وقتی انتخاب همان امتحان است

اشاره

یکی از سنت‌های جاری خداوند، امتحان انسان‌هاست که گاهی به صورت فردی است و گاهی مانند ایام انتخابات، اجتماعی است. سنت حاکم بر انتخابات، اراده خداوند است و ما ملزم به انجام تکلیف هستیم و باید به وظایفمان عمل کنیم. یکی دیگر از سنت‌های خداوند جریان خالص‌سازی ملت‌هاست. این سنت در انتخابات نیز جریان دارد و با توجه به مشکلات پیش آمده، مردم آمادگی بیشتری برای انتخاب کاندیدای انقلابی دارند. نکته طلایی عمل به وظیفه است و باید مراقب بود که در جریان انتخابات مرزهای تقوا آسیب نبینند.

 

  1. دست پنهان خداوند در حل مشکلات

امتحان الهی با توجه به درجه و مرتبه‌ ایمان افراد متفاوت است و خداوند متعال سخت‌ترین راه را برای ابتلای مؤمنین قرار می‌دهد. موسای کلیم«ع» با لشگر خود به رود نیل می‌رسند. فرعونیان هم از موضوع با خبر می‌شوند و به تعقیب آنها می‌پردازند. از روبه‌رو دریا و از پشت سر سپاه فرعون، همراهان موسی«ع» را تهدید می‌کنند. در برخی از نقل‌ها آمده است که موسی«ع» چندین بار عصایش را به آب زد، ولی راهی میان آب باز نشد. یارانش به او گفتند: «دیگر تمام شد. سپاهیان فرعون ما را خواهند کشت.» موسی«ع» به آنها گفت: «خودتان را به آب بزنید.» برخی مخالفت کردند و برخی مثل یوشع‌بن نون و کالب‌بن یوحنا که جوانان با ایمانی بودند به موسی(ع) گفتند: «اگر خداوند می‌گوید به آب بزنیم، این کار را خواهیم کرد.»(۱) همین که آنها وارد آب شدند، مسیر باز شد.

این نشان می‌دهد که در مسیر بندگی گشایش وقتی اتفاق می‌افتد که خود را در معرض امتحان قرار دهیم. در داستان حضرت موسی«ع» وقتی مسیر دریا شکافته شد که افرادی خود را به آب زدند. این‌گونه نبود که اول راه دریا باز شود و سپس آنها راه بیفتند.

ابراهیم«ع» نیز ابتدا خود را در معرض امتحان قرار داد و سپس آتش گلستان شد. اگر قبل از افتادن ابراهیم«ع»، آتش گلستان می‌شد، افتادن داخل آن خیلی آسان بود. در آن شرایط همه می‌گفتند به گلستان افتاد؛ ولی وقتی به آتش افتاد، آتش تبدیل به گلستان شد.

این مثال‌ها بیانگر آنند که خداوند همه کاره عالم است و اگر انسان دست خدا را در کارها ببیند، در گشایش و راحتی قرار می‌گیرد؛ مشروط بر اینکه ما نیز به وظیفه خودمان عمل کنیم و کارمان را درست انجام بدهیم.

 

  1. چینش جهان هستی بر اساس اراده خداوند

سنت‌های غالب از راه‌ها و مسیرهایی پیش می‌آیند که محاسبات بشری مقهور آنها می‌شوند و نمی‌توانند آنها را محاسبه کنند. وقتی از زاویه دید خودمان برخی از مسائل را می‌بینیم، احساس می‌کنیم کار تمام شده است و دیگر نمی‌شود کاری کرد و به بن‌بست رسیده‌‌ایم؛ اما اگر از زاویه دید خداوند نگاه کنیم، مسئله شکل دیگری پیدا می‌کند.  شخصی تعریف می‌کرد با یکی از دوستان که مهندس عمران بود، جلوی خانه کعبه ایستاده بودیم. او مدام به کعبه و ترک دیوار آن نگاه می‌کرد و می‌گفت نمی‌شود. به او گفتم چه نمی‌شود؟ گفت: نمی‌شود این دیوار کنار رفته باشد و سقف نریخته باشد! به او گفتم: اگر بنا بود خدا هم همان چیزی که ما می‌دانیم، بداند که دیگر خدا نبود. در نظریات و محاسبات مهندسی، اگر دیوار کنار برود و مادر امیرالمؤمنین«ع» وارد خانه کعبه شود، سقف قاعدتاً باید بریزد، ولی دست خداوند اتفاق‌های دیگری را رقم می‌زند.

در داستان حضرت ابراهیم«ع» در چند ثانیه‌ای که ایشان از منجنیق جدا شد تا به آتش بیفتد، جبرئیل امین«ع» ندا برآورد که: «خداوندا! در این عالم فقط یک موحد هست و او هم ابراهیم«ع» است. با او چه می‌کنی؟ آیا او را رها کرده‌ای که در آتش بسوزد؟» خداوند در جواب جبرئیل«ع» فرمود: «مثل تو می‌ترسند که وقت تمام شده باشد.»(۲) زیرا انسان می‌اندیشد که آتش می‌سوزاند و جسم انسان در برابر آتش ناتوان است و در نتیجه‌ خواهد سوخت، ولی این‌ اتفاق نیفتاد و آتش به اراده خدا تبدیل به گلستان شد.

کار ساز ما به فکرکار ماست

فکر ما در کار ما آزار ماست

او خدا و در همه حال یار ماست

ناخدا بودن در این دریا همی آزار ماست

 

  1. عمل به وظیفه در انتخابات

یکی از آسیب‌های نیروی‌های خودی در انتخابات، منتظر پیروزی و رأی آوردن کاندیدای مورد نظر است. این در حالی است که وظیفه ما در انتخابات عمل به تکلیف و نتیجه در دست خداوند است.

ما باید از انتخابات توقع آتش داشته باشیم که وارد آن بشویم تا تبدیل به گلستان شود یا توقع دریایی که به آن بزنیم تا باز شود. ما باید در این مسیر به وظیفه خود عمل و تبلیغ و برنامه‌ریزی کنیم و… کاری به کار این نداشته باشیم که چرا این آمد؟ چرا آن رفت؟ چرا این‌ طور شد؟ در نگاه اول همه ما این‌گونه تصور می‌کنیم که اگر شخص مورد نظر ما در انتخابات رأی بیاورد، ما پیروز شده‌ایم، اما سنت خدا همیشه بر این روال نیست که شخص مطلوب ما رأی بیاورد؛ زیرا خداوند است که خدایی می‌کند.

 

  1. دست پنهان خداوند در محافظت از انقلاب اسلامی

با نگاهی بیرونی به انقلاب در می‌یابیم که دشمن چهل و دو سال است تمام توطئه‌هایی را که امکان‌پذیر بوده، اعم از توطئه‌های نظامی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، داخلی و خارجی، علیه انقلاب به کار برده و با وجود این، انقلاب هنوز چون سرو روی پای خودش ایستاده است. این چیز کمی نیست. هر چند این انقلاب و ریزش داشته، اما دشمن حیله‌گرِ قدرتمندی چون آمریکا، با تمام اعوان و انصارش زحمت کشیدند، کار و هزینه کردند، فکرهایشان را به کار انداختند و از ترور گرفته تا جنگ و آشوب و تحریم را انجام دادند؛ ولی انقلاب نه تنها ایستاد؛ بلکه سنت خالص‌سازی کار را به جایی رساند که احساس می‌شود خلوص انقلاب بیشتر شده و هر چه که جلوتر می‌رویم، این خلوص آشکارتر و از نفاق جدا می‌شود.

 

  1. ۵٫ سنت خالص‌سازی در انتخابات

جریان نوح نبی«ع» را ببینید. دوران نبوت ایشان ۹۰۰ سال بود و چند سال آخر که وعده عذاب آمد، خداوند به حضرت نوح«ع» وحی کرد که این هسته‌ها را بگیر و بکار و در اختیار قومت، به‌خصوص آنهائی که مؤمن هستند قرار بده تا بکارند. درخت‌ها که به ثمر برسند، وقت عذاب است. آنها هسته‌ها(۴) را کاشتند و حدود هفت، هشت سال طول کشید. محصولش را آوردند و گفتند که همان طور که وعده داده بودی، دیگر وقت عذاب کفار و مشرکین است. خدا خطاب کرد باز هم هسته‌ها را بکارید تا دوباره به محصول برسد. در اینجا قوم سه دسته شدند. یک دسته‌ جدا و دسته دیگر متزلزل شدند و دسته آخر اهل ایمان باقی ماندند. بار دوم که همین دستور آمد، کسانی که متزلزل شده بودند، جدا شدند و از کسانی هم که مؤمن بودند، باز عده‌ای متزلزل شدند و عده‌ای مؤمن باقی ماندند.

در برخی از روایات آمده که این اتفاق هفت بار تکرار شد. مؤمنان نزد حضرت نوح «ع» آمدند و گفتند: «یا نبی الله! اگر صد بار دیگر هم بگویی که اینها‌ را بکاریم، ما این کار را خواهیم کرد. ما می‌دانیم که تو پیامبر خداوند هستی. امر کن.» همین که آنها این را گفتند، خداوند به حضرت نوح «ع» وحی کرد که دیگر کدر از صاف جدا و خالص‌سازی محقق شد.» سنت خالص‌سازی فرآیند بسیار دشواری است که: «لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ؛(۵) خبیث باید از طیب جدا بشود.»(۶)

در قضیه انتخابات نیز به همین نحو است و سنت خالص‌سازی صورت می‌گیرد. اگر خداوند ببیند که ما وظیفه‌مان را خوب انجام داده‌ایم، اما بنای او براین باشد که هنوز هم برای تحقق سنت خالص‌سازی باید چند دور دیگر هم بکاریم و نوبت دولت ما نیست؛ باید بگوییم که می‌کاریم و شک و تردید به دل راه ندهیم.

 

  1. دل سپردن به اراده خداوند

همه ما باید به این نقطه برسیم که خدایا! تو مدبر امور هستی و امری که تو تشخیص می‌دهی، بالاترین و بهترین است، نه آنچه که ما تشخیص می‌دهیم. به نظر ما این کار مطلوب بوده و آن را خوب انجام داده‌ایم، چون تقدیر الهی دایر بر آن است که ما کوتاهی نکنیم که اگر کوتاهی کردیم، نتیجه‌اش عذاب و عقاب است؛ اما اگر کوتاهی نکردیم و دویدیم، رأی دادیم، تبلیغ کردیم، زحمت کشیدیم، کارهای‌ لازم را انجام دادیم؛ اما نتیجه مطلوب ما تحقق پیدا نکرد، در این صورت شکست نخورده‌ایم و در پیشگاه الهی پیروز هستیم.

  1. مشاهده تدبیر خداوند متعال در انقلاب

نگاه الهی به انقلاب در سایه توحید میسر و زیبایی‌آفرین است. با این نگاه، انسان درمی‌یابد که این انقلاب در آغوش خدا سیر می‌کند و لذا سختی‌ها آسان می‌شوند. بدیهی است که سختی کشیدن مردم امر مطلوبی نیست. ما نمی‌خواهیم نفسمان از جای گرم  بلند ‌شود. سختی‌ها بی‌شمارند، اما اگر انسان بداند که در آغوش خداست و خدا دارد تدبیر می‌کند و او هم  وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و سنت خالص‌سازی دارد انجام می‌شود، امیدوارتر می‌شود.

همچنانکه در جریان نوح نبی«ع»  اشاره شد، عذاب خدا چندین بار صورت گرفت تا خالص‌سازی صورت گرفت. جریان حضرت موسی«ع» برعکس است، چون بنا بود وعده ظهور ایشان در مدت طولانی‌تری محقق شود. حضرت یوسف«ع» وقتی از دنیا می‌رفت، وعده داد که منجی ۴۰۰ سال دیگر می‌آید، منتظرش باشید؛ اما اضطرار بنی‌اسرائیل به‌قدری شدید شد که از درگاه الهی درخواست کردند که ظهور موسی(ع) را نزدیک‌تر کند. بر اثر اضطرار و صبوری آنان، خداوند متعال ظهور را نزدیک‌تر کرد. بر همین اساس یکی از انبیای بنی اسرائیل که غیر از انبیای مشهور بود اعلام کرد: «بشارت باد بر شما که منجی، حضرت موسی(ع) چهل سال دیگر ظهور می‌کند.» بنی اسرائیل که سخت در اضطرار و فشار بودند اعتراض نکردند که چهل سال بعد خیلی دیر است و الحمدلله. خدای سبحان وحی کرد که به آنان بگو به خاطر شکر شما، ده سال کم شد. بنی اسرائیل تا این خبر را شنیدند، شکر خداوند را بجا آوردند. خدای متعال فرمود به آنها بگو سی سال شد بیست سال. باز خوشحال شدند و شاد شدند و خداوند فرمود که این مقام شکر شما ده سال دیگر را هم کم کرد. باز شکر کردند و خداوند فرمود: «نگاه کنید! آن کسی که دارد از سمت بیابان به طرف شما می‌آید موسی(ع) است.»

بنابراین بر اثر خالص‌سازی ظهور حضرت موسی«ع» زودتر از موعد محقق شد. وعده خداوند متعال در انقلاب اسلمی  نیز همین‌ گونه است.

 

  1. سنت حاکم در انتخابات

یکی از سنت‌های حاکم بر انتخابات اعتقاد به اراده خداوند است، اراده خداوند متعال حاکم است و ما باید به وظایفمان عمل کنیم. باید باور کنیم که هر جامعه‌ای که الهی‌تر باشد، حاکمیت خداوند در آن ظاهرتر است تا زمان ظهور که اوج حاکمیت خداست. در زمان انبیا دست و کار خدا واضح بود و زمان ظهور اوج دیدن دست خداوند است. از اول انقلاب تا به کنون، چه در زمان جنگ، چه در مقاطع دیگر و مشکلات و حوادث مثل آبان ۹۸ دست خدا به‌روشنی دیده می‌شود. دشمن سال‌ها وقت گذاشته و اهدافی را طراحی کرده بود و هر چند ضربه و صدماتی وارد کرد؛ اما ولی به لطف الهی شکست خورد و نتوانست به هدف اصلی خود‌ که براندازی نظام بود، برسد.  

 

  1. انتخابات امسال، گردنه حیات جبهه مقاومت

انتخابات پیش رو از تمام انتخابات‌های چهل و دو سال گذشته حیاتی‌تر است. لذا باید دعا کنیم که خالص‌سازی در این دوره صورت بگیرد. این بستگی به عملکرد ما در حال حاضر و نزدیک انتخابات دارد. اگر نزدیک انتخابات این سنت زمین بخورد و مانند جریان نوح نبی «ع» بشود، باید دو باره دانه‌ها را بکاریم تا دوره بعد، ولی به واسطه اضطرارهائی چون بیماری کرونا و مشکلات اقتصادی می‌توان امیدوار بود که گشایش حاصل خواهد شد؛ مشروط بر اینکه مسئولین ما قدر فضای به وجود آمده را بدانند و از قلوب آماده مردم درست بهره‌برداری کنند. اگر آمادگی مسئولین مانند آمادگی مردم باشد، سنت خالص‌سازی محقق می‌شود.

اهمیت این دوره از انتخابات‌ها این است که گردنه به اوج خود رسیده است. در تحلیل‌های خارجی و داخلی آمده است که در این اوج، اگر فشار بیشتر بشود، کار خیلی بدتر و سخت‌تر خواهد شد. به نظر می‌رسد که دشمن هم تقریباً این نکته را فهمیده است. اگر در این دوره از انتخابات‌ها غلبه با حق باشد – حقی که خدای سبحان می‌داند، نه حق از نظر ما – از گردنه عظیمی عبور خواهیم کرد که شاید منجر به خاتمه دشمنی‌های استکبار در عالم شود. جبهه مقاومت دارد گردنه‌ مهمی را طی می‌کند و لذا انتخابات پیش رو تنها یک بحث داخلی نیست. قدرت جبهه مقاومت به ایران وابسته است. اگر سنت خالص‌سازی در ایران محقق نشود، زمینه انفجار جبهه مقاومت زیاد است. از یمن تا بحرین، از عراق تا سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان و… .اگر شرایط فعلی که از نظر نظام جهانی شرایط مهم و خطیری است از دست برود، معلوم نیست دوباره چه موقع این شرایط به وجود بیاید.

 

  1. رعایت مرزهای تقوا در انتخابات

یکی از وظایف نیروهای انقلابی در انتخابات، کوتاهی نکردن در انجام وظیفه است. ما باید تمام همتمان را در انتخابات به کار ببندیم؛ تدبیر و تفحص و جستجو و تفکر داشته باشیم و کار علمی بکنیم. به فرموده رهبری باید در وسط میدان باشیم و در عین حال نباید از انتخاب نشدن کاندیدای مورد نظرمان دلخور شویم. باید مراقب باشیم که در جریان انتخابات مرزهای تقوا آسیب نبینند.حواسمان باشد که ضرورت رعایت تقوا در جنگ انتخاباتی، بیشتر از ایام عادی است و باید اخوت‌ و احترام بیشتر رعایت شوند. حفظ آرامش کاری دشوار، اما حیاتی است، چون این لحظه‌ها، لحظه‌های اوج تحقق تقوا هستند.

امیرالمؤمنین«ع» بعد از پیروزی در جنگ جمل فقط به ۴۰ نفر اجازه دادند که همراه ایشان وارد شهر بصره شوند. قبل از ورود از آنان پیمان گرفت که اگر کسی به آنان توهین کرد، صبور باشند و پاسخی ندهند، زیرا بصره شهر دشمن بود و احتمال عکس‌العمل تند دشمن زخم خورده از شکست وجود داشت. آنان وارد شهر شدند و یکی از اصحاب امام تخلف کرد و جواب دشنام زنان را به‌تندی داد. امیرالمؤمنین(ع) وقتی شنید، دستور داد او را تازیانه بزنند و فرمود: «در جنگ مرزهای تقوا به هم می‌ریزند، لذا باید بیشتر از قبل تقوا را رعایت کنید و «تِلْکَ حُدُودُ اللّه»: حدود خدا باید بیشتر محفوظ بماند.

 

خلاصه

وظیفه ما در انتخابات عمل به تکلیف صحیح و برآورد نتیجه به دست خداوند است. اراده حاکم بر انتخابات، اراده خداوند است و ما باید به وظایفمان عمل کنیم. انتخابات ریاست جمهوری در این دوره در مقایسه با انتخابات‌های چهل و دو سال گذشته بسیار مهم است. دعا کنیم که خالص‌سازی در این دوره صورت بگیرد.

 

 

پی‌نوشت:

۱- مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۱۳۸؛ بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳٫

۲- «فَقَالَ اُسْکُتْ إِنَّمَا یَقُولُ هَذَا عَبْدٌ مِثْلُکَ یَخَافُ اَلْفَوْتَ» علی‌بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۷۱؛ قم، مؤسسه دارالکتاب.

۳- مقصود همان پنجاه سال آخر نبوت حضرت نوح(ع) است. زمان نبوت ایشان ۹۵۰ سال بوده است.

۴- بنابر قولی درختان نخل بوده است.

۵- انفال، آیه ۳۷ / لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ  أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ.

۶- شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص: ۳۵۵؛ قم، مسجد مقدس جمکران‌‏، ۱۳۸۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *