امام خمینی ثابت و استوار

امام
خمینی ثابت و استوار از آغاز تا کنون

قاطعیّت
و سازش ناپذیری

 

«من
وظيفه ي خود مي دانم كه تذكر بدهم و تا اندازه اي كه صداي من به شما مي رسد فرياد
كنم و تا اندازه اي كه قلم من ياري مي دهد بنويسم و منتشر كنم».

(28
ربيع الاول 91 هـ.ق)

«من
از آن آدمها نيستم كه اگر يك حكمي كردم، بنشينم چرت بزنم. من دنبالش راه     مي افتم. اگر خداي نخواسته يك وقت ديدم
مصلحت اسلام اقتضا مي كند كه حرفي بزنم، مي زنم و دنبالش راه مي افتم و بحمدالله
تعالي از هيچ چيز نمي ترسم. والله تا حالا نترسيده ام».

(2
ذيحجه 83 هـ.ق)

«خميني
را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد … من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم
و تسبيح دست بگيرم! من پاپ نيستم كه فقط روزهاي يكشنبه مراسمي انجام دهم و بقيه
اوقات براي خود سلطاني باشم و به امور ديگر كاري نداشته باشم».

(21/1/43)

«من
اكنون قلب خود را براي سرنيزه هاي مامورين شما (رژيم پهلوي) حاضر كردم ولي براي
قبول زورگوئي ها و خضوع در مقابل جباريهاي شما حاضر نخواهم كرد. من به خواست خدا
احكام خدا را در هر موقع مناسبي بيان خواهم كرد و تا قلم در دست دارم، كارهاي
مخالف مصالح مملكت را برملا مي كنم».

(بعد
از فاجعه فيضيه سال 42)

«غلط
مي كند آن وزارت فرهنگي كه در امر ديانت و اسلام دخالت مي كند. مگر ما مي گذاريم
اين مطالب بشود؟ مگر آنكه خميني بميرد …»

«…
اكنون راه حلي براي سرنگوني رژيم فاسد جز نهضت و مطالبه ي حق با داد مظلوميت
نداريم و اگر مقتضي شود به راه ديگري دست مي زنيم».

(11/8/57)

«آن
كسي كه دست مي دهد به دست يك جاني، او را ديگر آدم نمي دانيم. اگر مسلمان هم باشد،
آدم نيست و مسلمان هم نمي تواند باشد».

(13/8/57)

«من
هرگز حتي براي يك لحظه هم موضع خود را تغيير نمي دهم. اين تكليف الهي است و در
صورت سكوت، مسئول خواهم بود».

(15/9/57)

«من
حتي الامكان ميل دارم تمام اقشار با هم با صدق و صفا رفتار نمايند ولي اجازه ي هرج
و مرج نخواهم داد».

(30/11/57)

«من
تا زنده هستم نمي گذارم دولت از خط اسلام خارج بشود».

(13/4/58)

«اميدوارم
كه خميني از راه مستقيم اسلام كه مبارزه با قدرتهاي ستمگر است، هيچگاه منحرف نشود
و براي به ثمر رساندن اهداف اسلام، از پاي ننشيند».

(20/12/58)

«نگذاريد
احساس وظيفه بشود، اگر احساس وظيفه بشود، من به هر كس هرچه دادم پس مي گيرم»

(16/11/59)

«ما
در مقابل هر سلطه جوئي ايستاده ايم و تا توان داريم مخالفت مي كنيم».

(10/3/61)