مقدمه
درباره واجب الهی حجاب، از ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، حکومتی، تمدنی، سلوکی و…، میتوان و باید گفتگو کرد. یک بُعد مهم در این مقوله، راهکارهایی است که زمینه باور و تعهّد آگاهانه دختران به حجاب را هموارتر میکند که در این نوشتار به برخی از مهمترین آنها در سه حیطه بینشی، انگیزشی و رفتاری اشاره میشود. هرچند مخاطب این راهکارها خانوادهها درنظر گرفته شده است، ولی میتوان آنها را با لحاظ تغییرهای لازم، در مقیاس گستردهتری نیز بهکار بست.
الف) راهکارهای بینشی و معرفتی
مراد از راهکارهای بینشی، آگاهیها و معرفتهای موردنیاز در این عرصه است. ابتدا پدر و مادر باید آگاهیهای کافی درباره معارف و احکام مرتبط با حجاب و عفاف داشته باشند. در رتبه بعد، باید با توجه به سن دختر و با زبانی متناسب با مراحل رشد معرفتی او و به شیوههای مختلف (عقلی و برهانی، انگیزشی و تشویقی و…)، او را از اموری مثل: فلسفه حجاب، معارف و حکمتها و فواید مختلف حجاب، ثوابها و عقابهای مرتبط، آسیبهای فردی و جمعی بدحجابی و بیحجابی و… آگاه کنند. با افزایش سن فرزند، اینگونه مطالب نیز باید بسط و تعمیق داده شوند. مراعات پردهپوشیهای مناسب با مراحل سنی مختلف نیز ضرورت دارد.
یاد دادن احکام مرتبط با حجاب و عفاف و ملاکها و حدود شرعی آنها مطابق رسالههای عملیه، از دیگر امور ضروری برای تربیت دختران باحجاب است. تعلیم حلال و حرام الهی نیز باید در قالبهای مناسب و بیشتر غیرمستقیم؛ بهویژه بهصورت رفتاری، منشی و الگویی صورت بگیرد. البته، در موارد لازم نیز باید از آموزش صریح استفاده گردد.
پاسخگویی مناسب به شبهههای مرتبط و مهمتر از آن، واکسینه کردن ذهن دختران در مقابل شبهههای احتمالی، از مهمترین راهکارها است؛ چراکه بهتعبیر روایات بسیار، باید قبل از پیشیگرفتن منحرفان و چیرگی آنها بر شخصیت کودکان و نوجوانان و نیز پیش از غلبه هوسها و فتنههای دنیا، سختشدن قلبها و افزایش مشغولیتهای ذهنی ایشان، سخنان نافع دین را به گوش جان آنها رساند که مانند زمینی آماده کشت است (۱)
محور کلیدی دیگر، آشنا ساختن دختران با الگوهای عفاف و حجاب و سیره و سبک زندگی آنها است؛ بهویژه عصمت کبرای الهی؛ فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها»، حضرت زینب کبری «سلاماللهعلیها» و نیز شهدای زن، بانوان فرهیخته و نخبه (گذشته و معاصر) که با رعایت حدود قدسی عفاف و حجاب، رسالتهای اجتماعی سنگینی را نیز به سرمنزل مقصود رساندهاند.
تعلیم و آموزش چگونگی مدیریت احساسات، تمایلها و گرایشها در مسیر رسیدن به هدف آفرینش و سعادت و کمال هرچه بیشتر، از دیگر اموری است که باید با دقت و ظرافت به دختران منتقل گردد. یکی از مصداقهای مهم این مقوله، میل به زیبایی، خودآرایی و خودنمایی است که در دختران بسیار پررنگ میباشد و البته، در صورت مدیریت صحیح و هدفمند و در راستای اهداف و ارزشهای واقعی و منطبق بر خلقت عالَم و آفرینش انسان، میتواند در زمره اسباب رشد و تعالی آنان قرار بگیرد.
بخشی از انتقال معارف و احکام حجاب و عفاف و نیز شبههزدایی پیشینی یا پسینی، باید در خلال برنامههای گروهی مساجد و مراکز فرهنگی؛ بهویژه از طریق صداوسیما و مدارس رخ بدهد. البته، در صورت اهمال رسانه و مدرسه، نباید دختر دلبند خود را از اینگونه طعامهای ضروری محروم کرد و باید به هر شکل ممکن، کاستیها را جبران نمود.
ب) راهکارهای انگیزشی
منظور از راهکارهای انگیزشی، شیوهها و راهکارهای مربوط به حوزه گرایش، انگیزش، احساس و عاطفه است. در اینجا نیز فرزندان باید نخست باید بهطور ملموس، دغدغه حجاب و عفاف و التزام و تعهد بدانها را در والدین خود مشاهده کنند که خود از مهمترین عوامل انگیزهبخش بدانها در این وادی است.
ازجمله مهمترین روحیات نیازمند توجه در این باب، ایجاد یا تقویت روحیه تعبّد و بندگی در دختر نسبت به احکام الهی بهطور عام و در مورد حجاب بهطور خاصّ است که البته باید بهگونهای در او نهادینه شود که در حدّ ممکن، عقلاتی و از سر معرفت و محبت به خداوند باشد. این مقوله بهخصوص در هفت سال دوم تربیت فرزند اهمیت فراوان مییابد.
در همین زمینه، نباید از موضعگیریهای احساسی (و در عین حال، حکیمانه) نسبت به منکرات مرتبط با حجاب و عفاف در حضور فرزندان؛ بهویژه دختران، غفلت کرد. تقبیح و زشتشمردن پوششهای نامناسب از لحاظ شریعت مقدس در این زمره قرار میگیرد. چنین شیوهای موجب ایجاد یا ارتقای روحیه تولّی و تبرّی لازم نسبت به احکام دین؛ بهویژه عرصه موردبحث و غیرتورزی بهجا و خردمندانه نسبت بدانها میگردد.
ایجاد و ارتقای عزّت نفس و خودباوری در دختران نیز اهمیت بسیاری دارد که از مهمترین بخشهای آن، پذیرش خود بهعنوان یک زن و آفتخار به نقشهای مهم اجتماعی، فرهنگی و تمدنی بانوان؛ بهویژه مادری و تربیت نسلهای فرهیخته است. هرقدر چنین روحیاتی در دختران کاستی بگیرد، دور شدن از کرامت انسانی و بیتوجّهی به حفظ گوهرهای انسانی خود؛ ازجمله عفاف و حجاب نیز کمرنگتر میگردد و به فرموده امام هادی(ع) «آنکه برای خودش پست باشد (و شخصیت و ارزشی برای خود قایل نباشد)، از شرّ او ایمن نباش!».(۲)
در همین راستا، تأمین نیازهای عاطفی و احساسی دختر در بستر منزل و در دامان خانواده ضرورت مضاعفی مییابد که از مهمترین آنها نیاز دختر به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن در ابعاد مختلف است بهگونهایکه احساس کند مورد التفات و عنایت ویژه والدین است. اگر چنین نیازی در محیط صمیمی خانواده و آغوش گرم پدر و مادر تأمین نگردد و خدای ناکرده با برخی بیتفاوتیها، اهانتها و بدرفتاریها نسبت به دختر نیز همراه شود، او اینگونه نیازهای عاطفیاش را بیرون از خانه و از طریق خودنمایی، خودآرایی، تبرّج، بدحجابی و… میجوید. نیاز مشابه دیگر، نیاز ذاتی دختر به زینت و خودنمایی است که باید در منزل تأمین شود. بدینجهت، در قرآن کریم و روایات شریف، در عین تأکید بر پرهیز زن از تبرّج و خودآرایی در جامعه و نزد نامحرمان که موجب دوری از طهارت باطنی و مانع از فعالیتهای اجتماعی بهینه میگردد، بر ضرورت خودآرایی و زینت زنان و دختران در منزل نیز تأکید بسیار شده(۳) که خود درجات مختلفی از شدید تا عادی دارد که مراتب مرتبط به روابط همسران در اینجا مدنظر نیست.
ج) راهکارهای رفتاری
مقصود از راهکارهای رفتاری، اعمال و رفتارهای لازم برای تربیت دختران باحجاب است. مانند دو ساحت پیشین، التزام عملی والدین؛ بهویژه مادر به حجاب و عفاف و مقولات مرتبط بدانها؛ مانند رعایت حریمهای رفتاری شرعی با نامحرمان، وقار و متانت اجتماعی، طرز پوشش و…، از مهمترین عوامل در تربیتمنشی و الگویی دختران است. آموزش و مراعات احکام و مفاهیم مرتبط؛ مانند محرم، نامحرم و مصداقهای آن، حجاب و… ازجمله اقدامها در این عرصه است.
کار مهم دیگر، انجام تشویقهای لازم در هنگام مراعات عفاف و حجاب یا توجه به آن توسط دختر است که میتواند بهصورت زبانی، مستقیم، باواسطه، در قالب هدیههای مختلف مناسبتی و… صورت بگیرد. نکته مهم، مراعات اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط رفتاری است. برای مثال، از یکسو نباید دختران غیربالغ؛ بهویژه در سنین کمتر را به پوشیدن چادر و پوشاندن همه موها و دستها تا کف دست اجبار کرد که گاه، اسباب ملالت و زدگی آنان در سنهای بالاتر میگردد. از سوی دیگر، نباید دختران را به پوششهای سبک، خفیف و منافی عفاف؛ بهویژه در سنین بالاتر و نزدیک به بلوغ، عادت داد و گرایش فطری آنها به حیاء و عفت را تضعیف کرد(۴) در این میان، تنبیه باید به کمترین میزان ممکن و در حدّ ضرورت و اغلب بهصورت رفتاری و غیرمستقیم باشد. همچنین، تحکّم و اجبار حکیمانه باید بیشتر در هفت ساله دوم تربیت کودک صورت بگیرد، یعنی مقطعی که او بهلحاظ روحی و ذهنی، آمادگیهای لازم برای پذیرش آن بدون آثار منفی را دارد.
اقدام دیگر، تهیه و در اختیار دختر قرار دادن لوازم مرتبط با حجاب است؛ مانند کتابها و نرمافزارهای مرتبط، چادر (که در کودکی، بهتر است رنگین و شادتر باشد)، ساقدست، روسری یا مقنعههای مناسب و راحت، و… . مراقبت محسوس و نامحسوس از روابط، تعاملها و مراودات مختلف دختر با دیگران و دیگران با او نیز اهمیت فراوانی دارد. چهبسا آسیبهای رفتاری که در ابتدا با یک تذکر مشفقانه پدر یا مادر قابل حلوفصل هستند، امّا در صورت تداوم، با توبیخها و تنبیههای سخت نیز قابل رفع نمیباشند. و چهبسا دخترانی که توسط دیگران؛ از دوستان ناباب گرفته تا فضای مجازی، محیط تحصیل، اطرافیان ناشایسته و…؛ بهویژه در سنین نوجوانی و بلوغ، از صراط مستقیم حجاب و عفاف خارج میشوند درحالیکه مراقبت والدین میتوانست مانع از چنین آسیبی گردد.
بهتعبیر امیرمؤمنان حضرت وصیّ(ع) «نگهداری [و حمایت، پشتیبانی و مراقبت از] زن، برای حال خود او بهتر است و سبب دوام زیبایی [و ویژگیهای زنانهاش در ابعاد مختلف) میشود(۵)
حفظ گرمی و صمیمیت محیط گرم خانوادگی و پرهیز والدین از اختلاف و نزاع؛ بهویژه در حضور فرزندان، از دیگر اقدامهای لازم است وگرنه، فرزندان؛ بهویژه دختران، احساس ناامنی روانی و بدون پشتیبان بودن کرده و به دیگران روی میآورند و حتی برخی از باورها و ارزشها در ذهن و قلب آنان کمرنگ میشود.
دیگر اقدام حیاتی، مراقبت مالی، کوشش برای کسب مال حلال و پرهیز از اموال حرام یا شبههناک؛ ازجمله پرداختن وجوه مالی شرعی؛ مانند خمس و زکات است؛ چراکه تأثیر لقمه حرام یا شبههناک بر روح و اعتقاد و اخلاق و رفتار انسان غیرقابلانکار و بینیاز از بیان است.
آمادهسازی برای ورود به مرحله تکلیف، کار دیگری است که باید از چند سال قبل از بلوغ و با شیبی تدریجی صورت بگیرد و به یک جشن تکلیف مفصّل و خاطرهانگیز منتهی شود. تبیین وظایف بندگی و مهمتر از آن مرتبط کردن عملی دختران با خداوند و شیرینی عبادت و نیز معصومان(علیهمالسلام) و حلاوت ارتباط با آنها از اموری است که در این مدت باید پیگیری شود که ازجمله نتایج آنها تکوین و پیدایش شخصیتی مستحکم است که حتی در صورت بروز ناملایمات یا قرار گرفتن در محیط نامناسب، کمتر دچار تزلزل و لغزش میشود.
گاهگاه؛ بهویژه در صورت احساس نیاز نیز باید گفتگوهایی صمیمی و در مواقع مناسب یا بهصورت غیرمستقیم، بین والدین؛ بهخصوص مادر با دختر انجام شود تا برخی از موانع معرفتی، انگیزشی، رفتاری یا محیطی مانع از التزام بایسته به حجاب و عفاف کشف شوند و والدین بهتر بتوانند با آنها مقابله کنند. ممکن است شبههای در ذهن یا مانعی روانی همچون خجالت و شرم بیجا از دیگران، یا مانعی عملی هرچند ساده همانند افتادن چادر از سر و ناآشنایی با شیوه پوشش صحیح آن، و مشکلاتی از این دست، موجب دوری فرزند از این فریضه گردد درحالیکه اینگونه امور اغلب بهسادگی قابل رفع هستند.
التزام عملی والدین؛ بهویژه مادر، به امر به معروف و نهی از منکر نسبت به بدحجابی (با مراعات حدود و قیود و آداب شرعی مرتبط) نیز نقش بسیار زیادی در التزام عملی دختر به حجاب دارد. دستکم، نباید موضعگیری حداقلی، یعنی ابراز نارضایتی زبانی نسبت بدینگونه منکرها و زشت معرفی کردن آنها ترک شود.
عوامل دیگری نیز میتوانند سبب عدم گرایش به حجاب یا دورشدن از تقیّد به آن شوند که باید بهصورت موردی توسط والدین شناسایی و برطرف شوند؛ مانند تأخیر در ازدواج بهموقع دختران، مانعتراشیهای بیجا در این زمینه، ایجاد محدودیتهای غیرمنطقی برای دختر، اشتغال بسیار والدین و کمتوجهی به دختر و تربیت صحیح او؛ بهویژه در سنین نوجوانی و بلوغ، در اختیار قرار دادن برخی ابزارهای ارتباطی مانند گوشی در اختیار فرزند بدون انجام آموزشها و پایشهای لازم، و…، همچنین، دعای پدر و مادر برای دختران خویش و درخواست توفیق عمل بدین فریضه دینی از عوامل عمومی و مؤثّر و بینیاز از توضیح در این زمینه است.
در پایان، بار دیگر باید تأکید نمود که یکی از مهمترین راهبردها برای تربیت دخترانی باحجاب و عفیف، تربیتمنشی و الگویی آنان توسط والدین؛ بهخصوص مادران است. التزام عملی آنان بدین واجب، موجب تأثیرپذیری و الگوگیری آسان و بدون هزینه دختران به آن میشود.
پینوشتها:
- برای نمونه، ر.ش: شیخ طوسی، تهذیبالأحکام، ج۸، ص۱۱۱، ابنشعبه حرّانی، تحفالعقول، ص۷۰؛ سیّد رضی، نهجالبلاغه، ص۳۹۳، شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۲۱، ص۴۷۷-۴۷۸٫
- تحفالعقول، ص۴۸۳٫
- برای نمونه، ر.ش: زخرف: ۱۸؛ وسائلالشیعه، ج۲، ص۹۷-۹۸؛ ابنحیون، دعائمالإسلام، ج۲، ص۱۶۳٫
۴٫برای مثال، حضرت علی(ع) میفرمایند: «ملتزم باشید که لباس ریزبافت (غیربدننما و متین) بپوشید؛ زیرا هرکه لباسش نازک شود، دینش هم نازک (و ضعیف) میشود [یا قبل از آن شده است]»؛ تحفالعقول، ص۱۱۳:«…عَلَیْکُمْ بِالصَّفِیقِ مِنَ الثِّیَابِ فَإِنَّهُ مَنْ رَقَ ثَوْبُهُ رَقَ دِینُهُ».
۵٫آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۵: «صِیَانَهُ المَرْأَهِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا».