۱- ارزشها را با خون نگه میدارند، نه با حرف
فداکاری و گذشتن از مال و جان و آبرو در راه چیزی سزاوار است که ارزشمند و ارزش آن بیش از مال و جان باشد. به فرموده امام حسین (ع): «وقتی هر کسی باید بمیرد، چه بهتر که در راه خدا و با شهادت باشد.»
درس اول: در راه عقیده و حق باید فداکاری کرد و جان باخت تا جاودانه شد. فداکاری و گذشتن از مال و جان و آبرو در راه چیزی سزاوار است که ارزش آن بیش از مال و جان باشد. به فرموده امام حسین«ع»: « وقتی هر کسی باید بمیرد، چه بهتر که در راه خدا و با شهادت باشد.» انسان همیشه داشتههای ارزشمند خود را فدای آنچه ارزشمندتر است میکند. عقیده به حق و باورهای متعالی به یک انسان و جامعه ارزش و ماندگاری میدهد. پس میارزد که در راه آنها از مال و جان مایه بگذاریم.
نهضت کربلا مظهر و جلوهگاه حماسه و ایثار در این راه مقدس بود. از این رو حسینبن علی«ع» و شهدای کربلا ماندگار شدند و امروز هم برای ما الگو و سرمشق حیات برترند.
۲- مرگِ با عزت یا زندگیِ با خفت؟
حیات ذلیلانه بیارزش است؛ شرافت در مقاومت و شهادت است. حسینبن علی«ع» آموخت که مرگ با عزت از زندگی با خفت برتر است. پیام عاشورا الهامبخش مبارزان برای تغییر تاریخ است. آزادگی یا شهادت، نه تسلیم و ذلت.
درس دوم: شهادت و مرگ شرافتمندانه آری، ذلت و حقارت و زبونی هرگز . بسیاری از افراد، زندگی را تنها در خوردن و خوابیدن و نفس کشیدن میدانند؛ هرچند زیر سلطۀ ظالمان و همراه با ذلت و حقارت باشد؛ در حالیکه انسان شریف، ارزش وجودی خود را میداند و تن به ذلت و حقارت نمیدهد. حسین بن علی«ع» که مرگ با عزت را بهتر از زندگی در مذلت میدانست؛ به جهانیان آموخت که حیات ذلیلانه ارزش ندارد و شرافت انسان در سایه شهادت است که او را محبوب دلها و الگوی مبارزان میسازد و نامش را بر تارک تاریخ مینشاند. امروز پیام عاشورا روشنتر از هر زمانی معنا پیدا کرده است و پیروان این مکتب تاریخ را عوض کرده و فصلی نو را رقم زدهاند.
۳- زنده باش، اما حسینی
امام حسین«ع» با شهادت پرصلابتش درس داد: «مرگ عزتمند از زندگیِذلیلانه، ارزشمندتر است». این پیام عاشورا، چراغ راه آزادگان شد تا در برابر ستم، سر خم نکنند و کرامت خود را به هر قیمتی حفظ کنند.
درس سوم: مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است. امام حسین«ع» فرمود: «مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِن حَیاهٍ فی ذُلٍّ» مرگ عزتمندانه از زندگی با ذلت برتر است. این درس عاشورایی، سرمشق همۀ انسانهای مجاهد و مبارز شد تا برای حفظ عزت و کرامت خود تن به خواری و حقارت ندهند؛ از مرگ نهراسند؛ اسیر دنیا و جلوههای مادی آن نشوند و از خاکریز دنیا عبور کنند. جوهرۀ ناب و اصلی انسان در مبارزه حقطلبانه و پیکار با ستمگران. آشکار میشود. این، مرام و منطق کسانیاست که عاشورایی فکر میکنند و حیات و مماتشان حسینی است.
عزت و کرامت خود را با هیچ چیزی عوض نکنیم.
۴- اصحاب امام حسین«ع» مرگ را چگونه میدیدند؟
امام حسین«ع» مرگ را پلی به سوی حیات ابدی میدانست؛ یا بهشت رضوان یا دوزخ دردناک. آنان که این حقیقت را دریافتند، از دلبستگی به دنیا رستند و با عبور آگاهانه از این پل، زندگی جاوید را برگزیدند.
درس چهارم: مرگ، پل عبور به سوی آخرت است. آنسوی پل هم، بهشت یا دوزخ است این مضمون کلام سیدالشهدا«ع» به یاران خویش در روز عاشوراست. امام با یادآوری این نکته؛ اصحاب خود را به صبر و مقاومت و تحمل سختیهای جهاد و ضربههای شمشیرها و نیزهها دعوت میفرمود و روحیه شهادتطلبی و ایثار آنان را بالا میبرد تا از خط جهاد برنگردند. کسیکه این حقیقت را دریابد، دلبستۀ دنیا نمیشود و برای رسیدن به رضای الهی و بهشت جاودان از پل مرگ عبور میکند؛ حیات ابدی در سایه جهاد و شهادت را بر زندگی چند روزه دنیا ترجیح میدهد؛ نام و یادش الهامبخش دیگران و حیاتش الگوی چگونه زیستن میشود.
۵- آزادگی فراتر از اعتقادات است؛ حتی بیایمانان نیز باید در برابر ستم بایستند.
درس پنجم: انسان اگر به خدا و قیامت هم اعتقاد نداشته باشد، باید آزاده باشد. فریاد امام حسین«ع» بر سر کسانی که بویی از شرافت و انسانیت نبرده بودند و به خیمهگاه امام و زنان و کودکان حمله میکردند چنین بود. آزادگی هنر و افتخاری است که در هر کسی و هر گروهی باشد قابل احترام است. دفاع از مظلوم، یاری ضعیف و ایستادگی در مقابل زور و ستم، کار انسانهای آزاده است؛ هرچند به خدا و پیامبر«ص» و معاد هم اعتقاد نداشته باشند. امروز آزادگان اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان در همهجای عالم، چه در شرق و چه در غرب عالم در حمایت از مظلومان فلسطین و غزه و مخالفت با رژیم کودککش اسرائیل تظاهرات میکنند. و این درسی از عاشورای حسینی است.
۶- چرا امام حسین(ع) با یزید بیعت نکرد؟
درس ششم: کسی حق زمامداری مسلمانان را دارد که قرآنشناس، متعهد به دین و مطیع فرمان خدا باشد. بیعت نکردن امام حسین«ع» با یزید و ابنزیاد، ریشه در یک آموزۀ عمیق دینی و قرآنی داشت و خصومت شخصی و فردی نبود. در نظام اجتماعی اسلام رهبری و حکومت حق کسانیاست که از همه آگاهتر، عادلتر و با تقواتر باشند و بتوانند جامعه اسلامی را بر اساس دین خدا و عدالت و حق اداره کنند. بنیامیه ستمگرانی منافق و تهی از این ارزشها بودند؛ لذا لایق زمامداری مسلمانان نبودند و با زور و تزویر بر مردم مسلط شدند.
حسینبن علی«ع» جهاد کرد تا نظام جامعه را به مسیر اصلیاش برگرداند و دست تبهکاران را از سر مسلمانان کوتاه کند. این تکلیف امروز هم بر دوش آزادگان عدالتخواه است.
۷- شعار عاشوراییان در مقابل مستکبران عالم
درس هفتم: شعار عاشوراییان در مقابل مستکبران و جباران « هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه » و این مرام جاودانه است. این شعار یعنی ما هرگز تن بهذلت و خواری نمیدهیم. این سخن ابا عبدالله الحسین«ع» بود که بین تسلیم یا جهاد و شهادت، راه عزت در سایه شهادت را برگزید. طنین این شعار جاودانه در طول زمان و اعماق تاریخ و تا امروز موجآفرین است. ایران اسلامی، لبنان، فلسطین، یمن و هرجایی که آزادگان بر ضد ستمگران میخروشند، صحنه تجلی این شعار عاشورایی است.
سالار شهیدان امروز هم انسانهای قهرمان و مبارز را هدایت و رهبری میکند تا به حیات واقعی و عزتمندانه دست یابند.
۸- دنیاطلبان هیچوقت شهید نمیشوند.
درس هشتم: مدعیان مسلمانی بسیارند؛ اما صحنه امتحان و درگیری حق و باطل صدیقین را از مدعیان دروغین جدا میکند. امتحان و آزمون یکی از سنتهای همیشگی و فراگیر الهی است. حوادث و سختیها بهعنوان یک امتحان، اشخاص صادق و مومنان واقعی را نشان میدهد و صف آنان را از مدعیان دروغین جدا میسازد. به تعبیر امام حسین«ع»: مردم، دنیازده و فرزند دنیایند. وقتی صحنۀ امتحان و دشواریهای راه حق و تعهد و ایمان پیش آید؛ دینداران کم خواهند بود. از آن همه مدعیان مسلمانی در آنروزگار، حتی از انبوه جمعیت شهر کوفه شمار اندکی حاضر شدند جان خود را در راه ایمان و عقیده بدهند و دیگران در امتحان سخت عاشورا مردود شدند.
اینصحنهها و آزمونها برای ما هم هست. کسی که دلبسته زندگی باشد در راه خدا فداکاری و جانبازی نمیکند و به زندگی حقیرانه تن میدهد.
۹- چه کسی میتواند از خاکریز نفس و تعلقات دنیوی عبور کند؟
درس نهم: اولینگام در شهادتطلبی، عبور از خاکریز نفس و تعلقات دنیویاست. تا رشتۀ تعلقات و وابستگیها گسسته نشود؛ فداکاری و جانبازی در راه هدف تحقق نمیپذیرد: «هرکه از تن بگذرد جانش دهند»(۱). امام حسین«ع» هم در آغاز حرکتش فرمود: «هرکس حاضر است از جان بگذرد، هرکس مهیای شهادت و دیدار خداست با ما حرکت کند.» دنیازدگان و وابستگان به زندگی، هرچند ادعای پیروی از اهلبیت«ع» را داشتند، نتوانستند از خاکریز نفس عبور کنند و به میدان جهاد پای بگذارند.
آری. «تکلف گر نباشد خوش توان زیست/ تعلق گر نباشد خوش توان مُرد»(۲). برای جهاد در راه خدا تمرین شهادتطلبی و پا گذاشتن روی هوسها و دلبستگیها لازم است، وگرنه پای اراده میلنگد و انسان را از جرگه مجاهدان خارج میکند و به گروه قاعدین پیوند میدهد.
۱۰- شهادت، یک انتخاب است. شهید چگونه مردنش را خود انتخاب میکند.
درس دهم: شهادت یک انتخاب است. شهید چگونه مردنش را خود انتخاب میکند حسین بن علی«ع» میدانست که امتناع از بیعت با یزید خطرها دارد و پایان این جهاد شهادت است. کسانی هم ایشان را از رفتن به کوفه نهی میکردند و نگرانی خود را از کشته شدن امام ابراز میداشتند؛ اما امام آگاهانه گام در این راه نهاد و در خطبۀ معروف خود: « الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَم»(۳)، مرگ در راه هدف را برای انسان مومن زینت دانست و عازم کربلا شد. شهادت، یک مرگ انتخابی و آگاهانه است؛ نه غافلگیر شدن در چنگ دشمن و مرگ از روی ناچاری.
گفت: «ای گروه! هر که ندارد هوای ما/ سر گیرد و برون رود از کربلای ما»(۴). امروز هم کسانی اهل مبارزه با مستکبران و جهاد خالصانه در راه خدایند که از مرگ نمیترسند و شهادت را عاشقانه و آگاهانه انتخاب کردهاند.
۱۱- عاشورا قلب تپنده مقاومت و شهادت
درس یازدهم: فرهنگ عاشورا فرهنگ شهادتطلبی، ایثار، مقاومت و از خود گذشتگی در راه اهداف الهی است. از فرهنگ عاشورا زیاد سخن گفته میشود. واقعاً هم حماسه عاشورا پشتوانهای از ایمان و عقیده فکر و بینش. شناخت و بصیرت و شجاعت و مقاومت دارد. الفبای کتاب عاشورا با خطی از یقین و حروفی از صداقت و توکل نگاشته شده است. امام حسین«ع» فرمود: «إنّی لا أرى المَوتَ إلاّ سَعادَهً، ولاالحَیاهَ معَ الظالِمینَ إلاّ بَرَما : بهراستى که من مرگ را جز سعادت نمىدانم و زندگى در میان ستمگران را جز رنج و دلتنگى». او مرگ سرخ در راه خدا را سعادت و حیات جاودان میدانست؛ از این رو با ستمکاران کنار نیامد. آنان را به رسمیت نشناخت و در پاسخ تهدیدهای جباران فرمود: «…آیا جز این است که در این راه کشته شوم؟ مرحبا بر چنین مرگی؛ فَهَل هُوَ إِلاّ الْمَوتَ، فَمَرحَبَاً بِهِ؛» این فرهنگ اگر زنده و پویا باشد، امروز هم در فلسطین و لبنان و یمن شهید و مبارز میپرورد، همچنان که در ایران عزیز جبهههای مقاومت را به کربلا تبدیل کرد.
«لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»؛ (من هرگز به این نامۀ ابنزیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!»
۱۲- آزادگان و شهادتطلبان؛ لبیکگویان امام حسین(ع)
درس دوازدهم: وابستگی به مال و شغل و خانواده و فرزند، پای اراده و دست انتخاب برتر را سست میکند. بسیاری از شهدای کربلا که در رکاب امام حسین«ع» شهید شدند، چهرههای معروف و بزرگان قبیله و صاحب موقعیت معتبر در جامعه بودند؛ اما وقتی تکلیف دینی آنان را به نصرت امام و یاری دین فراخواند، بیدرنگ لبیک گفتند و از همه چیز گذشتند تا به رضای خدا و قرب او برسند.
زنده است هرکه کشته شود در منای دوست
بیگانه نیست آنکه شود آشنای دوست
بر لوح دهر زندۀ جاوید میشود
آن کس که عاشقانه بمیرد برای دوست
این بود که امام در شب عاشورا به اصحابش فرمود: «من یارانی بهتر و با وفاتر از اصحاب خودم نمیشناسم. خداوند بهترین پاداش را به شما عطا کند. »
در عاشورای امروز و در کربلای ایران و جهان چه کسانی لبیکگوی ندای حسیناند؟ آزادگان و شهادتطلبان.
۱۳- گوهر اخلاص
درس سیزدهم: رمز جاودانگی قیام عاشورا، اخلاص و شهادت طلبیاست. خدا ماندگاری عملهای خالص را تضمین کرده است. آنچه به عملهای بندگان رنگ خدایی و جلوه ابدی میبخشد.سبقتالله گوهر اخلاص است. کسی که بنده خالص خدا باشد، از بذل جان در راه او هم مضایقه نمیکند. ماندگاری نهضت کربلا هم در سایۀ همین گوهر بود. امام حسین«ع» هنگام خروج از مدینه فرمود: «خدایا تو میدانی که کار ما برای نزاع بر سر قدرت و کسب دنیا نیست؛ بلکه برای آشکار ساختن نشانههای دین توست تا فرمان تو احیا شود.» خداوند هم به خون امام حسین«ع» جوششی ابدی داد و قیام او را تا قیامت مشعلی بر سر راه انسانهای حقپرست قرار داد.
امروز زندهتر از حسین«ع» کیست و اثرگذارتر از عاشورا کدام حادثه و نهضت و قیام؟
۱۴- خون پیروز است، نه شمشیر!
مجاهدتها و فداکاریها و خونهای مظلومان غزه و فلسطین سیلی خواهد شد و بنای حکومت و سلطه کودککشان بیرحم را ریشهکن خواهد کرد. این یک سنت الهیاست.
درس چهاردهم: خون بر شمشیر پیروز است و خون مظلوم از جوشش نمیافتد. خون اشاره به شهادت و مظلومیت مبارزان راه خداست. شمشیر هم حکایت از سلطه زورگویان و جباران دارد. تاریخ نشان میدهد که ستمگران از بین میروند. ولی نام شهیدان با عزت و سرافرازی در تاریخ میماند.
نشود زمزمه خون شهیدان خاموش
سوز عرفانی این نغمه ز سازی دگر است(۵)
حضرت زینب «س» در کاخ یزید در شام، در سخنرانی پرشور خود خطاب به آن حاکم ستمگر و مغرور فرمود: «هرچه میخواهی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش. به خدا سوگند یاد ما محوشدنی نیست و وحی و مکتب ما را هم نمیتوانی از میان برداری.».
این همان پیروزی خون شهدای کربلا بر حکومت جبارانه یزیدیان است. امروز هم مجاهدتها و فداکاریها و خونهای مظلومان غزه و فلسطین سیلی خواهد شد و بنای حکومت و سلطه کودککشان بیرحم را ریشهکن خواهد کرد. این یک سنت الهیاست.
پانوشت:
- وحدت کرمانشاهی
- وفایی شوشتری
- «خُطّ المَوت»، سر فصل خطبهاى از سیدالشهدا«ع» است که حضرت در مکه و پیش از خروج به سوى عراق ایراد و نهایت سیر کاروان را با اشاره بیان کرد.
- میرزا محمد تقی حجت الاسلام مامقانی متخلص به نیّر تبریزی
قیصر امین پور