راز گوارایی زندگـی؛گام‌های موفقیت در زندگی مشترک

مقدمه: در شمارۀ‌ پیشین، و در گام هجدهم از «گام‌های موفقیت در زندگی مشترک» به لزوم چشم‌پوشی از خطا، بر اساس آیات و روایات و همچنین به چگونگی «روحیه گذشت» و همچنین بایسته‌های «زندگی در زمان حال» اشاره شد و اینک در «گام نوزدهم»، از این مبحث، به اهمیت «رفق و مـدارا» و سفارشات موکد ائمۀ معصومین(علیهم‌السلام) در این زمینه میپردازیم:

 

با مدارا و رفق، زندگی را شیرین کنیم

گوارا بودن زندگی، همیشه به این نیست که بر مدار میل تو بچرخد. کمی مدارا کن تا طعم زندگی را بچشی.

ممکن است همسر ما صفات منفی‌ای داشته باشد که با انواع روش‌ها نتوانیم آن را برطرف کنیم. شاید هم اصلاح آن، نیازمند به زمان باشد. در این شرایط، آن چیزی که می‌تواند گواراییِ زندگی را برای ما حفظ کند، مداراست. سلیمان نبی(ع) شنید که گنجشکی به هدهد می‌گوید: «من دیداری زیباتر از دیدار تو با حِدأه و باز (دو پرندۀ شکاری) ندیدم؛ در حالی که این دو دشمن تو هستند». هدهد گفت: «کسی که مدارایی نیکو داشته باشد، زندگی‌اش گوارا خواهد شد». سلیمان(ع) گفت: «به خدا سوگند، هدهد راست می‌گوید»(۱) شاید در اصطلاح خودمان، مدارا، همان «کج‌دار و مَریز ساختن» باشد.

نباید انتظار داشت که همۀ توقّعات ما در طول زندگی از سوی همسرمان برآورده شود. گاهی هم باید با آنچه که هست، ساخت. یکی از توصیه‌های ثابت امام خمینی(ره) به زوج‌های جوان، وقتی که برای جاری کردن صیغۀ عقد به نزد ایشان می‌آمدند، جمله‌ای کوتاه، امّا پُرمعنا بود: «سعی کنید با هم بسازید»(۲) فهم این مسئله، در گرو پذیرش واقعیّت‌های زندگی است. اگر متوجّه شدیم که شکل‌گیری شخصیّت دو انسانی که با هم ازدواج کرده‌اند، نتیجۀ عوامل بسیار متعدّدی بوده، اگر قبول کردیم تغییر این شخصیّت، در گرو فراهم شدن زمینه‌های گوناگونی است و اگر پذیرفتیم که گاهی، همۀ این زمینه‌ها در کنار هم جمع نمی‌شوند، به این نتیجه خواهیم رسید که برخی از صفات همسر خود را باید برای مدّتی طولانی و شاید هم تا آخر عمر، تحمّل کنیم. این تحمّل تا وقتی که لطمه‌ای به دین ما نزند، نشانۀ عقل(۳) و مایۀ رشد ایمان ماست. رسول خدا(ص) فرمود: «مدارای با مردم، نصف ایمان و به نرمی برخورد کردن با آنها، نصف زندگی است.»(۴)

مدارا، یکی از دستورهای خداوند به انبیاء بوده. رسول خدا(ص) فرمود: «پروردگارم مرا به مدارای با مردم، امر کرد، همان‌گونه که به ادای واجبات، دستور فرمود»(۵)و کسی که می‌خواهد یک مؤمن واقعی باشد، باید آن را کسب کند. امام رضا(ع) فرمود: «مؤمن [به حقیقت] مؤمن نمی‌شود؛ مگر آن که سه ویژگی در او باشد: سنّتی از خدا، سنّتی از رسول خدا(ص) و سنّتی هم از ولی خدا. امّا سنّتی که از خداست، راز نگه‌ داشتن است. خداوند عزّوجلّ  فرمود: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِن رَسُولٍ؛ [خداوند] داناى نهان است و کسى را بر غیب خود، آگاه نمى‏کند، جز پیامبرى را که از او خشنود باشد.»(۶) مدارا، در برخی از موارد، پاداشی در حدّ پاداش خداوند به انبیاء و اولیای الهی دارد. رسول خدا(ص) فرمود: «مردی که در برابر بداخلاقی زن خویش صبر نموده، خویشتنداری کند، خداوند در برابر هر بار که صبر می‌کند، پاداشی به او می‌دهد، مانند پاداشی که به ایّوب در برابر صبر او بر بلایش می‌دهد»(۷)

فکر نکنیم راه رسیدن به خدا، همیشه از آن جایی عبور می‌کند که ما می‌خواهیم و دوست داریم. هر جا که نامی از «خود» نباشد، راه خدا از همان جا عبور می‌کند. ما برای این که اهل مدارا باشیم، باید از خواسته‌هایمان بگذریم. برای همین است که اهل مدارا، با «خود»شان بیگانه‌اند. مَـن، مَـن کردن، در فرهنگ اهل مدارا، بی‌خدایی است. برای همین است که وقتی با اهل مـدارا می‌نشینی، بوی خدا به مشامت می‌رسد. اگر مدارا، از سریع‌ترین راه‌های رسیدن به خدا نبود، مشتاق‌ترین بنده‌های الهی، قدم در این راه نمی‌گذاشتند. اگر طالب خدایی، اهل مدارا باش.

برخی گمان می‌کنند نتیجۀ مدارا، سوء استفادۀ همسر از انسان است؛ امّا اگر انسان به معنای حقیقی کلمه، آداب معاشرت دینی را رعایت کند، نه تنها مدارا موجب سوء استفادۀ دیگران از او نمی‌شود؛ بلکه زمینۀ مدارای آنان را هم فراهم می‌کند. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «با مردم، مدارا کن تا از برادری [و نزدیکی] آنها به خودت، بهره‌مند شوی و با رویی گشاده با آنها ملاقات کن تا کینه‌هایشان را از بین ببری»(۸) اگر مدارای ما، زمینۀ مدارای دیگران را هم فراهم نکند، حدّاقل از شدّت گرفتن فضای تنش‌آلود خانه، پیشگیری می‌کند. وقتی من در میدان رقابت با همسرم افتادم و در عوضِ صفت زشتی که او دارد، صفت زشتی را از خودم به نمایش گذاشتم، عرصۀ زندگی بر خود و همسرم، تنگ‌تر از گذشته می‌شود و بسیاری از مسائلی که در گذشته نبوده، به وجود می‌آید. امام باقر(ع) فرمود: «کسی که مدارا را رها کند، امور ناخوشایند، به او نزدیک می‌شود»(۹)

وقتی که مدارا نباشد، پای جدال و بگو مگو و تنش‌های آن‌چنانی به میان می‌آید. در تنش‌ها و دعواها هم عصبانیّت و حرف‌های ناروا، از رفتار و گفتار ما سر بیرون می‌آورد که پیش از این، در بارۀ زشتی این امور، سخن گفته‌ایم. این می‌شود که هم زندگی به کاممان تلخ می‌شود و هم دینمان بر باد می‌رود. بنا بر این، مدارا، هم دنیای ما را حفظ می‌کند و هم نگاهبان دینمان است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «سلامت دین و دنیا، در مدارای با مردم است» (۱۰)

یکی از رفتارهای مقابل رفق و مدارا، لجاجت است. به همان اندازه‌ای که از خوبی‌های رفق و مدارا گفته شد، باید از بدی‌های لجاجت گفت. دوری از لجاجت، یکی از معیارهای سنجش خوبی‌هاست. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «بهترین اخلاق‌ها، دورترین آنها از لجاجت است.»(۱۱) لجاجت، مدیریت زندگی را از دست عقل و منطق، خارج می‌کند؛ چرا که انسان لجوج، توان منطقی خود را از دست می‌دهد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «لجاجت، اندیشه را سست می‌کند» (۱۲) به همین دلیل هم نمی‌تواند تدبیر صحیحی برای زندگی خود داشته باشد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «انسان لجوج، تدبیر ندارد»(۱۳) اگر رفق و مدارا، فضای خانواده را آرام نگه می‌دارد، لجاجت، خانه را به میدان جنگ تبدیل می‌کند. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «از صفت نکوهیدۀ لجاجت، پرهیز کن که آتش جنگ‌ها را شعله‌ور می‌کند.»(۱۴)

ناگفته پیداست که لازمۀ مدارا، برخورد نرم‌خویانه و سازگارانه است که به آن، رِفق گفته می‌شود. کسی که بنای مدارا با همسرش را دارد، باید رفق و سازگاری را سرلوحۀ خود قرار دهد؛ چرا که بدون رفق، مدارا معنا نمی‌یابد. زیبایی زندگی، به همین رفاقت است و واقعاً بدون آن، زندگی، تابلوی بسیار زشتی می‌شود. رسول خدا(ص) فرمود: «رفق، بر چیزی نهاده نمی‌شود، مگر اینکه آن را زینت می‌بخشد و از چیزی هم جدا نمی‌شود، مگر این که آن را زشت می‌کند»(۱۵)ما در زندگی خود باید با همسرمان مسابقۀ رفق بگذاریم، چه این که اگر کسی بخواهد در مسیر آفرینش خویش محکم قدم بردارد، نیازمند آراسته شدن به صفت زیبای رفق است. رسول خدا(ص) فرمود: «اگر رفق مخلوقی بود که دیده می‌شد، هیچ کدام از مخلوقات الهی نیکوتر از آن نبود» و همچنین فرمود: «دو نفر که با یکدیگر همنشین می‌شوند، آن که با دیگری رفق بیشتری دارد، اجر عظیم‌تر دارد و نزد خدا، محبوب‌تر است»(۱۶) اگر خانه‌‌مان با رفق و مدارا آراسته شد، یقین بدانیم که مورد نظر لطف پروردگار، قرار گرفته‌ایم. رسول خدا(ص) فرمود: «وقتی خداوند، ارادۀ خیر برای خانواده‌ای می‌کند، دری از رفق بر آنها می‌گشاید»(۱۷)

نباید ظاهربینانه قضاوت کنیم و فقط آنچه را که به ظاهر با رفق و مدارا از دست می‌دهیم، ببینیم. اگر مؤمنانه به دستورهای الهی عمل کنیم، به طور حتم، زیان نخواهیم کرد. با رفق، خانۀ ما روی خیر و برکت را می‌بیند. رسول خدا(ص) فرمود: «همانا در رفق، افزون شدن خیرها و ماندگاری آنهاست و هر که از رفق محروم مانَد، از خیر، محروم خواهد شد»(۱۸) و کارهایی که به نظر دشوار می‌آمده، آسان می‌شود و اسباب و ابزارهای بیرون رفتن از مشکلات، برایمان فراهم خواهد شد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «رفق، سخت‌ها را آسان و [فراهم شدن] اسباب را تسهیل می‌کند»(۱۹) شاید به نظر برسد با خشونت و عدم رفق، بتوان امتیازاتی را به دست آورد؛ امّا باید در محاسبات خود، امور خیری را که با دور شدن از رفق از دست می‌دهیم هم به حساب آوریم. امام صادق(ع) فرمود: «رفق، از خانه‌ای رخت نمی‌بندد؛ مگر آن که خیر نیز از خانه دور می‌شود.»(۲۰)

رفق، سیاستی دوراندیشانه است(۲۱) که اگر انسان، صبر و حوصله به خرج دهد، در طول زمان با این سیاست، می‌تواند به آنچه از همسرش می‌خواهد، برسد. امام صادق(ع) فرمود: «کسی که در کارهایش رفق داشته باشد، به آنچه از مردم می‌خواهد، می‌رسد»(۲۲)زیرا رفق، عامل تداوم همراهی همسر در مسیر زندگی است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «با رفق، همراهی تداوم می‌یابد.»(۲۳)

یکی از دلایلی که بسیاری از کارها و سیاست‌های ما به نتیجه نمی‌رسد، آن است که رفق و مدارا را از سیاست‌های زندگی خویش، حذف کرده‌ایم. رسول خدا(ص) فرمود: «سه چیز است که اگر در کسی نباشد، هیچ عملی از او تمام نخواهد شد: وَرَعی که او را از معصیت‌های الهی باز دارد، اخلاقی که با آن با مردم مدارا کند، و حِلمی که با آن، جهل انسان نادان را دفع کند.»(۲۴)تردید نکنید که رفق، راز پیروزی در زندگی است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «رفق، کلید پیروزی است»(۲۵)وقتی که هیچ تصمیمی در بارۀ مشکلات زندگی نتوانستید بگیرید و راه چاره را بر خود بسته دیدید، رفق را پیشۀ خود سازید که راه را به شما نشان خواهد داد. امام حسین(ع) فرمود: «کسی که از اظهار نظر [و تصمیم‌گیری] در مانده و راه چاره بر او بسته شده، رفق، کلید [گشایش کار] اوست»(۲۶)اگر خود رفق به تنهایی، کاری پیش نبرد، از آن جایی که عامل ایجاد محبّت است، امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «چیزی مانند سخاوت و رفق و خوش‌اخلاقی، محبّت [دیگران] را جلب نمی‌کند»(۲۷) از سرد شدن کانون خانواده، جلوگیری کرده، اختلافات را کاهش می‌دهد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «رفق، اندازۀ مخالفت را کاهش می‌دهد»(۲۸)

اگر تردید دارید که با رفق و مدارا با همسرتان برخورد کنید یا با خشونت و تندی، گزینه‌ای را انتخاب کنید که پشیمانی نداشته باشد. با توجّه به آنچه از آثار ظاهری و معنوی مدارا و رفق گفتیم، این، همان گزینه‌ای است که انتخاب کننده‌اش پشیمان نمی‌شود. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که زیاد رفق به خرج می‌دهد، پشیمانی ندارد»(۲۹)و احترام و شخصیّتش مصون خواهد ماند. امام صادق(ع) فرمود: «اگر می‌خواهی که مورد احترام باشی، نرم‌خویانه برخورد کن و اگر می‌خواهی مورد اهانت واقع شوی، با خشونت رفتار کن»(۳۰)

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. مستدرک‏الوسائل، ج۹، ص۳۸٫
  2. راهنمای همسران جوان، ص۱۲۵٫
  3. رسول خدا(ص) فرمود: «عاقل‌ترینِ مردم، کسی است که بیش از دیگران با مردم مدارا کند» (کتاب من‏لایحضره‏الفقیه، ج۴، ص۳۹۵).
  4. الکافی، ج۲، ص۱۱۷٫
  5. همان‌جا.
  6. سورۀ جن (۷۲): آیۀ۲۷_ ۲۶؛ سنّتی که از رسول خدا(ص) است، مدارای با مردم است که خداوند عزّوجلّ به نبی خویش، دستور به مدارای با مردم داد و فرمود: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ؛ گذشت، پیشه کن و به [کار] پسندیده، فرمان ده» (سورۀ اعراف (۷): آیۀ۱۹۹٫) «سنّتی که از ولیّ خداست، صبر در سختی و تنگناست» (همان، ص۲۴۱).
  7. ثواب الأعمال، ص۲۸۷٫ باز هم‌ ایشان فرمود: «هر زنی که در برابر بداخلاقی شوهرش صبر پیشه کند، خداوند، پاداشی مانند پاداش آسیه دختر مزاحم [همسر فرعون] به او می‌دهد» (مکارم الأخلاق، ص۲۱۴).
  8. غرر الحکم و درر الکلم، ص۱۴۳. همچنین فرمود: «با کسی که با تو به درشتی برخورد می‌کند، به نرمی برخورد کن؛ چرا که امید است او هم با تو نرم شود» (همان، ص۵۷۲).
  9. بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۶۴٫

۱۰ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۸۵٫

  1. غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۵۵٫
  2. نهج البلاغه، حکمت ۱۷۹٫
  3. غرر الحکم و درر الکلم، ص۵۵۷٫
  4. همان، ص۱۶۸٫
  5. الکافی، ج۲، ص۱۱۹٫
  6. همان، ص۱۲۰٫
  7. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۶، ص۳۳۹٫
  8. الکافی، ج۲، ص۱۱۹٫
  9. غرر الحکم و درر الکلم، ص۹۵.
  10. الکافی، ج۲، ص۱۱۹٫
  11. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «به کار بستن رفق، در رأس سیاست قرار دارد» (غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۷۸).
  12. الکافی، ج۲، ص۱۲۰٫
  13. غررالحکم و دررالکلم، ص۳۰۵٫
  14. الکافی، ج۲، ص۱۱۶٫
  15. غررالحکم و درر الکلم، ص۲۸.
  16. بحار الأنوار، ج۷۵، ص۱۲۸٫
  17. غررالحکم و درر الکلم، ص۶۸۹.
  18. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۱۷٫
  19. غررالحکم و درر الکلم، ص۷۶۹.
  20. الکافی، ج۱، ص۲۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *