درس‌های امید از آیۀ ۱۳۹ سورۀ مبارکۀ آل‌عمران – حجه‌الاسلام دکتر محمدعلی محمدی

«دشمن سعی‌ خود را می‌کند تا همه را ناامید کند. خب این طرّاحی دشمن است. پس توجّه بشود که امروز ‌طرّاحی‌ دشمن، بدبین کردن ما به خودمان است. [می‌خواهند] به خودمان بدبین‌مان کنند؛ به دولت‌مان بدبین بشویم، به محیط ‌دانشجویی‌مان بدبین بشویم، به مردممان بدبین بشویم».امام‌خامنه‌ای.(۱)

مقدمه:

جنگ، عرصه‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی را در بر می‌گیرد. در این میان، یکی از مهم‌ترین میدان‌های نبرد اجتماعی، تلاش برای ناامید کردن جامعه و تضعیف اراده‌ مردم است. دشمنان همواره کوشیده‌اند با ایجاد یأس و دلسردی، ملت‌ها را از حرکت و پویایی بازدارند و روحیه مقاومت را در آنان تضعیف کنند. از این‌رو « تضعیف روحیه مردم در جنگ‌ها» به وسیله دشمنان پیگیری می‌شود. این مسئله در جنگ ۱۲ روزه اخیر نمود بسیار روشن‌تری داشت. دشمن سعی ‌کرد با ترفندهای مختلف روحیه مردم را تضعیف و امید آنان را به ناامیدی تبدیل کند.

نظر به اهمیت موضوع لازم است این مسئله نیز همانند دیگر مسائل مهم و چالشی به قرآن کریم ارائه و پاسخ قرآن دریافت شود.

قرآن کریم، راهکارهای مؤثر و کارآمدی برای امیدآفرینی و تقویت روحیه جامعه ارائه می‌دهد و با بیان نمونه‌های تاریخی و آموزه‌های الهی، همواره به مؤمنان یادآور می‌شود که نباید در برابر مشکلات و شکست‌های ظاهری، دچار یأس و ناامیدی شوند. یکی از نمونه‌های بارز این رویکرد، اشاره قرآن به نبرد اُحد است. این واقعه، با تلخی‌ها و دشواری‌های فراوان می‌توانست زمینه‌ساز نومیدی و سستی در جامعه اسلامی شود.

خداوند به‌منظور دلجویى و تسلیت به مؤمنان، آیه ۱۳۹ آل‏عمران را نازل کرد.(۲). «ولا تَهِنوا و لا تَحزَنوا و انتُمُ الاعلَونَ ان‌کُنتُم مُؤمِنین: سست و غمگین نشوید و شما برترید اگر مؤمن باشید.» این آیه شریفه، راهکارهای امیدآفرینی کارآمدی را معرفی می‌کند که می‌توانند برای امروز  بسیار راهگشا و درس‌آموز باشند. بر این اساس در ادامه ضمن مقایسه جنگ اخیر با نبرد احد، مهم‌ترین درس‌های امیدآفرین آیه را بررسی می‌کنیم.

جنگ احد، نبرد امید و ناامیدی

 احد نهمین و یا دهمین(۳) غزوه پیامبراکرم(ص) بود که در ماه شوّال(۴) سال سوم هجرت به وقوع پیوست. این غزوه یکی از مهم‌ترین جنگ‌های آن حضرت  بود و از آن جهت به این نام معروف شد که در دامنه کوه احُد اتّفاق افتاد. جنگ احد در بسیاری جهات با وضعیت امروزی جنگ تحمیلی ما مشابهت دارد از جمله:

۱)    همسانی در هدف

هدف از تحمیل هر دو جنگ تلاش برای سرنگونی حکومت اسلامی بود. علت اصلی وقوع جنگ احد، کوشش مشرکان برای نابودی اسلام بود. پس از شکست مشرکان در جنگ بدر، سران قریش به رهبری ابوسفیان با یکدیگر مشورت کردند و تصمیم گرفتند با بسیج همه قبایل مخالف اسلام، ضربه نهایی را بر پیکره جامعه اسلامی وارد کنند و آن را براندازند. در این راستا، سران استکبار و نیروهای اجرایی آنها با هماهنگی و برنامه‌ریزی گسترده، سپاهی بزرگ را فراهم آوردند تا با حمله‌ای همه‌جانبه، نظام نوپای اسلامی را از میان بردارند. هدف اصلی آنان، نه تنها شکست نظامی مسلمانان، بلکه نابودی کامل اسلام و بازگرداندن سلطه جاهلیت بر جامعه عرب بود. آنان با تمام توان و امکانات خود وارد میدان شدند تا با براندازی حکومت پیامبر اکرم (ص)، ریشه اسلام را بخشکانند.

در جنگ ۱۲ روزه  نیز سران استکبار و بازوان اجرایی آنان با هدف براندازی نظام اسلامی دست به کار شدند. آنان با به‌کارگیری همه توان نظامی، سیاسی، اقتصادی، جاسوسی و تبلیغاتی خود به میدان آمده بودند تا ریشه نظام اسلامی را بخشکانند، از این ‌رو به صراحت از تغییر نظام اسلامی سخن می‌گفتند و تأکید می‌کردند که جنگ آنان با جمهوری اسلامی است.

۲)    همسانی در پشتیبانی‌ها

در جنگ احد، سران کفر و  استکبار از نظر مالی تمام توان خود را برای پشتیبانی لشکر کفر  به کار گرفتند. آیه زیر در نکوهش آنان نازل شد: «إِنَّ‌الَّذِینَ کَفَرُوا یُنفِقُونَ أَموَالَهُم لِیَصُدُّوا عَن سَبِیلِ‌اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِم حَسرَهً ثُمَّ یُغلَبُونَ»(۵) بى‏گمان، کسانى که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج مى‏کنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به‌زودى [همه‏] آن را خرج مى‏کنند، و آنگاه حسرتى بر آنان نازل خواهد شد و سپس مغلوب مى‏شوند.

آنان به ابوسفیان پیشنهاد کردند مال‌التّجاره‏اى که سبب بروز جنگ بدر شده بود و در دارالندوه نگه‏دارى مى‏شد، براى تجهیز سپاهى نیرومند و انتقام‏گیرى به‏کار گرفته شود.(۶) برای تهیه هزینه‌های سرسام‌آور جنگ، سخنورانى از قریش را به دیگر قبایل عرب اعزام کردند تا بتوانند کمک‌های مالی گردآوری کنند.(۷) در این جنگ نیز استکبار جهانی از همه حربه‌های اقتصادی برای کمک به رژیم جعلی از سویی و ضربه زدن به جمهوری اسلامی از سوی دیگر استفاده کرد.

۳)    همسانی در شعارها

در جنگ احد ابوسفیان زنان کافر و  خوانندگان کفرپیشه را هم با خودش همراه کرد. هدف این زنان، یادآورى کشته‌شدگان بدر، مظلوم‌نمایی و تحریک به خونخواهى بود.(۸) آنان دایره و دف می‌زدند و مردان را به کینه‌توزی و خونریزی دعوت می‌کردند و با آهنگ دسته‌جمعی شعری را می‌خواندند که ترجمه اش چنین است: «ما دختران طارقیم، روی فرش‌های گران قیمت راه می‌رویم، اگر رو به دشمن کنید و بجنگید، با شما همبستر می‌شویم، و اگر پشت به دشمن کنید و سستی به خرج دهید، از شما جدا می‌شویم.»

در سال‌های اخیر و حتی در جنگ ۱۲ روزه نیز، استکبار جهانی با شعارهای مشابه پا به ‌میدان نهاد؛ از این‌رو بنیامین نتانیاهو که همگان بر قساوت قلب، بی‌رحمی و سنگدلی او و دشمنی‌اش با ایران اتفاق نظر دارند، به فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» سر می‌داد.(۹)

۴)    ضربات اولیه هر دو جنگ

در ابتدای جنگ احد، مشرکان توانستند به اسلام ضربه سختی بزنند و برخی از بهترین فرماندهان  وسربازان اسلام از جمله حمزه سیدالشهدا، عموى پیامبر (ص) و مُصعب بن عمیر، سعد بن ربیع، عبداللّه بن جحش، عمرو بن جموح، عبداللّه بن جبیر، حنظله غسیل‏الملائکه و… را به شهادت برسانند.(۱۰) ولی فقدان این فرماندهان عامل پیروزی کافران نشد، بلکه با فرماندهی هوشمندانه پیامبر اعظم«ص» مسلمانان با عزمی راسخ به میدان بازگشتند و سهمگین‌ترین ضربات را بر دشمن وارد کردند. در این نبرد ۱۲ روزه، به‌ویژه در روزهای اول، برخی از فرماندهان و دانشمندان خود را از دست دادیم؛ ولی با هدایت فرماندهی کل قوا و رشادت دلیرمردان اسلام پیروزی نهایی نصیب انقلاب اسلامی ایران شد.

۵)    همسانی در روش‌ها

روش‌های مشرکان در نبرد احد با روش‌های استکبار جهانی و صهیونیسم در موارد زیادی یکسان بود. در نبرد احد، بر خلاف بدر و برخی دیگر از جنگ‌ها، مشرکان به مدینه حمله کردند. آنان در روز پنجم(۱۱) یا دوازدهم(۱۲) شوّال در دامنه کوه احُد نزدیک شهر مدینه فرود آمدند و آماده جنگ شدند.(۱۳) در جنگ اخیر در حالی که جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بود، رژیم کودک‌کش صهیونیستی به ایران حمله کرد.

۶)    همسانی در شایعه‌پراکنی

یکی از روش‌های مشرکان در جنگ احد، شایعه‌پراکنی بود. یکی از شایعاتی که به آن دامن زدند، کشته شدن پیامبراعظم(ص) بود. در آن جنگ یکی از مشرکان، مصعب ‏بن عمیر را که از پیامبر (ص) دفاع مى‏کرد، به شهادت رساند و با صداى بلند گفت: محمّد (ص) را کشتم.(۱۴) بنابر نقلى، ابلیس از بالاى کوه احُد با صداى بلند گفت: محمّد(ص) کشته شد.(۱۵) انتشار شهادت پیامبراکرم(ص) به‌ همان اندازه که به بت‏پرستان روحیّه داد، در مسلمانان تزلزل ایجاد کرد و سبب شد که از میدان جنگ بگریزند و علّت سستى و فرارشان را شایعه قتل رسول ‏خدا«ص» بیان کنند. خداوند در پاسخ(۱۶) به آنها فرمود: محمّد(ص) همچون پیامبران گذشته است. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود بازمى‏گردید: «و ما مُحَمَّدٌ الّا رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ افَان ماتَ او قُتِلَ انقَلَبتُم عَلى‏ اعقبِکُم»(۱۷) برخی از مسلمانان بصیر با شنیدن این شایعه به مقابله با آن پرداختند. از جمله انس‌بن نضر به کسانی که از جنگ دست کشیده‏ بودند، خطاب کرد که اگر محمّد کشته شده، خداى محمد که کشته نشده است. براى هدفى که او جنگید، بجنگید و خود جنگید تا به شهادت رسید.(۱۸)

در جنگ دوازده روزه نیز یکی از شایعات پردامنه که بوق‌های تبلیغاتی دشمن از جمله ایران اینترنشنال در آن می‌دمیدند، شهادت بسیاری از مسئولان رده اول نظام اسلامی بود. آنان حتی گاه به‌عنوان تحلیل و با توجه به فاصله‌ای که بین پیام اول رهبر معظم انقلاب و پیام دوم ایشان ایجاد شده بود، شایعه شهادت امام خامنه‌ای را نیز مطرح می‌کردند؛ ولی مؤمنان واقعی در برابر این توطئه نیز مقاومت کردند و هیچ گاه سست نشدند و دست از پایداری بر نداشتند. روش مؤمنانه، همان است که امام باقر(ع) فرمودند که حتی اگر پیامبر(ص) در جنگ احد به شهادت برسد، باز هم مؤمنان وظیفه دارند استقامت ورزند.(۱۹)

۷)     همسانی در شکست‌های پیاپی دشمن

پیش از جنگ احد، حدود ده جنگ کوچک و بزرگ بین مسلمانان و کفار اتفاق افتاد که در همه آنها مسلمانان پیروز شدند. از این ‌رو دشمن برای جبران شکست‌های پیاپی در جنگ‌ها به‌ویژه جنگ بدر، به آتش‌افروزی دست زد و جنگ احد را آغاز کرد.(۲۰) امروزه نیز دشمن از جبهه مقاومت و به‌خصوص ایران شکست‌های پیاپی خورده و به ‌همین دلیل با تمام وجود به میدان آمده است.

 

اُحد و درس‌های امروزین

۱)    یادآوری صدمات و شکست‌های دشمن

یکی از نکات مهم و قابل توجه برای امیدافزایی در جامعه، بازگویی ضربه‌ها و شکست‌هایی است که دشمن متحمل شده است. در این راستا خداوند متعال به مؤمنان یادآورى مى‏کند که در این جنگ اگر به شما آسیبى رسید، به دشمن شما هم آسیب رسید و مشرکان هم در اُحُد تعداد قابل توجهی کشته و زخمى دادند.(۲۱) روزهاى پیروزى و شکست میان مردم، به نوبت است. این ‏طور نیست که پیروزى همیشه از آنِ یک گروه باشد: «إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَینْ‏ النَّاسِ وَ لِیَعلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یَتَّخِذَ مِنکُمْ شهُدَاءَ وَ اللَّهُ لَا یحُبُّ الظَّالِمِینَ؛(۲۲) اگر به شما آسیبى رسیده، آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید و ما این روزها[ى شکست و پیروزى‏] را میان مردم به نوبت مى‏گردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند کسانى را که [واقعاً] ایمان آورده‏اند معلوم بدارد، و از میان شما گواهانى بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست نمى‏دارد.»

۲)    یادکرد الگوهای مقاومت

یکی دیگر از راهکارهای امیدافزایی در جامعه که قرآن کریم نیز بر آن تأکید دارد، یادآوری افراد صبور و نتیجه صبر و استقامت است. در این باره خداوند صبر و استقامت‏ موحّدان پیشین را به مؤمنان یادآور مى‏شود تا شکست در جنگ، سبب ترس و سستى آنان نشود: «وَ کَأَیِّن مِّن نَّبىِّ‏ قاَتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَکاَنُواْ  وَ اللَّهُ یحُبُّ الصَّابرِین(۲۳) و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده‏هاى انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید، سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم [دشمن‏] نگردیدند و خداوند، شکیبایان را دوست دارد.»

امام باقر(ع) در تفسیر « فَمَا وَهَنُواْ: سست نشدند» که در آیه آمده است فرمودند: «منظور این است که حتی اگر در جنگ پیامبر اعظم(ص) نیز به شهادت برسد؛ مؤمنان وظیفه دارند استقامت ورزند و سستی به خرج ندهند، همان‌گونه که در زمان‌های قبل برخی از پیامبران الهی شهید شدند یا وفات یافتند، ولی مؤمنان هیچگاه سست نشدند.»(۲۴)

۳)                ناامیدی نشانه ضعف ایمان

جمله: «و لا تَهِنوا و لا تَحزَنوا»(۲۵) بسیار درس‌آموز است. مهم‌ترین درس آیه این است که  بین سستی و ناامیدی از یک سو و ایمان از سوی دیگر رابطه عکس وجود دارد. مؤمن نه سست می‌شود و نه ناامید.

۴)                استقامت و جدیت، دستور صریح

جمله «لا تَهِنُوا» در آیه ۱۳۹ آل عمران، نهی صریح است و به این نکته کلیدی و مهم اشاره دارد که سستی در قاموس اهل ایمان نمی‌گنجد. از این رو هیچ مؤمنی نباید به خاطر ضربات موضعی که لازمه جنگ و جزئی از آن است، سستی به خرج دهد.

۵)                اظهار عجز و اندوه، ممنوع!

درس مهم دیگر آیه، پرهیز از اظهار غم و اندوه است. چنانکه فرمود: «و لا تَحزَنُوا؛ و غمگین نگردید». روشن است که همه افراد به خاطر از دست دادن شهیدان و دیدن ضربات مالی و جانی اندوهگین می‌شوند. آنچه آیه بدان توجه دارد، اظهار عجز و اندوه  و ضعف و اندوه نشان ندادن به دشمنان است، زیرا این‌ کار باعث خوشحالی کافران و چه بسا تشویق آنان می‌شود.(۲۶)

۶)                پیروزی در سایۀ ایمان

جملۀ «وَأَنْتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنْتُم مُؤمِنِین» از مهم‌ترین و درس‌آموزترین بخش‌های آیه است. منظور آیه این است که اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید، پیروزى نهایى از آن شماست و شکست در یک میدان، به معنى شکست نهایى در جنگ نیست. در نتیجه اگر مؤمنان به ایمان و اطاعت برگردند، به‌یقین  در جنگ‌ها به پیروزی خواهند رسید.(۲۷)

۷)                پیروزی نهایی و همه‌جانبه

در آیه شریفه از واژه «الأعلَونَ»‏  استفاده شده. این واژه جمع اعلى به معنای بالاترین است. خداوند در این آیه نمی‌فرماید شما «عالی» یا حتی «اعلی» هستید، بلکه می‌فرماید: «الأَعلَونَ» یعنی شما «بالاترین» هستید. و حتی اینکه در چه موضوع و مصداقی بالاترین هستند در آیه نیامده که عمومیت را می‌رساند: یعنی در سایه ایمان افراد می‌توانند در همه حوزه‌ها به بالاترین‌ها دست بیابند.

۸)                عامل پیروزی

در جهان‌بینی مادّی، عامل پیروزی سلاح و تجهیزات است، ولی در بینش الهی، عامل پیروزی ایمان است. از این‌رو در پایان آیه، شرط پیروزی را ایمان قرار داد و فرمود: «إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین»

۹)                نتیجه ایمان: از جنگ احد تا فتح مکه

مشرکان با این خیال خام به مدینه حمله کردند که کار اسلام را یکسره کنند؛ ولی در سایه ایمان، پس از مدتی کوتاه، نه تنها مدینه از دست نرفت، بلکه کار کفر یکسره شد و همه آنان در فتح مکه ذلیلانه تسلیم شدند. این پیروزی نهایی در جنگ ۱۲ روزه نیز پیش‌بینی می‌شود. ان‌شاء‌الله با تقویت ایمان و در سایه پیروی از ولی‌فقیه، به‌زودی طومار کفر و استکبار و به‌ویژه صهیونیسم جهانی درهم پیچیده خواهد شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱٫بیانات ۲۱/۹/۱۴۰۲ در دیدار رمضانی دانشجویان

  1. مجمع‏البیان، ج. ۲، ص. ۸۴۳؛ جامع البیان، مج. ۳، ج. ۴، ص. ۱۳۶٫
  2. مروج‏الذهب، ج. ۳، ص. ۳۰۴؛ روض‏الجنان، ج. ۵، ص. ۴۵

۴٫المغازى، ج. ۱، ص. ۱۹۹؛ الطبقات، ج. ۲، ص. ۲۸؛ تاریخ طبرى، ج. ۲، ص. ۵۹؛ تاریخ ابن خیاط، ص. ۳۸

  1. انفال، ۳۶
  2. السیر و المغازى، ص. ۳۲۲؛ الروض الانف، ج. ۵، ص. ۴۱۹
  3. السیره النبویه، ابن هشام، ج. ۳، ص. ۶۱؛ الکامل، ج. ۲، ص. ۱۴۹

۸٫المغازى، ج. ۱، ص. ۲۰۲؛ المنتظم، ج. ۲، ص. ۲۶۳

-:۹ https://www.aparat.com/v/opwumn

۱۰٫المغازى، ج. ۱، صص. ۳۰۷- ۳۰۰

۱۱٫الطبقات، ج. ۲، ص. ۲۸؛ المغازى، ج. ۱، ص. ۲۰۸

۱۲٫الکامل، ج. ۲، ص. ۱۵۰؛ تاریخ طبرى، ج. ۲، ص. ۵۹

۱۳٫السیره النبویه، ابن هشام، ج. ۳، ص. ۶۲؛ الروض الانف، ج. ۵، ص. ۴۲۲

۱۴٫السیره النبویه، ابن اسحاق، ص ۳۲۹؛ الروض الانف، ج. ۵، ص. ۴۳۵؛ السیره النبویه، ابن هشام، ج. ۳، ص. ۹۴٫

۱۵٫الطبقات، ج. ۲، ص. ۳۲؛ دلائل النبوه، ج. ۳، ص. ۳۱۰؛ روض الجنان، ج. ۵، ص. ۹۲٫

۱۶٫السیرهالنبویه، ابن کثیر، ج. ۲، ص. ۳۴۲؛ جامع‏البیان، مج. ۳، ج. ۴، ص. ۱۴۹٫

۱۷٫آل‏عمران، ۱۴۴

۱۸٫تاریخ طبرى، ج. ۲، ص. ۶۶٫

  1. تفسیر نور الثقلین، ج.‏۱، ص. ۴۰۲

۲۰٫تاریخ یعقوبى، ج. ۲، ص. ۴۷

۲۱٫السیره النبویه، ابن هشام، ج. ۳، ص. ۱۲۹

۲۲٫آل‏عمران، ۱۴۰

  1. آل‏عمران، ۱۴۶

۲۴٫تفسیر نور الثقلین، ج.‏۱، ص. ۴۰۲

  1. آل‏عمران / ۱۳۹

۲۶٫تفسیر الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج.‏۲، ص. ۱۵۰

۲۷٫ تفسیر نمونه، ج.‏۳، ص.۱۰۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *