودی آن بیشتر خواهد بود. خداوند میفرماید:
«وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤمِنُونَ الْأَحزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إیماناً وَ تَسْلیماً»(احزاب/۲۲) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند، «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده و خدا و رسولش راست گفتهاند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. این نشان میدهد ایستادگی و مقاومت نتیجه ایمان و ارتباط با خداست. ازجمله وظایف ما حفظ دین و تقواست تا روحیه مقاومت در ما شکل بگیرد. وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن وقت، «قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم إِلاَّ إیماناً وَ تَسْلیماً». در میدان جنگ هم مثل یک گلوله آتش، در دل هدف مینشیند. این نتیجه ایمان و ارتباط با خداست. مؤمنان در مواجهه با حوادث سخت دچار ترس و دلهره نمیشوند: «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون«. این به خاطر ایمان، ارتباط با خدا و قبول ولایت الهی است. خوف و مانند آن نباید باشد. امام واقعاً نمیترسید.
۸٫وظیفه اهل تفکر آن است که در تاریخ خود نقشآفرینی کنند و آنچه را که منسوخ است و دورانش به پایان رسیده نشان دهند تا جامعه گرفتار بیفکری و کودنی فرهنگی نشود. کودنی فرهنگی چیزی نیست جز مشغول شدن به اموری که مربوط به تاریخ گذشته است. وقتی تاریخ جدیدی در حال وقوع است، کسی که هنوز در گذشته زندگی میکند، منزوی میشود و نگاه نمیکند که اراده الهی در این دوران به چه چیز اشاره دارد تا وارد ساحت آگاهی شود. رهبر انقلاب میفرمایند:
«در مقابله با دشمن دو جور آدم وجود دارند: « وَ إِذ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً. وَ إِذْ قالَتْ طائِفَهٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا…»(احزاب/ ۱۲ و ۱۳) این یک نگاه دید در مقابله با این حوادث است. یک دید دیگر این است: « وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم إِلاَّ إیماناً وَ تَسلیماً».
ما دو جور انسان داریم. یک عده هستند که وقتی هیمنه آمریکا و قدرت نظامی و دیپلماسی و تبلیغاتی و پول فراوان او را میبینند، مرعوب میشوند و میگویند ما که نمیتوانیم کاری بکنیم، چرا بیخودی نیروهایمان را هدر بدهیم؟ اینجور افراد الان هستند و در زمان انقلاب ما هم بودند. ما با افرادی مواجه بودیم که میگفتند چرا بیخود خودتان را زحمت میدهید؟ به یک حداقلی قانع شوید و قضیه را تمام کنید. عده دیگری هستند که نـه قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه میکنند و نه عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار میدهند و میبینند که اینها حقیر محضاند و چیزی نیستند. وعده الهی را هم راست میشمارند و به وعده الهی حسن ظن دارند. خدای متعال به ما وعده داده است: «لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ»(حج/۴۰) این وعده قطعی و مؤکد است. اگر چنانچه ما به وعده الهی حسن ظن داشته باشیم، یک جور عمل میکنیم و اگر نداشته باشیم، جور دیگری عمل میکنیم. خدای متعال افرادی را که سوءظن دارند، مشخص کرده است: «وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیْهِم دائِرَهُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ أَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصیراً»(فتح/۶) امروز هم هستند. چند آیه بعد میگوید: «بَل ظَنَنْتُم أَن لَن یَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَ المُؤْمِنُونَ إِلى أَهلیهِم أَبَداً وَ زُیِّنَ ذلِکَ فی قُلُوبِکُم وَ ظَنَنتُم ظَنَّ السَّوءِ وَ کُنْتُم قَوماً بُوراً»(فتح/۱۲) سوءظن به خدا موجب میشود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسنظن به خدا داشته باشیم، آن وقت میتوانیم پیش برویم.
۹ .از آنجایی که هر زمانهای مسائل خاص خود را دارد، متفکران بزرگ با توجه به آن مسائل متوجه مشیت الهی در آن زمانه میشوند و راه حلهائی را ارائه میکنند که جوابگوی همه مسائل زمانه هستند. از این لحاظ میگوییم هر زمانی، متفکر خود را میطلبد، بدون آنکه از افقی که متفکران گذشته گشودهاند روی برگرداند.
وقتی به اراده انسانهایی که در مقابل مشیت الهی سربرکشیدهاند نظر میکنیم متوجه میشویم که رسیدن به جامعه مطلوب دشوارتر از آن است که در ابتدای امر گمان میشد، ولی این بدین معنا نیست که برای شکوفایی خود و جامعه راه حل دیگری غیر از راه مقاومت داریم، بلکه میفهمیم خداوند از ما پایداری و مقاومت بیشتری را انتظار دارد و میخواهد تاریخی را به ظهور برسانیم که بناست اندیشههای ژرف در آن ظهور کنند.
جناب سید حسن نصراللّه در جمعه ۲۱/۴/۹۸ با شبکه خبری «المنار» درباره برخی از قسمتهای نقشه فلسطین اشغالی به صورت مصاحبه کرد و رسانهها گفتگو را از این بابت که هر جملهاش مثل موشکی نقطهزن به سوی سیاستمداران و افکار عمومی اسرائیل و حاکمان غربی و سعودی و اماراتی شلیک شد و به صورت پیشگیرانه خواب و تخیل حمله به ایران و لبنان را از سر دشمنان بیرون کرد، «نقشه محو اسرائیل» توصیف کردند. صلح راستین وقتی برقرار میشود که قدرت واقعی از آن ما باشد و این تنها با «مقاومت» ممکن است.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته