اشاره:
حیات انسان همراه با اعمال و رفتارهایی است که با تکیه بر انگیزه و نیت از سرّ درون او حکایت دارد. این انگیزه، گاه الهی و برای وصول به قرب خداوند و خشنودی اوست و گاه فقط در جهت رسیدن به مطامع دنیا و خودنمایی است. در واقع این انسان است که سوار بر مرکب اختیار، مسیر خلوص نیت و یا جاده شرک را برمیگزیند و رهسپار سرمنزل سعادت و یا شقاوت میشود.
کیان ملتها در گرو ارزشهای اخلاقیای است که بدان آراسته شدهاند و تا این ارزشها حاکم بر روابط باشند، این ملتها پایدارند و اگر روزی فرا برسد که ارزشهای اخلاقی را پایمال کنند، دچار هرج و مرج و در اندک زمانی نابود میشوند.(۱)
یکی از ارزشهای اخلاقی انسانساز در قرآن، اخلاص است که حیات انسان را از مُلک به ملکوت گره میزند و سپهر اندیشه هر متفکر و موحدی را تا سرمنزل مقصود حقیقی در آستان معبود اوج میدهد. در این آسمان معرفت است که انسان یک قدم به حقیقت هستی نزدیک میشود و اندکی طعم شیرین حیات طیبه را میچشد و به ندای «یَا عِبَادِیَ الصِّدِّیقِینَ»(۲) پاسخ میدهد.
الف. حقیقت اخلاص
اخلاص راه رهایی و پلکان ترقی کسانی است که جویای نام و نشان نیستند، بلکه به دنبال گام تکامل و بینشانی در دنیای دنیاطلبان هستند. حقیقت اخلاص به معنای دوری شیء از هر گونه آلودگی(۳) و صاف، پاک و بیآلایش بودن است(۴) و بر ساحت فردی و اجتماعی انسان اثرگذار است و در دو حوزه عقیده و عمل معنا پیدا میکند.
ب. اخلاص در عقیده
مقصود از این نوع اخلاص، پیراسته شدن جان از هر نوع شرک و دوگانگی و آراستگی آن به یگانگی خداوند است. توحید در ذات، صفات و افعال، سه قسم اخلاص در عقیده شمرده میشود.
انسان موحد در مرتبه توحید ذاتی، به یگانگی ذات خداوند اعتقاد دارد و برای او همتایی قائل نیست و در توحید صفاتی معتقد است که صفات او در عین تعدد از نظر مفهوم، در واقعیت یکی هستند و تعدد صفات، موجب ترکیب ذات نمیشود. و در نهایت توحید افعالی را به معنای اعتقاد به خداوندی که تنها موثر واقعی در جهان است توصیف میکند و هر نوع تأثیر را در استناد به او میپذیرد.(۵) اینگونه است که انسان مؤمن در مییابدکه سببساز خداوند حکیم است(۶) و سببسوز، دشمن آشکار بندگان، شیطان رجیم است.(۷)
ج. اخلاص در عمل
آنچه بیشتر مورد تأکید قرآن است، اخلاص در عمل و رنگ خدایی یافتن زندگی(۸) و خداباوری در کنار خدایاوری و نصرت دین است تا گامهای انسان، همچون عقیدهاش استوار و مستحکم شود.(۹)
اخلاص در عمل، میوه شیرین درخت توحید در اندیشه است و باغبان آن، انبیای الهی و سفیران رحمتاند که به تربیت «مخلصون» نائل آمدند(۱۰) تا ابلیس شقی به آنها دست نیابد.(۱۱)
۱٫ اخلاص قرآنی
خداوند به پیامبر«ص» دستور میدهد که عبادت خود را خالصساز و به پیروان آئین اسلام یادآور میشود که جز خدای یگانه را نپرستید.(۱۲) و میفرماید: «إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»(۱۳) و نیز: «قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ».(۱۴)
اما چرا در جامعه اسلامی که در پرتو قرآن و نور هدایت و رسالت، از چنگال شرک رهایی یافته و بتهای ظاهری را در هم شکسته است، قرآن تا این حد بر دوری از شرک اهتمام دارد؟ پاسخ این است که هنوز هم برخی از نقاط زمین از ضعف اندیشه رنج میبرند و بت و یا مشابه آن را عبادت میکنند. علاوه بر آن، شرک معنای وسیعی دارد که اکنون نیز دامن جامعه اسلامی را گرفته و تغییر قیافه داده و در قامت مقام و منصب، ثروت و پول، تجملگرایی و مد و زن و شهوت تا سر حدّ بت، دیده میشود. مقامپرستان و دنیاگرایان تا سر حد الوهیت در برابر این امور خضوع میکنند و همه چیز خود را فدای آنها میسازند.(۱۵)
از این رو، قرآن شرک و عمل ریاکارانه را مایه تباهی انسان میداند و میفرماید: «وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکانٍ سَحِیقٍ».(۱۶)
نقطه مقابل شرک، اخلاص است. قرآن به صور گوناگون به عمل مخلصانه دعوت مىکند و با عناوین مختلفی نظیر «مرضات الله»(۱۷) و یا «وجه الله»(۱۸) و همچنین «رضوان الله»(۱۹) این حقیقت را بیان مىکند.(۲۰)
اخلاص در قرآن معنایی لطیف و روحپرور دارد و آن اینکه جز خداوند محرک دیگری در انجام وظایف نداشته باشیم و عبادتها و اعمال ما از هر نوع «ریا» و «شهرتطلبی» در امان باشند و انگیزه ما در کارهای فردی و اجتماعی، کسب رضای الهی و شعار ما در زندگی «اَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَ فُرادى»(۲۱) باشد.(۲۲)
در ضمیر ما نمیگنجد به غیر دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
- اخلاص، مکتب تربیتی قرآن
در مکتب اخلاقی مادی، ملاک خوبی شخص «خوبی کردار» اوست و بس! اگر شخصی در محیط نیازمندان دست به تأسیس بیمارستانی بزند، در روز افتتاح، غوغای تبلیغات، خوبی مؤسس را به رخ میکشد و همگان در برابر او سر تعظیم فرود میآورند؛ اما در مکتب اخلاقی قرآن، خوبی عمل تنها ملاک خوبی شخص شمرده نمیشود، بلکه نیت او نیز تعیینکننده است. اگر عمل شخص از یک روح پاک سرچشمه بگیرد و محرک او عاطفه انسانی باشد، از شخص و کردارش تقدیر و در غیر این صورت، اجر اخروی او به کسب شهرت دنیایی و محبوبیت مردمی واگذار می شود.(۲۳)
بنابراین اخلاص در قرآن، آغاز و انجامی دارد و رکن اصلیاش، توحیدمداری در اندیشه است.
- مراحل اخلاص قرآنی
عمل نیک اگرچه از قلب مؤمن آغاز میشود، اما نقطه پایان آن تا ثمربخشی اخروی استمرار دارد و کسانی که به این موفقیت نائل آیند، پاداش مضاف نصیبشان میشود.(۲۴) از این رو، اخلاص در سه مرحله قابل توصیف است:
مرحله نخست: نیت پاک
یکی از پایههای ارزش در نظام اخلاقی اسلام، نیکی و آراستگی عمل است و اصل دیگر در کنار آن، انگیزه پاک و سرچشمه عمل است که از ایمان به خدا و توحید در اندیشه سیراب میشود و این گونه است که انسان زیبایی میآفریند.(۲۵)
قرآن در سوره اسراء میفرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِه؛ بگو: هر کس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مىکند.»(۲۶) امام صادق (ع) در تفسیر این آیه، نیت را منشأ عمل معرفی میکنند(۲۷) تا روشن شود که اساس رفتار انسان در سیرت و شاکله او محقق و این شاکله با نیت در افعال و اعمالش پدیدار میشود.(۲۸)
مرحله دوم: عمل صالح
انسان مؤمن در حیات دنیایی میکوشد اعمال روزانه و فعالیت اجتماعی و مناسک عبادی را بهدور از هر گونه التقات و آلودگی به دنیاطلبی و هوا و هوس انجام دهد و مصداق آیه «مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»(۲۹) باشد تا از پرتو ایمان و عمل صالح به جایگاهی شایسته در بارگاه ربوبی دست یابد و آیه «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون»(۳۰) را جامعه عمل بپوشاند و از ثمرات حیات طیبه در دنیا و آخرت بهرهمند شود.
خداوند عمل صالح انسان مؤمن را همچون بذری در زمین میپروراند تا به درختی ثمر بخش مبدل شود و میوه آن در دنیا و سرای باقی به کام مؤمن شیرین نشیند و از لذت آن خرسند شود و حیاتی پاک را این چنین تجربه کند.(۳۱)
مرحله سوم: پاسداری از عمل
چه بسیار اتفاق میافتد که انسان انگیزه الهی برای انجام کاری دارد و موفق به ادای آن نمیشود و یا موفق میشود، اما پس از آن، به دست خود، زمین بارور شده و بذر نهفته در زمین و یا حتی نهال نوپا و درخت ثمربخش عمل خویش را با منت گذاشتن و یا آزار دیگران به تباهی میکشاند.
قرآن در وصف عمل چنین افرادی میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین».(۳۲)
این آیه کسانی را که پس از صدقه و عمل نیک با منت نهادن و یا آزار دیگران، محصول خود را به نابودی میکشانند، تشبیه به کار کشاورزى مىکند که دانه گندم را بر خاکى که روى سنگ صاف قرار دارد میریزد، آنگاه باران درشتى میبارد و همه را میشوید و میبرد، همانطور که چنین کشاورزى از کار خود نتیجه نمىگیرد، فرد ریاکار نیز از عمل خود بهره نمىبرد. صدقه همراه با منت بسان عمل ریاکار است.(۳۳)
امام سجاد «ع» در رساله حقوق به حق صدقه اشاره میکنند و یادآور میشوند که صدقه باید از هر نوع منتگذاری پیراسته باشد تا در قیامت برای فرد ذخیره شود.(۳۴)
- ۴. نتیجه اخلاص، انقلاب ارزشها از مادیگرایی به معنویتگرایی
قرآن در مقابل عمل ریاکارانه از عمل مخلصانه با زبان تمثیل یاد میکند و میفرماید: «وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّهٍ بِرَبْوَهٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیر».(۳۵)
این آیه، عمل کسانی که اموال خود را برای خشنودی خداوند انفاق میکنند به باغی تشبیه میکند که در نقطهای بلند است و بارانهای خوبی را دریافت میکند و محصول آن دو چندان به بار مینشیند.
نتیجه اخلاص در رفتار فردی و اجتماعی به بسیاری از کشمکشها و خودخواهیها پایان میبخشد و انگیزههای مادی و کسب منفعت و دنیاپرستی را به خداجویی و خداطلبی تبدیل میکند. این انقلاب، بزرگترین اثر اخلاص است که انسان را مددکار دیگران میسازد.(۳۶)
نتیجهگیری
اخلاص به معنای دوری گزیدن از آلودگی و هر نوع شرک و ریاست. جز خداوند نباید محرک دیگری در انجام وظایف داشته باشیم و عبادتها و اعمال ما باید از هر نوع «ریا» و «شهرتطلبی» در امان باشند و انگیزه ما در کارهای فردی و اجتماعی، باید کسب رضای الهی باشد.
مکتب تربیتی قرآن با اخلاص قادر است در مقابل مکاتب مادی بایستد و قانون سودمداری را باطل کند و انقلابی در ارزشها بیافریند و ضمانت حیات طیبه در دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان بیاورد.
پینوشت:
۱- نظام اخلاقی اسلام، ص۱۱؛ این جمله مضمون این شعر است: فإنّما الأمم، الاخلاق ما بقیت * فإن هم، ذهبت أخلاقهم ذهبوا.
۲- کافی، ج۳، ص۲۱۵ (قم، نشر دارالحدیث).
۳- مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۰۸ (قم، مکتب الاعلام السلامی).
۴- مفردات راغب، ص۲۹۲ (بیروت، دارالقلم).
۵- همان، ص۱۱۱٫ ر.ک: اللهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ج۱، ص ۱۰۸-۱۸۱؛ باب اول و دوم.
۶- کهف: ۸۴٫
۷- بقره: ۱۶۸؛ بقره: ۲۰۸؛ انعام: ۱۴۲٫
۸- بقره: ۱۳۸٫
۹- محمد: ۷٫
۱۰- بقره: ۱۳۹٫
۱۱- ص: ۸۲-۸۳٫
۱۲- ایمان و آثار سازنده آن، ص ۱۱۱٫
۱۳- زمر: ۲٫
۱۴- زمر: ۱۱٫
۱۵- ایمان و آثار سازنده آن، ص ۱۱۲- ۱۱۵٫
۱۶- حج: ۳۱.
۱۷- بقره: ۲۰۷٫
۱۸- بقره: ۲۷۲٫
۱۹- فتح: ۳۹٫
۲۰- مثلهای آموزنده قرآن، ص۱۳۳٫
۲۱- سبأ: ۴۶٫
۲۲- ایمان و آثار سازنده آن، ص۱۱۳٫
۲۳- همان، ص۱۱۷-۱۲۰٫
۲۴- انعام: ۱۶۰٫
۲۵- مدخل مسائل جدید کلامی، ج۲، ص ۲۰۴٫
۲۶- اسراء: ۸۴٫
۲۷- کافی، ج۲، ص۸۵٫
۲۸- منیه الطالبین فی تفسیر قرآن المبین، ج۱۶، ص۵۵۸٫
۲۹- زمر: ۲ و ۱۱٫
۳۰- نحل: ۹۷٫
۳۱- منیه الطالبین فی تفسیر قرآن المبین، ج۱۶، ص۲۳۹٫
۳۲- بقره: ۲۶۴٫
۳۳- شرح رساله حقوق سید الساجدین(ع)، ص۷۷٫
۳۴- همان، ص۷۴٫
۳۵- بقره: ۲۶۵٫
۳۶- مثلهای آموزنده قرآن، ص ۳۹۲٫