تحلیل پیامدهای جنگ غزه در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی – دکتر سلمان رضوی (دانش¬آموخته دکترای دانشگاه تهران رشته مطالعات آمریکا)

عناصر تشکیل دهنده قدرت در جوامع و دولت‌های گوناگون تا حدی مشترکند. بخشی از این عوامل به مردم و شهروندان برمی‌گردد و بخشی دیگر با حکومت و نهادهای سیاسی نظامی مرتبط است. از جمله عوامل قابل اشاره عبارتند از: ایدئولوژی که می‌تواند باعث تقویت روحیه ملی شود و در صورت وجود اختلاف‌های فرهنگی، نژادی و قومی، عامل وحدت دهنده به‌شمار می‌رود. عوامل اجتماعی- انسانی همانند کم و کیف جمعیت، ویژگی‌های ملی فرهنگی و اجتماعی، روحیه ملی، یکپارچگی اجتماعی. در قالب عوامل سیاسی می‌توان به ثبات سیاسی، رهبری، نوع حکومت و اعتبار ملی اشاره کرد. شکل جغرافیایی کشور، میزان قدرت نظامی و کم و کیف افراد و تسلیحات نظامی و همچنین عوامل اقتصادی همچون درآمد سرانه، وابستگی یا عدم وابستگی به خارج و کم و کیف تولیدات صنعتی- کشاورزی در همین راستا قابل اشاره‌اند.(۱) مجموع این عوامل، تشکیل دهنده عناصر قدرت به شمار می‌رود.

رژیم صهیونیستی طی ۷۶ سال گذشته به‌عنوان یک رژیم بحران‌ساز و بحران‌زا همواره در معرض بحران‌های متعدد بوده است. در این سال­ها، این رژیم سعی کرد تا با ایجاد بحران‌های تصنعی در میان کشورهای منطقه جایگاه ممتازی برای خود تعریف کند و از عباراتی چون «تنها دموکراسی خاورمیانه» و «اخلاقی‌ترین ارتش دنیا» بهره گرفته است. اما آیا رژیم اسرائیل  در شرایط بحرانی، عناصر لازم قدرت برای حفظ موجودیت و هویت خود را دارد؟ آیا این رژیم از یک روند طبیعیِ دولت­سازی و ملت­سازی گذر کرده و در یک شرایط  عادی قرار دارد؟ آیا اثرپذیری این رژیم از جنگ‌ها و بحران‌ها همانند دیگر واحدهای سیاسی منطقه است یا به دلیل ساختار تصنعی آن، از در معرض شکنندگی ویژه­ای است؟ چرا موضوع زوال و فروپاشی این رژیم در آستانه ۸۰ سالگی به صورت جدی مطرح است؟

به نظر می‌رسد برخلاف آنچه رسانه‌های صهیونیستی تاکنون به‌شدت تبلیغات می‌کردند، هم‌اکنون پایه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی- امنیتی این رژیم در مقابل تکانه‌ها و پیامدهای جنگ غزه به لرزه درآمده‌اند. با اینکه یکی از اصول همیشگی نظامی اسرائیلی‌ها، جنگ برق‌آسا و انتقال آن به اراضی دشمن بوده است، اما در حال حاضر جنگ غزه برخلاف اصول نظامی همیشگی این رژیم به پیش می‌رود.

پیامدهای یک سال جنگ غزه بر حوزه‌های متعدد داخلی این رژیم چه بوده است؟

 

پیامدهای سیاسی

*بی‌ثباتی سیاسی: رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر به‌شدت با مسئله ناتوانی در تشکیل دولت یا کابینه مواجه بوده است. این مسئله که در سال‌های گذشته و در قالب ۵ انتخابات خود را نشان داد، سرانجام با انتخاب نتانیاهو از این بحران خارج شد. او در کمتر از دو سال گذشته که نخست وزیری را بر عهده داشته، با بی‌سابقه‌ترین بحران‌ها مواجه بوده است. در حال حاضر نتانیاهو از یک سو با خانواده‌های معترض به تداوم جنگ روبه‌روست و از سوی دیگر اپوزیسیون حاضر در کنست به دنبال انتخابات زودرس هستند و سرانجام اینکه نتانیاهو با خواسته‌های افراط‌گرایان داخل کابینه، به‌ویژه بن‌گویر و اسموتریچ مواجه است.

 

*کاهش جایگاه ائتلاف نتانیاهو: شکست رژیم جعلی اسرائیل در ۷ اکتبر موجب شده است که با وجود کشتار گسترده فلسطینی‌ها به‌ویژه در نوار غزه (شهادت بیش از ۴۱ هزار نفر، مفقودی ۱۰ هزار نفر و تخریب تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد این باریکه)، همچنان مهر ناتوانی و شکست بر پیشانی کابینه نتانیاهو بر جای بماند. چنین نتیجه‌ای موجب شد تا ائتلاف حاکم نتانیاهو که ۶۴ کرسی در کنست در اختیار دارد، طبق نظرسنجی‌های کنونی به زیر ۵۰ کرسی برسد. در بسیاری از نظرسنجی‌ها در مقایسه بین بنی‌گانتس و نتانیاهو معمولاً بنی‌گانتس از پایگاه و آرای بیشتری برخوردار است. چنین وضعیتی به معنای شکست ائتلاف کنونی در هرگونه انتخابات زودرس است.

طبق آخرین نظرسنجی در ۱۹ شهریور که از سوی شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی انجام شد، آرای کسب شده عبارتند از : لیکود ۲۲ کرسی، اردوگاه ملی(بنی گانتس) ۲۱ کرسی، یش آتید ۱۵ کرسی، اسرائیل خانه ما(لیبرمن) ۱۴ کرسی، دموکرات‌ها (ائتلاف احزاب کارگر و میرتص) ۱۱ کرسی، شاس ۱۰ کرسی، عوتصما یهودیت (بنگویر) ۹ کرسی، یهودیت توراتی ۸ کرسی، ائتلاف العوده و الطیبی ۵ کرسی و لیست یکپارچه عربی (منصور عباس) ۵ کرسی. بر پایه این نظرسنجی ائتلاف هم‌پیمانان نتانیاهو ۴۹ کرسی و اپوزیسیون ۶۶ کرسی را کسب خواهند کرد.

 

*روابط خارجی ناکام: یکی از مسائل اساسی فراروی نتانیاهو و کابینه‌اش، ناتوانی در مسئله عادی‌سازی روابط با عربستان است، ضمن اینکه وعده مقابله با ایران نیز عملاً به فراموشی سپرده شده است. در اروپا نیز در دو کشور انگلستان و فرانسه نتایج تلخی برای رژیم صهیونیستی به بار آمده است. پیروزی حزب کارگر در انگلستان و کسب رأی اول چپ‌گرایان در فرانسه موجب شد تا روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» بنویسد: «انگلستان و فرانسه فتح شدند.»

کناره‌گیری بایدن و معرفی «کاملا هریس» به‌عنوان کاندیدای نهایی حزب دموکرات که از چپ میانه در حزب دموکرات برخاسته است و مواضع تا حدی متفاوت هریس در مقایسه با بایدن، مسئله دیگری است که اسرائیلی‌ها را دوچندان نگران کرده است. افزایش انتقادات کشورهایی چون ترکیه، مصر، برزیل، کلمبیا، اسپانیا، ایرلند و همچنین سازمان ملل از رژیم صهیونیستی از دیگر معضلات فراروی این رژیم محسوب می‌شود. گوترش دبیرکل سازمان ملل نیز با اعلام اینکه در مدت عهده‌دار بودن این سمت، این حجم مرگ و ویرانی را تنها در «غزه» شاهد بوده‌ام، افزود: «غیر واقع‌بینانه است اگر فکر کنیم که سازمان ملل می‌تواند در آینده غزه، نقشی داشته باشد، زیرا بعید است که اسرائیل نقش سازمان ملل را بپذیرد.»

 

پیامدهای اجتماعی

*کاهش اعتماد اجتماعی: از مهم‌ترین نتایج جنگ غزه در عرصه اجتماعی، کاهش اعتماد شهروندان صهیونیستی به سران این رژیم است. در حالی که نتانیاهو در ابتدای جنگ غزه اعلام کرد با حملات هوایی و زمینی، ضمن نابودی حماس، اسرای اسرائیلی را باز خواهد گرداند، اما هم‌اکنون پس از یک سال کشتار و تخریب، همچنان نزدیک به ۲۰۰ هزار صهیونیست اطراف نوار غزه و شمال فلسطین اشغالی از منازل خود تخلیه شده و در هتل‌ها و دیگر اماکن اسکان داده شده‌اند. چنین نتیجه‌ای موجب شد تا آنان به وعده‌های نتانیاهو و سران نظامی بی‌اعتماد شوند. در حال حاضر  در نتیجه این بی‌اعتمادی بخش قابل‌توجهی از ساکنان شمالی فلسطین اشغالی اعلام می‌کنند که هرگز به منازل خود باز نمی‌گردند، زیرا امکان تکرار سناریوی حماس توسط حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی وجود دارد.

 

*تشدید مهاجرت معکوس: بر اساس برخی آمارها تاکنون بیش از ۵۰۰ هزار نفر از صهیونیست‌ها، فلسطین اشغالی را ترک کرده‌اند؛ ضمن اینکه متقابلاً ورود مهاجران صهیونیست به فلسطین اشغالی حدود ۵۰ درصد کاهش یافته است. چنین نتیجه‌ای برای رژیم صهیونیستی که به‌شدت به مسئله جمعیت به‌عنوان یک موضوع امنیتی نگاه می‌کند خطرناک و حساس به شمار می‌رود. بر اساس یک پژوهش جدید از هر چهار یهودی اسرائیلی یک نفر به دلیل جنگ و عدم اعتماد به رهبری سیاسی و نظامی، آماده مهاجرت است.

 

* افزایش شکاف مذهبی- سکولار: تطویل جنگ غزه و فرسایش ارتش این رژیم سبب نیازمندی این نهاد نظامی به سربازان قشر مذهبی یا حریدی‌ها شده است. اما در سوی مقابل حریدی‌ها معتقدند آنچه که باعث حفظ اسرائیل شده است نه ارتش، بلکه حضور و دعای حریدی‌هاست. در چنین شرایطی خاخام‌های یهودی نیز اعلام کردند در صورت تشدید فشار بر آنها برای سربازگیری، آماده خروج از فلسطین اشغالی هستند. درگیری‌هایی که بین ارتش و حریدی‌ها با هدف سربازگیری صورت گرفته و اتفاقات مشابه، موجب شده است تا نگاه جامعه صهیونیستی به قشر مذهبیِ یهودی، به‌عنوان افرادی صرفاً مصرف کننده تغییر یابد و موجب افزایش شکاف میان آنها شود.

 

*تعمیق شکاف عرب- یهود: مهم‌ترین پیامد اجتماعی اختلافات داخلی و یا شکاف اساسی میان ساکنان فلسطین اشغالی شکاف عرب- یهود است. این شکاف از یک ‌سو بر محور عرب یهودی می‌چرخد و موجب شده است تا مشکلات یهودیان با جامعه ۲ میلیون نفری فلسطینی اصلی ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ افزایش یابد. عدم همراهی این فلسطینی‌ها با ارتش رژیم اسرائیل و حمایت قلبی آنها از فلسطینی‌های مبارز به موازات افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی در میان فلسطینی‌های ۱۹۴۸ موجب شکست راهبردهای «دیگ مذاب» و «همزیستی مسالمت‌آمیز یهودیان و عرب‌ها» شده است.

 

پیامدهای نظامی امنیتی

*بزرگ‌ترین چالش نظامی: سران نظامی رژیم صهیونیستی با وجود آنکه جنگ‌هایی چون جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ و یا جنگ اکتبر ۱۹۷۳ را پشت سر گذاشته‌اند، اما جنگ کنونی غزه را بزرگ‌ترین چالش در تاریخ خود محاسبه می‌کنند. اینکه ارتش کاملاً مسلح و با برخورداری از تسلیحات سنگین آمریکایی و اروپایی از توان نابودی جنبش حماس در باریکه غزه به مساحت ۳۶۰ کیلومتر مربع عاجز است و هیچ چشم‌اندازی نیز برای پیروزی و یا موفقیت مذاکرات آتش بس وجود ندارد، برای اسرائیلی‌ها کاملاً نامفهوم و دردآور است.

طبق گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، تا کنون(۱۸ شهریور) حدود ۱۶۷۰ اسرائیلی کشته شده‌اند که بیش از ۷۰۰ نفر آنها نظامی هستند. هرچند که تقریباً همه جامعه صهیونیستی نظامی محسوب می‌شوند، با وجود این، کشته شدن بیش از ۷۰۰ سرباز و افسر در جنگ با جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی رقم بسیار بزرگی محسوب می‌شود. بر همین اساس، حدود ۱۸ هزار نفر از اسرائیلی‌ها زخمی و بیش از ۱۴۰ هزار نفر، از خانه‌های خود تخلیه شده‌اند. ضمن اینکه ۱۵ هزار بار در اثر حملات مقاومت فلسطین و حزب الله لبنان، بخش‌های مختلف جامعه رژیم اسرائیل مجبور به فرار به مناطق امن شده‌اند.(۲) مطمئناً این آمار و ارقام کمتر از آمار واقعی است، زیرا اسرائیلی‌ها هیچ‌گاه تعداد کشته‌ها و زخمی‌های واقعی خود را اعلام نمی‌کنند.

‏یوآوگالانت وزیر جنگ رژیم اسرائیل با اذعان به تلفات سنگین در این جنگ اعلام کرد: «جنگ سختی که وارد آن شدیم، به‌طور ناگهانی آغاز شد و بهای سنگینی را پرداختیم که تا به‌حال سابقه نداشته است.» وی افزود: «نیروهای ارتش، موساد و سرویس‌های امنیتی اسرائیل در ۷ جبهه (نوار غزه، کرانه باختری، جنوب لبنان، یمن، عراق، سوریه و ایران) می‌جنگند. چنین جنگی هیچ وقت سابقه نداشته است.»

 

*از دست رفتن بازدارندگی اسرائیل: یکی از مهم‌ترین پیامدهای این جنگ از دست رفتن بازدارندگی اسرائیل در مقابل دشمنان خود، به‌ویژه مبارزین فلسطینی است. در حقیقت این رژیم که در جنگ‌های عربی- اسرائیلی و در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ موفق شده بود کشورهای عربی را یکی پس از دیگری شکست بدهد و بخش‌هایی از خاک آنها را به اشغال خود درآورد، در جنگ غزه پس از نزدیک به ۱۰ ماه هنوز نتوانسته است اهداف خود را تامین کند. با شکست در عرصه نظامی باید گفت که این رژیم بازدارندگی خود را در مقابل جنبش‌های فلسطینی در نوار غزه و جنبش حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی از دست داده است.

 

*وحدت ساحات: مسئله دیگر مواجهه این رژیم با جبهه مقاومت منسجم یا وحدت ساحات است. در حالی که این رژیم همواره تلاش می‌کرد تا از جنگ همزمان در چند جبهه خودداری کند، اما به‌زعم سران این رژیم هم اکنون، با ۷ عضو جبهه مقاومت در جدال و جنگ است که عبارتند از: نوار غزه، کرانه باختری، جنوب لبنان، سوریه، عراق، ایران و یمن. وحدت ساحات یا اتحاد جبهه‌های مقاومت در نقطه مقابل این راهبرد رژیم صهیونیستی، موفق شد طی نزدیک به ۱۰ ماه گذشته عرصه را بر این رژیم تنگ کند، تا جایی که بین رژیم اسرائیل و آمریکا تقسیم کار به وجود آمد.

بر این اساس، این رژیم با سه محور از غزه، کرانه باختری و حزب‌الله لبنان درگیر می‌شود و جبهه‌های دیگر بر عهده آمریکا و انگلیس هستند. البته حمله اخیر رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده یمن در حقیقت تا حدی جنگ را به سمت منطقه‌ای شدن پیش ‌برد و این رژیم را در شرایط بغرنج ناشی از باز شدن یک جبهه جدید مستقیم قرار داد.

کرانه باختری نیز اخیراً به معضلی جدی برای اسراییلی‌ها تبدیل شده است. «رونین‌بار»، رییس شاباک در این زمینه گفت: «در صورت ادامه اقدامات تحریک‌آمیز در مسجدالاقصی، باید منتظر انتفاضه سوم باشیم. با چنین تغییری تمام جبهه‌ها علیه اسرائیل متحد خواهند شد و این مسئله می‌تواند باعث اعتراضات مردمی شود و کاری را انجام خواهد داد که ۱۰ ماه جنگ علیه غزه انجام نداد.»

پیامدهای اقتصادی

رژیم صهیونیستی به دلیل متکی بودن به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و درآمدهای ناشی از استارت‌آپ‌ها و توریسم، نسبت به بحران‌ها و جنگ‌ها واکنشی جدی دارد. به بیان دیگر اقتصاد این رژیم در برابر هرگونه بحرانی به‌شدت آسیب‌پذیر است.

 

* تعطیلی جهانگردی: در ۱۲ ماه گذشته جهانگردی، هتلداری و فعالیت‌های وابسته به آن تقریباً تعطیل بوده‌اند. اقدامات حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی موجب فرار دسته جمعی ساکنین مناطق خوش آب و هوای جولان و اطراف آن شده و کشاورزی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. به دلیل جنگ غزه، رژیم صهیونیستی برای اولین ‌بار در چند دهه اخیر از ۱۰ مقصد برتر میلیونرها خارج شد. بر اساس گزارش شرکت بین‌المللی مهاجرتی هنلی و شرکا، جنگ جاری نه تنها وجهه رژیم اسرائیل به‌عنوان پناهگاه امن را از بین برده، بلکه تهدیدی برای تحت‌الشعاع قرار دادن دستاوردهای اقتصادی آن نیز شده است.

 

*کسری مالی: کسری مالی رژیم صهیونیستی یا تداوم روند کسر بودجه یکی دیگر از مشکلات اقتصادی این رژیم محسوب می‌شود. طبق گزارش وزارت دارایی رژیم جعلی اسرائیل، مخارج دولت از ابتدای سال ۲۰۲۴ به حدود ۲۵۰ میلیارد شیکل افزایش یافته که ۳۵ درصد بالاتر از مدت مشابه سال قبل است. دلیل عمده کسری بودجه به‌خاطر هزینه‌های بالای نظامی و وزارتخانه‌های نظامی است و به نظر می‌رسد این روند در ماه‌های آینده ادامه‌ داشته باشد. ضمن اینکه بودجه دفاعی از ۸۷ میلیارد شیکل به نزدیک به ۹۹ میلیارد شیکل افزایش یافته است. بر اساس اعلام امیر یارون رئیس بانک اسرائیل، جنگ کنونی موجب هزینه‌ای بالغ بر ۲۵۳ میلیارد شیکل یا ۶۷ میلیارد دلار بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ خواهد بود.

*تعطیلی بندر ایلات: بر اساس گزارش سرویس تحقیقات کنگره آمریکا، یمنی‌ها از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا پایان می ۲۰۲۴ حداقل ۵۳ بار به اراضی اشغالی حمله کرده‌اند و با وجود برخورداری ایلات از پدافند هوایی مناسب،  عملیات بندری آن به صفر رسیده است. نکته مهم اینکه اگر درگیری در شمال بین اسرائیل و حزب‌الله تشدید شود و بنادر دریای مدیترانه را تحت تاثیر قرار دهد، این امر به یک تهدید ملی تبدیل خواهد شد، زیرا بندر ایلات به ادعای «الی بار یوسف» مدیرعامل بندر اشدود، حدود ۵ درصد از حجم مبادلات این رژیم را به خود اختصاص می‌دهد. این شرایط موجب شد تا مدیر بندر ایلات اعلام کند نیمی از کارکنان این بندر به‌علت کاهش فعالیت‌های آن اخراج می‌شوند.

 

*تحریم­ها: تداوم جنگ موجب تحریم‌هایی از سوی برخی کشورها همانند ترکیه و کلمبیا شده است. تحریم‌های ونزوئلا در صورت اجرا آسیب‌های زیادی به زنجیره تامین کالا و خدمات رژیم اسرائیل وارد می‌کند. پس از آنکه اردوغان تحت فشارهای مردمی در ۲ می ۲۰۲۴ اعلام کرد که تجارت با رژیم صهیونیستی را تا زمان آتش‌بس دائمی متوقف می‌کند، رسانه‌های این رژیم اعتیاد به مصرف محصولات ترک را مورد اشاره قرار دادند و نشریه «کالکالیست» تاثیر این تحریم اعلامی را بر روی بخش‌های مختلف اقتصاد این رژیم از جمله مسکن، انرژی و زیرساخت‌ها تحلیل کرد.

در صورت اجرا شدن تحریم‌های ترکیه، مواد اولیه برای بخش صنعتی مانند نفت، سیمان، کابل‌های برق، فولاد و آهن با مشکلات جدی مواجه خواهد شد و قیمت‌ها را بسیار بالاتر از قیمت‌های کنونی افزایش خواهد داد. وابستگی بخش ساخت و ساز و صنعت به محصولات ترکیه موجب می‌شود تا در آن‌صورت قیمت آپارتمان افزایش یابد. همچنین با توجه به تامین بخش عمده نفت رژیم اسرائیل از جمهوری آذربایجان و انتقال این ماده از طریق لوله از خاک ترکیه، در صورتی که دولت ترکیه بر این مسئله نیز دست بگذارد، رژیم صهیونیستی با بحرانی جدی مواجه خواهد شد.

کشور دومی که رژیم صهیونیستی را به تحریم تهدید کرد، کلمبیاست. رئیس جمهور کلمبیا که چندی پیش از قطع روابط دیپلماتیک با رژیم اسرائیل خبر داده بود اعلام کرد تصمیم دارد تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد عرضه زغال‌سنگ به این رژیم را متوقف کند. از آنجایی که حدود ۵۰ درصد از واردات زغال سنگ از کلمبیا انجام می‌شود، قطع کامل روابط تجاری کلمبیا با رژیم اسرائیل موجب افزایش قیمت برق در این رژیم می‌شود، زیرا  ۲۳ درصد از تولید برق در این رژیم همچنان با استفاده از زغال‌سنگ انجام می‌شود.

روزنامه صهیونیستی جروزالم پست می‌نویسد: «روزانه اخبار جدید و نگران‌کننده‌ای منتشر می‌شوند که نشان دهنده آسیب به فعالیت‌های اقتصادی هستند: رشد در حال کاهش و تورم در حال افزایش است؛ قیمت مسکن دوباره سر به فلک زده و کسری بودجه به بالاترین حد خود رسیده است. سرمایه‌گذاران خارجی از اسرائیل دوری می‌کنند. رتبه اعتباری در آستانه سقوط بیشتر است و رکود و کاهش سطح زندگی قریب الوقوع است.(۳)

 

*خروج سرمایه‌ها: فرار سرمایه­ها از فلسطین اشغالی پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» جهش هفت برابری داشته است. شرکت اقتصاد تجارت «Trading Economics»متخصص در زمینه مشاوره‌های مالی اعلام کرد در سال ۲۰۲۳ حدود ۵.۶ میلیارد دلار از سرزمین‌های اشغالی خارج شده و این یعنی هفت برابر مبلغی که در شش ماهه قبل از آغاز جنگ به خارج منتقل شده بود. روزنامه صهیونیستی «معاریو» نوشت: «این وضعیت، انسان را به یاد سال ۲۰۲۱ و نگرانی ناشی از پیامدهای همه‌گیری کرونا می‌اندازد. در سه ماهه سوم آن سال حدود ۱.۹ میلیارد دلار و در طول سال ۲۰۲۱حدود ۶.۴ میلیارد دلار از اسرائیل به خارج منتقل شد.»

مدیر اجرایی شرکت «GMT fintech» فعال در زمینه حواله و انتقال اموال به خارج نیز گفت: «فرار سرمایه و خروج اموال ابتدا مربوط به شرکت‌های «های‌تک» بود که با‌ناآرامی‌های داخلی ناشی از اعتراض به لایحه تغییرات قضایی آغاز شد. ولی با افزایش نگرانی­ها پس از جنگ، این موضوع به خانواده‌ها نیز کشیده شد و بسیاری از آنها اقدام به انتقال سرمایه­ها و سپرده­های خود به خارج کردند.»

 

نتیجه‌گیری

حضور نتانیاهو در رأس هرم قدرت رژیم صهیونیستی، از یک‌‌سو با تطویل جنگ و تخریب گسترده نوار غزه موجب هزینه‌های فراوانی برای فلسطینی‌ها شده است، اما از سوی دیگر وی را باید به‌عنوان یک فرصت در نظر گرفت، تنها شخصیتی است که موفق شد با وجود مخالفت‌های داخلی و خارجی، جنگ را به مدت یک سال در چندین عرصه ادامه دهد و خسارات جبران ناپذیری به این رژیم در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در داخل و خارج وارد کند.

به نظر می‌رسد نتانیاهو بیش از هر شخصیت دیگری در تاریخ این رژیم در شکست، فروپاشی و زوال آن سهم داشته و نقش قهرمان را بازی می‌کند. کاهش جایگاه و پایگاه رژیم اسرائیل در آمریکا و اروپا خود به‌تنهایی خسارتی جبران‌ناپذیر به حساب می‌آید. به تعبیر برخیاز  نویسندگان صهیونیست، یهودستیزی در آمریکا یا به تعبیر درست‌تر مخالفت با رژیم صهیونیستی در آمریکا، به امری عادی تبدیل شده است.

این انتقادات در سطح رسمی نیز نه تنها در قوه مجریه، بلکه در کنگره و با غیبت حدود نیمی از نمایندگان دموکرات در سخنرانی اخیر نتانیاهو در کنگره، کاملاً قابل مشاهده است. در اروپا نیز در هیچ دوره‌ای از تاریخ ۷۶ ساله این رژیم، شاهد این همه انتقادات از آن در دو سطح رسمی و غیررسمی اروپایی نبوده‌ایم. در سطح منطقه‌ای نیز علاوه بر تظاهرات‌ها و راه‌پیمایی‌های گسترده و متعدد، می‌توان به عملیات استشهادی یک شهروند ترکیه در کرانه باختری و یک راننده اردنی در گذرگاه آلنبی یا ملک حسین در روزهای اخیر اشاره کرد.

منوشه امیر مدیر رادیو اسرائیل ضمن شکایت از محور مقاومت و قطع امید برای زندگی آرام در سرزمین‌های اشغالی می­گوید: «اسرائیل با بزرگ‌ترین مشکل امنیتی روبه‌روست. شهرهای اسرائیل ویران شد‌ه‌اند و اوضاع، بسیار وخیم و نگران‌کننده است. شکاف سیاسی و اجتماعی در اسرائیل آن‌چنان عمیق شده که در طول زندگ‌ِ ۶۴ ساله­ام چنین شکافی را ندیده بودم. راهی برای خلاصی از وضعیت خطرناک فعلی نمی‌بینم.»

 

پی­نوشت­ها

۱- عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل، تهران: سمت، ۱۳۸۶، صص. ۷۵ تا ۹۴.

۲- Gaza war breakdown: 17,000 terrorist killed as Israel weathers terror attacks, rockets – INSS, WALLA, SEPTEMBER 8, 2024, https://www.jpost.com/israel-hamas-war/article-819136

۳- GALI INGBER, SEPTEMBER 8, 2024, Smotrich’s religious-economic concept: It could lead to a lost decade, https://www.jpost.com/opinion/article-819097

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *