نفوذ اقتصادی یهود در جوامع مسلمین – هرنوع حمایت از شدیدترین دشمن نسبت به اسلام بالاترین گناه است

اشاره: مطالب این متن بخشی از سخنرانی شانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ مرحوم آیت‌الله حاج آقا مرتضی تهرانی(رضوان­الله تعالی‌علیه) است که به برخی برنامه‌های یهود برای وابسته کردن اقتصاد کشورهای مسلمان اشاره دارد.

شدیدترین دشمن مومنین

«لتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَوَه لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلیَهُودَ وَٱلَّذِینَ أَشرَکُوا». مسلّماً دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت.(۱) اگر کسی با جزئیات تاریخ اسلام مانوس باشد می­داند که از اول جای پای یهود در میان جوامع مسلمین دیده می­شد، هر چند به‌طور آشکار نبود. در این آیه حق تعالی اعلام فرموده است که اولین دشمن شما یهود است و نباید با این دشمنتان ادعای رفاقت ودوستی کنید. «وَلَا تَرکَنُواْ إِلَى‌ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ». کمترین طرح دوستی را بین آنها و خودتان نیندازید. باید مشخص باشد که چه کسی مومن است و چه کسی نیست. نباید با همه خوب و دوست بود و معلوم نباشد که فرد با مسلمان­ها رفیق است یا با یهودی­ها یا با مسیحی­ها؟ این از دیدگاه خدا و توحید حسن نیست. شاید از دیدگاه مردم حُسن باشد و بگویند که روابط اجتماعی خیلی خوبی دارد، ولی از دیدگاه خدا و توحید حسن نیست. باید روشن باشد که انسان چه کاره است و دوست و دشمنش کیست.

اگر مسلمین از صدر اسلام این آیات را باور کرده بودند، از همان زمان تصمیم می‌گرفتند کاری کنند که کار این دشمن که در اقلیت است، به جایی نرسد که بدون اینکه اسمش آورده شود، سر نخ بسیاری از کارهای مسلمانان در دست او باشد. آیت‌الله لنکرانی اولین کسی بود که حرمت همکاری با گلدکوئست را صراحتاً اعلام کرد. بعد دیگر علماء بزرگ دین تحریم کردند و آن شرکت جمع شد، ولی شرکت‌های دیگری به وجود آمدند که شرکت‌های اقماری همان شرکت بودند. بچه مسلمان‌ها هم که کم‌طاقت و کم‌صبر و پرتوقع و پرآرزو بودند و دلشان می‌خواست که دو ساله میلیاردر شوند.

شخصی که در مشهد کفش‌فروش است به من گفت که بچه‌هایم به ‌جای اینکه به من کمک کنند که برای اداره فروشگاهم کارمند نگیرم، می‌خواهند یک‌شبه ره صد ساله را بروند. ده میلیون تومان از من گرفتند و به سراغ این شرکت­ها رفتند. ده میلیون پول زیادی نیست که آدم برایش تب کند، چون اگر خدا بخواهد دوباره جایش پر می‌شود. اما کمک کردن بچه‌های من که مسلمانم و تا به حال یک‌رکعت نمازم ترک نشده و کاسب با انصافی هم هستم، به شرکتی که ریشه‌اش با چند واسطه به انگلستان و بعد هم به یهود می‌رسد، گناه بزرگی است. من نتوانستم جلوی بچه‌هایم را بگیرم. به این پدر گفتم که به خدمت امام هشتم صلوات‌الله‌علیه برو، التماس کن که ایشان آقایی و اراده کنند که بچه‌هایت به دامان خودت برگردند و از این خلافی که بر حسب آیه و به حکم عقل بزرگ‌ترین گناه است برگردند. چون عقل می‌گوید که کمک کردن به کسی که شدیدترین دشمن نسبت به اسلام است، بالاترین گناه است.

سرّ اینکه خدای متعال در این آیه موضوع را فرموده، ولی حکم را نفرموده چیست؟ فرض بفرمایید ما در بین خودمان دوستی داریم. یک نفر را به او نشان می‌دهیم و می‌گوییم این را می‌بینی؟ می‌خواهد سر به تن تو نباشد و دیگر چیزی نمی‌گوییم. اگر او به من اعتماد داشته باشد، عقل حکم می‌کند که وقتی کسی را می‌گوید که می‌خواهد سر به تن من نباشد، باید حواسم را جمع کنم که او موفق نشود و به خواسته‌اش نرسد. اینها از نکات بلاغت قرآن حکیم است که حکم موضوعاتی را که برای همه عقلا روشن است بیان نمی‌کند. می‌فرماید: «هَلْ یسْتَوی الذینَ یعْلَمُونَ والذینَ لَا یعْلَمُونَ؟». آیا عالم و جاهل مساوی هستند؟ «هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیر؟»، کور و بینا مساوی هستند؟ « هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ؟»؛ روشنی و تاریکی با هم مساوی هستند؟

موضوع را به صورت سئوال می‌گوید، ولی حکم را بیان نمی‌کند. علت بیان نکردن حکم این است که عدم تساوی بین نور و ظلمت؛ عدم تساوی بین دانا و نادان؛ عدم تساوی بین بینا و نابینا؛ معلوم است. این‌روش در قرآن زیاد است و مواردش هم جایی است که حکم آن موضوعی که خدای متعال بیان می‌کند برای مردم روشن است. یکی از آنها هم این مورد است که خدای متعال می‌فرماید که به وجدانت رجوع می‌کنی و درمی‌یابی که بدترین دشمن نسبت به مومنان یهود و مشرکان هستند.

 

معاملاتی که منجر به تقویت یهود می­شود

دشمن وقتی که بخواهد ضربه بزند، اگر برایش امکان داشته باشد که چند نوع ضربه بزند؛ آن نوع ضربه‌ای را انتخاب می‌کند که اثرش بیش از ضربه‌های دیگر باشد و آن ضربه اقتصادی است. این که (در معاملاتی که سود آن به یهود می‌رسد) گفته شود که ما که از دست مسلمان گرفته­ و با مسلمان معامله کرده­ایم، درست نیست؛ زیرا وقتی شایع است که با چند واسطه به یهودی­ها می‌رسد، عقل حکم می‌کند که تحقیق کنید. چطور در امور دنیوی و امور مادی و جسمانی خودتان این تحقیقات را می‌کنید و اگر ده درصد احتمال بدهید که آن ‌کسی که می‌خواهید پولی به دست او بدهید پول را بر نمی‌گرداند، دیگر پولی را به دست او نمی‌دهید! اگر از شما بپرسند که یقین دارید که پول شما را می‌خورد، می‌گویید نه، ولی احتیاط می‌کنید و روزه شک‌دار نمی‌گیرید. چطور در مورد دین و اسلام، روزه شک‌دار می‌گیرید و پولتان را در راهی می‌دهید که احتمال دارد با چند واسطه کمک اقتصادی و مالی به یهود و شدیدترین دشمنان اسلام باشد؟ چرا در اینجا دقت و تحقیق نمی‌کنید؟

شاید بعضی‌ها بدانند و باز هم معامله می‌کنند! اگر بنا باشد این کارها از نظر حکم، حرمت عقلی و شرعی داشته باشد، چون موارد آن زیاد است نمی‌گویم، می‌گویید تکلیف ما را زیاد کرد. در این‌گونه کارها که ظاهرش خلاف شرع نیست، ولی مورد شبهه و مورد جهل است، یک عده‌ای با ان‌شاءالله کارش را درست می‌کنند، اگر اینها واقعاً واقعیت داشته باشد، قهرا حرمت شرعی و عقلی پیدا می‌کند. در این‌صورت آیا الان زمانی هست که «مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوراً» که آقا وقتی تشریف می‌آورند که «یَمْلَأُ اللهُ به الأَرْضَ قِسطاً وَ عَدلا کَمَا مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً»

ما خیال می‌کنیم که ظلم یعنی کسی در کوچه با قداره کسی را بزند و یا با چاقو شکم کسی را پاره کند. آیا بالاترین ظلم کمک به دشمنان اسلام نیست؟ این که الان گفته می‌شود که یهود بدون اینکه اسم او در میان باشد، بسیاری از شرکت‌های مهم دنیا را در دست دارد، با اسامی دیگران رشته حیاتی و اقتصادی دنیا را گرفته است، آیا این وضعیت می‌تواند مصداق آن روایاتی باشد که در آخر زمان یهود و نه صهیونیسم، بر همه جهان حکومت می‌کند؟ حکومت اقتصادی از حکومت سرنیزه و زور اسکناس از زور موشک بیشتر است. موشک و سرنیزه بچه‌ها و اولاد اینها‌ هستند. اسکناس است که سرنیزه و موشک و بمب را به ‌وجود می‌آورد.

حمل به صحت‌هایی که ما در زندگی می‌کنیم و بزرگان هم فتوی می‌دهند، در مواردی است که احتمال تقویت قوی‌ترین دشمنان اسلام و مسلمین؛ یعنی تقویت اقتصادی یهودی‌ها در آن نباشد. حالا شما خودتان تحقیق کنید که چند درصد زندگی من و شما موجب تقویت آنهاست. آیا تقویت یهود که خدا می‌فرماید شدیدترین دشمن اسلام و مومنین است، جایز است؟ احتمالش هم موجب می‌شود که انسان احتیاط کند. در مقابلش هم می‌فرماید که مسیحی‌ها این عداوت را نسبت به مومنین و مسلمین ندارند.

 

دسیسه­های اقتصادی یهود برای وابسته کردن اقتصاد مسلمانان

حدود پنجاه و هفت‌ هشت سال پیش که من به بیت‌الله‌الحرام مشرف شدم، گفتند اینها شیر و پنیر و تخم‌مرغ و مرغشان از خارج می‌آید. کشور اسلامی است و بیت‌الله الحرام در آن کشور است، ولی از چه زمانی این‌‌طور شده است؟ آیا در صدر اسلام شیر و پنیر و تخم‌مرغ مسلمان‌هایی که در مدینه بودند از اروپا می‌آمد؟ نه! به قدر شکمشان مرغ و تخم مرغ وگوشت و گوسفند داشتند. مسلمان‌ها به‌قدری بی‌فکری و راحت‌طلبی کردند تا بعد از چهارده قرن کار را به جایی رساندند که اگر زندگی ما صد چیز لازم دارد، ۹۰ مورد آن از شرکت‌هایی است که گفته می‌شود منافعش به یهودی‌ها می‌رسد. این مومن و این مسلمانی که بعد از چهارده قرن خودش را با چند واسطه جیره‌خوار یهودی‌ها کرده، به چه درد اسلام می‌خورد؟

من نمی‌دانم که واگذاری بدون نام سهام برخی از شرکت‌ها چه فلسفه‌ای دارد. ولی ما خیلی مسلمان غیرمتعهد داریم، ممکن است یهودی‌ها به برخی از اینها پول بدهند که ده هزار سهام بدون نام این شرکت را بخرند. به آنها هم می‌گویند که این سهام‌ از گلوی تو پایین نمی‌رود، زیرا جان تو در دست ماست. یک روزی هم معلوم شود که نود درصد سهام این شرکت‌ها متعلق به یهودی‌هاست.

تحقیق کنید و ببینید زمین‌های فلسطین را چطور به اینها فروختند. بخشی را فروختند، بخشی را اجاره دادند. مسلمانی که زمینش را به قیمت دو تا پنج برابر به یک یهودی می‌دهد، آن مسلمان غیرمتعهد است و به این آیه عمل نمی‌کند. اینکه می‌بینید الان توی سر آنها می‌خورد برای این است. برخی خانه‌ها را نود ساله اجاره کرده‌اند و همان اول پول ده برابر خانه را به‌عنوان اجاره به او دادند. پول را برمی‌دارد و به کشور دیگر می‌رود.

در قصه عراق، بعد از اینکه به حسب ظاهر سر و صدای جنگ آن خوابید، شنیدم که یک عده‌ای از عراقی‌ها با واسطه آدم‌های لامذهب بی‌دین راه افتادند و از عراقی‌ها برای یهودی‌ها زمین خریدند که آیت‌الله سیستانی خبردار شد و تحریم کرد و گفت که معامله باطل است. برق‌آسا داشتند صاحب بخشی از عراق می‌شدند تا به آن وصیت دروغی که خودشان جعل کرده‌اند که پیامبرشان گفته‌ از نیل تا فرات متعلق به شماست و به هر قیمتی که شده، مثل ناموستان که اگر دست دشمن باشد، باید آن را پس بگیرید، عمل کنند. این مسلمان‌ها نمی‌دانند، آنهائی هم که می‌دانند تعهد ندارند و پول را بر دین و آیه قرآن ترجیح می‌دهند.

 

پی‌نوشت:

۱٫ سوره مبارکه مائده آیه ٨٢.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *