تاریخ ایران در پاییز ۱۳۶۷ روزهای تلخ و شیرین فراوانی را ثبت کرده است، در مرداد این سال منافقین با گمان ضعف نظامی ایران و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سر ضعف؛ با حمایت قوای حکومت بعث صدام در عملیاتی که نام آن را «فروغ جاویدان» گذاشتند با هدف فتح چند روزه تهران به مرزهای کشور هجوم برده و تا مهران نیز پیش رفتند ولی «عملیات مرصاد» فروغ منافقین را به یک «حقارت جاویدان» بدل کرد.
در اینشماره مهمترین رخدادهای پاییز ۱۳۶۷ را مرور میکنیم.
مرصادی که حقارت جاویدان را برای منافقین رقم زد!
سوم مرداد ۱۳۶۷ نیروهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» را در مرزهای غرب کشور آغاز کردند. دو روز پس از این رخداد عملیات «مرصاد» با هدف سرکوب نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که با حمایت نظامیان رژیم بعثی صدام از ناحیه غرب وارد کشور شده بودند آغاز شد.
در پنجم مرداد این سال همزمان با پیشروی نیروهای منافقین در عمق خاک ایران در عملیات «فروغ جاویدان»، هواپیماهای عراقی پایگاههای شکاری نوژه همدان، وحدتی دزفول، پادگان تیپ دو سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند.
یک روز پس از ورود مستقیم نیروی هوایی رژیم بعث در حمایت از منافقین، آخرین قوای باقیمانده سازمان منافقین در حوالی اسلام آباد غرب زیر ضربات هوایی و زمینی رزمندگان جمهوری اسلامی قرار گرفت و پس از تحمل تلفات سنگین به داخل عراق گریخت. و در هفتم مرداد رسماً اعلام کرد که از شهرهای کرند و اسلام آباد غرب عقبنشینی کرده است.
اعتراف سازمانها و شخصیتهای جهانی به جنایات صدام در جنگ با ایران
دهمین روز مرداد ۱۳۶۷ روزنامه «نیویورک تایمز» تصریح کرد: «عراق بیشک آغازگر جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.»
در همین روز پنج عضو دائم شورای امنیت، عراق را برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تحت فشار قرار دادند.
۱۱ مرداد اینسال نیز هیأت کارشناسان اعزامی از سوی دبیرکل سازمان ملل به ایران و عراق، در پایان مأموریت خود و بازگشت به آمریکا یک گزارش مستند ۸۷ صفحهای حاوی جزئیات کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی توسط رژیم بغداد منتشر کرد.
با این وجود یک روز پس از انتشار گزارش مستند هیأت کارشناسی سازمان ملل در مورد کاربرد گسترده سلاحهای شیمیایی از سوی عراق، بر اثر بمباران شیمیایی شهر اشنویه توسط صدامیان بیش از ۱۵۰۰ نفر از روستاییان این شهر مصدوم شدند.
در یکم شهریور ۱۳۶۷ سازمان ملل مجدداً تأیید کرد که رژیم عراق در منطقه غیرنظامی اشنویه از سلاحهای شیمیایی موسوم به گاز خردل استفاده کرده است.
در چهارم شهریور ماه نیز قطعنامه شماره ۶۲۰ شورای امنیت سازمان ملل علیه کاربرد مکرر سلاحهای شیمیایی از سوی عراق، منتشر شد.
استعفای نابهنگام نخست وزیر و هشدار امام!
۱۴ شهریور ۱۳۶۷ میرحسین موسوی طی نامهای به حضرت آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت کشورمان، استعفای خود را از نخست وزیری اعلام کرد. در این نامه عدم تفاهم فیمابین دولت و مجلس در زمینه نوع نگرش به وزیران معرفی شده، دلیل استعفا عنوان شد!
یک روز پس از این استعفا، امام خمینی(ره) ضمن اظهار تعجب از استعفای میرحسین موسوی از نخست وزیری تصریح کردند «در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه میبرند، چهوقت گله و استعفا است؟!»
حضرت آیتالله خامنهای رئیس جمهور نیز استعفای موسوی را نپذیرفت.
در نامه امام خمینی(ره) در این زمینه آمده بود: «حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چهوقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی تاکید کرده بودند:…همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از اینگونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.(۱)
میرحسین موسوی نیز در پی هشدار امام طی نامهای تاکید میکند: محضر مبارک مقام رهبری، حضرت امام خمینی ـ مدظله العالی ـ ضمن تقدیم سلام و تحیات، پیام پدرانه و هشدار دهندۀ حضرتعالی را به گوش جان شنیدم. اینجانب عزت و مصلحت را در تبعیت از مقام معظم رهبری میدانم و استعفای خود را که با انگیزۀ دلسوزی برای اسلام و انقلاب و مصلحت کشور تقدیم نموده بودم، پس میگیرم. مسائل و مواردی که چارهجویی آنها را به مصلحت کشور میدانم، حضوراً عرض میکنم و در هرحال مطیع امر رهبری به عنوان یک مرید و مقلد بوده و هستم.(۲)
گفتنی است ۲۱ شهریور ۱۳۶۷ و یک هفته پس از انتشار استعفانامه میرحسین موسوی که عدم تفاهم با مجلس در معرفی وزیران کابینه را دلیل استعفا اعلام کرده بود، ۱۸ وزیر از مجموع ۲۱ وزیر معرفی شدهی وی از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتند.
ترور رهبر شیعیان پاکستان
۱۴ مرداد ۱۳۶۷ بود که خبر رسید سید عارف حسین الحسینی رهبر شیعیان پاکستان که ارتباط و پیوند عمیقی با انقلاب اسلامی ایران داشت ترور شده است. ارتباط عارف حسینی با انقلاب، از دوران حضور امام خمینی(ره) در نجف آغاز شده بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این ارتباط مستحکمتر شده بود. واضح و مبرهن بود که رشد یک نهضت شیعی در پاکستان به رهبری شخصیتی چون عارف حسینی که طرفدار انقلاب اسلامی ایران بود، نه خوشایند آمریکا بود و نه برای کشورهای مرتجع عربی قابل تحمل مینمود.(۳) از اینرو میتوان رد پای آلسعود و آمریکا را در شهادت وی جستجو کرد.
مسئولیت تازه امین امام!
۱۷ شهریور ۱۳۶۷ طی حکمی از سوی امام خمینی(ره)، حجتالاسلام سیداحمد خمینی مسئول تنظیم و تدوین اسناد و مدارک مربوط به امام امت شد.
حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی(ره) پیش از این طی نامهای به امام امت نوشته بود: «یکی از مسائل بسیار مهم که بعد از جنابعالی ـ خدا آن روز را نیاورد ـ موجب موضعگیریهای مختلف فرزندان انقلاب و افراد گوناگون و محققین و احیاناً اختلاف آنها میگردد، برداشتهای گوناگون سیاسی و غیرسیاسی آنان از یک متن است، و از این بسیار گستردهتر، از اختلاف بین متون منتشر شدۀ حضرتعالی با آنچه به عنوان اسناد سیاسی و غیره از صدا و فیلم و متنهای دستنویس جنابعالی که منتشر نشده و در اختیار ماست سرچشمه میگیرد. شما بهتر از هرکس میدانید که به علل گوناگون گاهی خود شخصاً و گاهی اینجانب و یا مسئولین و حتی بعض افراد معمولی پیشنهاد حذف یک قسمت و یا قسمتهایی از سخنرانیها، یا حذف و تغییر و اضافه جمله و یا جملاتی بسیار در اعلامیهها خدمتتان عرضه شده است که حضرتعالی گاهی قبول نمیفرمایید و گاهی هم پس از دقت، دستور حذف و یا تغییر و اضافه را بدان صورت که مایل باشید صادر میفرمایید که انجام میگیرد.
این نامه میافزاید: حال اگر روزی تصمیم بر این گردد ـ که حتماً می گردد ـ متن سخنرانیها و یا اعلامیهها و چیزهایی از این قبیل که با صدا و خط حضرتعالی است منتشر گردد مسلماً متن دستخط و یا متن اصلی صدا و فیلم به عنوان سند خدشهناپذیر اصل قرار میگیرد.
مرحوم سیداحمد خمینی در ادامه تصریح کرده بود: گاهی دیده شده در روزنامهای و یا مجلهای به علل مختلف، چه سیاسی و چه غیرسیاسی و یا سهواً، جمله و یا جملاتی از لابلای اعلامیهها و یا سخنرانیها در روزنامهای آورده شده و در روزنامۀ دیگر نیامده است، کدام را باید اصل قرارداد، آن متنی که این جمله را دارد و یا متنی که فاقد آن جمله است؟ بدیهی است این تردید در جایی است که دسترسی به صدا و خط حضرتعالی نیست و این هم بسیار است چرا که خیلی وقتها است که صحبتهای جنابعالی را من و یا یکی دیگر از دوستان مینویسیم و بعد از تصویب شما به مطبوعات و غیره میدهیم، چه کسی باید تشخیص دهد آن جمله از حضرتعالی است یا نه؟ روشن است که گاهی تغییر و یا حذف و یا اضافه کلمهای بهطور کلی معنای جمله را تغییر میدهد.
در بندهای دیگر این نامه تاریخی بر موارد زیر تاکید شده بود:
– پروندههای حضرتعالی در ساواک است – که الآن در اختیار وزارت اطلاعات میباشد- و یک نسخه از آن را اینجانب در اختیار دارد، لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که تنها، پروندههای جنابعالی در سازمان امنیت شاه در تهران ۴۸ جلد است که تقریباً هر جلد حدود پانصد صفحه میباشد که انتشار آن بدون شک، پرده از مسائل بسیاری بر میدارد و طبیعی است که یکی از گرانقدرترین اسناد انقلاب اسلامی است.
– بهرهبرداری و تحقیق و تحلیل و نیز انتشار اسناد و نامهها و بولتنهایی که قبل و بعد از انقلاب به عنوان حضرتعالی و یا دفتر ارسال گردیده و هم اکنون نیز در اختیار دفتر میباشد.
امام خمینی(ره) نیز در پاسخ به این درخواست تصریح کردند: «از آنجا که شما را بحمداللهتعالی در مسائل سیاسی و اجتماعی صاحبنظر میدانم و در تمامی فراز و نشیبها در کنار من بودهای و هستی و با صداقت و کیاست امور سیاسی و اجتماعی اینجانب را متصدی هستی، لهذا شما را برای تنظیم و تدوین کلیۀ مسائل مربوط به خود ـ که بسا در رسانههای گروهی اختلافات و اشتباهاتی رخ داده است ـ انتخاب مینمایم. و از خداوند متعال، که حاضر و ناظر است، توفیقات شما را خواستارم. امید است با صرف وقت و دقتنظر این امر را به پایان برسانی. والسلام علیکم.(۴)
هشدار امام برای دوران پس از جنگ
بازسازی به قیمت وابستگی تمام نمی شود
۱۱ مهر ۱۳۶۷ امام خمینی(ره) در پیامی خطمشی بازسازی کشور را در پایان جنگ تعیین کردند.
در بخشی از این پیام آمده بود: بر هیچ یک از مردم و مسئولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد. انشاءالله مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینهها نگه داشته و شعلههای ستمسوز آن را علیه شوروی جنایتکار و آمریکای جهانخوار و اذناب آنان به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدی (ص) بر بام همه عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند.
این پیام هشدارگونه میافزود: در مسئله بازسازی و سازندگی من اطمینان دارم که شخصیتهای رده بالای نظام و مسئولین محترم و نیز مردم وفادار و انقلابی کشورمان چون گذشته هرگز قبول نمیکنند که نیل به این هدف به قیمت وابستگی ایران اسلامی به شرق و یا غرب تمام شود. اخیراً دستهای پنهان و آشکار غرب و شرق به منظور ایجاد شکاف و اختلاف میان طرفداران انقلاب اسلامی به حیله جدیدی متوسل شدهاند که مسئولین عزیز و رده بالای کشورمان و نیز شخصیتها و چهرههایی از مجلس و دولت و روحانیون را به تفکر و گرایشات وابستگی و همچنین عدول از مواضع گذشته و نهایتاً به شرقگرایی یا غربگرایی متهم نمایند و موذیانه با طرح مسائلی از این قبیل که فلان شخصیت نظام جمهوری اسلامی راستگرا و یا میانهرو و یا سازشکار و غربگراست و یا فلان مسئول تندرو و انقلابی شدهاست که نتیجتاً اعتماد مردم را به دستاندرکاران نظام سلب نمایند که با یاری خداوند و با رشد و آگاهی مردم بازار اینگونه القائات در این مملکت کساد و مشتریان آن اندک بودهاند و بر مردم ثابت است کسانی که سالها و بارها چه قبل و چه بعد از انقلاب امتحان خود را در تعهد به اسلام و انقلاب دادهاند و در این راه به پای چوبههایدار رفته و زندانها کشیده و ترور گشتهاند و سلامت خود را از دست دادهاند و تحت شکنجههای شاه برای استقلال و آزادی مبارزه کردهاند، یقیناً دلشان به حال انقلاب و ثمرات آن نه تنها کمتر از دیگران نسوخته که بیشتر میسوزد و مسیر ارزشی و الهی و پرطراوت خویش را به هیچ وجه عوض نمیکنند. و من از باب وظیفه به مردم و فرزندان پرشور انقلاب میگویم که مبادا بدون در نظر گرفتن محذورات سیاسی و شرایط بسیار پیچیده و حساس کشور به طرح سئوالها و اشکالاتی روی آورید که بازگو کردن و تحلیل واقعی قضایا توسط مسئولین دلسوز نظام باعث کشف اسرار مملکت شده و برای نظام مسئله آفرین گردد و نه تنها گرهی را باز نکند که بر مشکلات مملکت نیز بیفزاید…(۵)
در بخش دیگری از این پیام بسیار مهم و تاریخی میخوانیم: من سیاست داخلی و خارجی کشور را به دقت ملاحظه میکنم و تا زندهام نخواهم گذاشت مسیر سیاست واقعی ما عوض شود و مسئولین نیز چیزی غیر از این نمیخواهند و انتظاری غیر از این از آنان نمیرود. من به بعضی از مسئولین هشدار میدهم که به شدت باید مراقب بود که خدای ناکرده آب به آسیاب دشمنان نریزیم و آنان را با اقوال و جبهه گیریهایمان شادمان نگردانیم. به مسئولین و دستاندرکاران در هر رده نیز میگویم که شرعاً بر همه شما واجب است که همت کنید تا آخرین رگ و ریشههای وابستگی این کشور به بیگانگان را در هر زمینهای قطع نمایید – که انشاالله خواهید کرد – و اگر مصلحت نظام و اسلام سکوت است، دردمندانه سکوت کنید که اجر سکوت برای پیشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بیشتر از دفاع از اتهام وابستگی است.
تحولات پس از جنگ ایران و عراق
با گذشت سه ماه از پایان جنگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ روابط بینالملل عرصهی اظهارنظرها درباره این قطعنامه هست، برخی رسانهها نیز درباره جنگ تحمیلی دست به افشاگریهای تکان دهندهای میزنند.
۸ مهر ۱۳۶۷ کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، اسارت دو خبرنگار ایرانی توسط نظامیان عراقی را تأیید کرد. این دو نفر از روز ۳۰ شهریور هنگام تهیه گزارش از بازگشت پناهندگان کرد عراقی به حلبچه، بازداشت شده بودند. گفتنی است ۲۸ مهر همین سال وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای اعلام کرد تعداد اسیران ایرانی ثبت نام نشده در عراق، سه برابر اسیرانی است که در آن کشور ثبت نام کردهاند. در این بیانیه تأکید شده که برای پیشبرد قطعنامه ۵۹۸ باید به صلیب سرخ اجازه داده شود از تمامی اسیران ثبت نام به عمل آورد.
۱۵ مهر ۱۳۶۷ نیز روزنامه واشنگتنپست فاش کرد عراق در جنگ با جمهوری اسلامی ایران از هلیکوپترهای شرکت آمریکایی «بل» در بمباران شیمیایی شهرهای ایران استفاده می کرده است.
اعتراف آخرین سفیر انگلیس در دربار شاه!
۱۳ مهر ۱۳۶۷ پارسونز آخرین سفیر انگلیس در دربار شاه گفت: «ما سابقه بدی در اذهان مردم ایران داریم و اقدام مردم علیه ما و آمریکا بدیهیاست. اینکه مردم ایران نمیتوانند سوابق استعماری ما را فراموش کنند طبیعی است زیرا انگلیس در قدیم به عناوین مختلف در امور داخلی ایران دخالت میکرد.»
پینوشتها:
- ۱٫صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۱۲۳
- ۲٫متن پاسخ میرحسین موسوی در پاورقی نامه امام به نخست وزیر وقت در صحیفه امام، جلد ۲۱ قید شده است.
- ۳٫محمد اکرم عارفی، جنبش اسلامی پاکستان؛ بررسی عوامل ناکامی در ایجاد نظام اسلامی، قم: موسسه بوستان کتاب، چ اول، ۱۳۸۲، ص ۱۲۲
- ۴٫صحیفه امام، جلد ۲۱، صص ۱۲۷-۱۲۵
- ۵٫صحیفه امام، جلد ۲۱، صص ۱۵۹-۱۵۵