دشمن، بی‌حجابی و براندازی خاموش

نگاهی گذرا به رخدادهای۴۲ سال گذشته نشان می‌دهد دشمنان نظام جمهوری اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون همواره در تلاش برای سرنگونی و تضعیف این نظام بوده و در کنار تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی، سعی کرده‌اند تا حد ممکن آ نرا تضعیف و تخریب و در مسیر حرکت نظام به سوی اهداف، مانع ایجاد کنند یا از سرعت آن بکاهند. آنان در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی، شیوه‌های مختلفی را آزمایش کرده و در این میان با توجه به عملکرد مقتدرانه و هوشمندانه‌ی ج.ا.ا در عرصه‌ی نظامی دفاعی، از روش تهاجم نظامی عملاً ناامید شده و به دنبال آن تمرکز خود را از حوزه‌ جنگ سخت به حوزه‌ جنگ نرم و امور فرهنگی ـ حو‌زه‌ای که متاسفانه مورد غفلت اغلب مدیران نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته و سنگر و خاکریزی در دفاع از ساحت آن ایجاد نکرده‌اند ـ معطوف و در این حوزه نیز مشخصاً بر مسئله‌ حجاب و عفاف و تلاش برای گسترش و عادی‌سازی بی‌حجابی و بی‌عفتی تمرکز کرده‌اند.

دشمنی با حجاب و عفاف و تلاش برای ترویج بی‌حجابی و بی‌عفتی در ج.ا.ا روشی است که به صورت مستمر، اما بدون هیاهو و جنجال در سی ‌سال اخیر و مشخصاً از دهه ۷۰  به بعد در دستور کار دشمنان انقلاب و نظام قرار گرفت، زیرا هر روز کارآمدی بیشتر خود را برای تخریب و تضعیف و ایجاد وقفه در مسیر حرکت انقلاب و در نهایت سرنگونی نظام نشان داد و از این‌ رو شاهد تمرکز و سرمایه‌گذاری روزافزون دشمن بر این موضوع  هستیم.

درخصوص چرایی توجه خاص دشمنان جمهوری اسلامی به موضوع حجاب و عفاف باید گفت آنها با پژوهش و مطالعات میدانی گسترده درباره ماهیت جمهوری اسلامی و ساز و کارها و دلایل پیوند مردم با نظام و نیز علل مقاومت آنها در برابر فشارهای وارده از جانب جهان کفر و استکبار، در نهایت به این نتیجه رسیده‌اند که علت اصلی استحکام، پایداری و تداوم نظام جمهوری اسلامی، ایمان و باورهای دینی اکثریت جامعه ایرانی است و نظر به اینکه نظام ولایت فقیه بر پایه ایمان مردم استوار شده، مادام که ایمان و دیانت عمومی پابرجا باشد، حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه نیز تداوم خواهد یافت و به همین دلیل تضعیف و تخریب اعتقادات دینی و تشرع در جامعه منجر به تضعیف و از بین رفتن زیرساخت و شالوده‌ جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه و منجر به تضعیف آن خواهد شد.

دشمنان جمهوری اسلامی با توجه به این حقیقت، به بررسی و یافتن روش‌های تضعیف و تخریب ایمان و اعتقاد دینی مردم پرداخته و در این میان دریافته‌اند که یکی از کارآمدترین و سریع‌ترین روش‌ها، نشانه گرفتن ایمان جامعه از طریق تضعیف حیا و عفاف در آن است. موضوعی که در مفاهیم دینی ما نیز در قالب احادیث و روایات و به اشکال متفاوتی مورد تاکید قرار گرفته و به این مضمون اشاره شده است که از بین رفتن عفت و حیا در فرد و جامعه منجر به از بین رفتن و نابودی ایمان آن فرد و جامعه خواهد شد. این موضوع چنان که گفتیم از دید دشمنان پنهان نمانده است؛ از این ‌رو حرکتی منظم، سازمان یافته، تدریجی و پیوسته در راستای ترویج بی‌حیایی و بی‌عفتی در ایران را آغاز کرده‌اند.‌

نکته‌ قابل توجه در این میان، شدت تاثیرگذاری منفی مسئله‌ بی‌حجابی بر فرد و جامعه و رابطه‌ تنگاتنگ بی‌حجابی و گسترش بی‌حیایی و بی‌عفتی در جامعه است.

فرد بی‌حجاب با ورود به جامعه در وهله‌ نخست با پوشش خود، زیرپا گذاشتن دستور خدا را در ملاءعام به نمایش می‌گذارد(عموماً هم به صورت ناآگاهانه) و خود را دشمن خدا معرفی می‌کند. اهمیت این موضوع به‌عنوان یک منکر زمانی مشخص‌تر می‌شود که علاوه بر ابعاد فردی به ابعاد و آسیب‌های اجتماعی آن نیز دقت شود. درواقع این قانون‌شکنی در گستره‌ای وسیع و توسط افراد بسیاری از اعضای جامعه دیده می‌شود و عمومیت یافتن و انتشار آن در سطح جامعه، قابل قیاس با سایر گناهان (مثلاً دروغ، غیبت و…) نیست. علاوه بر این، فرد بی‌حجاب با ورود به جامعه، امکان نقض احکام الهی را نیز به‌طور ضمنی به دیگران یادآور می‌شود و این یعنی دعوت و تشویق سایرین به نقض احکام الهی!

از سوی دیگر با توجه به طبیعت و تمایل زن به جلوه‌گری، این امر می‌تواند مشوق سایر زنان و دختران در رعایت نکردن حجاب و گرایش به جلوه‌گری و بی‌حجابی و به تبع آن جلب توجه و بعضاً احترام از سوی برخی مردان جامعه باشد.

فرد بی‌حجاب با ورود به جامعه و در تعاملات اجتماعی روزمره‌، مقدمات گناه و آلوده شدن نگاه مردان را نیز فراهم می‌کند و همان طور که در تعبیر امام معصوم«ع» آمده است، نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای زهرآلود شیطان است که بر دل فرد می‌نشیند. از این رو موضوع بی‌حجابی به هیچ عنوان موضوعی شخصی با تبعات  فردی نیست و بی‌حیایی و بی‌عفتی، ایمان را هم در فرد بی‌حجاب و هم در جامعه می‌خشکاند.از این ‌رو گسترش بی‌حجابی در میان زنان و دختران جامعه، به گسترش گناهان دیگر نیز منجر می‌شود.

نکته‌ قابل توجه دیگر در مسئله‌ بی‌حجابی، مسئله‌ در دسترس و امکان‌پذیر بودن آن برای همگان نسبت به سایر گناهان کبیره است. یعنی هر زنی امکان بی‌حجاب شدن و هر مردی امکان آلوده شده به نگاه به نامحرم را دارد و زمینه‌های ارتکاب این گناه (بی‌حجابی ) برای همگان مهیاست و نیاز به لوازم و مقدمات معین و خاصی ندارد. مثلاً برای ارتکاب به شرب خمر مسکرات و نوشیدنی‌های خاصی لازم هستند و هزینه زیادی هم برمی‌دارد. به همین خاطر سرعت شیوع و ترویج بی‌حجابی و نیز تاثیر مخرب آن بر قلب و اخلاق و ایمان فرد و جامعه بالاست.

با توجه به موارد ذکر شده می‌توان به این نتیجه رسید که رواج بی‌حجابی و بی‌عفتی در جامعه، منجر به تضعیف و بی‌اعتنایی به دین و شعائر دینی و به تدریج عادی‌سازی روزه‌خواری، بی‌نمازی، روابط و اختلاط با نامحرمان و به عبارتی کمرنگ و بی اهمیت شدن ارزش‌ها و روی آوردن جامعه به ضدارزش‌ها می‌شودو جامعه به‌سرعت حساسیت خود نسبت به واجبات و محرمات را از دست می‌دهد.

در نتیجه جامعه مبتلا به بی‌حجابی در ظاهر مسلمان است، اما متشرع نیست و تشرع در آن به‌شدت کاهش می‌یابد و ثمره اصلی این وضعیت، تضعیف ایمان و در پی آن تضعیف ولایت فقیه و نظام اسلامی است؛ زیرا قدرت ولی‌فقیه ناشی از قدرت مومنانی است که او را یاری می‌دهند و هر قدر تعداد مومنان ومیزان ایمانشان کمتر شود، قدرت ولی‌فقیه و نظام دینی نیز کاهش می‌یابد.از این‌رو تمرکز اصلی دشمنان نظام جمهوری اسلامی بر ترویج بی‌حجابی است و روش‌های مختلفی را برای رسیدن به این هدف به کار بسته‌اند:

الف) یکی از این روش‌ها، انتشار  و دفاع گسترده از برخی شبهات و دیدگاه‌های به ظاهر جذاب و در اصل نفی کننده‌ اصل حجاب وعفاف است.

برای مثال در یکی از این شبهات این‌ گونه بیان می‌شود که عقل و درک زنان به‌حدی رسیده که قادر به تشخیص چگونگی پوشش خود باشند و الزام زنان به پوشش شرعی و حجاب، توهین به شعور و شخصیت و قدرت تشخیص آنان است. این جملات بسیار جذاب و اغواکننده و برای بسیاری از زنان غیرمحجبه، غرورآفرین است، اما واقعیت امر آن است که در هیچ ‌جای دنیا، تشخیص قواعد اجتماعی به عهده‌ فرد گذاشته نمی‌شود و همواره قوه‌ عاقله‌ای از جانب افراد تصمیم‌گیری می‌کند و به وضع قانون می‌پردازد. درحالی که بنا به ادعای این شبهه‌افکنان، هر فردی قادر و مجاز به تصمیم‌گیری برای خود است. موضوعی که پذیرش آن در واقع به پذیرش هرج ومرج و حاکمیت قانون جنگل در جامعه منجر خواهد شد، زیرا هر فردی می‌تواند ادعا کند صلاح خود را بیشتر از بقیه می‌داند و نیازی به رعایت قوانین ندارد.

بنا بر شبهه‌ای دیگر، چنین اظهار می‌شود که الزام به پوشش و حجاب شرعی در جامعه منجر به ریاکاری می‌شود و الزام و اجبار افراد به رعایت حجاب باعث می‌شود تا فرد بی‌اعتقاد به آن، مجبور به ریاکاری شود و ریا امری ناپسند است!

اشکال مشخص وارد بر این شبهه این است که اگر حجاب توسط فردی رعایت شود، موجب رشد و تعالی وی می‌شود و اگر فرد ملزم به رعایت آن شود، جامعه از زیان‌های بی‌حجابی مصون خواهد ماند. البته الزام حکومتی به حجاب، برای رشد و تعالی فردی نیست و برای رعایت مصالح جامعه وضع می‌شود و به همین دلیل نیازی به باور یا نیت فرد نیست.

شبهه‌ دیگر در زمینه‌ حجاب آن است که قانون حجاب با الزامات زندگی مدرن و جهان متمدن و پیشرفته‌ کنونی سازگار نیست و با تغییر شرایط جهان و اجتماعی شدن زنان و ورود آنان به عرصه‌های فعالیت اجتماعی، حجاب معنای خود را از دست داده است و مانعی جدی برای فعالیت اجتماعی زنان محسوب می‌شود. برای رد این شبهه هم باید گفت بر خلاف ادعای مخالفان، پوشش و حجاب زنان هیچ‌گونه تاثیر منفی‌ای بر علم و فناوری ندارد و زنان می‌توانند در عین حفظ و رعایت حجاب و پوشش شرعی، به پیشرفت و خلاقیت و نوآوری علمی و… دست یابند. نمونه‌ آن هزاران زن محجبه‌ موفق در عرصه‌های گوناگون علمی، فرهنگی و…در ایران و جهان هستند.

در شبهه‌ای پوشش و حجاب، نقض آزادی زنان اعلام شده است. این در حالی است که با مراجعه به قوانین سایر کشورها حتی در مغرب زمین و کشورهای لیبرال، شاهد ضابطه‌مند بودن و وجود قواعد تعیین کننده‌ نحوه‌ پوشش در بسیاری از اماکن همچون ورزشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، کارخانه‌ها، دانشگاه‌ها و… هستیم و این موضوع هرگز به عنوان نقض آزادی، مورد مخالفت آنها قرار نگرفته است، اما در ایران این الزامات و قوانین را مغایر با آزادی و نقض حقوق وحریم شخصی افراد می‌خوانند!

ب)یکی دیگر از روش‌های اصلی و مهم دشمن در راستای ترویج بی‌حجابی، تبلیغ و ترویج سبک زندگی غربی از طریق فضای مجازی، محصولات نمایشی همچون فیلم‌ها و سریال‌های خارجی و حتی محصولات نمایشی داخلی از جمله اغلب محصولات سینمای ایران، محصولات شبکه‌ نمایش خانگی و حتی برخی از تولیدات صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. موضوع حائز اهمیت در این زمینه آن است که جریانات قطعاً وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی امنیتی اروپایی سال‌هاست با روش‌های مختلف نبض هنرهای نمایشی ایران را در دست گرفته و از طریق سفارتخانه‌های خود در ایران، به معرفی برخی سینماگران یا آثار ایرانی به جشنواره‌های بین‌المللی و اهدای جوایز به آنها پرداخته و بازیگران، فیلمسازان و کارگردانان ایرانی را جذب خود و آنها را به ابزار ترویج سبک زندگی غربی در جامعه‌ ایران بدل کرده‌اند.

با نگاهی به فیلم‌های سه دهه‌ اخیر سینمای ایران به‌راحتی می‌توان متوجه تغییر نوع و سبک پوشش زنان و سوق یافتن زنان ایرانی به سمت و سوی بی‌حجابی و تبرج شد. در این فرآیند محصولات سینمایی و نمایشی، محتوای فضای مجازی و بازیگرانی که با محبوبیت خود تاثیر بسیار بالایی بر مخاطب و قدرت الگوپردازی برای جامعه را دارند به جامعه، درستی سبک زندگی و پوشش غربی را آموزش داده‌اند.

در واقع می‌توان گفت طی دو دهه اخیر بخش زیادی از زنان و دختران جامعه آن‌‌گونه لباس پوشیده‌اند که زنان بازیگر و ستارگان سینما و سریال‌های نمایش خانگی با هنجارشکنی به تصویر کشیده‌اند. لازم به ذکر است که متاسفانه این موضوع منحصر به سینما و شبکه نمایش خانگی نیست و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز مقوله‌ حجاب و پوشش به‌درستی رعایت نشده و توجه فقهی به آن نمی‌شود. پوشش در فیلم‌ها و سریال‌های صدا و سیما، در حد رعایت پوشش بدن است و عدم تبرّج و حیا در آنها رعایت نمی‌شود.

به این صورت است که همه موارد فوق با هدایت مستقیم و غیر مستقیم سرویس‌های امنیتی اروپایی دست در دست هم، در تولید و بازتولید و ترویج و تشویق جامعه به بی‌حجابی و به تبع آن بی‌حیایی و بی‌عفتی هم‌داستان شده‌اند.

ج) در سال‌های اخیر، فضای مجازی ولنگار و در رأس آن اینستاگرام، عنصر مهم و موثر دیگری در ترویج بی‌حجابی و بی‌عفتی در جامعه ایران بوده است. فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی خارجی فعال در ایران که عملاً با بی‌قانونی مطلق روبه‌روست و هیچ‌گونه نظارتی بر آنها و حتی نمونه‌های داخلی آنها چون روبیکا و… وجود ندارد، تبدیل به یکی از دستگاه‌های قدرتمند در ترویج بی‌حجابی و بی‌بند و باری شده‌اند. دختر نوجوان و جوانی که ساعات بسیاری را در اینستاگرام می‌گذراند و با انواع زنان آرایش کرده و برهنه و محبوب در این فضا مواجه می‌شود، با الگوبرداری نادرست، به‌شدت علاقه‌ پیدا می‌کند تا خود را شبیه آنها کند و همین موضوع است که از طرفی سن استفاده از لوازم آرایش در ایران را به ۱۰ الی ۱۲ سال رسانده و از طرف دیگر ایران را تقریباً به اولین مصرف کننده‌ لوازم آرایشی در منطقه غرب آسیا بدل ساخته است.

نسل تربیت شده و الگو گرفته در این فضا، به‌راحتی مرتکب بی‌حیایی و بی‌عفتی می‌شود و علاوه بر آسیب‌های فردی، زیان‌های اجتماعی ناشی از بی‌حجابی را هم به بار می‌آورد.

در کنار بی‌قانون و رها بودن فضای مجازی، در دسترس بودن انواع فیلم‌ها، از فیلم‌های مختص روابط جنسی و نامشروع (پورنوگراف) گرفته تا فیلم‌های سینمایی و سریال‌های آمریکایی و اروپایی روز جهان (که آکنده از ترویج و تشویق بی‌حجابی و بی‌عفتی‌اند)، در فضای مجازی عامل دیگری در تبدیل بی‌حجابی و بی‌عفتی برخی از زنان و دختران ایرانی بوده‌اند. سال‌هاست که فیلم‌های مذکور به سادگی و به رایگان و بدون هیچ مانعی در اینترنت در دسترس افراد با رده‌های سنی مختلف قرار دارند.

تداوم استفاده از این محصولات در دخترانی که از سنین نوجوانی تا سنین جوانی  تحت تاثیر فرهنگ و سبک زندگی القایی چنین فیلم‌ها و سریال‌هایی قرار داشته‌اند، منجر به بی‌اعتقادی نسبت به مفاهیم دینی و تضعیف حجاب و عفت و حیا در ذهن و جان آنان شده و با مشاهده محبوبیت و شهرت بازیگران بی‌حجاب و بی‌عفت این فیلم‌ها که بسیار مورد اقبال و توجه میلیون‌ها مخاطب و دنبال‌کننده قرار دارند، تشویق به الگوبرداری می‌شوند و انگیزه‌ بیشتری برای بی‌حجابی و جلوه‌گری خواهند یافت.

رویهمرفته فضای مجازی از یک‌ سو و سینما و محصولات نمایشی داخلی و خارجی از سوی دیگر، ذهنیت و فرهنگی را ایجاد کرده‌اند که نتیجه‌ اولیه آن ترویج بی‌حجابی و بی‌عفتی در میان اکثریت نوجوان و جوان جامعه ایرانی اعم از دختر و پسر است.

در این فرهنگ دیگر حجاب و عفاف دختران برای پسران، ارزش محسوب نمی‌شود، بلکه بی‌حجابی و جلوه‌گری دختران به‌عنوان عامل برتری آنان پذیرفته‌ می‌شود و آنان مانند سبک زندگی مغرب زمین به جلوه‌گری و جذابیت جنسی ناموس خود افتخار می‌کنند.

متاسفانه روند ذکر شده، در سه‌دهه‌ اخیر و در غفلت کامل مسئولین امر، پیش رفته و توصیه‌های حضرت امام‌ و رهبر انقلاب در این زمینه  نادیده گرفته‌اند. به همین علت در حال حاضر با عادی شدن و رواج بی‌حجابی و کشف حجاب در جامعه رو به رو هستیم؛ هر چند هنوز اکثریت زنان جامعه بی‌حجاب نیستند و یا به خاطر ناآگاهی مرتکب بی‌حجابی می‌شوند.

با وجود این لازم است که مسئولان ارشد نظام با خاتمه دادن به غفلت ۳۰ ساله از مقوله حجاب و عفاف و جدی گرفتن خطر براندازی خاموش به‌وسیله ترویج بی‌حجابی توسط دشمن، راهکارها و تدابیری را برای مقابله با این «روند براندازی» بیندیشند و در جهت اصلاح و بهبود وضع پیش‌آمده قدم‌هایی اساسی بردارند؛ در غیر این صورت خالی شدن نظام از محتوای دینی و یا تضعیف و تخریب اساسی آن در آینده‌ای نزدیک به واسطه عادی‌سازی بی‌حجابی و بی‌عفتی، امر بعیدی نخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *