نیروی پنجم رژیم صهیونیستی و جنگ تحمیلی دوازده‌ روزه – دکتر محمد صادق کوشکی

محدودیت‌های راهبردی رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی از ابتدای تشکیل با مشکل فقدان عمق استراتژیک (عمق راهبردی) روبه‌رو بوده است. این موضوع ناشی از کوچکی سرزمین فلسطین و جغرافیای آن است. صهیونیست‌ها پس از اشغال فلسطین مجبور بودند در نقاط شمالی فلسطین متمرکز شوند (به‌ویژه در بخش‌های شمالی سرزمین فلسطین اشغالی، از محدوده اریحا و غزه تا الجلیل شمالی). چون بخش جنوبی فلسطین شامل صحرای نقب است (در زبان عربی به آن “وادی السبع” نیز می‌گویند) که منطقه‌ای نامناسب برای زندگی است. به ‌همین دلیل، صهیونیست‌ها عمدتاً در بخش شمالی سرزمین فلسطین مستقر شدند؛ اما بر نیمه شمالی فلسطین نیز تسلط کامل نداشتند، چون در قسمتی از این منطقه (کرانه باختری رود اردن)، شهرها و روستاهای فلسطینی‌نشین فراوانی وجود داشت که بر اساس قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت، جزو خاک رژیم محسوب نمی‌شود.

به‌‌همین دلیل، جمعیت عمده صهیونیست‌ها در شمال فلسطین، از مرزهای لبنان و سوریه تا بخش میانی فلسطین زندگی می‌کنند. این محدودیت در مساحت و عمق راهبردی، باعث افزایش آسیب‌پذیری رژیم صهیونیستی، به‌ویژه در جنگ‌های بلندمدت شده است، زیرا بخش شمالی فلسطین اشغالی، هم کاربردهای نظامی و امنیتی دارد و هم کاربردهای صنعتی و کشاورزی و مسکونی.

با توجه به این محدودیت‌های جغرافیایی، کوچکی منطقه عملاً اجازه نمی‌دهد که رژیم صهیونیستی از عمق راهبردی کافی برخوردار باشد (در هم فشردگی مراکز زیستی، صنعتی، نظامی، امنیتی و… باعث می‌شود که هرگونه اجرای آتش علیه یک هدف خاص در اسرائیل موجب آسیب به سایر نقاط هم بشود و عملاً منطقه امن در رژیم وجود نداشته باشد). عمق راهبردی به کشورها اجازه می‌دهد توانایی‌های خود را پراکنده و در هنگام جنگ از رسیدن آسیب به همه امکانات خود جلوگیری ممانعت کنند. همچنین وجود عمق راهبردی باعث گستردگی میدان آفند علیه دشمن می‌شود و بخش‌هایی از جبهه خودی و مناطقی را که وظیفه پشتیبانی مناطق درگیر جنگ را بر عهده می‌گیرند، به مناطق امن تبدیل می‌کند. به ‌همین دلیل، رژیم برای جبران این نقیصه تلاش کرده است از روش‌های مختلفی استفاده کند. یکی از این روش‌ها، تنوع بخشی به نیروهای نظامی(علاوه بر سه نیروی دریایی، زمینی و هوایی) به همراه استفاده از ساختارهای دیگر و امکانات اضافی در کنار نیروهای سه‌گانه ارتش است. این اقدامات به ‌منظور جبران نقیصه در عمق راهبردی و افزایش قدرت جنگ‌افروزی و در برخی موارد برای دفاع از کیان صهیونیستی در برابر تهدیدات احتمالی صورت می‌گیرد.

به‌‌دلیل محدودیت‌های فوق، رژیم از ابتدای تاسیس، به‌ویژه در جنگ‌ با کشورهای همسایه مانند مصر، اردن، لبنان و سوریه، تأکید زیادی بر نیروی هوایی داشته است. به این‌ نحو که نیروی هوایی رژیم با حملات مکرر و بمباران‌های سنگین، طرف یا طرف‌های مقابل را به تسلیم وادار کرده است. به‌ همین دلیل نیروی هوایی، مهم‌ترین نیروی ارتش رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.

 

سازمان‌های اطلاعاتی به‌مثابه نیروی چهارم نظامی رژیم

رژیم صهیونیستی از سازمان‌های مختلف اطلاعاتی خود برای انجام عملیات نظامی هم استفاده می‌کند (و این علاوه بر انجام ماموریت‌های گردآوری اطلاعات نظامی یا ضدجاسوسی نظامی توسط این دستگاه‌هاست). این سازمان‌ها به رژیم کمک می‌کنند تا اشراف اطلاعاتی خود را بر دشمنان افزایش دهد و در زمان کوتاه ضربات سنگینی به آن‌ها وارد کند. در این قالب رژیم از اطلاعات و اِشراف اطلاعاتی به‌مثابه سلاح برای کاهش توانایی‌های دشمن، انجام جنگ روانی و زدن ضربات مخرب‌تر استفاده می‌کند. هدف رژیم از اتخاذ سیاست جنگ‌های کوتاه‌مدت این است که ناگزیر به درگیر شدن در جنگ‌های طولانی‌مدت نشود، زیرا در صورت درگیری طولانی‌مدت، به‌ دلیل نداشتن عمق راهبردی، نمی‌تواند امنیت شهروندان و امکانات خود را حفظ کند. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم با تشکیل جوخه‌های ترور و انجام عملیات‌های تروریستی توسط نیروهای خود (که برای تحقق همین هدف تربیت شده‌اند) در زمان جنگ با دشمن، جبهه جدیدی علیه دشمنان خود می‌گشایند و به‌عنوان نیروی چهارم رژیم در جنگ‌ها عمل می‌کنند.

 

 نیروی پنجم رژیم صهیونیستی

یکی از ابزارهای رژیم برای جبران عمق اندک راهبردی خود در جنگ‌ها، نیروی پنجم است. این نیرو شامل افرادی است که در جوامع دشمن اسرائیل زندگی می‌کنند و یا شهروند این جوامع محسوب می‌شوند. رژیم با شیوه‌های مختلف تلاش می‌کند آنها‌ را به بخشی از نیروی مسلح خود تبدیل کند. به این ترتیب، رژیم می‌تواند از طریق این افراد به دشمنان خود آسیب بزند. در ادامه، به بررسی ویژگی‌ها و جزئیات این نیرو، به‌ویژه در جنگ تحمیلی ۱۲روزه اخیر، رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی، خواهیم پرداخت.

کارویژه‌ها و مزیت‌های نیروی پنجم

شناخت کارویژه‌ها و مزیت‌های نیروی پنجم به‌خوبی می‌تواند علت استفاده رژیم از این ابزار را روشن کند. شناخت این نیرو برای تصمیم‌سازان حوزه دفاع و امنیت و حتی عامه مردم در جمهوری اسلامی ضروری است، زیرا در جنگ تحمیلی ۱۲روزه، رژیم به‌شدت روی نیروی پنجم حساب کرد و از آن  بهره‌برداری زیادی نمود و با به‌کارگیری این نیروها ضربات متعددی به نیروهای مسلح و مردم غیرنظامی وارد آورد. رژیم صهیونی به‌دلایل مختلفی از این نیرو به‌عنوان مکمل نیروهای نظامی سه‌گانه خود در جنگ‌های اخیر از جمله جنگ ۱۲ روزه بهره‌برداری کرد و در آینده نیز خواهد کرد. عمده این دلائل عبارتند از:

۱- کاهش هزینه‌های مالی

یکی از دلایل این امر، هزینه پایین استفاده از نیروی پنجم است. فرضاً اگر رژیم در کشور ما ۱۰ هزار نیرو _ به‌مثابه نیروی پنجم_ به‌کار گرفته و به هر کدام ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ دلار پرداخت کرده باشد، مجموع هزینه‌های رژیم برای این نیروها به ۲۰ میلیون دلار می‌رسد. این مبلغ در مقایسه با هزینه‌های مستقیم رژیم برای نیروهای نظامی خود تقریباً صفر محسوب می‌شود. به‌عنوان مثال، یک جنگنده اف-۳۵ بیش از ۳۰ میلیون دلار هزینه دارد و برخی از موشک‌های پدافندی که رژیم از آنها در گنبد آهنین استفاده می‌کند، تا چند میلیون دلار قیمت دارند. بنابراین، استفاده از نیروی پنجم برای رژیم تقریباً رایگان و به صرفه‌ است. به‌ همین خاطر، رژیم صهیونیستی در جنگ‌های متعدد به خصوص جنگ ۱۲روزه اخیر، از این امکان در سطح گسترده‌ای بهره‌برداری کرد.

 

۲-کاهش هزینه‌های انسانی

دلیل دوم استفاده رژیم صهیونیستی از نیروی پنجم، این است که اگر تمام افرادی که رژیم توانست به‌عنوان نیروی پنجم جذب کند، دستگیر یا کشته شوند؛ رژیم  زیانی نخواهد دید، زیرا این افراد شهروندان کشورهای متخاصم یا سایر کشورها هستند و به رژیم صهیونیستی تعلق ندارند.

این موضوع برای مقامات رژیم بسیار مهم است، زیرا به‌دلیل مشکلات جمعیتی و تنش‌های سیاست داخلی، ارتش و حکومت صهیونی ترجیح می‌دهند که نیروی انسانی و شهروندان رژیم آسیب نبینند و یا کمتر آسیب ببیند. بنابراین، تلفات نیروی پنجم برای رژیم هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند و حتی اگر همه آنها کشته شوند، رژیم اهمیتی به این موضوع نخواهد داد.

 

۳- مزیت دسترسی

مزیت سوم استفاده از نیروی پنجم این است که افرادی که در قالب نیروی پنجم به خدمت رژیم صهیونی در می‌آیند (چه با انگیزه مالی، چه برای انتقام‌جویی از نظام حاکم، یا هر دلیل و انگیزه دیگر…) شهروندان ایران (یا اتباع سایر کشورهای متخاصم با رژیم) هستند و به‌راحتی به اکثر نقاط جمهوری اسلامی دسترسی دارند و بدون مشکل می‌توانند در کشور تردد کنند. این افراد به دلیل بومی بودن، به‌راحتی از امکانات موجود استفاده می‌کنند (خرید و استفاده از خودرو، تهیه امکانات فنی، جمع‌آوری اطلاعات، استفاده از دوستان و آشنایان…) و همین موضوع اجرای عملیات‌های تروریستی و تخریبی را برای آنها ساده و قابل دسترسی می‌کند.

در مقابل، اگر یک یا چند نیروی کماندویی رژیم صهیونیستی بخواهند وارد ایران شوند و عملیات تخریبی یا تروریستی انجام دهند، با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو خواهند بود؛ چون این افراد بومی ایران نیستند و از منطقه یا محله مورد نظر، شناخت کاملی ندارند و همین موضوع احتمال دستگیری و خطر برای آنها را به‌شدت افزایش می‌دهد.

اما نیروهای پنجم فعال در ایران، به‌دلیل بومی بودن، کشور را خوب می‌شناسند، آزادانه تردد می‌کنند و می‌توانند امکانات و تجهیزات لازم را فراهم کنند. حتی ممکن است از امکانات و اطلاعات اطرافیان خود نیز استفاده کنند؛ لذا دست آنها برای انجام عملیات‌های تخریبی و تروریستی به نفع رژیم باز است.

از سوی دیگر شکست مأموریت یا کشته شدن این افراد، هیچ اهمیتی برای رژیم ندارد. همین مسئله یکی از دلایلی است که رژیم ترجیح داد در جنگ ۱۲روزه از این نیروها برای آسیب زدن به جمهوری اسلامی، شهروندان و منافع ایران استفاده کند.

 

۴- گستره عملیاتی وسیـع

دلیل دیگر توجه رژیم صهیونیستی به نیروی پنجم، به‌ویژه در نبرد و جنگ تحمیلی ۱۲روزه اخیر، این بود که رژیم تلاش داشت بخش اعظم جغرافیای جمهوری اسلامی را درگیر این جنگ کند. این‌کار باعث می‌شد شوکی جدی به اکثر مردم ایران وارد شود. (در جنگ هشت‌ساله با رژیم صدام، تنها نیمی از کشور درگیر جنگ بود و استان‌های شرقی عملاً شاهد بمباران یا تجاوز مستقیم رژیم بعث نبودند.) رژیم صهیونیستی مایل بود در جنگ اخیر، تا حد ممکن، اغلب یا همه بخش‌های سرزمین جمهوری اسلامی را درگیر کند و از این طریق فشار روانی جدی به جامعه ایرانی وارد آورد و فضا را به سمتی ببرد که هیچ جای امنی در ایران وجود نداشته باشد.

اگر رژیم می‌خواست از نیروی هوایی خود برای تحقق هدف مذکور استفاده کند، دسترسی به استان‌های مرکزی یا شرقی ایران برایش ممکن نبود.

رژیم به‌دنبال اجرای چنین عملیاتی بود، اما محدودیت در شعاع عملیاتی نیروی هوایی و عدم امکان به‌کارگیری موشک‌های بالستیک برای هدف قرار دادن استان‌های شرقی کشورمان، رژیم را به ‌سوی استفاده از نیروی پنجم به‌عنوان جایگزین نیروی هوایی و سلاح موشکی سوق داد.

از سوی دیگر پهنۀ گسترده‌ و فراوانی شهرهای بزرگ و کوچک و مناطق مختلف جغرافیایی ایران، امکان عملیات‌های هوایی و موشکی علیه اهداف مختلف در این پهنه را غیر ممکن می‌کرد و رژیم به دنبال این بود که اولاً تا جای ممکن، اغلب یا همه نقاط جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد. و دوم نقاط مختلف و متنوعی از مکان‌های نظامی و مسکونی، مراکز سکونت فرماندهان، دانشمندان هسته‌ای و مجموعۀ مراکز هسته‌ای و اهدافی متنوع و گسترده را برای حملات خود در نظر گرفته بود. مقصود دشمن از این حملات، وارد کردن شوک وحشت به جامعه ایرانی و سوق دادن آن به‌ سوی تسلیم بود.

گستردگی و تعدد نیروی پنجم رژیم صهیونیستی در جغرافیای سرزمینی وسیع جمهوری اسلامی، قابلیتی بود که نیروهای سه‌گانه رژیم، به‌ویژه نیروی هوایی در اختیار نداشتند و عملاً تنها ابزاری که امکان این آتشباری گسترده را برای رژیم فراهم می‌کرد، نیروی پنجم بود. این نیروها در قالب چند هزار نفر از مزدورانی شکل گرفت که بدون ارتباط با یکدیگر و بر خلاف الگوی شبکه‌ای، در هسته‌های عملیاتی یک یا دو نفره و برای ضربه زدن به یک نقطه خاص و یا پشتیبانی از این ضربات توجیه شده و امکانات و اطلاعات مورد نیاز برای آن عملیات را دریافت کرده بودند.

برخی از این نیروها با توجیه رابط‌های خود، اجرای عملیات‌های مورد نظر را تمرین هم کرده بودند و در زمان نبرد ۱۲روزه توانستند در حداقل زمان و به‌ صورت هماهنگ، اهداف بسیار متنوع و گسترده‌ای را در بیش از ۸۰  درصد از استان‌های کشور، هدف قرار دهند و همین مزیت، دلیل دیگری بود که رژیم در نبرد ۱۲روزه علیه جمهوری اسلامی از این نیرو استفاده کرد.

 

تنوع انگیزه‌ها در نیروی پنجم

الف) انگیزه‌های مالی

اغلب کسانی که رژیم از آنها در نبرد ۱۲ روزه علیه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان نیروی پنجم استفاده کرد، افرادی بودند که انگیزه‌های مالی داشتند (اعم از افرادی که در تجهیز نیروی پنجم یا همکاری عملیاتی با این نیرو مشارکت داشتند.) در واقع رژیم موفق شد از طریق تطمیع آنها، با انگیزه‌های دنیایی (وعده اقامت در اروپا و…) یا پرداخت‌های مالی، این افراد را وادار کند که به‌عنوان جزئی از ارتش رژیم صهیونیستی علیه اماکن و تأسیسات نظامی و صنعتی و حتی مناطق مسکونی مردم در جمهوری اسلامی اقدام به عملیات نظامی کنند.

بخشی از این افراد، فاقد تمکن مالی بودند و  برای حل مشکلات اقتصادی خود به‌ دنبال کسب پولی قابل توجه در زمانی اندک بودند و از این ‌طریق هدف تطمیع رژیم صهیونی قرار گرفتند. اما بخشی از این افراد مشکل مالی نداشتند و در اثر حرص و طمع، جذب نیروی پنجم اسرائیل  شدند تا به ‌گمان خود با انجام یک کار کم‌زحمت و در زمانی کوتاه به درآمدی قابل توجه دست پیدا کنند. بر این اساس، همه کسانی که با انگیزه مالی به این حرکت ضد انسانی و خیانت‌آمیز پرداختند، افراد نیازمندی نبودند. بخش قابل توجهی از آنها به‌خاطر حرص و طمع و راحت‌طلبی به دنبال کسب درآمد بالا از این طریق بودند.

 

ب) انگیزه‌های سیاسی

اما دسته دوم از مزدوران نیروی پنجم رژیم، کسانی بودند که به دلیل انگیزه‌های سیاسی به این نیرو پیوستند. این افراد به خاطر اتصال به گروهک‌های مختلف، از جمله گروه‌های تجزیه‌طلب مانند پژاک، کومله و دموکرات و یا ارتباط و عضویت در گروه‌های برانداز مانند منافقین، مجموعه‌های سلطنت‌طلب و… جذب این نیرو شدند و به‌گمان خود، به‌دنبال براندازی یا ضربه وارد کردن به جمهوری اسلامی بودند. البته درصد این افراد نسبت به‌کسانی که به دنبال مسائل مالی بودند، کمتر بود.

 

ج) انگیزه‌های اعتقادی

برخی از افراد به‌واسطه گرایشات اعتقادی به‌عنوان نیروی پنجم در خدمت رژیم اسرائیل قرار گرفتند که در رأس آنها می‌توان از اعضای فرقه بهائیت نام برد. بهایی‌ها به واسطه تعلق به رژیم صهیونیستی و ارتباطی که با آن دارند و از طرف دیگر نفرت از جمهوری اسلامی و اسلام، در خدمت نیروی پنجم قرار گرفتند. البته اغلب بهایی‌ها جرئت و جسارت همکاری به‌عنوان نیروی عملیاتی را نداشتند، اما در مرحله تجهیز و پشتیبانی در خدمت نیروی پنجم قرار گرفتند.

برخی دیگر از کسانی که به‌عنوان نیروی پنجم در خدمت رژیم قرار گرفتند و در عملیات‌های تخریبی طراحی شده علیه رژیم علیه جمهوری اسلامی در نبرد ۱۲روزه شرکت داشتند، وابستگان به گروه‌های سلفی تکفیری و بازماندگان مجموعه‌هایی مانند داعش بودند. این‌ افراد نیز با انگیزه‌های اعتقادی به‌عنوان مزدوران رژیم، برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی فعالیت کردند. با توجه به همکاری‌های مستقیم و غیرمستقیم گروه‌های تروریستی تکفیری با رژیم صهیونی در بحران سوریه (۲۰۱۱تا ۲۰۲۴) و نفرت جدی وابستگان به این گروه‌ها از جمهوری اسلامی، حضور تعدادی از این افراد در قالب نیروی پنجم اسرائیل طی نبرد ۱۲روزه قابل پیش‌بینی بود و نکته عجیبی محسوب نمی‌شود.

 

د) سایر بسترها و زمینه‌ها

درصد محدودی از اتباع کشورهای همسایه ایران، (چه همسایه‌ غربی و چه همسایه‌های شرقی) نیز در میان مزدوران نیروی پنجم رژیم در جنگ ۱۲روزه حضور داشتند که درصد اندکی از مجموعه نیروی پنجم رژیم صهیونیستی در نبرد علیه جمهوری اسلامی را شامل می‌شدند (حوالی دو تا سه درصد از کل افراد) این افراد نیز  بیشتر به طمع مالی یا انگیزه‌های سیاسی و اعتقادی، مزدوری رژیم را پذیرفتند.

از جمله نکاتی که باید در مورد انگیزه افراد نیروی پنجم برای مشارکت با رژیم در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گیرد این است که برخی از این افراد عملاً نمی‌دانستند چه می‌کنند. مانند کسانی که وظیفه حمل و نقل ادوات نظامی (از قبیل برخی موشک‌اندازهای خودکار یا ریزپرنده‌ها و پهپادها و…) را بر عهده داشتند. افراد مذکور ادوات نظامی را به‌عنوان کالای قاچاق از مناطقی مانند کردستان عراق به داخل کشور می‌آوردند و بدون شناخت تحویل گیرنده، در نقطه‌ای معین قرار می‌دادند و مبلغ توافق شده را دریافت می‌کردند.

بسیاری از افرادی که وظیفه جابه‌جایی این ابزار و ادوات در داخل کشور را به عهده داشتند، صرفاً به پول قابل توجهی که به‌عنوان دستمزد می‌گرفتند، توجه داشتند و متوجه نبودند آنچه حمل می‌کنند چیست و به چه ‌کار می‌آید. برخی از کسانی که از اقلیم کردستان عراق این ادوات را (به‌صورت قطعات) به داخل کشور منتقل کردند، جزو این دسته قرار می‌گیرند. برخی افراد هم با انگیزه‌های ترکیبی به نیروی پنجم ملحق شدند. یعنی همزمان با طمع مالی به واسطه نفرت سیاسی یا کینه از نظام جمهوری اسلامی به همکاری با دشمن پرداختند.

 

فرآیند جذب و به‌کارگیری نیروی پنجم

رژیم اولین‌‌بار به‌صورت گسترده از نیروی پنجم در آشوب‌های سال ۱۳۹۸ بهره‌گیری کرد. این اولین تجربه رژیم در به‌کارگیری این عده از مزدوران به‌شمار می‌رود. در این سال، هسته‌های آشوبگر و خرابکار از سوی رژیم سازماندهی شدند و همراه با وقوع آشوب‌ در مناطق مختلف کشور، مأموریت‌هایی را برای انجام خرابکاری‌های مشخصی انجام دادند. جالب اینجاست که خرابکاری‌های افراد این نیرو (آتش‌زدن برخی از اماکن خاص دولتی، تلاش برای تسخیر کلانتری‌ها و پاسگاه‌های انتظامی، حمله به پادگان‌ها و اماکن نظامی و تخریب مکان‌های خاص حکومتی) به هیچ‌عنوان در توان آشوبگران عادی نبود و مشخص بود که مسببین این عملیات‌ها آموزش‌های خاصی دیده بودند‌ و ابزارهای ویژه‌ای داشتند.

این افراد بعد از انجام مأموریت، فیلم آن‌را برای سرپل ارتباطی خود ارسال و بابت آن پول دریافت می‌کردند. علاوه بر آشوب‌های سال ۹۸، در آشوب‌های ۱۴۰۱، این مسئله جدی‌تر و سازمان‌یافته‌تر شد. البته رژیم تا قبل از جنگ ۱۲روزه به ‌صورت پراکنده در برخی عملیات‌های تروریستی علیه نیروها و نهادهای انقلابی (قتل، ربایش، ضرب و شتم و حمله به مراکز نظامی و صنایع دفاعی…) از توانایی نیروی پنجم استفاده کرده بود.

 

 مراحل تشکیل و به‌کارگیری نیروی پنجم

رژیم صهیونی برای راه‌اندازی هسته‌های نیروی پنجم در داخل ایران و استفاده از آنها، مراحلی را به شرح ذیل طراحی و اجرا کرد:

۱- شناسایی افراد مستعد

گام اول رژیم، یافتن افرادی بود که به انگیزه‌های مختلف حاضر به همکاری با رژیم باشند (البته این مرحله در باره کسانی که بدون قصد همکاری با رژیم و صرفاً با انگیزه‌های مالی در مواردی مانند حمل و نقل ادوات نظامی مشارکت کردند اجرا نمی‌شد) و این مهم به‌واسطه فضای مجازی ولنگار و بی‌قانون موجود در کشور عملی شد. فعالیت کاملاً آزاد و خارج از نظارت و سلطه حاکمیت بسترهایی مانند واتساپ، تلگرام و عمدتاً اینستاگرام این امکان را برای رژیم فراهم کرد که با استفاده از امکاناتی مانند “کاوش کلان داده‌ها توسط سامانه‌های هوش مصنوعی “داده‌های جاری در بستر اینستاگرام، واتساپ و تلگرام کاربران ایرانی را (اعم از محتواهای تولیدی، اظهار نظر در خصوص محتواها و انتخاب محتوا برای مشاهده) بررسی و کاربرانی را که در این بسترها به ابراز نفرت از جمهوری اسلامی و مخالفت با اسلام و انقلاب یا حمایت از رژیم صهیونی و آمریکا می پرداختند، شناسایی کند. در این مسیر حتی کاربرد نشانک‌های رایج در بسترهای مذکور که کاربران برای تایید یا رد مطالب استفاده می‌کنند، تجزیه و تحلیل شد و از این طریق افراد متعددی در سراسر کشور شناسایی شدند.

علاوه بر این، رژیم از روش دیگری برای شناسایی اتباع ایران یا برخی کشورهای دیگر برای همکاری با نیروی پنجم بهره گرفت. ارسال آگهی‌ در فضای مجازی برای دعوت به همکاری امنیتی و اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی به‌صورت شفاف و بدون پرده‌پوشی همراه با وعده‌هایی مانند فرصت‌های شغلی جذاب، کسب اقامت یا تابعیت در کشورهای غربی و… روش دیگر رژیم برای شناسایی افراد علاقه‌مند و مستعد ایرانی و غیرایرانی برای همکاری با اسرائیل در قالب نیروی پنجم بود.

 

۲- ارزیابی توانایی‌ها و انگیزه‌ها

افسران و رابطان رژیم صهیونیستی از طریق فضای مجازی با افراد شناسایی شده ارتباط برقرار و از طریق گفتگوهای غیرمستقیم و پرسش و پاسخ‌های هدفمند، توانایی‌ها، باورها و انگیزه‌های این افراد را ارزیابی می‌کردند. این ارزیابی به رژیم کمک می‌کرد تا افراد مناسب‌تر را برای همکاری با نیروی پنجم شناسایی کنند.

 

۳-جذب

افرادی که در مرحله ارزیابی‌ها مستعد تشخیص داده می‌شدند، برای همکاری با ارتش و سازمان‌های جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل دعوت می‌شدند. این دعوت‌ از طریق پیام‌های مستقیم در فضای مجازی یا برگزاری جلسات آنلاین انجام می‌گرفت. در این مرحله، رژیم به‌طور خاص روی انگیزه‌های مالی یا سیاسی این افراد تأکید می‌کرد و علاوه بر آن وعده‌هایی برای پرداخت حقوق بالا یا پاداش‌های مختلف از قبیل اخذ تابعیت یا اقامت برای داوطلبان همکاری با رژیم در کشورهای غربی به داوطلبان می‌داد.

 

۴-آموزش و توجیه

افرادی که به‌عنوان نیروی پنجم جذب می‌شدند، معمولاً در زمینه‌های خاصی آموزش می‌دیدند. این آموزش‌ها شامل مهارت‌های نظامی، اطلاعاتی و حتی تکنیک‌های خرابکاری بود. برخی از این آموزش‌ها به‌ صورت آنلاین و برخی دیگر به ‌صورت حضوری در جمهوری باکو، ترکیه، تایلند و… تحت نظارت مأموران سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم انجام می‌شدند. آموزش و توجیه افراد بر اساس نوع و اهمیت ماموریت، در داخل یا خارج از ایران انجام می‌گرفت.

 

۵- هدایت و انجام ماموریت

در این مرحله مزدوران آموزش دیده، در مأموریت‌های تمرینی به‌ کار گرفته می‌شدند و عملکرد این افراد مورد ارزیابی افسران رژیم صهیونیستی قرار می‌گرفت تا فرد، برای انجام مأموریت اصلی در زمان تهاجم رژیم به جمهوری اسلامی به آمادگی مورد نظر برسد.

 

به‌روزرسانی مستمر نیروی پنجم

 نیروی پنجم به‌عنوان ابزاری مخفی و مؤثر برای رژیم صهیونیستی به کار گرفته می‌شود، به همین دلیل، رژیم تلاش می‌کند تا هسته‌های نیروی پنجم را دائماً فعال و به‌روز نگه دارد.

این به‌روزرسانی شامل ارزیابی مداوم مزدوران موجود و شناسایی افراد جدیدی است که می‌توانند به نیروی پنجم ملحق شوند. همچنین، اطلاعات، توان فنی و تجهیزات مورد نیاز مزدوران نیروی پنجم بر حسب مأموریت‌های آنان دائماً به‌روزرسانی‌ می‌شود تا همواره در عرصه‌های جدید و به وسیله تکنیک‌ها و ابزارهای نوین خرابکاری و تروریسم، آماده انجام عملیات‌های محوله از جانب رژیم باشند.

از سوی دیگر به‌دلیل تلفات وارده به مزدوران نیروی پنجم یا دستگیری و یا ریزش آنها و انصراف از ادامه خدمت به رژیم، لزوم جذب نیروهای تازه احساس می‌شود. به‌‌همین دلیل رژیم به ‌شکلی مستمر فرایند ۵ گانه پیش گفته را ادامه می‌دهد. نکته مهم این است که ماموریت نیروی پنجم، گردآوری اطلاعات و جاسوسی نیست و ماموریت اصلی این نیرو انجام عملیات‌های تخریبی و تروریستی با هدف فرسایش نیروهای آفندی و پدافندی جبهه خودی است. این نیروها در صورت لزوم و صرفاً در حد انجام عملیات‌های محوله، به گردآوری داده‌های تاکتیکی می‌پردازند.

هنوز داده‌های رسمی در مورد این مجموعه وابسته به رژیم صهیونیستی (نیروی پنجم) منتشر نشده، اما اخیراً یک موسسه تحقیقاتی آمریکایی (پروپابلیکا) با استفاده از اطلاعات غیررسمی صهیونیستی، گزارشی در مورد عملکرد نیروی پنجم رژیم در نبرد ۱۲روزه منتشر کرده است و به نظر می‌رسد به‌تدریج اطلاعات و گزارش‌های مختلفی در باره این مزدوران منتشر شوند.

راهکارهای مقابله با نیروی پنجم

در نهایت، باید به این نکته اشاره کرد که نیروی پنجم رژیم به‌عنوان یک تهدید جدی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شود، زیرا می‌تواند با استفاده از تاکتیک‌ها و ابزارهای غیرمتعارف، آسیب‌های جدی به افراد، زیرساخت‌ها و نهادهای نظامی و راهبردی کشور وارد و علاوه بر موارد فوق به‌عنوان مجری جنگ روانی دشمن علیه جبهه خودی وارد عمل شود.

از آنجا که فعالیت‌های نیروی پنجم رژیم در کشورمان به‌ صورت مخفیانه انجام می‌شود، شناسایی و مقابله با آن برای نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی به چالش‌ جدیدی تبدیل شده و به‌ همین علت، ضروری است تقویت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی برای شناسایی و خنثی‌سازی تهدیدات ناشی از نیروی پنجم به یکی از اولویت‌های اصلی دفاعی جمهوری اسلامی به شمار آید. این تقویت شامل بازتعریف تهدیدات و آموزش پدافند متناسب با این تهدیدات در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد ساختارهای تخصصی برای مواجهه با نیروی پنجم و… است.

به‌طور کلی، نیروی پنجم به‌عنوان یک ابزار راهبردی و با حداقل هزینه مالی و انسانی برای رژیم صهیونیستی عمل می‌کند و با ایجاد آسیب و بی‌ثباتی در داخل کشور، اهداف سیاسی و امنیتی و نظامی رژیم در جمهوری اسلامی را محقق می‌سازد. لذا، مقابله با این تهدید نیازمند همکاری نزدیک بین نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی و انتظامی با همراهی گسترده نیروهای بسیج و ساختار اطلاعات مردمی است. همچنین، آگاه‌سازی مردم در بارۀ خطرات ناشی از فعالیت‌ نیروی پنجم در کشور و تشویق آنها به همکاری با نهادهای امنیتی می‌تواند به کاهش فعالیت‌های نیروی پنجم کمک کند و از سوی دیگر مانع همکاری ناخواسته بخش‌های کم‌اطلاع جامعه ایرانی با این نیروی صهیونیستی شود.

از آنجا که نیروی پنجم بر بستر فضای مجازی ولنگار و بی‌قانون کشور بنا شده و رشد یافته است، تداوم وضعیت فعلی در فضای مجازی (به‌ویژه بسترهای خارجی مانند اینستاگرام، تلگرام و…) به ‌معنای تداوم فعالیت این نیرو در کشور و ادامه عملیات‌های تروریستی و تخریبی رژیم در جمهوری اسلامی است. مهم‌ترین حرکت برای ریشه‌کنی این نیرو در کشور، قانونمند کردن فضای مجازی و تسلط و اشراف اطلاعاتی حاکمیت جمهوری اسلامی بر تمام جوانب و فعالیت‌های موجود در فضای مجازی محسوب می‌شود.

در نهایت، باید تأکید کرد که مقابله با نیروی پنجم رژیم به‌دلیل ماهیت مخفیانه و پیچیده‌اش، نیازمند توجه و اقدامات جدی از سوی نهادهای مسئول است. این تهدید تنها با هوشیاری دائمی، برنامه‌ریزی راهبردی و هماهنگی بین تمام نهادهای مربوطه و استفاده از امکان بی‌بدیل همراهی امت حزب‌الله و سازمان اطلاعات میلیونی مردمی قابل مهار و خنثی‌سازی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *