به یاد کربلا، دلها غمین است
دلا! خون گریه کن، چون اربعین است
مرام شیعه در خون ریشه دارد
بقای دین، رهینِ اربعین است
سراسر اربعین در اربعین است(۱)
***
شمیم یاد عاشورا و کربلا و نام حسین(ع) جانها را صفا میبخشد و به زندگیها شور و معنا میدهد. چه زیبا سرودهاند که:
پیچیده شمیمت همهجا ای تن بیسر
چون شیشه عطری که درش گم شده باشد
باز هم اربعین است و تکرار درسهای عاشورا.
باز هم در اربعین، پرچم عزای حسینی را برمیافرازیم و با پای دل به زیارت کربلا میرویم و یاد حماسه و شهادت و عدالت و شجاعت را زنده میداریم.
مکتب عاشورا برای تشنگان حقیقت، سیراب کنندۀ جان است و الهامبخش ایمان.
قرنها از آن واقعه سرخ میگذرد.
اما… هنوز هم در جان ما علقمۀ عطش جاری است و ما همچنان تشنۀ فراتیم و جانمان با نوای عاشورا دمساز است و اربعین، نقش عاشورا را در دلها بازنگاری میکند.
دلهای ما یک «حسینیۀ» پرشور است و خانههایمان «تلّ زینبیه».
در حسینیۀ دلهایمان، مرغهای محبت سینه میزنند و اشکهای یتیم، در خرابۀ چشمان ما بیقراری میکنند.
سینههای ما، تکیهای قدیمی است که با کتیبههای اشعار محتشم سیهپوش است. در آن با کلید «یاحسین» باز و زمین آن، با اشک و مژگان چشم، آب و جارو میشود.
گرچه در عصر غربت عاشورا و اربعین به سر میبریم،
گرچه گرفتار بُعد منزل، شدهایم،
گرچه فرصت عرض ارادت از نزدیک، فراهم نیست،
ولی آتش عشق حسینی در سینهها خاموشی ندارد. ما دلهای خود را «وقف اباعبدالله» کردهایم.
اباعبدالله(ع) این وقفنامه را امضا کردهاند و ما هزاران شاهد بر این مدعا داریم.
همین که شوق کربلا در دل و شور شهادت در سر داریم.
همین که هیچ روزی بی یاد ایشان بر ما نمیگذرد و هیچ مجلس و محفلی بدون سلام بر حسین(ع) شکل نمیگیرد،
همین که «زیارت عاشورا» ترجیعبند سرود زندگی ما در شب و روز است،
همین که تربت ایشان، زینت سجادهها و تسبیحهای ماست،
همین که اشک عزای حسین«ع»، شستوشو دهندۀ چشم و چهرۀ گنهکار ماست،
همین که از آغاز محرم تا پایان ماه صفر و در ایام اربعین، برای اباعبدالله«ع» عزاداری میکنیم،
همین که جبهههایمان به یاد ایشان گرم بود،
همین که مدافعان حرم، در پاسداری از خیمههای حریّت و غیرت و حرمت آلالله، جانفشانی میکنند،
همین که دلباختگان سیدالشهدا«ع» ندای «هَل مِن ناصرٍ» ایشان را در سراسر گیتی پاسخ میدهند،
همین که «حُبُّ الحُسین یَجمَعَنا» شعار ماست،
اینها همه گواه آن عشق و ارادت و تولا و دلدادگیاند.
ما درسهای عاشورا را در اربعین تکرار و مرور میکنیم.
درسی که از عاشورا آموختهایم این است:
قربانی راه دین، فرزند و پدر کردیم
ما نمکپروردۀ سفره حسینیم.
مثل جابر و عطیه، اربعین وی را ارج مینهیم.
اگر راه باز باشد، قدم به قدم، سوی حرم میآییم تا اربعین در کربلا باشیم.
و… اگر راه بسته باشد، از راه دل میآییم که از کودکی گفتهایم که:
«بُعد منزل نبود در سفر روحانی»
کوی جانان را که صد کوه و بیابان در ره است
رفتم از راه دل و دیدم که ره یک گام بود
اربعین، عشق عاشورایی ما را زندهتر میکند.
صبحها وقتی سفرۀ دعا و عزا گشوده میشود. دل و روحمان گرسنه و تشنۀ محبت میشود.
ابتدا، چند مشت «آب بیداری» به صورت جان میزنیم تا خواب غفلت را بشکنیم.
«زیارتنامه» را که میبینیم، چشممان آب میافتد.
«اَلسَّلامُ عَلَیک» را که میشنویم، بوی خوش کربلا به مشاممان میرسد، بُغض عاشورایی راه گلویمان را میبندد. هوای دلمان ابری و آسمان دیدگانمان بارانی میشود.
باران اشک، ما را تا دریای کرامت اماممان پیش میبرد.
به قول «حسان»:
«تا که نامت میبرم، از دیده آب آید برون»
ما هر روز، جرعه جرعه زیارت عاشورا مینوشیم و سر سفرۀ توسل «ولایت» را لقمه لقمه در دهان کودکانمان میگذاریم و آماده میشویم تا در چهلمین روز شهادت، پای سفره «زیارت اربعین» بنشینیم و سیراب شویم.
غذای ما از عطای حسین«ع» است.
الحمدلله…
قدر این نعمت را میدانیم.
در این خشکسالی دل و قحطی عشق و کساد بازار عاطفه و گسستن رابطهها و رواج فاصلهها، باز هم شاکریم که نمنم باران اشک و نسیم «حُبُّ الحُسین»، غنیمتی است که رواق چشمان ما را آینهکاری میکند.
خدا کند که همیشه تشنۀ چشمۀ کربلا و نهر علقمه باشیم.
امروز، بر سردر دلهای ما پرچمی نصب شده که بر آن نوشته است:
«اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَباعَبدِالله»
این پرچم، در یمن، لبنان و عراق و سوریه و غزه هم برافراشته است.
سینهزنان حسینی، در خیابانهای آمریکا و انگلیس هم این محبت عمیق را به رخ جهان بیگانه از محبت و عدالت میکشند.
اربعین، تجدید میثاق با عاشوراست.
ای حسین«ع»! ای قهرمان همیشگی تاریخ! ای خون خدا! ما نخواهیم گذاشت شور عاشورا سرد و خاموش شود.
آنانکه میکوشند تو را از ما بگیرند و ما را با تو غریبه کنند، آب در هاون میکوبند.
جاودانگی تو را خدا تضمین کرده است.
اربعین برگی از کتاب جاودانگی توست. ما نیز در این زمینه تکلیف داریم، تکلیفی تاریخی، بزرگ و اثرگذار.
آموزۀ بزرگداشت چنین روزها و مناسبتهایی از توصیههای اکید اولیای دین و علمای مکتب است.
امام خمینی «ره» فرمود:
«این روزهای بزرگ را بزرگ بشمارید و اربعینها، عاشوراها و امثال اینها را بزرگ بشمارید. اسلام اینقدر برای وحدت کلمه تبلیغ و عمل کرده است، یعنی روزهایی را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزۀ این روزها تحکیم وحدت میشود، مثل عاشورا و اربعین.»(۲)
توصیهای هم که بر خواندن «زیارت اربعین» شده است، برای تکریم همین روز است. در مضامین زیارت اربعین، مقولههایی چون ترسیم سیمای امام حسین(ع) و ویژگیهای شخصیت ایشان، فلسفه قیام امام، شناخت چهرۀ مخالفان، فرهنگ جهاد و شهادت، تبرّی از دشمنان، پیوند امام با خط رسالت، حیات سعادتمندانه و عزتمندانه، بیزاری از ستمگران و همخطّان و هم جبههایهای آنان و اعلام صریح مواضع نسبت به حق و باطل… دیده میشود. اینها اصول خط ولایت شیعی و جوهرۀ ناب دین خدا هستند. در سایه عاشوراها و اربعینهاست که درخت ایمان آبیاری میشود و «شجرۀ طیبه» اهلبیت«ع» و ولایت آنان، در سراسر جهان بال و پر میگستراند.
باشد که «راه اربعین»، یادآور «خطّ عاشورا» باشد
و کربلا راه ما را به کعبۀ توحید و روضۀ نبوی متصل سازد.
پینوشتها:
۱- از نویسنده.
۲- صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۶۶ و ۲۶۲٫